ماجرای اجرای حکم امام خمینی(ره) درباره سلمان رشدی و واکنش ها
اعلامیه تاریخی امام خمینی(ره) درباره سلمان رشدی صادر شد: «بسمه تعالی. انا لله و انا الیه راجعون. به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلّف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ شده است، همچنین ناشرین مطلّع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است، انشاءالله ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلّف دارد ولی خود قدرت اعدام ندارد آن را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.»
حمله به سلمان رشدی در نیویورک و انتقال او به بیمارستان/ ضارب تا ١٥ بار چاقو زده
سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب «آیات شیطانی» که به ساحت پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) اهانت کرده بود، ساعت ۱۱ صبح جمعه (به وقت محلی) ۱۲ آگوست ۲۰۲۲ هنگامی که قصد سخنرانی در مرکز «چتوکوآ» در غرب نیویورک را داشت، مورد حمله قرار گرفت. پلیس نیویورک در تشریح ماجرای جمعه با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «ساعت ۱۱ صبح ۱۲ آگوست ۲۰۲۲ یک مظنون به سمت تریبون دوید و به رشدی و مصاحبهکننده حملهور شد.در این حمله سلمان رشدی از ناحیه گردن مجروح و توسط هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد. ضارب هم در بازداشت پلیس است». «کتی هوچول» فرماندار نیویورک ساعتی پس از حمله به رشدی گفت: سلمان رشدی پس از اصابت چاقو به گردنش، هنوز زنده است.
در همین حال خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول شاهدان عینی نوشت: «ضارب 10 تا 15 ضربه چاقو به او در زمان کوتاه وارد کرد و نزدیک به 20 ثانیه به او ضربه زده است». خبرگزاری اسکاینیوز دیروز در مطلبی درباره وضعیت سلمان رشدی پس از این حمله از قول «اندرو ویلی» نماینده وی نوشت: «اوضاع خوبی نیست. سلمان رشدی زیر دستگاه تنفس مصنوعی قرار دارد و ممکن است یک چشم خود را از دست بدهد. همچنین اعصاب بازوی رشدی بریده شده و کبدش آسیب دیده است».
به گفته وی «رشدی تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از آن قادر به صحبت کردن نبود». سلمان رشدی 75 ساله 35 سال قبل بعد از انتشار رمان موهن «آیات شیطانی» مصادف با سال ۱۳۶۷ هجری شمسی خشم مسلمانان را برانگیخت. او به همین دلیل به یک زندگی مخفی با شرایط سخت امنیتی رو آورده بود. گفته میشود در نخستین ماههای پس از انتشار آیات شیطانی و بالا گرفتن اعتراضات مسلمانان به محتوای ضددینی آن، سلمان رشدی در طول یک ماه بیش از 15 بار محل سکونت خود را تغییر داد.
دولت انگلستان که زمینه انتشار کتاب آیات شیطانی را فراهم کرده بود، با صرف هزینههای فراوان مسؤولیت حفاظت از جان او را به عهده گرفته بود. وبگاه شبکه خبری الجزیره نوشته این نویسنده انگلیسی- هندی در آمریکا زندگی میکند و از مدتها پیش تحت حفاظت قرار داشت. انگلیس سال ۲۰۰۷ به سلمان رشدی جایزه داد که این موضوع اعتراض مسلمانان سراسر جهان را در پی داشت.
پلیس نیویورک دیروز هویت فردی را که با حمله به «سلمان رشدی» نویسنده مرتد موهن به ساحت پیامبر گرامی اسلام(ص) او را زخمی کرد، منتشر کرد. بر اساس گزارش پلیس نیویورک، شخص حملهکننده جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» است که ساکن ایالت نیوجرسی است. پلیس اعلام کرده هنوز انگیزه این حمله را نمیداند اما معتقد است مظنون به تنهایی عمل کرده است.
در همین حال گزارشهایی مبنی بر اصالت لبنانی این جوان 24 ساله نیز منتشر شد. «علی قاسم تحفه» یکی از مقامات محلی منطقه «یارون» در جنوب لبنان، بعدازظهر دیروز در گفتوگو با پایگاه خبری «النشره» در لبنان گفت «هادی مطر» ضارب «سلمان رشدی» نویسنده مرتد و موهن به ساحت پیامبر گرامی اسلام(ص) اصالت لبنانی دارد.
علی قاسم تحفه در این باره گفت: «پدر و مادر هادی مطر جوان که نویسنده [موهن] سلمان رشدی را با چاقو زد، اهل منطقه یارون هستند اما هادی در آمریکا به دنیا آمده و در آنجا زندگی کرده و اصلا به لبنان نیامده است». شهردار یارون اضافه کرد: «اهالی آن منطقه اخبار را از طریق رسانهها دنبال میکنند و هیچکدام از آنها هادی مطر جوان را نمیشناسد».
ضارب سلمان رشدی به تلاش برای قتل متهم شد
«هادی مطر» ضارب سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی، در ایالت نیویورک آمریکا به تلاش برای قتل متهم شده است. دفتر دادستانی ناحیه چاتائوکا اعلام کرد که «هادی مطر» ضارب سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی، در ایالت نیویورک آمریکا به تلاش برای قتل متهم شده است.سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی که به ساحت پیامبر اسلام(ص) اهانت کرده بود روز جمعه هنگامی که قصد سخنرانی در نیویورک داشت مورد حمله واقع شد. پلیس نیویورک اعلام کرد ضارب نویسنده کتاب آیات شیطانی، «هادی مطر» 24ساله و اهل ایالت نیوجرسی است.
فیلم
سلمان رشدی چه نوشت که باعث حکم ارتدادش شد؟
واکنش ها در فضای مجازی
در توضیح کلمه ترور، فتک و مهدورالدم
اجرای حکم الهی پیروزی مسلمانان بر تروریسم فرهنگی رشدیهاست
سعدالله زارعی کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی معتقد است حمایت از سلمان رشدی و حفظ وی برای غرب به عنوان یک نماد پیروزی در مقابل جهان اسلام مطرح بود و در واقع معدوم شدن سلمان رشدی یک پیروزی برای اسلام و مسلمانان محسوب میشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، جمعه برابر با 21 مرداد بود که منابع خبری گزارش دادند سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی که به ساحت اسلام و قرآن و پیامبر اسلام(ص) اهانت کرده بود هنگامی که قصد سخنرانی در نیویورک داشت مورد حمله واقع شد.
سلمان رشدی بعد از انتشار رمان موهن «آیات شیطانی» و توهین به اعتقادات حدود یک میلیارد مسلمان، مصادف با سال 1367 هجری شمسی، خشم مسلمانان را برانگیخت. او به همین دلیل تحت حمایت غربیها در یک زندگی مخفی و با شرایط سختگیرانه امنیتی مواجه بود. حضرت امام خمینی (ره) بعد از انتشار این کتاب موهن، فتوای ارتداد سلمان رشدی را صادر کردند. حتی گفته میشود که در نخستین ماههای پس از انتشار آیات شیطانی و بالاگرفتن اعتراضات مسلمان به محتوای ضد دینی آن، سلمان رشدی در طول یک ماه بیش از پانزده بار محل سکونت خود را تغییر داد.
هویت فرد ضارب سلمان رشدی اعلام شد
با توجه به حمله روز جمعه به سلمان رشدی در نیویورک گفتوگویی با «سعدالله زارعی» کارشناس مسائل سیاسی انجام دادهایم. زارعی در ابتدا در واکنش به ماجرای حمله به سلمان رشدی اظهار داشت، این اتفاق را از دو منظر باید نگاه کرد؛ یک منظر آن عنصر حملهکننده است و منظر دوم فردی است که مورد حمله قرار گرفته است.
سلمان رشدی تروریسم فرهنگی است
این کارشناس مسائل سیاسی در تحلیل این ماجرا، ابتدا به منظر دوم یعنی فردی که هدف قرار گرفته پرداخت و گفت: با توجه به اینکه این فرد در کارنامه خودش، اهانت به مقدسات اسلامی و یک شریعت و یک دین بزرگ را دارد، به عنوان یک فرد مجرم، جرم عظیمی مرتکب شده است. این جرم در حدی است که در واقع خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید ان الشرک کظلم العظیم، شرک ظلم عظیمی حساب میشود. این فرد مشرکانه و منافقانه در حالی که ادعای مسلمانی میکرده، اقدام به هتک حرمت اسلام، یک دین الهی، یعنی دین یک و نیم میلیارد انسان کرده است. این یک تروریسم فرهنگی است و وی دست به ترور پیامبر و یک دین الهی و در واقع اعظم ادیان الهی زده است.
زارعی به فتوای حضرت امام (ره) درباره سلمان رشدی اشاره کرد و افزود: حضرت امام (ره) به محض مطلع شدن از محتوای کتاب آیات شیطانی، در سال 1367، آن بیانیه تاریخی و فتوای تاریخی را صادر کردند و سلمان رشدی را مهدورالدم خوانده و این حکم را برگشتناپذیر دانستند و فرمودند که اگر سلمان رشدی زاهد زمان هم شود، توبه هم بکند باید به سزای عملش برسد. در واقع حکم الهی که درباره مرتد صادر شده، باید درباره وی اجرا بشود.
زارعی ادامه داد: طبیعتاً ما به عنوان یک انسان مسلمان یا به عنوان یک کشور مسلمان، از نابودی سلمان رشدی از هر طریقی که اتفاق بیفتد، استقبال میکنیم و خوشحال میشویم؛ به هر کیفیتی این فرد به دلیل جرم سنگین و بسیار بزرگی که مرتکب شده، در واقع معدوم بشود. بنابراین هر کسی به هر دلیلی یا به هر شکلی مباشرتاً، مستقیماً از هر کشوری یا از هر جایی، مسلمان یا غیرمسلمان و با هر انگیزهای که دست به این کار زده باشد، ما از حیث این که این عمل علیه کسی اجرا شده که مهدورالدم بوده، طبیعتاً از آن خوشحال میشویم و استقبال میکنیم.
نباید تصور کرد که حمله به سلمان رشدی توسط خود غربیها صورت گرفته است
وی در تجزیه و تحلیل منظر دیگر این ماجرا یعنی عنصر حمله کننده گفت: اما از منظر اینکه سلمان رشدی توسط چه کسی، چه کسانی یا چه سازمانی مورد هجوم قرار گرفته، بسیار زود است در حالی که ما اطلاعاتمان تکمیل نشده، درباره آن اظهار نظر کنیم.
