فرهیختگان نوشت: در جریان ناآرامی‌های ماه‌های گذشته در ایران، برخی شبکه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران و اکانت‌های چهره‌های نسبتا شناخته‌شده، سعی می‌کردند تا با خبرسازی‌های دروغینی همچون سقوط شهر اشنویه، به افراد در سایر شهرها، برای حضور در خیابان و آشوب‌ انگیزه بدهند. از آن اتفاقات هفته‌ها می‌گذرد و حاصل آن خبرهای دروغین ظاهرا ‌انگیزشی، سرخوردگی ناشی از برخورد به دیوار واقع‌گرایی بود. شکست پروژه اغتشاشات بدنه اجتماعی آن را به اضمحلال برده است و دیگر کسی به فراخوان‌ها و بیانیه‌های بی‌نام و نشان توجهی نمی‌کند.

در چنین شرایطی، طراحان پروژه آشوب در ایران، به نظر به سراغ رهبران ظاهری آشوب رفته‌اند و تلاش دارند با کلیپ‌های‌انگیزشی حداقل آنها را سرپا نگاه دارند. کلیپ‌هایی که کلیدواژه آن مبتنی‌بر «خودت رو دست‌کم نگیر» است؛ هرچند می‌گویند سیاست ظریف‌تر از دیدن ادرار کردن یک پشه است اما با همه این ظرافت، هر اتفاقی در آن شدنی است. وقتی کمی آن‌سوتر از ایران، در اوکراین همسو با غرب، یک دلقک به مقام رئیس‌جمهوری می‌رسد، منطقا یک فوتبالیست با مدرک تحصیلی دیپلم یا بازیگر تقریبا بیکار یا آقازاده‌ای که ۴۰ سالی است خرجی‌اش را مادرش می‌دهد هم می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. 

این افراد بخشی از ترکیبی هستند که قرار است روز جمعه ۱۰ فوریه (۲۱ بهمن) در دانشگاه جرج تاون گرد هم بیایند تا از «آینده جنبش دموکراسی ایران» سخن بگویند.  براساس اطلاعیه منتشر‌شده، سخنرانان این مراسم، حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علی‌نژاد، گلشیفته فراهانی، علی کریمی و عبدالله مهتدی هستند. در سایت «موسسه زنان، صلح و امنیت دانشگاه جورج تاون» ادعا شده است که این ۸ نفر «از چهره‌های کلیدی و مطرح جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان» هستند که قرار است در یک نشست حاضر شوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاه‌های مشترک‌شان درباره آینده ایران و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند. 
 

غایب حاضر

سخنرانان این نشست هیچ کدام دارای وزن و اثر اجتماعی چه در اپوزیسیون و چه در داخل ایران نیستند. در غرب نیز مقامات کشورهای غربی آنها را چندان مهره موثری تلقی نمی‌کنند. این البته برای شرایط عادی است. در شرایط آشوب، اوضاع متفاوت می‌شود و کار تا جایی بالا می‌گیرد که مسیح علینژاد و بازیگران بی‌وزن‌تر از او هم می‌توانند در کاخ الیزه با امانوئل مکرون دیدار کنند. با‌این‌حال اما طراحان برنامه،

ظاهرا عامل اصلی را به میدان نفرستاده‌اند؛ عاملی که برای همین هدف سال‌ها قبل نامش را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کردند، منابع مالی قابل توجهی به آن تزریق کردند و به نفوذش در بین مقامات غربی کمک کردند. برخلاف این ۸ نفر، گروهک تروریستی منافقین، در اروپا با پولپاشی توانسته گروهی موسوم به «دوستان ایران آزاد» را در پارلمان اروپا و پارلمان برخی کشورهای اروپایی ایجاد کند. این گروهک دارای ارتباط ویژه با سناتورهای آمریکایی و مقامات جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا است. با این وجود، طراحان این نمایش، ترجیح داده‌اند به عامل اصلی تریبون ندهند.

