کوهنِ عقدهای، شکستخورده و مفلوک...
می گویید امروز ایران فقط یک تا دو هفته تا ساخت بمب اتمی فاصله دارد؟ این همان جایگاهی است که در خلال سالها خرابکاری، ترور و جاسوسی و جنگ روانهای رژیم صهیونیستی روی داد ولی امروز ایران در حوزه هستهای به مراتب از بسیاری از کشورهای دیگر پیشرفتهتر است. اگر صهیونیستها بمب دارند، ایرانیها دانش ساخت بمب و هزاران دانشمند و مرکز پیشرفتهای که سرمایهای سترگ برای نسلهای آینده است.
او در گفتوگویی که تقریباً منویات درونی، نگاه عملیاتی و رفتار فکریاش را نشان میدهد دچار نوعی تشتت است، تشتت و پریشان فکری که اگر او خودش در این چند دقیقه به شکل مستقیم صحبت نمیکرد، به سختی میشد متوجه آن شد. رسانههای رژیم صهیونیستی و حتی عدهای در داخل کشور ما بهگونهای القا میکنند که در دوران ریاست او بر موساد، بدترین اتفاقات بر سر ایران آمد و مسوولیت همه این موارد هم بر عهده کوهن بود، اگر تحلیل رسانههای عبری، غربی و حتی داخلی خودمان بپذیریم، باید بگوییم که کوهن به همه اهداف خود دست پیدا کرده است.
با این حال، این گفتوگو نشان میدهد کوهن و دستیارانش در موساد و دوستانش در امریکا، اروپا و برخی از کشورهای عرب منطقه به 10درصد از خواستههای خود هم نرسیدهاند. بر اساس فکر و باور او، برنامه هستهای ایران باید به صورت کامل منهدم شود و این تنها راه پیش پای رژیم صهیونیستی است! اما آیا او در دوران حضورش در موساد موفق به چنین کاری شد؟ او میگوید فردو و نطنز امروز، فردو و نطنز سال 2015 نیستند، حتی علم هستهای دانشمندان ایرانی هم با 8 سال پیش متفاوت است؛ آیا او توفیقی در نابودی نطنز و فردو به دست آورد؟
او از زماندار بودن توافق میگوید و بر این باور است که حتی در هنگام مذاکرات هم باید به تاسیسات هستهای ایران حمله و آنها را نابود کرد، اما آیا او پاسخی به این سوال دارد که اگر قرار باشد حمله شود، به چه شکل باید این اتفاق روی دهد؟ فردی که در مقابل او نشسته، به نظر کمی عقلانیتر از یوسی کوهن میآید و واقعگراتر است و این همان چیزی است که کوهن در این گفتوگو نشان نداد و مشخص شد که او حتی در دوره ریاستش بر موساد هم واقعگرا نبوده و صرفاً دنبال اهداف تاکتیکی و نه راهبردی بوده است.
اینکه چرا او در سطح تاکتیک ماند و به راهبرد عمیقِ تعریفشده متوقف کردن برنامه هستهای ایران باوجود به کار بستن تمام توان امنیتی موجود در فلسطین اشغالی و دیگر کشورهای همراه با این رژیم نرسید، را باید پاسخ داد؛ و البته پاسخ کاملا مشخص است: او دقیقاً «نتوانست» و به صورت رسمی از ایرانیها «شکست» خورد. او با هدف تعریفشدهای با عنوان «اجازه نمیدهیم ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند» در موساد حضور پیدا کرد و این راهبرد را لقلقه دهان سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف صهیونیستی کرد، اما امروز ایران درست در آستانه هستهای شدن است!
شکستهای یوسی کوهن از ایرانیها او را عقدهای کرده است و این عقده را میتوان در تک تک کلامی که او به کار میگیرد، دید و حس کرد. حرارت شدید او برای «نابودی» تاسیسات هستهای ایران در همین شرایط مذاکراتی نشان میدهد که او به هدفش نرسیده و این هدف تعریف شده با مهارت طرف ایرانی وارد سطح راهبردی شد و ایران با همین پاس گلهایی که موسادِ تحت ریاست کوهن و اسلاف و اخلاف او داد به جایی رسیده که کوهن ناچار به اعتراف در پیشرفتِ حوزه هستهای ایران میشود. این اعترافِ ساده و دمِ دستی نیست.
خرابکاری در برنامه هستهای ایران، تنها و تنها چیزی بود که رژیم صهیونیستی موفق شد به صورت جزئی به آن دست پیدا کند و این با هدف غایی و نهایی که کوهن قولش را به سران کاخ سفید و کشورهای اروپایی داده بود، بسیار متفاوت است. صهیونیستها تحریم و فشار اقتصادی را میدانی برای ضربه زدن به برنامه هستهای کشورمان میدانستند و بر این باور بودند که در سایه تحریم و فشار اقتصادی است که میتوان دست به جذب جاسوس و خرابکار در سطوح مختلف کشور زد و هر چند در این مسیر هم توفیقاتی داشتند اما همه میدانند که باز هم آنها شکست خورده اصلی این برنامه بودند. کوهن نشان داد که شکستخوردهترین فرد در مقابل ایران است و طرف ایرانی پیروز میدان بوده است، چیزی که در اعتراف مستقیم او وجود ندارد.
با همه این اوصاف باید گفت که ایران با هر خرابکاری، با هر ترور، با هر انفجار و حملهای واکنش را در جای دیگری میجست و آن نیز جابجا کردن تاسیسات و کم کردن سطح دسترسیها به این مراکز بود. در همین رفتارهای واکنشی ایران هزاران سانتریفیوژ در عمق تاسیسات فردو و نطنز در پیشرفتهترین مدلهای خود نصب شد، سطح غنیسازی به 60درصد رسید، مراکز طراحی و ساخت سانتریفیوژ به زیر زمین منتقل شد، برنامه جوش هستهای به صورت رسمی برگزار شد و در کنار آن دهها طرح و برنامه دیگرِ توسعهای توسط ایران اجرا شد تا به صهیونیستها و غرب ثابت کند که این خرابکاریها هیچ اشکالی در کار ایران به وجود نخواهد آورد.
اگر یوسی کوهن میگوید باید فردو و نطنز تخریب شوند، همانگونه که گفته شد، او به ابزار این تخریبها اشارهای نمیکند و چون میداند هیچ راهی، وسیلهای و حقهای که صهیونیستها معمولاً استاد این حقهبازیها هستند وجود ندارد که او امتحان نکرده باشد و همه آنها به شکست کشیده شد. می گویید امروز ایران فقط یک تا دو هفته تا ساخت بمب اتمی فاصله دارد؟ این همان جایگاهی است که در خلال سالها خرابکاری، ترور و جاسوسی و جنگ روانهای رژیم صهیونیستی روی داد ولی امروز ایران در حوزه هستهای به مراتب از بسیاری از کشورهای دیگر پیشرفتهتر است. اگر صهیونیستها بمب دارند، ایرانیها دانش ساخت بمب و هزاران دانشمند و مرکز پیشرفتهای که سرمایهای سترگ برای نسلهای آینده است.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}