اروپا ذلیل در برابر امریکا
این را نوشتیم تا دلیل دریوزگی امروز اروپا در برابر امریکا را بدانید که چگونه دارند فلاکت میکشند اما جرأت اعتراض ندارند. این وابستگی تاریخی است و آنهایی که هنوز بر سیاست اروپای مستقل باور دارند باید نگاهی به آینده بیاندارند. اروپاییها دو جنگ جهانی را راه انداختهاند و سومی را هم بعید نیست که واردش شوند، اما این بار آنها به جای شرق، علیه غرب خواهند شورید، زمانش را نمیدانم اما این حقیت دیر یا زود روی خواهد داد.
در این بیش از یک هفتهای که ایران پاسخ پیشنهاد برجامی اروپا را داد و طرف اروپایی هم آن را معقول دانست و برای امریکاییها فرستاد و پس از آن پاسخ امریکا را هم «بسیار معقول» ارزیابی کرد، دوباره به این مساله فکر میکنم که اروپا دقیقاً در کجای قاعده هژمونی امروز جهان ایستاده است و دارد با چه اصولی رفتار میکند؟ در ماجرای توافق هستهای و آنچه اروپا تعهد داده بود در صورت خروج امریکا انجام دهد، همه (حتی خوشباورترین آدمها نیز که اروپا را قبله آمال خود میدانستند و بر اختلاف انداختن میان دو سوی آتلانتیک فکر میکردند)، فهمیدند اوضاع متفاوت است!
اروپا در برجام تقریباً نمرهای برابر با صفر گرفت، اما هر ذره احساس استقلالی که کسی فکر میکرد اروپاییها دارند، با جنگ اوکراین رنگ باخت. برجام ماهیت اروپا را برای ما ایرانیها روشن کرد و جنگ اوکراین نشان داد که آنها مستعمره امریکا هستند و بدون اجازه سران کاخ سفید جرأت آب خوردن ندارند. در ماجرای پاسخ امریکا، نوع رفتار مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و حرفهای رئیسجمهور فرانسه را باید نماد «فلاکت سیاسی» کشورهای اروپایی در برابر امریکا دانست.
هر چند تاریخ مصرف اروپا سالهای طولانی است که به پایان رسیده و جنگ جهانی دوم که با فولاد و سیاست امریکایی شروع شد، مقدمهای بود تا امریکاییها جای پای خود را در دنیای کهن مستحکم کنند. در حالی که چند قرن پیش این اروپاییها بودند که پا در قاره جدید گذاشته بودند، فقط 150 سال زمان لازم بود تا امریکا پس از استقلال به دنبال جای پا در دنیای کهن بگردد و امروز بیش از 80 سال است که به یُمن جنگ جهانی دوم این کار را کرده است. صدها پایگاه امریکایی در سراسر جهان گسترده شدهاند و 5 فرماندهی قرار است جهان را برای سران کاخ سفید مدیریت کنند.
اما اروپا به عنوان بخشی از جهان غرب هر چند تا قبل از 11 سپتامبر تلاش میکرد خودی نشان دهد و مدعی استقلال در تصمیمگیری باشد، اما 11 سپتامبر هم نقطه عطفی بود تا مشخص شود که اروپا چیزی از خود ندارد و هر چه هست و هر چه دارد، وابسته به امریکا است. آنهایی که یادشان هست به خوبی میدانند که کشورهای اروپایی که مخالف حمله امریکا به عراق بودند و حاضر به مشارکت در این جنگ نشدند، چه بلایی بر سرشان آمد.
حمله به عراق، پایان اروپای نیمه مستقل بود. رهبران نسل دوم اروپای پس از جنگ رفتند و جای آنها را نسلی گرفتند که به صورت کامل با نگاه امریکایی بزرگ شده بودند، امریکایی که اروپا را اشغال کرده بود، کسانی که برایشان امریکا حتی از خود اروپا هم مهمتر بود و همه چیز را در هماهنگی کامل با کاخ سفید میدیدند. شاید حرفهای دونالد رامسفلد وزیر جنگ امریکا در دوره بوش پسر در مورد اروپا را هنوز به یاد داشته باشید که چگونه اروپاییها را مسخره میکرد.
وقتی کشورهای اصلی اروپا (به جز انگلیس به نخستوزیری تونی بلر که خودش عامل و بانی و باعث اصلی حمله به عراق بود) که در جنگ با تروریسم امریکا در افغانستان این کشور را همراهی کرده بودند، حمله به عراق را حماقت خواندند (بعدها این صحت این حرف آنها مشخص شد!) دولتهایشان یکی پس از دیگری سقوط کرد. خوزه ماریا اسنار در اسپانیا، ژاک شیراک در فرانسه و گرهارد شرودر در آلمان کسانی بودند که همگی از عرصه سیاست کنار رفته و کسانی جای آنها را گرفتند که همگی در طویله امریکا بزرگ شده بودند. از سرکوزی گرفته تا مرکل و تا ساپاتهرو که یک سوسیالیست! بود.
