با توجه به اینکه پلیس در روزهای گذشته برای مقابله با اغتشاشات از کمترین تجهیزات استفاده کرده لذا به نظر میرسد آشوبگران برای تحریک احساسات عمومی در راستای پروژه کشته سازی سعی بر اشاعه کلید واژه «شلیک مستقیم»دارند.
 
روایت جدید فرمانده پلیس از پروژه کشته‌سازی ضد انقلاب
 

سردار حسین اشتری ظهر روز جمعه با حضور در جمع نمازگزاران نماز جمعه به عنوان پیش خطبه سخنرانی کرد و گفت: پروژه کشته‌سازی راهبرد دشمن است و در این حوادث نیز کسانی که به قتل رسیدند که اصلاً در محل‌های تجمعات حضور نداشتند و یا با سلاح‌هایی به قتل رسیده که در اختیار نیروهای حافظ امنیت نبود.
 

فرمانده انتظامی استان کردستان:  قتل راننده پراید در سنندج استمرار پروژه کشته‌سازی ضدانقلاب است


سردار آزادی با بیان اینکه نیروهای ضد شورش سلاح جنگی در اختیار ندارند، گفت: قتل راننده پراید در سنندج استمرار پروژه کشته‌سازی ضدانقلاب است.

پیش از ظهر شنبه ۱۶ مهرماه راننده یک خودروی پراید در خیابان پاسداران با گلوله به قتل می‌رسد. این اقدام هنگامی رُخ می‌دهد که نیروهای پلیس در زمان حادثه در آن نقطه حضور نداشته‌اند.
 
به گفته سردارعلی آزادی، فرمانده انتظامی استان کردستان، نیروهای ضد شورش سلاح جنگی در اختیار ندارند و این موضوع نشان می‌دهد این فرد در قالب پروژه کشته‌سازی توسط ضد انقلاب به قتل رسیده است.

وی بیان کرد: پروژه کشته‌سازی در ناآرامی‌ها و اغتشاشات اخیر توسط ضدانقلاب با کشته شدن چهار نفر در شهرهای سقز، دیواندره و دهگلان نیز اتفاق افتاده است و قتل این راننده نیز نشان می‌دهد که ضد انقلاب، تجزیه طلب‌ها و معاندین درصدد کشته‌سازی هستند.
 
فرمانده انتظامی استان کردستان به خانواده‌ها هشدار داد با توجه به نفوذ ضد انقلاب و گروه‌های تروریستی در میان افراد معترض، مواظب باشند فرزندان آنها در این تجمعات شرکت نکنند تا خدای نکرده طعمه ضد انقلاب و جریانات تروریستی نشوند.
 

سناریوی جمعه خونین زاهدان

اگر نمیدونید پروژه کشته‌سازی چیه این رو ببینید!
 
 
طرح کشته سازی در اغتشاشات - کلیپ استاد رائفی پور
 


برملاشدن پروژه کشته سازی؛ نماد کشته‌های ضدانقلاب زنده از آب درآمد


نظر کاربران فضای مجازی
























 

درخواست روزنامه جوان از مسئولان: کسانی را که اخبار کشته سازی دختران جوان را منتشر می کنند برخورد قانونی کنید

روزنامه جوان نوشت" آشوب با هر منشأ اعتراضی اعم از سیاسی (همچون ۷۸ و ۸۸)، اقتصادی (۹۶ و ۹۸) و یا فرهنگی اجتماعی باشد، برای تداوم حضور در خیابان نیازمند «سوخت جدید» است که عمدتاً بر پایه سناریوی «کشته‌سازی» یا اتهام جنایت شکل می‌گیرد.
 
پیشینه سناریوی عملیات روانی مبتنی بر کشته‌سازی در ایران به سال‌های موسوم به دوم خرداد بازمی‌گردد. در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای بعد از آنکه معلوم شد چهار نفر فعال سیاسی اپوزیسیون به دست تیمی از درون دستگاه امنیتی خود دولت دوم خرداد به قتل رسیدند، روزنامه‌های زنجیره‌ای انگشت اتهام را به سمت نیروهای انقلاب برده و تیم جنگ روانی کمیته x به انتشار فهرست طولانی و جعلی قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای روی آوردند.
 