زارعی، سلمان رشدی را یک نماد برای غرب توصیف کرد و گفت: آن چیزی که در اینجا میشود راجع به آن صحبت کرد این است که سلمان رشدی برای غرب یک نماد شده بود و حمایت از سلمان رشدی و حفظ وی برای غرب به عنوان یک نماد پیروزی در توهین به جهان اسلام مطرح بود. در واقع معدوم شدن سلمان رشدی یک پیروزی برای اسلام و مسلمانان محسوب میشد. به همین جهت نباید گمان کنیم که حمله به سلمان رشدی توسط خود غربیها صورت گرفته است.
سعدالله زارعی با اشاره به گمانه زنیهایی مطرح شده در این باره تاکید کرد: واقعیت این است که همانطور که انتقال سریع سلمان رشدی به بیمارستان با استفاده از هلیکوپتر صورت گرفت و این امر به ندرت درباره دیگران اتفاق میافتد، نشان میدهد غرب چقدر روی حفظ سلمان رشدی حساس است.
وی تاکید کرد: بنابراین معلوم است که این کار نمیتواند کار آمریکا یا سرویسهای آمریکایی باشد. مسلماً افراد متدین در سطح دنیا که در آمریکا هم کم نیستند، مترصد فرصت بودند. در طول حدود 34 سال، همواره مترصد فرصتی بودند تا این مرتد را به سزای عملش برسانند. بعد علیالقاعده اگر چه اطلاعاتمان تکمیل نیست اما ظواهر و شواهد نشاندهنده این است که فرد مهاجم یک مسلمان معتقد انقلابی بوده که در پی اجرای حکم شرعی علیه سلمان رشدی بوده است.
غربیها با تمام توان برای حفظ سلمان رشدی به صحنه آمدند
این کارشناس ارشد مسائل سیاسی در پاسخ به سوالی درباره انگیزههای مجری این اقدام گفت:سلمان رشدی از یک طرف به دلیل اینکه یک اهانت فرهنگی بسیار بزرگی را به جهان اسلام و به مقدسترین مقدسات جهان اسلام که قرآن کریم و حضرت رسول (ص) است، انجام داده در ذهن و نظر مسلمانان به عنوان فردی نگریسته می شد که باید به سزای عملش برسد. اما در عین حال وقتی که سلمان رشدی تحت حمایت آشکار، پرحجم و توطئهآمیز غربیها قرار گرفت، به یک نماد تبدیل شد.
از یک طرف مسلمانان میخواستند رشدی را به سزای عملش برسانند و حکم الهی را دربارهاش جاری بکنند و از یک طرف هم غربیها میخواستند این اتفاق نیفتد و لذا با تمام توان برای حفظ سلمان رشدی به صحنه آمدند. مخصوصاً انگلیسیها در اینجا خیلی نقش داشتند.
در اینجا در واقع یک جبههای شکل گرفت که یک طرف آن غرب و طرف دیگر آن جهان اسلام بود. طبیعتا عناصر فداکار و مجاهد در جهان اسلام کم نیستند که غیرت دینی آنها را وا داشته باشد تا برای اجرای حکم الهی وارد میدان بشوند.
اجرا حکم الهی درباره سلمان رشدی نماد شکست غرب در برابر جهان اسلام است
وی با تاکید بر اجرای حکم الهی در قبال سلمان رشدی مرتد تصریح کرد: در اینجا ما یک مسئله داریم به نام اجرای حکم حضرت امام (ره) و اجرای حکم اسلام. در واقع اجرای حکم الهی درباره این فرد مرتد، منفعتش روشن است و در واقع این نماد، فرو ریختن جبههای در مقابل جبههای دیگر است. نماد شکست رویکرد اهانتآمیز و تروریستی غرب در برابر جهان اسلام است.
این کارشناس تاکید کرد: این که جهان اسلام بالاخره بتواند نظرش را به کرسی بنشاند، برای جهان اسلام و از جمله جمهوری اسلامی بسیار اهمیت دارد و اصلا هموزن موضوعات دیگر نیست. اینجا بحث جبهه و بحث شکست نظام سلطه در برابر مسلمانان در میان است.
چرا حکم قتل «سلمان رشدی» با اصول حاکم بر حقوق جزای بینالملل تعارض ندارد
اگر امام(ره) به استناد قوانین جزایی ایران حکم به اعدام سلمان رشدی میدادند، از نقطه نظر حقوقی قابل توجیه نبود؛ اما ایشان به عنوان یک مفتی، فتوای شرعی خود را اعلام کردند. البته عدم آشنایی غربیها با «فتوا» مانع درک ساده این مسئله است.
احمد سلمان رشدی نویسندهای است هندی که در سال 1947 میلادی (خرداد 1326) در بمبئی در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد و سالها بعد به انگلستان مهاجرت کرد و تبعه این کشور شد.
او در 26 سپتامبر 1988 (چهارم مهر 1367)، کتاب «آیات شیطانی» را توسط مؤسسه پنگوئن انگلستان چاپ کرد. این اثر موهن به ارزشهای اسلامی، مستقیماً به سفارش «گیلون رینکن» رئیس یهودی یکی از انتشارات زیرجموعه پنگوئن، با دستمزد بیسابقه در 547 صفحه نوشته شد. برای نگارش اثر به سلمان رشدی حدود 3 میلیون مارک بهعنوان حقتألیف پرداخت شد که تا پیش از آن به هیچ نویسندهای پرداخت نشده بود.
حمایت سران غرب از نویسنده موهن
رشدی با نگارش این کتاب بزرگترین جایزه نقدی انگلستان را در آن زمان (معادل 65 هزار مارک) کسب کرد. این موضوع ثابت کرد دلیل نگارش چنین کتابی فراتر از سرخوردگی شخصی و عقدهگشایی رشدی است، چنانکه رسانههای غرب از جمله اشپیگل و شخصیتهایی نظیر مارگارت تاچر (نخستوزیر انگلیس) و جرج بوش پدر (رئیسجمهور آمریکا) به تجلیل از اثر و حمایت از نویسنده آن پرداختند. دو دهه بعد نیز لقب شوالیه را از ملکه الیزابت دوم دریافت کرد! همچنین پنج سال پس از نگارش این کتاب، با ژاک لانگ (وزیر فرهنگ فرانسه) دیدار و گفتوگو کرد.
بعد از انتشار «آیات شیطانی»، دو نفر از نمایندگان مسلمان پارلمان هند به نامهای سید شهابالدین و خورشید عالم خان به پارلمان و دادگاههای ذیصلاح از اهانت و توهین به مقدسات اسلامی در این کتاب شکایت میبرند و پس از دادرسی سرانجام طبق مواد بخش یازدهم آئیننامه قانونی «رعایت آداب و موازین دینی و فرهنگی» انتشار کتاب آیات شیطانی در سراسر هند ممنوع میشود. رشدی در واکنش به این موضوع مدعی شد «هر جامعه متمدنی باید اجازه چاپ چنین کتابی را بدهد و جامعه هند نامتمدنتر از جامعه آفریقای جنوبی است!»
در انگلستان هم مقامات ذیصلاح اسلامی از یک میلیون و پانصد هزار مسلمان انگلستان درخواست میکنند که این کتاب را طرد و تقبیح کنند. دکتر زکی بدوی رئیس کالج اسلامی و مدیر «جامعه ائمه جماعت و مساجد» این کتاب را حمله مستقیم به اسلام و همانند فیلم «آخرین وسوسه مسیح» در عالم مسیحیت شمرد، و نظرگاه خود و جامعه مزبور را به 382 مسجد در سراسر بریتانیا اعلام کرد.
خورشید احمد و م.مناظر احسان، مدیران «مؤسسه اسلامی» لندن نامه سرگشادهای به مقامات و مسلمانان سراسر جهان نوشته و تأسف عمیق خود را از انتشار این کتاب ابراز داشتند.
صدور فرمان تاریخی امام
اندکی بعد و در 25 بهمن 1367، اعلامیه تاریخی امام خمینی(ره) درباره سلمان رشدی صادر شد: «بسمه تعالی. انا لله و انا الیه راجعون. به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلّف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ شده است، همچنین ناشرین مطلّع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است، انشاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلّف دارد ولی خود قدرت اعدام ندارد آن را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.» فتوایی که توسط مقام معظم رهبری نیز تأیید شد و همچنان پابرجاست.
حضرت امام (ره) طی اعلامیه خویش، مهدورالدم بودن سلمان رشدی را اعلام کردند و از حکم شرعی قضیه خبر دادند. امام عملکرد مؤلّف کتاب آیات شیطانی را «علیه اسلام و پیامبر و قرآن» میدانند و به عنوان یک مسلمان از آنجا که دفاع از حریم اسلام بر هر مسلمانی واجب است، سلمان رشدی را مرتد و مستحق مجازات دانستند.
در فقه اسلامی، «ارتداد» عبارت است از: خروج از اسلام، و هر فعلی که به صراحت دین را استهزا و توهین نماید، موجب ارتداد است. بیان سخنی که به روشنی، ضروری دین را منکر گردد، موجب ارتداد است. توبه مرتدِ فطری یعنی مرتدی که هنگام تولد، پدر و مادرش یا یکی از آنها مسلمان بودهاند پذیرفته نمیشود و باید حتماً مجازات شود. پناهندگی و فرار وی از دارالاسلام به دارالحرب مجازات وی را ساقط نمیکند.
تفاوت فتوا با حکم
باید دانست «فتوا» با «حکم» (قضاوت) تفاوت دارد. «فتوا» اظهارنظر در مسائل شرعی به وسیله کسی است که در آنها صاحبنظر است اما «حکم» به معنای داوری کردن بین مردم و حل و فصل اختلافات است.
در قضیه سلمان رشدی، حضرت امام(ره) حکم شرعی و فتوای خویش را بیان کردند. قطعاً ایشان در مقام قضا نبودند؛ زیرا مخاطب خود را «مسلمانان سراسر جهان» قرار دادهاند. ایشان در مقام یک مرجع تقلید و مفتی، به خاطر دفاع از حریم اسلام، مبادرت به این عمل نمودند و برداشت فقهی و علمی خویش را به جهان ارائه دادهاند.