منافقین در این اجلاس حضور ندارند اما هر آنچه آنها مطالبه کرده‌اند را اسماعیلیون، علینژاد، مهتدی و دیگران بیان خواهند کرد. دراین بین، بیش از سایر افراد، اسماعیلیون بیشترین نقاط اشتراک با گروهک منافقین را دارد. او عملا مسائلی را طرح و دنبال می‌کند که سال‌ها قبل از سوی منافقین طرح شده است. برای غرب این نمایش بدون منافقین، یک تیر و دو هدف است، هم مطالبات منافقین طرح می‌شود و هم از واریز ظرفیت منفی این جماعت به پای اعضای این نشست، جلوگیری می‌کند. 
 

جمع اضداد

بهترین اصطلاح برای تئاتری که قرار است روز جمعه روی پرده برود، «جمع نقیضین» است. این اصطلاح یکجا بودن دو عنصر نافی و ضد هم در یک ظرف (زمان و مکان و…) محال و غیر‌ممکن می‌داند. به‌عنوان مثال می‌گویند محال است که همزمان در یک مکان هم شب باشد و هم روز. اما در دانشگاه جرج تاون قرار است این اتفاق بیفتد. در یک سوی این میدان، رضا پهلوی قرار دارد. او در گفت‌و‌گویی با شبکه «منوتو»، «حقوق بشر»، «دموکراسی» و «تمامیت ارضی» ایران را به‌عنوان محورهای ائتلاف و نزدیکی میان خود با گروه‌ها و شخصیت‌های اپوزیسیون ایرانی دانسته است.

جدا از اینکه رضا پهلوی، فرزند و نوه دو دیکتاتور کودتاچی است و با این سابقه، پذیرش نسبت او با حقوق بشر و دموکراسی باورپذیر نیست اما در همین موضوعات ادعایی، جمع وی با عبدالله مهتدی، جمع نقیضین است. مهتدی دبیرکل حزب تروریستی کومله است که از هواداران همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق بود. با جدایی اقلیم از عراق، زمینه برای جدایی سایر مناطق کردی از ایران، ترکیه و سوریه فراهم می‌شد. سایر افراد نیز چندان با یکدیگر همراه و هم‌نظر نیستند. به‌عنوان نمونه حامد اسماعیلیون چندان با رضا پهلوی همراه و همخوان نیست و آن‌گونه که خودش گفته ناچار است برای مقابله با جمهوری‌اسلامی «بر سر حداقل‌ها» توافق کند. 
 

چهره‌های کلیدی برای که؟

این ۸ نفر درحالی به‌عنوان چهره‌های کلیدی معرفی شده‌اند و قرار است برخی‌شان به‌صورت مجازی سخنرانی کنند که حتی هواداران‌شان صراحتا تاکید می‌کنند این نشست به منزله ائتلاف نیست و حتی افراد حاضر در آن نیز با یکدیگر گفت‌وگو و مکالمه‌ای نداشته‌اند. آنها قرار است ظاهرا در روز جمعه گام نخستی را بردارند، گامی که امید دارند بتواند اپوزیسیون وصله و پینه‌ای و غیرمتجانس را سر و شکل بدهد. در یک سوی این تئاتر، فردی ایستاده که جمهوری اسلامی پدرش را از تخت به زیر کشید. او ۴ دهه منتظر است تا جمهوری اسلامی سقوط کند. در سوی دیگر علی کریمی است که تا همین چند وقت پیش به‌عنوان کارشناس به برنامه یازده خداداد عزیزی می‌آمد تا به آسیب‌شناسی لیگ فوتبال در ایران بپردازد. طراحان غربی، این اوزان در هم را روی میز چیده‌اند؛ چراکه هیچ کدام توان نمایندگی اپوزیسیون را ندارند بر همین اساس یک جنس در هم ساخته و پرداخته‌شده تا همه سلایق بعضا متضاد را پوشش بدهد. اما واقعیت این است که بین این افراد اختلافات مهمی وجود دارد و طرفداران و نزدیکان‌شان هم با یکدیگر اختلافات جدی‌ای دارند.