یک سال بعد و در فتنه تیرماه ۱۳۷۸، هم روزنامه‌های زنجیره‌ای فهرستی بی‌انت‌ها از دانشجویان کشته‌شده در کوی دانشگاه را منتشر کردند که بعداً معلوم شد در آن شب ۱۸ تیر تنها یک نفر سرباز وظیفه جان باخته و هیچ دانشجویی کشته نشده است.
 
پروژه کشته‌سازی در فتنه ۸۸ معنا و مفهوم جدی‌تری یافت. در انتخابات ریاست جمهوری دهم هرچند با ادعای واهی «تقلب» بخشی از مردم را دچار تردید کرده و به کف خیابان کشاندند، اما با روشن شدن ماجرا کم‌کم از لشکر خیابانی فتنه کاسته شد و هادیان فتنه، استمرار آشوب را محتاج شوک جدید تهییجی می‌دیدند که قتل مشکوک «ندا آقاسلطان» این فضا را برای آن‌ها فراهم کرد؛ اما این شوک نیز پایدار نبود و برای بقای خیابانی فتنه لازم بود فهرست کشته‌سازی‌ها طولانی‌تر باشد. جوان و دختر بودن گزینه ها، همه مؤلفه‌های لازم را برای تحریک افکار عمومی و مظلوم‌نمایی جریان فتنه در اختیارشان قرار می‌داد.
 
رسانه‌های فتنه‌گر از دختری به نام «سعیده پورآقایی» نام بردند که گفته می‌شد هنگامی‌که برای شعاردادن به پشت‌بام منزل خویش رفته دستگیر می‌شود و دستگیرکنندگانش بعد از تجاوز و قتل وی برای از بین بردن مدارک تجاوز به عنف در نیمه پایین بدن او اسید ریختند.
 
جالب اینجاست که ۷ شهریور ۸۸ در مسجد قلهک مجلس ختم هم برای این مقتول خیالی برگزار شد و حتی شخص میرحسین موسوی نیز در مجلس ترحیم این خانم شرکت کرد. فرزند مهدی کروبی نیز به منزل او رفت و به خانواده او تسلیت گفت. البته خیلی زود روشن شد که این خانم تنها دختری فراری بوده که چند روز منزل را ترک کرده و سرانجام توسط مأموران پیدا شده و به خانه‌اش بازگشت. ماجرای سعیده پورآقایی چندین روز به تیتر یک رسانه‌ها تبدیل شد و برای روشن شدن وضعیت او کمیته‌های رسیدگی تشکیل شد و تا زمانی که ماجرا روشن شود، یکسره نظام متهم به جنایت می‌شد!

مورد بعدی «ترانه موسوی» بود که اصلاح‌طلبان مدعی شدند در تجمع غیرقانونی ۷ تیر ۸۸ در نزدیکی مسجد قبا به دست نیروهای لباس شخصی دستگیر شده و پس از آزار و اذیت جنسی او را به قتل رسانده‌اند. فتنه‌گران به‌طور مشخص قتل او را به بسیج نسبت داده و حتی تصویر او توسط یک سناتور امریکایی در مجلس سنای امریکا به نمایش درآمد و نمادی بین‌المللی برای مظلوم‌نمایی فتنه‌گران شد.
 
در اینجا لشکر رسانه‌ای فتنه هم بیکار نشده و به داستان‌پردازی در مورد ماجرای تجاوز به وی و حتی نحوه قتل وی پرداختند. موسوی و کروبی هم تیمی برای پیگیری سرنوشت او تشکیل دادند. البته با بررسی‌های نهادهای رسمی روشن شد که اساساً شخصی با این مشخصات و سن و سال در ایران وجود نداشته و داستان ترانه موسوی از بیخ و بن جعلی است.
 