اگر حضرت امام(ره) به استناد قوانین جزایی ایران و یا اصول حاکم بر حقوق جزای بینالملل و به عنوان رئیس حکومت اسلامی ایران، حکم به اعدام سلمان رشدی میدادند، از نقطه نظر حقوقی، قابل توجیه نبود؛ اما حال که ایشان به عنوان یک مفتی، فتوای شرعی خود را اعلام کردند و مستندات و ادلّه قوی فقهی نظر ایشان را تأیید میکنند، هیچ تعارضی با اصول حاکم بر حقوق جزای بینالملل پیدا نمیکند.
عدم آشنایی غربیها با تأسیس فقهی «فتوا» مانع درک ساده این مسئله توسط آنهاست و به همین دلیل، آنها عملکرد ایشان را نمیپذیرند و مسئله را صرفاً از دیدگاه خویش با تکیه بر اصول حاکم بر جزای بینالملل عرفی تحلیل مینمایند. در نتیجه، عملکرد ایشان را خارج از صلاحیت قانونی حکومت ایران میدانند. /فارس
سلمان رشدی گرفتار انتقام الهی ترامپ و پمپئو در نوبت بعدی
«سلمان رشدی»، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی که به ساحت پیامبر اسلام (ص) اهانت کرده بود پس از 34 سال گرفتار انتقام الهی شد.رشدی که تقریبا به سختی در اماکن عمومی ظاهر میشد، روز جمعه هنگامی که قصد سخنرانی در شهر نیویورک را داشت مورد حمله واقع شد. فیلمها و تصاویر منتشر شده نشان میدهد که یک مرد با سرعت به سمت صحنه سخنرانی حمله برده و با چاقو یا مشت به سلمان رشدی ضربه وارد کرده که باعث شده او روی زمین بیفتد و بلافاصله رشدی را با بالگرد به بیمارستان منتقل کردند و ضارب نیز توسط پلیس بازداشت شده است.
رسانهها گزارش دادهاند که رشدی مورد اصابت ۱۰ یا ۱۵ ضربه چاقو قرار گرفته اما با این حال زنده مانده است. هر چند گفته شده است که حال او وخیم است و معلوم نیست که زنده خواهد ماند یا نه. برخی منابع نیز اعلام کردهاند که عصب بازویش قطع شده و کبدش آسیب دیده است و ممکن است او یک چشم خود را از دست بدهد. پلیس نیویورک در بیانیه خود تاکید کرد که سلمان رشدی دستکم یک بار از ناحیه گردن و یک بار از ناحیه شکم زیر ضرب چاقو قرار گرفته است.
به گفته پلیس نیویورک فردی که سلمان رشدی را زخمی کرد جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» است که ساکن ایالت نیوجرسی آمریکا است.
مقامات محلی آمریکا گفتهاند که ورود به این برنامه برای عموم آزاد بوده و همگان میتوانستهاند با خرید بلیت در این مراسم شرکت کنند و همین مسئله، امنیت جانی رشدی را به خطرانداخته است و سرانجام به سزای توهینهایی که به مقدسات اسلامی کرده بود، رسید. هر چند بسیاری از مسلمانان انتظار به هلاکت رسیدنش را انتشار میکشیدند اما این اقدام نیز تا حدی خشم مسلمانان را پس از گذشت بیش از سه دهه فرو مینشاند. برای قتل سلمان رشدی، بین 3 تا 4 میلیون پاداش در نظر گرفته شده بود.
رشدی و فتوای تاریخی امام خمینی(ره)
خبری که بار دیگر اذهان را به یاد آن اتفاق ناراحتکننده و فتوای تاریخی امام خمینی (رحمهًْالله علیه)انداخت. ۲۵ بهمنماه سال ۱۳۶۷ بود که حکم «اعدام سلمان رشدی» توسط حضرت امام خمینی (رحمهًْالله علیه) به دلیل انتشار کتابی موهن، طی گزارش خبری تلویزیون اعلام شد: «إنا لله و إنا إلیه راجعون». به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمهًْالله و برکاته. «روح الله الموسوی الخمینی».
ماجرای کتاب موهن «آیات شیطانی» رشدی چه بود؟
احمد سلمان رشدی، متولد سال ۱۹۴۷ در یک خانواده نه چندان مذهبی، نویسنده هندی ـ انگلیسیای بود که کتاب موهن و ضداسلامی خود را با عنوان «آیات شیطانی» در سال ۱۹۸۸ منتشر کرد. کار طبع و نشر این اثر ضد دینی را انتشارات «وایکینگ» که وابسته به سرمایهداران اسرائیلی بود به عهده گرفت.
آیات شیطانی، مشخصاً رمانی توهینآمیز نسبت به پیامبر اعظم (ص) و قرآن است. انتشار رمان آیات شیطانی در مهر ۱۳۶۷، اعتراضات فراوانی از سوی مسلمانان، مسیحیان و یهودیان برانگیخت. مسلمانان در کشورهایی از جمله پاکستان، کانادا، مصر و هند ضمن برگزاری تجمعاتی علیه سلمان رشدی و کتابش، برخی از کتابفروشیهای توزیعکننده کتاب را به آتش کشیدند. امام خمینی با روشن ساختن تکلیف فقهی و ابعاد این ماجرای خطرناک به همگان فهماند که در دفاع از ارزشهای اسلامی، در مقابل هر گونه اهانت به اسلام و ساحت پیامبر اعظم (ص) استوار ایستاده است.
زندگی مخفی تحت حفاظت شدید امنیتی
با فتوای تاریخی امام خمینی(ره)، زندگی جهنمی این نویسنده مرتد هم آغاز شد، و گرچه از همان ابتدا تحت حمایت کامل و تمام وقت نیروهای امنیتی انگلیس قرار گرفت، چند جوان مسلمان موفق شدند به محل اختفای او نزدیک شوند، اما در لحظات آخر شناسایی شدند. بنا بر گزارشها سلمان رشدی در یک ماه پس از فتوای امام خمینی مجبور شده ۱۵ بار مکان اختفای خود را عوض کند.
در تظاهرات خیابانی مسلمانان خشمگین از چاپ «آیات شیطانی»، دستکم ۴۵ نفر کشته شدند، از جمله ۱۲ نفر در زادگاه این نویسنده مرتد، یعنی شهر «بمبئی» هند. در سال ۱۹۹۱ مترجم ژاپنی این کتاب موهن و شیطانی کشته شد، مترجم ایتالیایی هدف حمله چاقو قرار گرفت و در سال ۱۹۹۳ ناشر نروژی این کتاب، سه دفعه هدف حمله قرار گرفت، اما زنده ماند.
رشدی طی مصاحبه با رسانههای انگلیس درباره حس خود بعد از شنیدن صدور حکم ارتدادش گفته بود: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مرد مردهام. قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما و تمام اینها در آن زمان برای من غیرممکن بود». ترس و وحشتی که سراسر وجود این مرتد را گرفته بود مثال زدنی است و گفته میشود که در نخستین ماههای پس از انتشار آیات شیطانی و بالاگرفتن اعتراضات مسلمان به محتوای ضد دینی آن، سلمان رشدی در طول پنج ماه، 57 بار محل سکونت خود را تغییر داد و حتی اجازه نمیدادند احدی از بستگان و آشنایان با او دیدار کند و این سطح از تدابیر امنیتی نشان میدهد که تا چه حد از خشم و انتقام مسلمانان واهمه داشت.
دولت انگلستان که زمینه انتشار کتاب آیات شیطانی را فراهم کرده بود با صرف هزینههای فراوان مسئولیت حفاظت از جان او را به عهده گرفته بود. انگلیس در سال ۲۰۰۷ به سلمان رشدی جایزه داد که این اعتراضات مسلمانان در سراسر جهان را به همراه داشت.
انتقال رشدی از انگلیس به آمریکا بهدلیل اعتراضات به هزینه محافظت از او
سلمان رشدی تاکنون چندین بار مورد سوء قصد قرار گرفته اما از همه آنها جان سالم به در برده است. نگرانیها از واکنش مسلمان علیه سلمان رشدی تا حدی بود که شرکتهای هواپیمایی انگلیس و کانادا تا مدتها بهخاطر امنیت پروازهای خود، ممنوعیتهایی برای سفر سلمان رشدی در نظر گرفته بودند. بهخاطر اعتراضات به هزینه یک میلیون دلاری محافظت از سلمان رشدی توسط مردم انگلیس، او دو سال پیش مجبور شد راهی آمریکا شود و در منهتن نیویورک ساکن شده بود.
رشدی در انگلیس تحت تدابیر شدید امنیتی قرار داشت و حتی از محل سکونت او نیز 24 ساعته به شدت محافظت میشد اما در آمریکا تنها در انظار عمومی توسط نیروهای امنیتی محافظت میشد و به نوعی حفاظت از او در آمریکا تا حدی کاهش یافته بود. رشدی در آمریکا نیز به زندگی مخفیانه و تحت الحفظ ادامه داد و صرفا به حضورهای کوتاه در برخی مراسمها اکتفا میکرد و در نهایت همین حضور در بین جمعیت، او را روانه بیمارستان کرد.
خط رسانهای ضدانقلاب در ماجرای سلمان رشدی
جریان رسانهای ضدانقلاب در تحریفی آشکار تلاش میکند سلمان رشدی را نویسندهای بزرگ(!) نشان دهد که تعرض به وی به معنای تعرض به آزادی بیان تلقی میَشود. رسانه وابسته به دولت انگلستان در گزارش خود تلاش میکند سلمان رشدی را صرفا یک رماننویس پست مدرن معرفی کند که کتاب چهارمش یعنی آیههای شیطانی مورد استقبال جامعه ادبی هم قرار گرفته است. بیبیسی حتی یادآوری میکند که سلمان رشدی به دلیل خدماتش به ادبیات، عنوان «سر» را از بالاترین مقام پادشاهی انگلستان یعنی ملکه دریافت کرده است.
ایران اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی هم در برنامههای خود با برخی چهرههایی که آنها را نویسنده نامیده است، مصاحبه کرد و اولین سؤالی که از آنها پرسید این بود که چقدر از این اتفاق متعجب شدید؟!