شاید مهم‌ترین موضوع در نشست که برخی اعضای آن به‌صورت مجازی در آن شرکت می‌کنند، نگرانی از پریدن افراد به یکدیگر باشد. برای پرهیز از این اتفاق احتمالا مجری برنامه سعی خواهد کرد بحث را به سمت تحریم بیشتر ایران و اتحاد علیه تهران سوق دهد. نگرانی دیگر در این نشست آن است که رضا پهلوی بخواهد برای خود وزنی سنگین‌تر از سایر افراد تعریف کند.  با فرض جمع اضداد این گروه، آنها مشخص نیست نماینده کدام گروه، حزب و دسته هستند. جدا از این بحران داخلی این افراد در حد و اندازه‌ تغییر و تحول در ایران نیستند. آنها با رندی سوار بر یک موج اعتراضی شدند و توانستند از این طریق خود را به‌عنوان چهره‌های کلیدی این اعتراضات به برخی کشورهای غربی قالب کنند. به‌طور حتم اگر هر یک از این افراد به‌تنهایی یا همگی با همکاری هم توان بسیج‌کنندگی علیه جمهوری اسلامی ایران و به تعبیر بهتر ایران را ‌داشتند، اوضاع در خیابان‌های‌ ایران چنین آرام نبود. 
 

۲ بار گزیده شدن از یک سوراخ

در آستانه برگزاری این نمایش دسته‌جمعی، «نیکولا رُش» سفیر جدید فرانسه در دیدار با سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان به تهران آمد و در دیدار رئیس‌جمهور گفت که «از طرف رئیس‌جمهور فرانسه ماموریت دارم در جهت رفع سوءتفاهم‌های موجود در روابط و گسترش همکاری‌های دو کشور تلاش کنم.» این اظهارنظر در کنار گفته‌های مصی علی‌نژاد به نقل از مکرون که گفته بود «انقلاب تمام شده پس چرا نباید به میز مذاکره برگردیم؟» نشان می‌دهد که غرب دیگر نمی‌خواهد از سوراخ این چند بلاگر فضای مجازی گزیده شود. این گروه یکبار غرب را با فضاسازی در شبکه‌های اجتماعی گول زده‌اند. تا جایی که امانوئل مکرون حاضر به دیدار با مصی علینژاد و ۳ همراهش در کاخ الیزه ‌شد. رئیس‌جمهور آلمان با علی کریمی دیدار کرد و جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا در تجمع ایرانیان در اتاوا در کنار اسماعیلیون ایستاد. گفته‌های مقامات غربی به بلاگرهای مجازی، نشان می‌دهد غرب قصد ندارد به‌صورت جدی روی اسب بازنده شرط‌بندی کند. 

اگر حمایت غرب نباشد، این ۸ نفر به‌خودی‌خود توانی برای حضور در میدان ندارند. آنها تلاش می‌کنند تا با میتینگ‌هایی مثل روز جمعه، حمایت غرب را به دست بیاورند. برای این کار، لازم است این افراد، سیاست‌های غرب علیه ایران را تکرار کنند. این‌گونه لابی‌هایی مثل آیپک برای حمایت به سراغ‌شان می‌آید. 
 

تخریب، تحریم و تردید

برای غرب نشست آینده جنبش دموکراسی ایران دارای سه کارویژه است. نخستین کارویژه این نشست که از نگاه طراحان در دسترس‌تر از دیگر اهداف به شمار می‌رود، تخریب سیاست خارجی ایران است. آشکار است این ۸ نفر قادر به فعالیت در داخل کشور نیستند اما با حمایت کشورهای غربی به دنبال ایجاد دولتی در تبعیدند تا دست به تخریب سیاست خارجی ایران در سراسر جهان ازجمله تلاش برای حمله و تصرف سفارتخانه‌های ایران بزنند. 