مورد دیگر نیز «عاطفه امام» دختر جواد امام از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب بود که ادعا شده بود بازداشت شده است. همسر جواد امام در گفتگو با رسانه ملکه (BBC) به ماجرا دامن زد و تأکید کرد که دخترش هنگام بازداشت کاملاً سالم بوده و خواست این واقعیت به آگاهی همگان برسد! سایت کلمه نیز به نقل از او مدعی شد دخترش تحت فشار شدیدی است و از او خواسته‌اند به ارتباط نامشروع با یکسری از افراد سیاسی که اکنون درون زندان هستند اعتراف نماید. اما با گذشت زمان کم‌کم پرده از این سناریوی دروغین هم برافتاد و معلوم شد که بازداشتی از اساس درکار نبوده و این دختر به دلیلی ماجراجویانه این داستان را ساخته‌وپرداخته و خانواده وی با طرح آن موجب تشویش افکار عمومی شده‌اند.
 
در همه این ماجراها دختر و جوان بودن ویژگی اصلی سوژه سناریو و ادعای تجاوز و آزار جنسی او از سوی مأموران وجه مشترک سناریوپردازی بود. با روشن شدن هر یک از این ماجراها، مورد بعدی وارد فاز اجرایی می‌شد؛ به‌نحوی‌که قرار نبود افکار عمومی لحظه‌ای آرامش یابد تا قدرت فکر کردن و فهم عمیق از آنچه بر کشور و جامعه می‌گذرد را بیابد.
 
اینک نیز به نظر می‌رسد این سناریو با همان الگوهای قدیمی در حال تکرار است. هرچند اعتراضات و به دنبال آن اغتشاشات به بهانه خونخواهی برای خانم مهسا امینی رخ داده، اما به‌تدریج و با روشن شدن ابعاد واقعی ماجرا، طراحان پشت‌صحنه آشوب‌ها برای تحریک مجدد افکار عمومی به سراغ همان تاکتیک قدیمی رفته‌اند، یعنی سوژه کردن دختران جوان و تأکید بر تجاوز و قتل فجیع!
 
دختری جوان به نام «نیکا شاکرمی» در ساختمانی نیمه‌کاره در نیمه‌شب – به دلیلی که تاکنون معلوم نشده- از دنیا می‌رود، بی‌آنکه فوت او ربط روشنی به نیروهای امنیتی داشته باشد، اما داستان‌پردازان لندن‌نشین او را از بازداشتی‌های اطلاعات سپاه معرفی کردند که مورد تجاوز قرار گرفته است. البته مسائل زیادی در مورد وضعیت متوفی و خانواده او هست که اخلاق اسلامی و رعایت حق‌الناس مانع از طرح عمومی آن شده که ضدانقلاب را گستاخانه به سوءاستفاده از مشی اخلاقی نهادهای رسمی کشور ترغیب کرده است.
در موردی دیگر دختر نوجوان دیگری در کرج با سقوط از ارتفاع در محل سکونت خود، خودکشی کرده، اما ضدانقلاب به دروغ مرگ او را به نیروهای امنیتی و در محل اغتشاشات نسبت داده‌اند. جالب اینجاست که نام هر دو این دختران جوان از طریق ربات‌های مجازی به موضوعات داغ فضای مجازی نیز تبدیل‌شده است.
 
بازی همان بازی است، تهییج و تحریک مردم با اتهام جنایت، همیشه هم پای دختران جوان در میان است، دختران جوانی که در بازداشتگاه‌ها مورد تجاوز قرارگرفته و بعد هم به‌طور فجیعی به قتل رسیده‌اند. اکنون گزارش رسمی پزشکی قانونی، دروغ بودن ادعای قتل مهسا امینی را آشکار کرد و نیز روشن‌شده که مرگ نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل‌زاده هیچ ربطی به اغتشاشات نداشته، چه رسد به آنکه به دست نیروهای امنیتی به قتل رسیده باشند.
 
حال باید دروغ‌پردازانی که بدون کنتور دروغ ساخته و نشر داده‌اند و در مورد چگونگی فوت اینان داستان‌ها سر داده‌اند در برابر قانون پاسخگو باشند. اگر در فتنه‌های گذشته کسی بابت دروغ‌سازی‌ها و کشته‌سازی‌ها در پیشگاه قانون قرار می‌گرفت شاید به این سادگی‌ها این بازی تکراری رخ نمی‌داد. هنوز هم دیر نشده است، با بانیان و دروغ‌پردازان کشته‌سازی بدون کنتور باید با ابزار قانون برخورد کرد.