کارشناس رسانه وابسته به عربستان سعودی، سلمان رشدی را یکی از نویسندگان بزرگ جهان نامید و این اتفاق را حمله به آزادی بیان عنوان کرد. دیگر کارشناس این رسانه هم گفت با چنین اتفاقی نویسندگان از مسیر خلاقیت خودشان خارج میشوند.
اینترنشنال مواضع برخی سیاسیون غربی را هم حول این ماجرا ضریب داده است. این رسانه در یک مورد به نقل از وزیر کشور انگلیس نوشته است: از حمله به سلمان رشدی شوکه شدیم؛ تضعیف آزادی بیان را تحمل نمیکنیم. دیگر کارشناس این رسانه میگوید مقامات جمهوری اسلامی باید این اتفاق را شوخی و طنز درباره مذهب تلقی میکرد و از کنار آن عبور میکرد. نباید فتوای قتل علیه یک نویسنده صادر میشد.
این درحالی است که رشدی هم توهین به نبی اسلام و خاندان عصمت و طهارت کرد و هم در این اقدام خود کاملا متوجه آنچه کرد بود. نوشتن یک کتاب مدتها زمان میبرد و او در این اقدام خود مصر بوده است. از طرفی جوایزی که به واسطه این کتاب از طرف دولتهای شیطانی هم دریافت کرد نشان داد که او در یک پازل برنامهریزی شده قرار گرفته بود.
تفاوت اعدام فقهی سلمان رشدی با اقدامات تروریستی
از سوی دیگر جریان و جبهه استکبار در رویکردی مزورانه با تشبیه «اعدام فقهی» به «ترورِ» مرسوم، قصد دارد به نحوی از اجرای احکام الهی جلوگیری کرده و آن را تقبیح کند. از طرفی تعطیلی اجرای حدود الهی به معنای پیشبرد اهداف نامشروع این جریان است. در اسلام ترور ممنوع و غیرجایز است، اما در مورد اعدام فقهی وضع فرق میکند و با ترور وضعیتش متفاوت است.
آنچه که در فتوای امام با عنوان «اعدام» آمده، صرفاً مرتبط با موضوع «ارتداد» است. مرتد (چه فطری و چه ملّی) کسی است که از عقاید اسلامی خود برمیگردد و به آن اصول پشت میکند. کسی که از دین اسلام برگردد و به مقدسات آن توهین بکند اصطلاحاً مرتد فطری نام دارد، یعنی کسی مثل همین سلمان رشدی که فارغ از رد دین اسلام در پی توهین به آن برآمد. مرتد فطری، از لحاظ فقهی محکوم به اعدام و مهدورالدم است و تمام فقها تقریبا در این مورد متفقالرأی هستند.
یکی از جدیترین تمایزات اعدام فقهی این است که تشخیص مرتد فطری و صدور اعدام آن فقط از سوی «امامالمسلمین» و «حاکم جامعه اسلامی» صورت میگیرد و کسی اجازه ندارد در این باره تصمیم بگیرد یا اقدامی داشته باشد. از طرفی، این حکم با ادله فقهی و قانونی باید به ثبت برسد تا روشن شود علت صدور حکم چه بوده. همچنین علنی بودن صدور حکم نیز از دیگر تمایزاتی است که از لحاظ روانشناختی بیانگر این است، فقه اسلامی ترسی از بیان حکم خود ندارد.
ارائه هر گمانهزنی و تحلیلی تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند
هر تحلیلی درباره پشت پرده حمله به سلمان رشدی ارائه شود، تفاوتی در اصل خبر نمیکند و آن این که اول و آخر پادویی برای دشمنان امت اسلام، نکبت است. بازیگردانهای غربی ممکن است به مزدوران خود پول و شهرت و موقعیت بدهند، اما هزار برابر بیگاری میکشند. مزدورانی از این دست، در پیشانی جبهه تهاجم به امت اسلام و مقدسات و مصالح آنها جا گذاری میشوند و به هر حال عاقبت این جاگیری خائنانه، تلف شدن است.
برخی احتمال میدهند این ماجرا صحنه سازی (از طرف آمریکا یا اسرائیل) باشد. آنها به فضا سازی چند روز قبل اشاره میکنند که محافل آمریکایی ادعا کردند عوامل ایران در صدد ترور یا ربودن جان بولتون بودهاند. همچنین به این موضوع استناد شده که آمریکا در جریان مذاکرات وین، مخالف لغو برخی تحریمها با برچسب تروریسم بوده و با فضا سازیهای اخیر، دنبال فشار به ایران هستند.
همچنان که تاکید شد، هر تحلیلی درباره پشت پرده حمله به سلمان رشدی ارائه شود، تفاوتی در اصل ماجرا (سرانجام زندگی نکبت بار فرد هتاک به مقدسات 1.6 میلیارد مسلمان) ایجاد نمیکند. هر کس که بپذیرد در لشکر وحشی غرب نقش پیاده نظام را بازی کند، باید منتظر هزینههای آن باشد.
آمریکا و اسرائیل و غرب، هر قدر هم درباره اعدام رشدی هیاهو کنند، نمیتوانند غیرت به جوش آمده در رگ امت اسلام را بخشکانند و این درست، نقطه مقابل خط تسلیم و سازشی است که غربیها، به سران خائن برخی ممالک اسلامی دیکته میکنند.این معادله باید به هم بخورد که زورگویان غربی میتوانند هر نوع یاغیگری و جنایتی را که خواستند علیه مقدسات و موجودیت و مصالح امت اسلامی مرتکب شوند و هزینهای نپردازند.
پاسخ تخاصم انفعال نیست!
از سوی دیگر دولت دموکرات اوباما در حالی که پالس مذاکره و تعامل و تنش زدایی با ایران را میفرستاد، در زمینه ترور و خرابکاری و تحریم علیه ایران فعال بود. و همزمان، فتنه مهیب گروههای تروریستی در عراق و شام را علم کرده بود. نه دموکراتها و نه جمهوری خواهان هرگز از تهدید و تحریم و ترور دست نکشیدند.
زمانی هم که دولت ترامپ با همکاری صهیونیستها مرتکب جنایت در فرودگاه بغداد و ترور فرمانده جبهه ضد تروریسم در منطقه (سردار سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس) شد، دموکراتها حمایت و جانبداری کردند و سر سوزنی نگران تاثیر آن بر توافق هستهای که آن را بسیار مهم و ذی قیمت میدانستند، نشدند. ما هم نباید منفعل باشیم و دچار خطای محاسبه شویم. فقط پاسخ تعامل، تعامل است؛ و پاسخ تخاصم نمیتواند خوش خیالی و انفعال و نرمش باشد.
هشدار برای ترامپ و پمپئو
از سوی دیگر درحالی که دولت آمریکا همواره ادعا میکند که سازمانهای اطلاعاتی این کشور نمونه عالی در جهان هستند و همه تحرکات را زیر نظر میگیرند اما حمله به سلمان رشدی آنهم به صورت ناشیانه ضعف سیستمهای اطلاعاتی این کشور را به خوبی نمایان کرد و نشان داد که تدابیر شدید امنیتی هم نمیتواند ازسوء قصد به جان افراد جلوگیری کند.
باتوجه به اینکه سلمان رشدی از ترس واکنش مسلمانان به توهین به آیات قرآن 34 سال تحت تدابیر امنیتی توسط نیروهای انگلیس و آمریکا قرار داشت و در اماکن عمومی مورد حمله قرار گرفت، بنابراین دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق این کشورهم که از ترس انتقام ایران تحت حفاظت شدید نیروهای امنیتی زندگی میکنند، از این مسئله به شدت نگران خواهند شد. حمله به سلمان رشدی نشان داد که انتقام از ارتکاب کنندگان جرم و جنایتکاران در خاک آمریکا کار سختی نیست و بعد از این ترامپ و پمپئو بیشتر احساس خطر خواهند کرد.
از آنجا که مقامات ایرانی بارها هشدار دادهاند که عاملان اصلی ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، تاوان جنایت خود را خواهند داد و باید به دست عدالت سپرده شوند، در سه سال گذشته ترامپ و دیگر عاملان این ترور در ترس و وحشت از انتقام ایران به سر میبرند و حتی جرأت سفر به خارج از آمریکا را ندارند. حتی پمپئو بارها ادعا کرده که ایرانیها قصد دارند او را ترور کنند و به همین منظور دولت آمریکا نیروهای حفاظتی از ترامپ و پمپئو را افزایش داده است.
مارک اسپر، وزیر دفاع دولت ترامپ هم که اخیرا گفته به طور 24 ساعته تحت مراقبت و حفاظت امنیتی دولتی قرار دارد. بنابراین، حمله به سلمان رشدی زنگ خطری بود به عاملان ترور سردار سلیمانی که حتی اگر تحت حفاظت گسترده نیروهای امنیتی هم باشند، چقدر انتقام به آنها نزدیک است./ کیهان
سلمان رشدی؛ از «بچههای نیمه شب» تا «لبخند به یوزپلنگ»
سِر احمد سلمان رشدی در سال 1947 در بمبئی هندوستان در خانوادهای مسلمان متولد شد. در 13 سالگی به انگلستان مهاجرت کرد و تابعیت انگلیسی گرفت. وی نویسندگی را با کتاب گریموس شروع کرد که در واقع نخستین تجربه وی است اما با «بچههای نیمه شب» به شهرت رسید و توانست در سال 1981 جایزه کتاب «بوکر» را کسب کند. سایر آثار وی عبارتاند از رمان «شرم» و «لبخند به یوزپلنگ» که گزارش سفر سههفتهای او به نیکاراگوئه و تمسخر حرکت ضد استعماری ساندنیستها و انقلابیون این کشور است. البته این آثار همه پیش از آیات شیطانی منتشر شده و وی در سالهای اخیر «دلقک شالیمار» (2005) «افسونگر فلورانس» (2008) و «لوکا و آتش زندگی» را نوشته است.
رشدی عضو هیئت انستیتوی فیلم انگلستان، عضو هیئت مشاورین انستیتوی هنرهای معاصر و عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان است. جوایزی که در طول این سالها به رشدی تعلق گرفته حاکی از بذل عنایت خاندان سلطنتی انگلستان به اوست.
