آنچه که در طول زندگی مهمترین و با ارزش‌ترین دارایی انسان است حرمت، شخصیت و آبرو اوست. حرمت و آبرو هم برای فرد اهمیت و کارایی دارد و هم برای جامعه؛ افرادی که آبرومند هستند می‌توانند در هدایت جامعه و انسان‌ها نقش مؤثری ایفا کنند و حتی آبرو‌مندی برای زندگی شخصی هم لازم است.

کسی‌که می‌خواهد در جامعه زندگی خوبی داشته باشد نیاز به حرمت، ارزش و آبرو دارد که اگر به‌هر دلیلی خدشه به آن وارد شود نمی‌تواند موفقیت‌های لازم را به‌دست بیاورد. این حرمت و کرامت منافعی دارد که برای یک زندگی کامل به آن نیاز داریم.

در مکتب اسلام نیز حفظ به حرمت و آبرو تاکید فراوان شده و آیات و روایات زیادی در این مورد به ما تذکر داده‌اند که معطوف به همان نقش اصلاح‌گری در بعد فردی و اجتماعی است. دین ما نه‌تنها به حرمت فردی و اجتماعی تاکید دارد بلکه به حفظ حرمت دین، مقدساتش، دستوراتش و پیکره‌اش اصرار می‌ورزد.

در مقابل، شیطان و دشمنان دین خدا می‌خواهند با زیر سوال بردن کرامت و حرمت دین، بزرگان دین و مقدسات آن اثرات عمیق اجتماعی و انسانی آن‌را کم کنند تا نتواند اخلاق و آداب الهی انسانی را در میان انسان‌ها نشر دهند و راه هدایت را هموار سازند. به‌عبارتی تمام تلاش دشمن کم اثر کردن نقش دین و بزرگانش است که در این راه به هر عملی دست می‌زند و از هر راه نرفته‌ای می‌رود تا بتواند ذره‌ای موفقیت در این راه کسب کند.

وقتی حرمت اسلام و مسلمین شکسته شد تضعیف آن رقم می‌خورد و دیگر نمی‌تواند فرهنگ خود را گسترش دهد. ابن‌فارس «ح ر م» را دارای یک اصل و به‌معنای «منع و تشدید» می‌داند. جوهری حریم را از حرمت و به‌معنای «منع» دانسته و حرمت آن چیزی است که انجام یا هتک آن جایز نیست.

اهل لغت حرمت از ریشه «حریم» را چیزی می‌دانند که مستلزم حمایت است. حریم به‌صورت مفرد و مرکب در مورد انسان، مخلوقات، وسایل و ابزار و اماکن به‌کار می‌رود که با اضافه شدن به این‌ها حد و حدودی را مدنظر قرار می‌دهد، تاجایی‌که گاهی لازم است انسان از آنها دور شود یا به آن نزدیک نشود و حتی اگر نیاز شد انسان‌ها باید برای حفظ یک حریم جان خود را فدا کنند.

اینکه ما به قبور مطهر اهل‌بیت(علیهم السلام) حرم می‌گوییم معطوف به‌همین حریم است که باید حفظ شود و ‌که اگر لازم شد باید جان‌مان را برای حفظ حرمت و کرامت آن بدهیم. حفظ حرمت و کرامت مخلوقات خدا خصوصا انسان‌ها یک واجب الهی است که همه ما وظیفه داریم آن‌را از اولویت‌های رفتار خود قرار دهیم.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم] سوار کردیم و به آنان از نعمت‌های پاکیزه روزی بخشیدیم وآنان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری کامل دادیم.»(اسراء/70) خداوند انسان را کرامت داده و شیطان می‌خواهد این کرامت را از او بگیرد پس با تمام ابزار و توان خود وارد می‌شود.

در اصل عزت و عزت بخشیدن مخصوص خداست و خداوند نیز همه انسانها و مخلوقات را کرامت و عزت می دهد و انسانها هم موظف به رعایت آن هستند. در آیه65 سوره یونس میخوانیم که: «انّ العزة لله جمیعاً» یا در آیه دیگر فرموده است: عزت برای خدا، برای رسول خدا و برای مؤمنین است. عزت برای خداست. پیامبران عزیزند و مقدسند؛ چون که انبیاءالله هستند.