پشت پرده سناریوی کشته سازی
محمدصادق سلطان‌زاده: دشمن که پس از آشوب‌های ناشی از افزایش قیمت بنزین نتوانست در قالب اغتشاشات خیابانی به اهداف خود برسد، اکنون به دنبال اجرای سناریوی کشته سازی است. "کشته سازی" و " کاسبی با خون " سناریویی نخ نما و مضحکی است که در کارنامه اپوزسیون داخلی و دشمنان خارجی بار‌ها تکرار شده است.
 
۱- فتنه ۷۸؛ کوی دانشگاه: در فتنه کوی دانشگاه (تیرماه ۱۳۷۸) عکس معروف احمد باطبی با پیراهن خونین دروغین دانشجو و تیتر‌های به رنگ خون روزنامه‌های زنجیره‌ای نمونه‌هایی از سناریوی کشته سازی بود.
روز شنبه ۱۹ تیر۷۸ روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت: «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و در کوی دانشگاه پلاکارد‌هایی با مضمون پنج شهید به نام‌های ذاکری، سهرابی، امامی، رهبری و نادری، در میان دانشجویان توزیع شد در حالی که به سرعت مشخص گردید تمامی اسامی مذکور جعلی بوده است!
 
۲- فتنه ۸۸: دامنه اجرای سناریوی کشته سازی در فتنه ۸۸ آنقدر وسیع شد که شعله‌های آن به مجلس سنای آمریکا هم رسید. در حالی که سناتور مک کارتر در سنای آمریکا با نمایش تصویری از ترانه موسوی به دروغ از او به عنوان کشته حوادث ۸۸ یاد می‌کرد، در تهران هم یکی از سران فتنه در مراسم ختم سعیده پورآقایی، یکی دیگر از قربانیان پروژه کشته سازی فتنه گران شرکت می‌کند!؛ نهایتاً مصاحبه اموات ادعایی در لیست ۷۲ نفره سران فتنه تیر‌های خلاصی بود که به سیبل دروغ بزرگ شلیک شد.
 
۳- آشوب۹۸: اما در آذرماه ۹۸ و روز‌های اخیر و بعد از شکست در اغتشاشات خیابانی، شاهد اکران جدیدترین پرده از سناریوی کشته سازی در بستر فضای مجازی و رسانه‌های معاند هستیم.
 
در حالی که بنا به گزارش نهاد‌های امنیتی و تصریح دبیر شورای عالی امنیت ملی در حوادث آذر۹۸، متأسفانه شاهد قطعیت در اجرای سناریوی کشته سازی و قربانی شدن تعدادی از هموطنان در عرصه میدانی بوده ایم، لیکن دشمن که در این راهبرد به اهداف شوم خود نرسید، اکنون با استفاده از تصاویر نامربوط، تصاویر قدیمی و با سوء استفاده از اطلاعیه‌های فوت در شهر‌های مختلف به دنبال سناریوی کشته سازی و تحریک احساسات عمومی است. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به چند «شایعه» به عنوان اصلی‌ترین ابزار دشمنان در سناریوی «کشته سازی»:
 
۱. بانوی شهید راه آزادی: اخیراً تصویر یک دختر جوان با عنوان «بانوی شهید راه آزادی» در فضای مجازی در حال انتشار است و ادعا شده این خانم در اغتشاشات اخیر کشته شده و همزمان تصویر یک خبرنگار هم به عنوان قاتل این خانم منتشر شده است. در حالی که با جستجوی معکوس این تصویر مشخص می‌گردد عکس، مربوط به تصادفی در اردیبهشت سال ۹۵ است و هیچ ربطی به اغتشاشات اخیر نداشته است!
 
۲. در روز‌های اخیر ویدئویی جعلی با عنوان تشییع جنازه یکی از جانباختگان اغتشاشات آبان ۹۸ در کرمانشاه پخش شده است. اما این فیلم مربوط به تشییع پیکر «شیرزادخان شیرزادی» از بزرگان ایل کلهر گیلانغرب می‌باشد و هیچ ارتباطی به حوادث اخیر ندارد.
 