خمیرمایه داستانهای سلمان رشدی همواره بر چند اصل میچرخد. یکی از آنها حمله به تمدن و فرهنگ شرق، ضد ارزش نشان دادن مفاهیم و شخصیتهای مذهبی، حمله به جنبشهای استقلالطلبانه کشورها و ملل تحت سلطه است.
برای مثال در رمان «بچههای نیمهشب» حضرت مسیح علیهالسلام این پیامبر مقرب الهی را فردی اسیر شکم و شهوت به تصویر میکشد. در رمان شرم برخی نمادها و اماکن مقدس مسلمانان کاربرد دیگری پیدا میکند.
رمان «بچههای نیمه شب» علیه هند، آزادی و دموکراسی و فرهنگ هند نوشته شده است و رمان شرم علیه پاکستان و نهضت مسلمانان این کشور است. تیغ حمله رشدی به آزادی ملتها به آسیا خلاصه نمیشود و او در «لبخند به یوزپلنگ» انقلاب نیکاراگوئه را به سخره میگیرد.
در داستانهای رشدی یک نکته دیگر نیز هست و آن فساد اخلاقی شخصیتهای داستان است. «حرامزادگی» محور رمانهای رشدی است. در رمان بچههای نیمه شب «سلیم سینایی» شخصیت اول داستان حاصل ارتباط نامشروع یک افسر بریتانیایی با یک زن هندی است. در رمان «شرم» نیز زنا و ارتباط نامشروع یکی از جریانهای جدی داستان است و چندبار تکرار میشود.
اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که رمان در واقع حاکی از عوالم درونی نویسنده است که باید در نقطهای سرریز شود و این «باید» همان التزامی است که سببساز خلق یک اثر میگردد، میتوان به ذهن رشدی پی برد که چرا همواره سرخوردگی در برابر غرب، فحشا و فساد اخلاقی در داستانهایش سرشار میشود.
آیات شیطانی؛ کتابی که عمر هنری رشدی را پایان داد
آیات شیطانی رمانی است در 547 صفحه که توسط انتشارات وایکینگ جزو گروه انتشاراتی پنگوئن در سال 1988 در انگلستان منتشر شده است. این کتاب در 9 فصل تنظیم شده است. روایت اصلی مانند دیگر داستانهای رشدی شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان میشود. شخصیتهای اصلی داستان دو هنرپیشه هندی مسلمان هستند.
حکایاتهای فرعی داستان نیز شامل توهین به مقدسات مسلمانان است. برای مثال بازگویی زندگی حضرت محمد(ص) با نام مستعار «محوند» و یا شهر مکه با نام «جاهلیا» است. بخش دوم داستان زندگی دختری به نام عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل به او وحی میشود. او همه عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده سفری برای زیارت بهسوی مکه آغاز کنند!
تصویری از جلد کتاب آیات شیطانی. بر پشت جلد این کتاب تصویری از جدال رستم و دیو سفید نقش بسته است
بخش دیگر کتاب یک رهبر مذهبی متحجر با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد. این شخصیت کنایهای شفاف به زندگی حضرت امام خمینی در زمان تبعیدش در پاریس دارد ولی همچنین با دستمایههای اصلی راوی بازگشت کننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است.آیات شیطانی سه مضمون و سه مقوله اصلی دارد:
1- دین و اندیشه دینی مضمونی است که در همه نوشتههای سلمان رشدی مورد توجه قرار گرفته و نویسنده در سرانجام کار قهرمان قصه را از دین جدا میکند و شخصیتهای داستان که عمدتاً از خانوادهای مسلمان به دنیا آمدهاند به انکار دین میرسند.
2- اسلام به عنوان یک دین خرافی عقب مانده از تمدن و دموکراسی و آزادی مطرح میشود و پیامبر اسلام بارها مورد افتراء و توهین قرار میگیرد. 3- انقلاب اسلامی به عنوان پدیدهای موثر در دنیای امروز مورد توجه قرار میگیرد و امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب اسلام تخطئه میشود. در واقع همه مضامین آثار پیش از آیات شیطانی یکباره جمع و در این کتاب متبلور میشود.
با انتشار این کتاب جهان اسلام به یکباره صحنه اعتراضها و واکنش به این کتاب شد. اولین جرقه اعتراض نیز از زادگاه رشدی آغاز شد. 4 مهر 67 کتاب آیات شیطانی در لندن منتشر شد و در تاریخ 14 آبان هند و چند کشور مسلمان دیگر فروش این کتاب را ممنوع کردند. تظاهراتی در پاکستان و هند رخ داد اما اقدام عملی از یک شخصیت و یا نهاد مهم اسلامی لازم بود تا هم اعتراضات به دولت انگلستان برای حمایت از رشدی بیشتر شود و هم دیگر کسی نتواند به این راحتی به مسلمانان توهین کند.
فتوای امام؛ کاری که «چشم فتنه را از چشمخانه درآورد»
پس از پذیرش قطعنامهی 598 و پایان جنگ، فعالیتهای دیپلماتیک ایران برای ارتباط با کشورهای مختلف شدت گرفته بود. 19 آبانماه 1367 اعلامیه برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و انگلستان در وین منتشر شد و اروپاییها و خصوصاً انگلستان تصور میکردند ایران بهخاطر بهبود روابط اعتراض شدیدی علیه انتشار کتاب آیات شیطانی نخواهد کرد. اما واقعهی کشتار مسلمانان معترض توسط پلیس پاکستان باعث طرح بیش از پیش این موضوع در ایران میشود.
حجتالاسلام انصاری عضو دفتر امام راحل درباره چگونگی صدور فتوای امام میگوید: "وقتی که مسئله کتاب سلمان رشدی به امام رسید، بنده خدمت ایشان رسیدم و گفتم آقا این اهانت اتفاق افتاد، شما چه تصمیمی دارید؟ امام فرمودند که من همین الان میخواستم به شما بگویم که بروید به دولت بگویید که فردا عزای عمومی اعلام کنند و هنوز من واسطه پیام به دولت بودم که یک مرتبه دیدم که اعلامیه امام صادر شد و حکم اعدام سلمان رشدی را امام با قاطعیت دادند."(روزنامه کیهان، 68/1/24)
متن فتوای امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی به این شرح است: به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءاللّه. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.(صحیفه امام، ج 21، ص 86)
سردر گمی غرب و اجماع امت اسلام برای فتوای امام
غربیها که همواره شناخت درستی از اسلام و انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی نداشتند در برابر حرکت امام دچار سردرگمی میشوند و تعادل خود را از دست میدهند. «جفری هاو» وزیر خارجه انگلستان در مصاحبهای گفت که "هنوز مسئله روشن نیست و تا روشن شدن زمینه و سوابق امر سخنی نخواهد گفت." برخی نیز تلاش کردند تا فتوای امام را کم اعتبار جلوه دهند. برای مثال جرالد کافمن سخنگوی یهودی امور خارجه حزب کارگر انگلیس نظرات امام را تهدیدی برای همه ملتهای متمدن خواند و گفت: "چنین عقایدی در جوامع اسلامی چندان پشتیبان و طرفداری ندارد!"
تظاهرات مسلمانان جهان در دفاع از فتوای امام مبنی بر اعدام سلمان رشدی
پیدا بود که همه تیرهای غربیها به سنگ خورده است. با اینکه این فتوا توسط یک مرجع شیعه صادر میشد اما حمایت تمام قد همه مذاهب اسلامی را در بر داشت. رهبران حزب «تحریک اخوت اسلامی» در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کردند که از نظر فقه حنفی، رشدی واجبالقتل است و فتوای امام خمینی مطابق قران و سنت میباشد.
مولانا سید عبدالله بخاری امام جماعت اهل سنت دهلی پایتخت هندوستان گفت: فتوای امام در مورد واجبالقتل بودن نویسنده و ناشرانی که متن آن مطلع بودهاند نشانگر آگاهی و نبوغ رهبر انقلاب اسلامی بوده و بسیار قابل توجه است. در دهلی مردم پس از پایان نماز جمعه به حرکت درآمدند و با فریاد «رشدی باید اعدام گردد» و «مرگ بر انگلیس» و «زند باد خمینی» شعار سر دادند. دامنه فتوای امام به کشورهای عربی هم رسید. شیخ احمد کفتارو مفتی اعظم وقت سوریه در روز چهارشنبه 10 اسفند 67 فتوایی مبنی بر لزوم محاکمه و مجازات رشدی صادر کرد.
در لبنان شیخ سعید شعبان رهبر اهل سنت جنبش توحید اسلامی با انتقاد از سکوت سران کشورهای مرتجع عرب اظهار داشت: امت بزرگ اسلامی در پشت سر رهبر شجاع و بزرگ خود امام خمینی مشت محکم اسلام را بر دهان کفار وارد آورده است. علامه سید محمدحسین فضلالله از مراجع شیعه در جنوب لبنان نیز گفت: بدون شک حکم شرعی امام در مورد سلمان رشدی ضربه بزرگی به جهان استکبار و غرب بود.
جنبش اسلامی مصر نیز اعلام کرد از فتوای محکومیت رشدی به مرگ حمایت میکند. دامنه اعتراضات مسلمانان و حمایت از فتوای امام راحل به اروپا هم کشیده شد. در انگلستان علاوه بر اعتراض رسمی و فرستادن نامه برای مقامات دولت انگلیس به تظاهرات پرداختند. سید عبدالقدوس دبیر شورای مساجد شهر برادفورد در شمال انگلستان اعلام کرد که مسلمانان انگلستان سوگند باد کردهاند، در اولین فرصت فتوای رهبر انقلاب اسلامی ایران را اجرا کنند.
بشر انصاری نائب رئیس سازمان تبلیغات اسلامی انگلستان اظهار داشت: اعمال مجازات نه تنها برعلیه مولف بلکه علیه هرکس که در انتشار این کتاب دخالت داشته موجه است! جمعیت اسلامی اندلس اسپانیا نیز با در بیانیهای از حکم امام خمینی حمایت کرد.