امریکاییها برای تنبیه اروپا دست به کار شدند و دولتهای اروپایی که مخالف سیاستهای واشنگتن بودند، یکی پس از دیگری سقوط کردند. این سقوطها با فشار اقتصادی نیز همراه بود. دولت بوش پسر سرمست از درآمدهای هنگفت و خوشحال از اشغال عراق و افغانستان با این خیال که به تنهایی از پسِ همه چیز بر میآید، با اروپایی که مخالف سیاستها و تصمیماتش بود، در افتاد. این بیسابقهترین اختلافنظر میان اروپا و امریکا از زمان استقلال این کشور بود و به همین دلیل «نیکلاس سرکوزی» رئیسجمهور وقت فرانسه به واشنگتن رفت تا این اختلافات را اصلاح کند!
به نظرم سخنرانی سرکوزی در پاییز سال 1386 در کنگره امریکا را باید خواند تا متوجه نگاه نسل تازه رهبران اروپایی شد، رهبرانی که هنوز هم ترس اقدامات امریکا در سالهای 2003 به بعد را دارند و به شدت از مخالف کردن با امریکا میترسند، میترسند چرا که میدانند قویتر از اسلاف خود نیستند. درک حقیقت امروز اروپا را باید در همین جا یافت، جایی که سرکوزی تلاش کرد تا با تکرار گذشته، آینده را ریلگذاری کند و هر آنچه که از استقلال اروپا در سایه رهبرانی مانند شیراک مانده بود را دو دستی تقدیم بوش کند.
قصد ندارم زیاد به گذشته بازگردم، اما دیدار جورج بوش پسر با نیکلا سرکوزی در جایی صورت گرفت که قرار شد پس از آن دیگر اروپا علیه امریکا شورش نکند. جایی که بوش از سارکوزی پذیرایی کرد همان جایی بود که جرج واشنگتن، مارکی دو لافایت فرانسوی جوان فرزند خوانده خویش را تحویل گرفت و از این روی این دیدار در شرایط کنونی و نوع رابطه سارکوزی با بوش همان روزها هم بسیار معنی دار نیز تلقی شد! اما شاید کمتر کسی بداند که لافایت و جرج واشنگتن که هر دو فراماسون و ثروتمند نیز بودند با وجود 25 سال اختلاف سن، دوستی نزدیکی با هم داشتند تا جایی که امروزه آمریکاییها از این دو به عنوان پدران استقلال آمریکا نام میبرند.
بیعرضگی از رهبران اروپا است که در سالهای بعد نیز چنان مرعوب امریکا شدند که نتیجه را میشود امروز به خوبی دید. در دوره دونالد ترامپ، تعرفههایی که بر کالاهای اروپایی به ویژه فولاد و آلومنیوم بست، اروپا را به مرز ورشکستگی کشاند و حتی در دوره موگرینی به عنوان رئیس سیاست خارجی اتحادیه که پس از خروج انگلیسیها کمی مستقلتر! رفتار میکردند، آنها تصمیم به نزدیکی به چین گرفتند!
این مطلب را نوشتیم تا دوباره گریزی به صحبتهای دو روز پیش رئیسجمهور فرانسه بزنم که به عنوان کشوری که پس از جنگ جهانی دوم و در سایه سیاستهای رهبری مانند ژنرال دوگل تلاش میکرد استقلال فرانسه و به تبع آن اروپا را برابر امریکا تقویت کند؛ او چگونه ادامهدهنده راه سرکوزی و اولاند است؟ مکرون در گفتوگویی پاسخ امریکا به پیشنهاد اروپا را بسیار مناسب دانسته و خواستار امضای توافق شده بود، چرا که به باور او، داشتن یک توافق بد! بهتر از نبود یک توافق است.
این را نوشتیم تا دلیل دریوزگی امروز اروپا در برابر امریکا را بدانید که چگونه دارند فلاکت میکشند اما جرأت اعتراض ندارند. این وابستگی تاریخی است و آنهایی که هنوز بر سیاست اروپای مستقل باور دارند باید نگاهی به آینده بیاندارند. اروپاییها دو جنگ جهانی را راه انداختهاند و سومی را هم بعید نیست که واردش شوند، اما این بار آنها به جای شرق، علیه غرب خواهند شورید، زمانش را نمیدانم اما این حقیت دیر یا زود روی خواهد داد. حتی فشار امریکا برای خفه کردن صدای ملیگرا در اروپا هم راه به جایی نخواهد برد.../جعفری
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}