دومین کارویژه این نشست، ایرانی‌سازی تحریم‌هاست. کشورهای غربی تحت فشار افکار عمومی بین‌المللی و همچنین گروه‌های سیاسی داخلی خود به جهت وضع تحریم‌های غیرانسانی علیه ایران هستند. ساختن تصویری تیره از ایران و خارج شدن صدای تحریم از داخل گروه‌های ایرانی این تحریم‌ها را از مشروعیت برخوردار می‌کند. سومین هدف اما ایجاد تردید در میان بخشی از ایرانیان است، هدفی که دستیابی به آن دشوار اما در سطوحی قابل دستیابی است. این شورای ‌گذار به‌زعم طراحان «اتاق عملیات اغتشاشات ایران» می‌تواند با ادامه بخشیدن به فشارهای سیاسی، تردیدهایی درباره آینده نظامی سیاسی کشور بیافریند. 
 

غایبان بزرگ تئاتر

علتش مشخص نیست اما نمایش روز جمعه اپوزیسیون غایبان بسیار بزرگی دارد. اینکه چرا از بین این افراد موثر و شناخته‌شده، تنها ۸ نفر برای سخنرانی دعوت شده‌اند، سوالی است که برگزارکنندگان نشست باید به آن پاسخ بدهند. «فرهیختگان» لیستی را از چهره‌های اثرگذاری که می‌توانستند در این نشست حضور پیدا کنند و از آینده دموکراسی در ایران برای جهان بگویند، تهیه کرده است.
 

امیرعباس فخر‌آور

او شاید بزرگ‌ترین غایب نشست باشد. فخرآور که نخستین روزهای سال ۱۴۰۰ به جهت نگرانی از خطر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، «مجبور» به اعلام پادشاهی شد، حداقل برای دقایقی می‌بایست در این نشست سخنرانی می‌کرد. هرچند فخرآور پادشاهی خود را در مراسمی غیر‌رسمی در حین یک پیام تصویری با لباس خانگی اعلام کرد اما فخر‌آور می‌گوید رضاخان دایی پدر‌بزرگ وی بوده و به همین دلیل با خاندان پهلوی ارتباط دارد. او همچنین ارتباطات عمیقی با حزب جمهوریخواه دارد. برگزارکنندگان پادشاه فخرآور را حذف کرده‌اند و مدعی شاهزادگی را در نشست جای داده‌اند. 
 

سام رجبی

اگر علی کریمی ورزشکار است، سام رجبی نیز ورزشکار است. اگر علی کریمی به تازگی به مبارزه علیه جمهوری اسلامی پرداخته، سام رجبی سال‌هاست که با آن استایل خاص علیه ایران داد و فریاد کرده است. از هر سمتی که به این نشست بنگریم، جای او خالی است. حتی اگر از علی کریمی هم چشم‌پوشی کنیم، او چیزی کمتر از مصی علینژاد نیست. علینژاد کمپین دارد، سام هم دارد. اتفاقا کمپین «ایجاد شرمساری» سام را مصی هم تبلیغ کرده است. او حتی وظیفه ایجاد شور در سخنرانی‌های علینژاد را هم برعهده داشته است. رجبی اخیرا وارد حوزه تحلیل سیاسی نیز شده است. 
 

حمید فرخ‌نژاد 

فرخ‌نژاد مرد شماره یک مبارزه با جمهوری اسلامی است. شاید در بین غایبان هیچ‌یک اندازه او هزینه این مبارزه را نداده است. او با وجود اینکه زیر ماهیانه ۱۰ هزار دلاری که برای فرزندش به آمریکا می‌فرستاد، زائیده بود، سال‌ها در ایران ماند و مبارزه کرد. آخرین مبارزه او، به آذرماه بازمی‌گردد که پس از آنکه قسط یک فیلم تمام‌شده و پیش‌قسط فیلمی آغاز‌نشده را گرفت، از کشور خارج شد. فرخ‌نژاد در مصاحبه با شبکه «ایران اینترنشنال»، در خارج از ایران فهمید که اشتباه کرده که عمروعاص را فرد بدی می‌دانسته. 
 