به آتش کشیدن کتاب آیات شیطانی توسط مسلمانان انگلستان
حضرت علی (ع) در حدیثی میفرمایند«یا ایهالناس؛ فانی فقات عین الفتنه» ای مردم من چشم فتنه را از چشمخانه درآوردم! حرکت امام راحل در برابر کتاب آبات شیطانی مصداق همین حدیث امیرالمومنین علیه اسلام بود. در واقع فتوای امام منجر به این شد تا مسلمانان بدانند در برابر این حرکت موهن بک عکسالعمل دارند و آن اعدام رشدی است. با بالاگرفتن اعتراضات مردمی در سطح جهان و استقبال از حکم امام، سلمان رشدی و موسسهی ناشر کتابهای او در بیانیهای از لغو سفر او به آمریکا خبر دادند. دبیر اول سفارت انگلیس در پاکستان اعلام میکند انتشارات پنگوئن انگلیس که ناشر کتاب آیات شیطانی است، نسخههای این کتاب را از انگلستان جمعآوری کرده است. ناشر آلمانی و ناشر فرانسوی کتاب نیز اعلام کردند ترجمهی آن را منتشر نخواهند کرد.
با اینکه تصور میشد جمهوری اسلامی بعد از جنگ و پذیرش قطعنامه در عرصه بینالملل با احتیاط حرکت کند اما در اقدامی انقلابی در تاریخ 16اسفند 67 وزارت امور خارجه ایران طی بیانیهای در پایان مهلت یکهفتهای به دولت انگلیس برای اصلاح مواضع خود در قبال کتاب موهن آیات شیطانی، به علت عدم تحقق خواسته مجلس شورای اسلامی، قطع کامل روابط سیاسی ایران با انگلیس را اعلام کرد.
فتوایی که سالانه یک میلیون دلار خرج روی دست انگلستان گذاشت
سلمان رشدی در مصاحبهای با روزنامه انگلیسی «دیلیمیل» به بخشی از پیامدهایی که نوشتن کتاب موهن برای او داشت اشاره میکند. وی در ابتدای این مصاحبه از اولین احساسش پس از آنکه فتوای امام خمینی(ره) را شنید، میگوید: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مرد مردهام... قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما و تمام اینها در آن زمان برای من غیرممکن بود».
سلمان رشدی تا سال 1998 تحت حفاظت بسیار شدید قرار داشت و زندگی پنهانی داشت. پلیس انگلیس سالانه یک میلیون دلار برای محافظت از سلمان رشدی هزینه میکرده و همین امر انتقادات زیادی را متوجه رشدی کرده است. رشدی در این باره میگوید: «بزرگترین مشکلی که بود و من همیشه به آن فکر میکردم، این بود که من نمرده بودم. اگر من مرده بودم هیچکس در انگلیس به هزینههای امنیت من اعتراض نمیکرد».
14مرداد 1368 «مصطفی مازح» جوان 21 سالهی لبنانی که قصد به مجازات رساندن سلمان رشدی را داشت، دقایقی زودتر از اینکه به طبقهی سوم هتل محل استقرار سلمان رشدی نزدیک شود، به شهادت میرسد. عوامل محیطی و حرارت ناشی از پوشش و تحرک زیاد شهید، موجب عمل کردن زودتر از موعد چاشنی و انفجار زودهنگام مواد منفجره قبل از رسیدن به رشدی مرتد میشود. پیکر این شهید هشتماه بعد توسط دولت انگلستان تحویل خانوادهاش میشود.
تصویر شهید «مصطفی مازح» جوانی که در راه اجرای فتوای امام به شهادت رسید
رشدی در ژوئن سال 2007 از ملکه انگلستان لقب شوالیه دریافت کرد که این اقدام باعث واکنشهای گسترده در کشورهای مختلف ازجمله در برخی محافل داخلی انگلیس شد. با اینحال هزینههای محافظت از او به اندازهای زیاد است که یک بار شاهزاده چارلز، ولیعهد انگلستان اعلام کرد: سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیاتدهندگان انگلیسی است!شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال 1998 ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی ایرکانادا تا چند سال از سفر رشدی با پروازهای خود جلوگیری نمود. در کتاب خاطرات «ران اوانس»، یکی از محافظان سلمان رشدی درباره ترس او از فتوای امام راحل مینویسد: سلمان رشدی از بیم جان خود جرأت نداشت هیچ کدام از دوستان و آشنایانش را ملاقات کند و حتی اجازه نمی داد پسر 10 سالهاش به نام ظفر به دیدار او بیاید.
وی در همه این سالها با انبوهی از ترس و حشت زندگی میکند چراکه مقامات جمهوری اسلامی بر لازمالاجرا بودن فتوای امام تأکید دارند. امام خامنهای رهبر معظم انقلاب پس از رحلت امام خمینی در پاسخ به سؤالات مسلمانان مناطق مختلف جهان در مورد تغییرناپذیری حکم مزبور، در آذرماه 1369 چنین اعلام نمودند: حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» در مورد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنهی رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان میدهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یکمیلیارد مسلمان جهان را مقدمهای برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزههای خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود، به صورت مفتضحانه و گامبهگام مجبور به عقبنشینی شده... .
دیدار رشدی مرتد با شیمون پرز رئیس جمهور سابق رژیم صهیونیستی
شبکههای رسانهای غرب تاکنون بارها اعلام کردهاند که حکم اعدام این نویسنده از طرف ایران پس گرفته شده است که هر بار با واکنش سریع رهبر معظم انقلاب اسلامی این مسئله تکذیب و اعلام شد که حکم شرعی یک مرجع، قابل نقض نمیباشد و حتی پس از فوت او نیز بر همه مسلمانان لازمالاجراست. آخرین بار نیز در پیام آیتالله خامنهای به حجاج بیتالله الحرام در سال 1383 بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی و لزوم اجرای حکم خداوند تأکید شد.داستان شیطان
اخباری ضد و نقیض درباره سرنوشت سلمان رشدی منتشر میشود ماجرایی که از سوی آمریکا نباید ربطی به احیای برجام پیدا کند
علی مزروعی-نرگس چهرقانی:کمتر کسی است که در عمر خود حداقل یک بار نام «سلمان رشدی» یا کتاب «آیات شیطانی» را نشنیده باشد. از اواخر دهه 60، یعنی سال 1367 تا به امروز این نامها سر زبانهاست، بهطوری که هرگاه کسی اقدامی برای توهین به اعتقاد مسلمانان جهان میکند، ورژنی از سلمان رشدی دانسته شده و با او قیاس میشود. مثلا همین دو سال گذشته بود که مجله فرانسوی «شارلی ابدو» کاریکاتورهای توهینآمیزی از پیامبر اسلام(ص) روی جلد خود منتشر کرد، همان زمان هم بسیاری از مردم جهان این اقدام هتاکانه را ورژنی دیگر از اقدام هتاکانه سلمان رشدی میدانستند.
از این رو، اقدام هتاکانهای که رشدی کرد، روزبهروز قبیحتر میشود. رشدی که هندیالاصل و بریتانیایی بود کتابی با عنوان «آیات شیطانی» نگارش کرد که در این کتاب شخصیت پیامبر اسلام(ص)، صحابه و همسران او را مورد اهانت قرار داد. این اقدام سلمان رشدی و نگارش چنین کتابی، بهحدی از قباحت رسیده بود که در 25 بهمن 1367 امام خمینی(ره) حکم اعدام رشدی را صادر کردند.
امام(ره) علت این حکم را چنین بیان کردند که: «مولف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مولف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.»
پس از صدور این حکم نخستین بار شهید «مصطفی محمود مازح»، جوان لبنانیالاصل که تبعه فرانسه نیز بود، در مردادماه سال 68 برای اجرای حکم سلمان رشدی تلاش میکند اما به دلیل شناسایی توسط نیروهای امنیتی انگلستان موفق به اجرای فرمان امام(ره) نشد. این روزها هم که مجددا فردی به رشدی حمله کرده است، نام شهیدمصطفی محمودمازح بر سر زبانها افتاده است. چنانچه در اخبار دو روز گذشته دیده میشود گویا هنگامی که سلمان رشدی قصد سخنرانی در نیویورک را داشته، مورد حمله واقع میشود.
در این زمینه، رسانه دولتی انگلیس، بیبیسی گزارش داده سلمان رشدی درحال سخنرانی در یک مرکز آموزش غیرانتفاعی به نام مرکز «چوتوکوآ» در نیویورک بوده است. فارغ از اینکه نیت فرد ضارب اجرای حکم بوده یا غیر از این، در گزارش امروز قصد داریم به بررسی کتاب او، چرایی صدور حکم اعدام سلمان رشدی و اثرات این حکم بر جامعه جهانی بپردازیم.
توهین به همه اسلام
صدور حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) در تاریخ 25 بهمن سال 67 اگرچه باعث شد در میان افکار عمومی دنیا اینطور بازنمایی شود که گویی سلمان رشدی در کتاب خود تنها به مقدسات شیعه اهانت کرده است اما بررسی محتوای موهن کتاب وی نشان میدهد او در این اثر علاوهبر چهرههای مقدس مذهب شیعه، برخی از چهرههای مقدس اهل تسنن مانند همسر پیامبر اکرم(ص) را هم مورد توهینهای مکرر قرار داده است.
در این کتاب که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده، شخصیت اصلی که جبرئیل فرشته نام دارد به همراه فرد دیگری به نام صلاحالدین چمچا از یک هواپیماربایی که منجر به انفجار هواپیما میشود جان سالم بهدر میبرند. این دو در این کتاب دارای انحراف جنسی معرفی میشوند. بعد از سقوط هواپیما در کانال مانش دور سر جبرئیل هالهای از نور ایجاد شده و چمچا نیز به شکل بز ظاهر میشود تا هریک به ترتیب نمادی از فرشته و شیطان در ادامه داستان باشند. درواقع کتاب سعی دارد اینگونه توضیح دهد که این دو شخصیت در اثر تناسخ شخصیت دیگری یافتهاند.
در ادامه داستان جبرئیل فرشته مشابه دیگر کاراکترهای رمانهای سلمان رشدی ایمانش به خدا را از دست داده و حتی در مخالفت آشکار با دین شروع به خوردن گوشت خوک میکند. کتاب اینگونه توصیف میکند که جبرئیل ایمانش به خدا را از دست میدهد و همین امر، دلیلی میشود تا از بیماری جسمیای که به آن دچار بوده رها شود. در ادامه داستان جبرئیل وارد عصر پیامبر شده و شاهد شکلگیری اسلام در مکه و یثرب است.
