عواقب تحریم سپاه برای ایران و جهان
اروپا سپاه را تحریم می کند و فردایش به قطع مذاکرات برجامی رای منفی می دهد؛ این میشود یک بام و دو هوا؛ فعلا جمهوری اسلامی دستش برای واکنش شدید بسته است، چون خودش را بین هوا و زمین می بیند، راه چاره هم این نظران افراطی در واکنش نیست، فعلا باید با مذاکره جلو رفت و سپاه را از لیست تروریستی خارج کرد...
مواردی را میشود در این موضوع ذکر کرد
اول؛ تحریم وقتی مؤثر است که حکومت در فرار از تحریمها نتواند اقدامی انجام بدهد، ایران مهارت کافی برای دور زدن تحریمها دارد و راحت میتواند اسناد حقیقی و حقوقی را در جهت دور زدن تحریمها تنظیم کند...! یعنی کار کمی سخت میشود ولی ناممکن نمیشود؛دوم؛ دلیل تحریم سپاه فقط جلوگیری از توسعه مادی و معنوی جمهوریاسلامی است، کما اینکه تمام فشارها در طول این چهل و اندی سال گذشته همین موضوع بوده و هر عقل سلیمی این را میفهمد؛
سوم؛ اینکه افرادی رفتارهای جمهوریاسلامیرا دلیل تحریم سپاه میدانند مثل «علی مطهری» بیسوادیشان و غرضشان را فریاد میزنند، کسی که رفتار جمهوریاسلامی و غرب را در طول این سالها رصد کرده باشه میفهمد این حرف کاملا جاهلانه است...
چهارم؛ کسانی که تحریم را رفتار جمهوریاسلامی میدانند کاملا در ریل غرب حرکت میکنند و در حال تضعیف ج.ا هستند و بهنظرم باید با آنها برخورد شود، دلیلش را هم در مورد ششم میگویم؛
پنجم؛ یکی از عواملی که باعث تحریم شد، حضور مستشاری نظامی و اقتصادی سپاه در منطقه است، هم خودش و هم تفکرش که در تقابل با امپریالیسم است در حالی که کشورهای منطقه میخواهند از آن استفاده کنند، البته معارضانی هم دارد؛
ششم؛ فعلا خدمات سپاه به کشورهای دوست در منطقه محدود میشود و مهندسان و شرکتها در آن رفت و آمد دارند، اگر این کشورها با تحریم همکاری داشته باشند، تحریم اثر دارد و الا فلا؛ اما گاهی کشورها به دلایل خاصی مجبور میشوند با تحریمگران همکاری داشته باشند که دلایل داخلی و خارجی دارد، وقتی در داخل و خارج تحت فشار باشند مجبور هستند همکاری کنند؛
کسانی مانند علی مطهری و تفکری که جمهوریاسلامی را مقصر میدانند در جهت تحریک افکار عمومی و خصوصی داخل کشورهای منطقه حرکت میکنند، پس این تفکر در راستای اهداف غرب است و مروجانش عوامل غیر مستقیم آنها هستند؛ یعنی نوکر بی جیره و مواجب! در ابعاد خارجی هم ضعف و عدم قدرتمندی کشورها میتواند عامل فشار شود که اتفاقا سپاه در حال ایجاد و القای این تفکر است که شما باید در مقابل غرب قدرتمند باشید و نباید از تهدیدهای غرب و امریکا بترسید، این روحیه افزایی تمام زحمات غرب را در طول پانصد سال گذشته از بین میبرد!
اگر دقت کنید روسیه تا قبل از جنگ با اوکراین از رویارویی اقتصادی، سیاسی و دفاعی با غرب طفره میرفت، بهدلیل مختصر ترسی که از اقتصادش داشت اما اکنون وضعیت کاملا متفاوت است؛ روسیه حدودا دو سال قبل مانع ورود «فریدون عباسی» از فرودگاه به داخل خاک روسیه شد که با تلاش دیپلماتیک موضوع حل شد، چرا؟ بهخاطر تحریم امریکا! اما الان تحریم امریکا و غرب را به دیوار میزند؛
این باور که ما میتوانیم همینه پوشالی غرب را بشکنیم در عمل اتفاق میافتد نه فقط در حرف و کشورها باید به سمت آن بروند و این کاریست که جمهوریاسلامی در حال رقم زدن آن است البته همراه با ظرفیتهای سپاه، بنابراین طبیعی است که اروپا و امریکا به تحریم و محدود کردن ج.ا از ناحیه تضعیف سپاه روی بیاورند؛
هفتم؛ اروپا به ایران نیاز دارد و روابط دیپلماتیکی و امنیتیاش را مهم میداند، بنابراین سعی میکند بازی یک بام و دو هوا راه بیاندازد و به انتظار بنشیند تا ببیند وضعیت به نفع خودش رقم میخورد یا به نفع ایران؟ بعد طبق آن تصمیم بگیرد...
اروپا سپاه را تحریم می کند و فردایش به قطع مذاکرات برجامی رای منفی می دهد؛ این میشود یک بام و دو هوا؛ فعلا جمهوری اسلامی دستش برای واکنش شدید بسته است، چون خودش را بین هوا و زمین می بیند، راه چاره هم این نظران افراطی در واکنش نیست، فعلا باید با مذاکره جلو رفت و سپاه را از لیست تروریستی خارج کرد...