شهناز تهرانی 

فحش‌ها را شهناز تهرانی می‌خرد اما سخنرانان کسان دیگری هستند. شهناز تهرانی در ابعاد مختلفی سابقه‌دار است. او که در بیش از ۱۰۰ فیلم و تئاتر بازی کرده، پس از انقلاب تشکیل گروه دزدی و سرقت مسلحانه را در کارنامه دارد. شهناز در آمریکا، امارات، ترکیه، گرجستان و رژیم‌صهیونیستی زندگی کرده و دست‌کم به مدت یک دهه در یک رادیوی فارسی‌زبان متعلق به رژیم‌صهیونیستی فعالیت کرده است. با این سابقه او یک مبارز خستگی‌ناپذیر است و جای خالی‌اش به‌عنوان سخنران در نشست حس می‌شود. شاید با دلجویی رضا پهلوی این مشکل حل شود. 
 

سید‌محمد حسینی

سید‌محمد حسینی طناز سابق صدا و سیما، از السابقون مبارزه علیه جمهوری‌اسلامی است. حسینی با خروج از کشور در برهه‌ای یکی از تواناترین شاخه‌های اپوزیسیون را اداره می‌کرد. وی به غیر از مجری‌گری برنامه‌های سیاسی، با اداره برنامه رادیویی «ری‌استارت» که به مباحث عرفانی و فلسفی می‌پرداخت، وزن سنگین خود در برابر دیگر سران اپوزیسیون را آشکار ساخت. او پس از مدتی پیروانش را به اقدام عملیاتی برای آتش زدن ساختمان‌های دولتی فراخواند. در یکی از مشهورترین اقدامات صورت‌گرفته تلاش شد ساختمان باشگاه فوتبال پرسپولیس به آتش کشیده شود. 
 

حسن شماعی‌زاده 

شاید اینجا نیز حسادت مانع از آن شد که حسن شماعی‌زاده خواننده خوش صدا و آهنگساز و ترانه‌سرای بزرگ ایرانی، برای دقایقی در نشست سخنرانی کند و جمعیت را به فیض برساند. برخی از ترانه‌های وی همچون «هنگام شنا مثل یه دست و پا چلفتی/ بپا به مسیر دهن کوسه نیفتی» یا «این خونه رو کی ساخته/ اوستای بنا ساخته/ با چوب نعنا ساخته» حاوی مضامین بسیار بلندی هستند. وی خود را فردی آزادیخواه و مخالف ایدئولوژی می‌داند با این‌حال وی احترام زیادی برای فرح پهلوی قائل است و وی را ملکه ایران، شهبانو و کسی می‌داند که رشدش را مدیون وی است. 
 

ابراهیم حامدی

«ابی» از خوانندگان مطرح پیش از انقلاب است که پس از انقلاب فعالیت‌های پررنگ سیاسی در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران داشته است. سابقه فعالیت سیاسی او علیه ایران به اندازه سن علی کریمی است. ولی مشکلش این است گاهی سیاسی می‌شود و گاهی غیرسیاسی. ابی در کنسرتی در امارات حاضر نشد آهنگ خلیج فارس را بخواند. وی در پیامی تصویری اعلام کرد خلیج‌فارس موضوعی سیاسی به حساب می‌آید و وی فردی سیاسی نیست. با‌این‌حال وی در جریان تحولات اخیر در بسیاری از تجمعات برگزار‌شده در آمریکا حضور یافت.
 