خداوند در مورد حفظ کرامت و حرمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل‌بیت(علیهم السلام) نیز تاکید زیادی دارد و در قرآن(سوره حجرات و...) آیات بسیاری دارد که نشان می‌دهد خداوند به حفظ حرمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اولی الامر ایشان چقدر حساس هستند تاجایی‌که مسلمانان را بارها به حفظ این حرمت امر می‌کند.

در آیه سوم سوه حجرات آمده است که: «إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‌ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ همانا کسانى که نزد پیامبر (از روى ادب و احترام) صدایشان را پایین مى‌آورند، آنان کسانى هستند که خداوند دلهایشان را براى (پذیرش) تقوا آزمایش (و آماده) کرده و آمرزش و پاداش بزرگ مخصوص آنها است.» احترام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در حد اینکه با صدای بلند ایشان را مورد خطاب قرار ندهیم مورد تاکید است دیگر چد رسد به آنکه حرمت سخنان ایشان و اهل بیت ایشان، که به طریق اولی باید حفظ شود.

همچنین پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) در حدیثی می‌فرمایند: «هر کس مراعات حرمات سه گانه الهی را نکند خداوند به‌هیچ عنوان حرمت او را نگه نمی‌دارد. آن حرمات سه گانه عبارت است از حرمت اسلام و حرمت پیامبر اسلام و حرمت عترت و اهل بیت.»(الخصال، ج۱، ص۷۱) آنچه که در روز عاشورا اتفاق افتاد، این بود که دشمنان دین می‌خواستند با بی‌حرمتی به امام حسین(علیه السلام) اثرات شخصیتی ایشان در جامعه را از بین ببرند تا هدایت به‌ این واسطه کارایی خود را از دست بدهد.

بیانات رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مورد فرزندانش بارها به گوش ما خورده است، خصوصا بیانی که در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارند که می فرمایند: «ان فاطمه بضعه منی و هی نور عینی وثمره فؤادی…؛ فاطمه (علیهاالسلام) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.» همچنین می فرمایند: «ان الله لیغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها؛ بی شک خداوند با خشم فاطمه علیها السلام به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود.»

در مرود امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: «حسین منى و أنا من حسین احب الله من احب حسینا حسین سبط من الاسباط؛ حسین از من و من از حسینم؛ دوستدار حسین محبوب خداست؛ حسین امتى از امت ها است.»

شاید یکی از جان‌گدازترین مصائبی که دشمنان اهل‌بیت(علیهم السلام) خصوصا حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و فرزندان ایشان را دچار آن کردند همین بی‌حرمت کردن ایشان بود. امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زیارت ناحیه مقدسه می‌گویند: «أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ؛ سلام بر آن کسى‌که پرده حُرمَتش دریده شد...» در حالی‌که خود را آشنای به رحمت ایشان می‌دانست و خطاب به جدّ غریب خود عرض می‌کرد: «أَلسَّلامُ عَلَیْک َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِک؛ سلام بر تو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ تو آشناست.»

از دردمندانه‌ترین مصائب بی‌حرمتی به ائمه(علیهم السلام) و خاندان عصمت و طهارت است. مصیبتی که به بیان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف): «سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِک َ مَقْرُوحٌ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِک َ مَسْفُوحٌ؛ سلام کسی‌که قلبش از مصیبت تو جریحه‌دار و اشکش به هنگام یاد تو جارى است.»


دشمنان اسلام و اهل‌بیت(علیهم السلام) همیشه قصد داشتند با روش‌های مختلف از دروغ‌سازی، تحریف، اجیر راویان و نویسندگان جاعل، به‌شهادت رساندن ایشان و حتی به اسارت بردن ناموسان خدا، حرمت مقدسات را بشکنند تا مردم را از اطراف آن دور کنند اما غافل بودند که خداوند خودش حافظ حرمت ایشان است و پاسخ هر بی‌حرمتی را خودش می‌دهد.