کارکرد تحریم برای اروپا
هشتم؛ همانطور که گفته شد این تحریم فعلا کارکرد تبلیغاتی دارد. آنها نه تنها با ایران یک بام و دو هوا رفتار میکنند بلکه در مقابل با دشمنان دیرینه ایران و ایرانی و امریکا و اسرائیل هم همین رفتار را دارند. اروپا در عین حالی که میخواهد با ایران روابط اقتصادی داشته باشد و از آنها نفع ببرد میخواهد از شرور امریکا و اسرائیل هم در امان باشد و از طرفی معارضان ایرانی را نیز حفظ کند که اگر روزی به آنها نیاز داشت دست همکاریاش را رد نکنند.ایران تهدید بالقوهای برای تفکرات غربیست که بیشتر آن در ابعاد اقتصادی است. اروپا از ضعف میترسد و تجریه سنگین دو جنگ جهانی را داشته و میداند که ضعف اقتصادی از نظر داخلی و خارجی برایشان چیزی ندارد جز جنگ؛
در این خصوص کافیست یکی از کشورهای اروپایی حس کند برای قدرت بیشتر نیاز به کشورگشایی دارد، در کمتر از چشم به هم زدن، جنگ و تجاوز به کشورهای همسایه و غیره را شروع میکند. پس لازم است با بازیهای متعدد خود را از هرگونه ضعفی چه از ناحیه ایران، چه از ناحیه امریکا و... دور نگاه دارد؛
از نظر ایدئولوژی نیز ایران برای اروپا تهدید است چه آنکه فرهنگ و تمدن و مذهبش میتواند آسایش اروپا و برنامههایش در کنترل مردم را به هم بریزد.
ایران هنوز به این توانایی خود در حمله هیبریدی به اروپا و دشمنانش پی نبرده که دلیلش هم مشخص است اما اروپا قدرت فکری و معنوی ایران را به خوبی میشناسد و برای دفع و رفع آن مدام برنامه ریزی میکند.
اینکه مردم در کشورشان تصمیمگیری کنند و از جایگاه ویژه برخوردار باشند و حس کنند که حق و حقوقی دارند و حکومت باید در احقاق آن تلاش کند هم برای اروپا ناخوشایند است. در کل حکومتداری به روش جمهوری اسلامی را نمیپسندد و نمیخواهد مردمش آن را طلب کنند.
در این مورد نمیخواهم حکومتداری در ایران را ایدهآل و عالی بدانیم این خصوصیات ذکر شده نقطه ایدهآل جمهوریاسلامی است که فعلا به آن نرسیده؛ یعنی نمیخواهیم متوهمانه جمهوری اسلامی را ببینیم، بهتر است بگوییم متوقعیم این باشد که غرب از همین توقع هم هراس دارد.
بهطور مثال توقع است که جمهوریاسلامی مردم سالاری را در حد اعلا ظهور دهد که هنوز این کار را نکرده، همین توقع برای مردم اروپا میتواند حکومتهای اروپایی ره بهخطر بیاندازد.
نهم؛ آیا کارکرد داخلی برای ایران در برنامه اروپا هست؟ بله، تبلیغات و پروپاگاندای شدید انگلیس و همکاران آن و فعالیتهای رسانهای غرب همیشه یک پیوست عملی نیاز دارد تا هم در غرب و هم در ایران فعالیتها پویا و محرک بهنظر بیاید.
اینکه بوقچیهای غرب مدام سروصدا کنند ولی دولتها اقدامی نداشته باشند ایستایی و عدم تحرک میآورد و فعالان ضدحکومتی ایران را ناامید میکند که این موضوع مطلوب غرب نیست. ضمن آنکه در داخل هم میتواند مردم را دچار ترس و یأس کند. مردم ایران در برنامه غرب باید مدام در حصار فشارها و در تصور زورمندی غربیها باشند.
کمااینکه بسیاری از فعالان رسانهای «اصلاح طلب» این قدرتمندی و زورمندی غرب را باور کرده و در هر اتفاقی مانند اسپند روی آتش بالا و پایین میپرند و اتفاقا آنانکه به قول حسن روحانی میترسند و میلرزند همین افراد هستند که فشارهای غرب که مانند سوراخ سوزن هستند را میبینند ولی دربهایی که به روی ما باز میشود یا میتوانیم آن دربها را باز کنیم نمیبینند.
بهطور مثال در یکسال اخیر تمام موفقیتها از فروش نفت و عضویت در سازمان همکاری شانگهای گرفته تا تجارت آزاد ایران و اوراسیا دیده نمیشود ولی کوچکترین ترش رویی غربیها بزرگنمایی شده و در رسانههای اصلاح طلب، عزای عمومی اعلام میشود. البته از کسانیکه با دروغ ضرب و شتم مهسا امینی کشور را به آتش کشیدند و در سالگرد حاج قاسم سلیمانی لال بودند، توقعی نیست وطن دوست و فهیم باشند و با اتکای به عقل و انسانیت و تدبیر حرکت کنند.
غربیها روی مردمی که فریب میخورند و رسانههایی که کارشان تطهیر غرب و لجنمال کردن انقلاب و جمهوری اسلامی است حساب باز کردهاند. آنها به پیاده نظام خود در ایران ایمان دارند و میدانند که روزی میتوانند از ترس آنان برای انزوا و تضعیف جمهوریاسلامی بهره ببرند.
بههر حال اینکه فکر کنیم غربیها از تحریم صرف چیزی عایدشان میشود کاملا اشتباه است، آنها با تعدد قوا در داخل و خارج از ایران به جنگ میآیند من جمله تقویت رسانه های ضدحکومتی در خارج کشور و بزدل در داخل کشور، که به لطف خداوند در بهکارگیری آن همانند گذشته ناکام میمانند.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}