نویسنده هتاک در این بخش از کتاب نسبتهای ناروایی را به پیامبر اسلام و یاران ایشان ازجمله سلمان فارسی، بلال، حمزه و جبرئیل بهعنوان فرشته وحی و نیز همسر پیامبر میدهد. جبرئیل غیر از این سیر و سفر در دوره پیدایش اسلام، در یک دوره مرحله دیگر در لندن با یک روحانی به نام امام که انقلاب بزرگی در ایران را رهبری میکند برخورد دارد. در این مرحله سلمان رشدی انقلاب اسلامی را بهعنوان واپسگرایی در مقابل تمدن و دموکراسی و علم و آزادی تصویر میکند و توضیح میدهد که این همان اسلام است. رشدی در این قسمت برای نشان دادن پیوستگی انقلاب اسلامی با دوران پیامبر از اسامی یاران پیامبر استفاده میکند و همزمان هر ناروایی را مینویسد.
مرحله سوم تناسخ نیز داستانی است که جبرئیل در آن با دختری به نام عایشه(نام همسر پیامبر) همراه است. در پایان کتاب جبرئیل که چند مرحله تناسخ یافته و در هر مرحله دچار عدم تعادل روانی است، دست به خودکشی زده و به زندگی خود پایان میدهد. در مقابل چمچا که نماد شیطان محسوب میشود بهمرور و در اثر چند مرحله تناسخ زندگی معمولی و انسانی خود را شروع میکند تا نماد مسیر زندگی چمچا بهعنوان نماد شیطان موفقیتآمیزتر از مسیری توصیف شود که جبرئیل در مسیر اسلام پیموده است.
گذشته از جزئیات این کتاب موهن که با سرمایهگذاری چشمگیر غرب بهسرعت چاپ و توزیع شد، این ورود شخصیتهای بزرگ دینی اسلام اعم از شیعه و سنی به مساله بود که در صدر آنها میتوان به امام خمینی(ره) و فتوای تاریخی ایشان درخصوص ارتداد سلمان رشدی اشاره کرد. فتوایی که حمایت مردم مسلمان را بهدنبال داشت و در ایران، به تحرکاتی گسترده در اعتراض به کتاب آیههای شیطانی منجر شد.
اما این فقط ایران نبود که به صحنه تظاهرات علیه سلمان رشدی و نوشته توهینآمیز او تبدیل شد. این اعتراضها بهسرعت در سراسر دنیا فراگیر و حتی در کشورهایی به خشونت کشیده شد. مهرماه سال 67 بود که مسلمانان هند و پاکستان یکی از گستردهترین تظاهراتها علیه این نویسنده هتاک را ترتیب دادند. تظاهراتهایی که به خشونت کشیده شد و گفته میشود درنتیجه شلیک پلیس پاکستان و هند بهسمت مسلمانان معترض در شهرهای این دو کشور، چندین تن کشته یا زخمی شدند.
علاوهبر ایران، هند و پاکستان، کشورهای دیگری هم شاهد تجمعات اعتراضی چشمگیری بود. غیر از تجمعهای اعتراضی، این بیانیههای حمایتی علما و اندیشمندان این کشورها از فتوای امامخمینی بود که علاوهبر بهنمایش گذاشتن وحدت مسلمانان و متفکران دیگر ادیان درمقابل این اقدام هتاکانه، باعث شد مقامات غربی در محاسبات خود درخصوص جهان اسلام تجدیدنظر کنند.
نکته قابلتوجه دیگر دراین خصوص آنکه با گسترش اعتراضهای مردمی در کشورهای اسلامی و حتی چند کشور غیراسلامی، سلمان رشدی و موسسه ناشر کتابهایش، سفر این نویسنده هتاک به آمریکا را لغو کرده و طی بیانیهای این تصمیم و دلیل آن را بهصورت عمومی اعلام میکنند؛ مسالهای که شاید پیش از نوشتن آیههای شیطانی تصورش را هم نمیکردند.
مسلمانان مالزی، اتحادیه مسلمانان آمریکا، مسلمانان ایتالیا، هیاتعلمای جبل عامل، کنگره مسلمانان سریلانکا، مسلمانان مقیم فرانسه، شورای اسلامی اوگاندا، شورای عالی امور اسلامی نیجریه و جمعیتهای مسلمانان مقیم کشورهای آرژانتین، گینه، ترکیه، آرژانتین، سودان، استرالیا، هنگکنگ، دانمارک، کانادا، اسپانیا و فنلاند که عمدتا هم از مسلمانان اهلسنت تشکیل میشدند هریک با صدور بیانیه و برگزاری تجمعهایی حمایت خود از فتوای امامخمینی را اعلام کردند.
همچنین درنتیجه این اعتراضهای گسترده بود که فروش کتاب موهن سلمان رشدی در کشورهایی ازجمله هند، آفریقایجنوبی، تانزانیا، مالزی، مصر و عربستان ممنوع اعلام شد. پنگوئن، ناشر اصلی آیات شیطانی نیز بعد از فتوای امامخمینی اعلام کرد بر تدابیر امنیتی خود خواهد افزود. همزمان با این اطلاعیه، گزارشهایی از آمریکا و انگلستان منتشر شد که خبر از موردحمله قرارگرفتن دفاتر انتشاراتی میداد که تا پیش از آن برای چاپ کتاب موهن اعلام آمادگی کرده بودند.
یکی از واکنشهای جدی نسبت به این کتاب موهن، بیانیه مجلس اعلای اسلامی الجزایر بود که با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن کتاب، خواستار مجازات نویسنده آن شد. همچنین علمای این کشور در واکنشی جدی و گسترده اقدام سلمان رشدی را محکوم کردند و شیخ احمد سخنون یکی از بزرگترین روحانیون الجزایر در پیامی خطاب به امامخمینی و علمای ایران، سلمان رشدی را مرتد و واجبالقتل خواند.
در ترکیه نیز مردم، روحانیون، نویسندگان و شخصیتهای مسلمان از فتوای امامخمینی حمایت کرده و عزیز اوتار چهره تاثیرگذار شیعه در این کشور درباره فتوای امامخمینی گفت: «فتوای امامخمینی لازمالاجراست و سلمان رشدی واجبالقتل است.»
در بنگلادش اما، هفت تن از رهبران بانفوذ مذهبی، در بیانیهای مشترک از مردم خواستند تمامی نسخ کتاب آیات شیطانی را سوزانده و ناشران آن را به کیفر برسانند. بیانیهای که تجمع مردم در حمایت از فتوای امامخمینی(ره) را درپی داشت.
رهبر اهل سنت جنبش توحید اسلامی لبنان، از فتوای امام خمینی، تحتعنوان «مشت محکم اسلام بر دهان کفار» یاد کرد. همچنین 60 تن از علمای برجسته شیعه و سنی این کشور نیز در اجتماعی، متفقا فتوای امام را قانونی و شرعی دانستند و بهصورت عمومی اعلام کردند تمام امکانات خود را دراختیار امام قرار خواهند داد. علاوهبر لبنان، این تعدادی از مطبوعات مصری بودند که به دفاع از این فتوا پرداختند. اقدامی که جنبش اسلامی مصر نیز آن را تایید کرد. همچنین کویت، سوریه و سودان از دیگر کشورهای اسلامی بودند که علمای سنی و شیعه در آن کشورها حمایت خود از این فتوای امام را اعلام عمومی کردند.
البته اعتراضها در مرز کشورهای اسلامی محدود نشد و مسلمانان مقیم کشورهای غربی نیز با برگزاری تجمعات اعتراضآمیز و صدور بیانیههای متعدد، حمایت خود را از فتوای امامخمینی نشان دادند. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در آذرماه سال 68 بخش قابلتوجهی از صفحه نخست خود را به تصویر بزرگی از تجمعکنندگان معترض در مسجدی واقع در شمالشرق لندن به نمایش گذاشت و زیر آن نوشت: «این یکی از هزاران مسجدی است که در آن تمامی حاضران در مسجد به نشانه تایید فرمان صادره از سوی امامخمینی مبنیبر مرگ رشدی، دستهای خود را بلند کردهاند.»
اما علاوهبر لندن، این مسلمانان دیگر شهرهای انگلیس ازجمله برادفورد، منچستر و بیرمنگام بودند که با شکلدهی تجمعهایی به این اقدام اعتراض کردند. مسلمانان شهر برادفورد در شمال انگلستان، دیماه سال 1367 در تجمع خود دست به سوزاندن نسخههایی از این کتاب زدند که این اقدام، آن هم در انگلستان، بازتاب وسیعی در رسانههای دنیا داشت.
غیر از انگلستان، این مسلمانان شهر بُن آلمان بودند که در تایید فتوای امامخمینی، تظاهراتی بیسابقه بهراه انداختند. نکته قابلتوجه دیگر آنکه رهبران اقلیتهای مذهبی، درجریان کنفرانس اقلیتهای مذهبی انگلیس از دولت این کشور خواستند تا حکم پناهندگی به سلمان رشدی را لغو کرده و او را از انگلستان بیرون کنند.
با همه اینها اما دولت انگلستان که در بهنتیجه رسیدن کتاب موهن سلمان رشدی و تبلیغات گسترده برای آن، فعالترین دولت غربی محسوب میشد درمقابل این اعتراضهای گسترده، علاوهبر درنظر گرفتن تیمی حفاظتی برای او، دست به اقدامی عجیب زد. ملکه انگلستان، حدود دو دهه بعد از انتشار کتاب موهن آیههای شیطانی، به سلمان رشدی بهدلیل آنچه خدماتی به دنیای ادبیات(!) خوانده شد، لقب شوالیه اعطا کرد؛ اقدامی که علاوهبر دهنکجی به معترضان مسلمان و غیرمسلمان، خشم دوباره آنان را برانگیخت.
نکته قابلتوجه پیش از اعطای نشان شوالیه، گستردگی کمنظیر اعتراضها در همان سالهاست. در چنین فضای اعتراضیای بود که بلافاصله ناشران کتاب سلمان رشدی در انگلستان، فرانسه و آلمان از بیم خشم مسلمانان جهان اعلام کردند ترجمه کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی را منتشر نخواهند کرد، سلمان رشدی هم که جان خود را در خطر میدید ضمن لغو سفرش به آمریکا، در مصاحبه با خبرگزاری رویترز فتوای امامخمینی را بسیار جدی تلقی کرد. وی در این گفتوگو از تمام کسانی که امکان حفاظت از وی را داشتند، درخواست کمک کرد. بعد از این مصاحبه بود که پلیس انگلستان محافظت از جان او را برعهده گرفت.