۳. شبکه سعودی ایران اینترنشنال هم در این دوره پا به پای شبکه‌های لندنی و آمریکایی به دنبال صید ماهی مسموم خود از آب گل آلود است. اینترنشنال صرفاً با پخش اعلامیه ترحیم دو جوان از آنان به عنوان قربانیان حوادث اخیر یاد کرد. موضوعی که توسط خانواده‌های محترم متوفیان فوراً تکذیب شد. خانواده متوفیان در مصاحبه خود ضمن بیان نحوه فوت جوانانشان، در خصوص سوء استفاده از اعلامیه عزیزانشان ابراز نگرانی کردند.
 
البته دروغگویی رسانه سعودی صرفاً به کشته سازی محدود نماند و این شبکه در مصاحبه با یک به اصطلاح فعال سیاسی مدعی شد که نرگس محمدی-که در بند زنان زندان اوین حضور دارد- پسری را در بخش بهداری زندان مشاهده کرده که به دلیل تیر خوردن پایش عفونت کرده است!؛ این ادعا در حالی مطرح شده که اساساً در ایران زندان‌ها مختلط نبوده و امکان حضور مردان در بخش بهداری زنان وجود ندارد!
 
۴. جریان ضد انقلاب برای القای کشته‌سازی در آشوب‌های اخیر با استناد به چند تصویر در حالی مدعی قتل تعدادی از معترضین و رها کردن اجساد آن‌ها در دریاچه پشت سد‌ها شده‌اند که جستجوی معکوس تصاویر نشان می‌دهد این تصاویر مربوط به قربانیان حمله گروهک تروریستی جبهة‌النصره در سوریه، در سال ۱۳۹۱ است!
 
۵. در نمونه دیگری از شایعه‌پراکنی، با انتشار تصویری اینگونه القا می‌شود که فردی در حال بیرون کشیدن جسد دو نفر از معترضین از آب‌هاست، در حالی که اصل ماجرا مربوط به گفت‌وگوی یک غواص معروف کرمانشاهی است که با جستجویی کوتاه در اینترنت می‌توان به اصل این مطلب با تیتر «قصه غواص فداکاری که غصه دارد» در تاریخ ۲۴ آذر ۹۴رسید!
 
۶. کشته سازی به سبک BBC نشان از تجربه‌های تلخ این شبکه از رسوایی‌های گذشته دارد!. بی بی سی گزارش ویژه‌ای را بر پایه ادعای چند کاربر بی نام و نشان توئیتر ارائه می‌دهد که بار‌ها به خاطر بی پایه و اساس بودن آن مجبور می‌شود مورد تأیید نبودن آن را تکرار کند!
 
جمع بندی:
شایعه پردازی‌های فوق، انتشار اخبار از برخی حوادث مشکوک در روز‌های اخیر، شیطنت‌های رسانه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای در تقطیع فرمایشات امام راحل و رهبر انقلاب، اعلام کشف پروژه کشته سازی در خوابگاه دانشگاه علم و صنعت همزمان با روز دانشجو و بزرگنمایی برخی مشکلات توسط رسانه‌های معاند بیانگر این موضوع است که راهبرد "اغتشاش فکری در اذهان ایرانیان" در دستور کار اتاق فکر رسانه‌های معاند قرار گرفته است. به اختصار به برخی پیامد و اهداف این توطئه می‌توان اشاره نمود:
 
۱. اعتمادزدایی از افکار عمومی و ایجاد حس بدبینی و نفرت
۲. تزریق هیجانات کاذب به جامعه و روشن نگه داشتن داشتن خاکستر اغتشاشات برای تکرار شورشگری
۳. مشروعیت زدایی و اعتبارزدایی از حاکمیت و نظام اسلامی
۴. ایجاد جو بدبینی نسبت به نهاد‌های انتظامی و امنیتی
۵. کاهش سرمایه اجتماعی نظام در آستانه انتخابات مجلس جهت تأثیرگذاری بر مشارکت حداکثری
۶. تلاش برای خلأ قدرت و تکرار سناریوی لبنان و عراق جهت امنیت زدایی
۷. تهیه خوراک‌های حقوق بشری برای تداوم فشار سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران
۸. نمایش تصویری ملتهب از داخل ایران و موج سواری رسانه‌ای تحت عنوان پیامد‌های راهبرد فشارحداکثری آمریکا