رهبر انقلاب یکسال پس از رحلت امامخمینی در اظهاراتی بهترین توصیف را از اثر حکم امام(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی و استقبال مسلمانان جهان از این حکم دارند. در بخشی از اظهارات ایشان آمده است: «عکسالعمل و ضربه متقابل امام، آنقدر قوی بود که بهکلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همهجا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. حالا روحیه آنها بود که تضعیف میشد.
حالا طرفداران آنها باید درطول این مدت از خودشان دفاع میکردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استکبار، در مقابلههایی که با جمهوری اسلامی کردند، از اولین کلماتشان این است که بیایید این قضیه سلمان رشدی را یکطور حلش کنید! هرجا یکی از این مهرههای زنجیره استکبار جهانی، کسی را پیدا کرد که فهمید ممکن است حرف او را به گوش مسئولان جمهوری اسلامی برساند، اولین حرفی که زد -یا جزء اولین حرفها- این بود که کاری بکنید این قضیه حل بشود»!
در چنین شرایطی است که مردادماه سال 68، جوان 21ساله لبنانیالاصلی بهنام مصطفی مازح برای ترور سلمان رشدی برنامهریزی کرده و خود را به نزدیکی محل اقامت او میرساند اما چاشنی انفجاری همراه وی قبل از اینکه به محل اقامت سلمان رشدی برسد منفجر شده و مازح بهشهادت میرسد. بدینترتیب، رسانهها خبر از نخستین عملیات شکلگرفته علیه سلمان رشدی، برمبنای فتوای امامخمینی میدهند.
به کتاب رشدی پاسخی علمی داده نشده؟
بعضا برخی رسانههای لندننشین خیالات خود را به رشتهتحریر درآورده و برای زیرسوال بردن حکم اعدام سلمان رشدی، مواردی از این قبیل مطرح میکردند که چرا تابهحال پاسخی علمی به کتاب رشدی داده نشده است. پیش از پاسخ علمی به این کتاب، با تورق میتوان متوجه شد که رمانی 547صفحهای با درونمایهای داستانپردازانه و افسانهای است. نام این کتاب «آیات شیطانی» برگرفته از افسانه یا واقعه ساختگی «غرانیق» دارد.
غرانیق جمع غرنوق یا غرنیق به معنی مرغآبی است که گردنی بلند دارد و سپید یا سیاهرنگ است، بهمعنی جوان سپید زیباروی. اعراب جاهلی گمان میداشتند که بتها مانند پرندگان به آسمان عروج میکنند و برای پرستندگان خود شفاعت میکنند؛ اما در این زمینه داستان رشدی میگوید: «در نخستین سالهای بعثت که آزار و اذیت مشرکان نسبت به مسلمانان سخت و طاقتفرسا شده بود، عدهای از مسلمانان به حبشه مهاجرت کردند و در این حین پیامبر نگران و پردغدغه بود و انتظار داشت که خداوند آیاتی بر او فرو فرستد که موجب نوعی نزدیکی به قریش شود. روزی پیامبر و عدهای از مسلمانان در یکی از انجمنخانههای قریش دور کعبه نشسته بودند، پیامبر در آن انجمن سوره نجم را تلاوت میکرد، پس از پایان این سوره پیامبر آیه سجده را خواند و مسلمانان و مشرکان سجده کردند.»
رشدی علت سجده مشرکان را این میداند که پیامبر در آیات سوره نجم از خدایان آنان، بتهای لات و عزی و منات به نیکی یاد کرده بود. سپس رشدی بیان میکند خبر سجده مشرکان و آشتی مسلمانان و مشرکان مکه بهسرعت به حبشه رسید اما شبهنگام جبرئیل بر پیامبر نازل شد و به ایشان گفت، این دو جمله یعنی «تلک لاغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی» وحی نیست. پیامبر از این مساله غمگین شد و خداوند برای دلجویی از پیامبر آیات 75-73 سوره اسراء را نازل کرده است.
این داستان را افراد بسیاری از جهات تاریخی، قرآنی و عقلانی مورد بررسی قرار داده و بیاعتباری آن را اثبات کردهاند. برای نمونه سیدعطاءالله مهاجرانی در کتاب «نقد توطئه آیات شیطانی» با ادلهای علمی، رمان «آیات شیطانی» از سلمان رشدی را مورد نقد قرار داده است. مهاجرانی در کتاب خود میگوید: «این داستان از آنجایی که در کتب مشهوری مانند «تاریخ طبری»، «تفسیر طبری»، «طبقات ابنسعد» و «اسبابالتنزیل» واقدی نقل شده است مورد استناد مورخان و مفسران پس از آن قرار گرفته است اما این نکته قابلتامل است که واقدی در سال 207هجری قمری وفات کرده و طبری متوفی در سال 310هجری است.
اما ابناسحاق متوفی در سال 150 یا 151هجری کمترین اشارهای به غرانیق ندارد. با توجه به اینکه ابناسحاق تنها به استماع اساتید خود بسنده نمیکرد، پژوهشگری بود که خانهبهخانه و شهربهشهر میگشت و روایات مربوط به پیامبر را میشنید و بررسی میکرد، چنانکه ابناسحاق دوبار کتاب خود را برای زیادبنعبدالله البکالی -متوفی در 185هجریقمری- املا کرده است و ابنهشام که شاگرد البکالی بود کتاب خود را براساس مطالبی که از البکالی شنیده تدوین کرده است و هیچکدام نه ابناسحاق، نه البکالی و نه ابنهشام هیچگونه اشارهای به افسانه غرانیق ندارند. اینکه واقدی که حدود 50سال بعد از ابناسحاق وفات کرده و طبری که تا حدود 160سال بعد از ابناسحاق میزیسته، افسانه غرانیق را ذکر کردهاند، قابلتامل و شک جدی است. علاوهبر آن مسلم و بخاری نیز هیچگونه اشارهای به افسانه غرانیق ندارند.»
تیرگی روابط ایران و انگلیس در سایه شیطان
در واکنش به انتشار کتاب آیات شیطانی که امام خمینی(ره) طی حکمی از مسلمانان جهان میخواهد تا در هر مکانی که سلمان رشدی را دیدند وی را اعدام کنند یا اگر چنین جراتی ندارند او را به دیگران معرفی کنند تا این حکم اجرا شود. امام دلیل این حکم را سلب جرات از دیگران عنوان کرده تا توهین به مقدسات مسلمان دیگر تکرار نشود و در پایان کشته این راه را شهید مینامد. این حکم در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ به تایید دولت رسیده و آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت در خطبههای نمازجمعه ۲۸ بهمن یکسان بودن دیدگاه دولت با فتوای امام را اعلام میکند.
با اعلام موضع رسمی دولت ایران، فضای جهانی یکباره تغییر کرده و مسلمانان بسیاری در اقصینقاط جهان در حمایت از این حکم به خیابانها ریختند و سال ۶۷ همراه با اخبار بروز تنشها و تشنجهایی در سراسر جهان بهپایان میرسید. گروههای مسلمان در کشورهایی که کتاب آیات شیطانی در آنها منتشر میشد، ناشران کتاب مزبور را تهدید میکردند و حتی در کالیفرنیا یک فروشگاه که کتاب آیات شیطانی را در معرض فروش گذاشته بود با بمب مورد حمله قرار گرفت، از سوی دیگر روابط دیپلماتیک ایران روزبهروز از این واقعه تاثیر میپذیرفت.
بعد از اعلام موضع رسمی ایران ۱۲ کشور عضو بازار مشترک اروپا ازجمله انگلستان نمایندگان خود را از ایران فراخواندند و ایران نیز متقابلا سفرا و روسای هیاتهای نمایندگی خود را از کشورهای عضو بازار مشترک فراخواند. پس از اینکه اروپا از سطح توهین به مقدسات فراتر رفت و روابط دیپلماتیک را تحتتاثیر این توهین قرار داد، ایران نیز ضمن واکنش به این اقدام طرح دوفوریتی قطع رابطه با انگلستان را در دستورکار قرار داد. آنطور که هاشمی، رئیسوقت مجلس در خاطرات خودنوشت ۸ اسفند ۱۳۶۷ آورده است آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت و امام خمینی با این طرح مخالف بودهاند. هاشمی دراینباره مینویسد: «درباره طرح قطع رابطه با انگلیس که در مجلس مطرح است، با حضور وزیر خارجه مذاکره شد.
آقایان خامنهای و ولایتی مخالف تصویب قطع رابطه هستند. احمدآقا اطلاع داد که امام گفتهاند دراینباره نظری ندارند. نخستوزیر موافق است. احمد آقا هم مخالف است.» در همین روز ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه شوروی نیز طی جلسهای با هاشمی توصیه میکند که ایران روابطش را با غربیها بیش از این تیره نکند.
شواردنادزه که بنابر گفته رسانههای انگلیسی یکی از اهداف سفرش به ایران انتقال درخواست انگلیس مبنیبر لغو حکم اعدام سلمان رشدی بود، پیش از دیدار با هاشمی با امامخمینی(ره) و علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت نیز دیدار کرده بود. درنهایت این طرح علیرغم مخالفت رئیسجمهور و عدم اعلام موضع امام با مدیریت هاشمی در مجلس به تصویب میرسد.
هاشمی درباره چگونگی فرآیند تصویب در ۹ اسفند سال ۶۷ اینگونه توضیح میدهد: «قبل از شروع جلسه به نمایندگان اطلاع دادم که حضرت امام، نظر خاصی درباره طرح قطع رابطه با انگلیس ندارند و گفتم بهتر است مخالفان طرح صحبت نکنند که مورد بهرهبرداری دشمنان خواهد شد. پیشنهاد کردم که طرح را تعدیل کنیم و قطع رابطه را مشروط به عدم محکومیت کتاب سلمان رشدی از سوی انگلیس کنیم و عملا هم با پیشنهاد اصلاحی نمایندگان به همین صورت درآمد. کلیات طرح با اکثریت نزدیک به تمام نمایندگان تصویب شد.»/فرهیختگان
منابع:
فارس
تسنیم
ایرنا
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}