سوشا مکانی

سوشا مکانی در فوتبال ایران دروازه‌بان بسیار موثری به حساب می‌آمد. البته این تاثیر بیشتر برای تیم حریف بود تا تیمی که در آن بازی می‌کرد. با حضور مکانی در دروازه، تیم حریف مطمئن بود که راه چندان دشواری برای گل زدن ندارد. او در یک فصل به دلیل ایفای نقشی بزرگ، پرسپولیس یعنی تیم خودش را از قهرمانی محروم کرد. به جز گل‌های خاص، مکانی با شلوار باب اسفنجی‌اش در افکار عمومی شناخته شده است. او با بازی در لیگ نروژ، حوزه تاثیرگذاری خود را با پیوستن به اپوزیسیون به سیاست منتقل ساخت. 
 

محمد عمرانی 

می‌گویند احتمالا یک مانع بزرگ پیش رویش است که با وجود سکونت در کانادا، پیام‌هایش برای انقلابیون را در داخل خودرو ضبط می‌کند. عمرانی بازیگری آرام در هنر ایران بود اما با خروج از کشور و سکونت در کانادا، سیاستمدار شد. ویدئوهای وی مشتمل بر دیده‌های شهودی‌اش مانند مسائلی از آینده است که افرادی مانند «افکاری» در خواب به وی می‌گویند، تحلیل‌های پیچیده سیاسی مبتنی‌بر بازی پوکر و تقویت امید اپوزیسیون است. او از بزرگان دیپلماسی خواهش بود و از نخست‌وزیر کانادا خواسته بود به ایران واکسن بدهد. البته الان اوضاع ایران در مهار کرونا بهتر از کاناداست.
 

برزو ارجمند و احسان کرمی

حضور این دو بدون هم در نشست بی‌معناست. احسان و برزو رفقایی همراه هستند. آنها با هم برای مصیبت‌ها در ایران در مجازی اشک می‌ریزند و کمی بعد ویدئوشان در عروسی ساسی مانکن وایرال می‌شود. اکنون هم هر دو در خارج از کشور حضور دارند و از پرچمداران یا همان پرچم به دستان تجمعات ضد‌انقلاب هستند. از این دو هر‌یک به صورت مجزا فاقد صلاحیت برای سخنرانی است اما به هر دو می‌توان برای دقایقی در نشست آینده دموکراسی تریبون داد. این دو در کنار فرخ‌نژاد، ترکیب فوق‌العاده‌ای هستند.
 

فیلم ها

 


عصبانیت شهرام همایون از نمایش خفت و خواری ربع پهلوی در دیدار با رهبران کشورهای غربی؛ خاک بر سر ما با این رهبران سیاسی؛ برگشته‌ایم به دوران قاجار! در سال 57 آیاکسی از اطرافیان (امام)خمینی را دیدید که التماس رهبران غربی را بکند؟قدرت درکاخ سفید و کاخ الیزه نیست،این کارها افتخارشده
 

 
  

واکنش مردم و کاربران شبکه های اجتماعی






































































 

نکات صریح «عبدالکریم سروش» درباره رضا پهلوی و نازنین بنیادی و سیرک اپوزیسیون در یک دانشگاه آمریکا

 
حتی یک پرچم ایران در میان آنها به چشم نمی‌خورد، با کمال جسارت دعوی رهبری این قوم را دارند اما هرگز در میان‌شان زندگی نکرده‌اند و با درد و ارزش‌های مردم ایران آشنایی ندارند.
گروه اندیشه خبرگزاری تسنیم: «عبدالکریم سروش» که خود از مخالفان جمهوری اسلامی است، در صحبت‌هایی با اشاره به کنفرانس دانشگاه جرج‌تاون در واشنگتن که با حضور افرادی مانند رضا پهلوی و نازنین بنیادی و مصی علی‌نژاد و نازنین بنیادی و... برگزار شد، می‌گوید: جلسه‌ای بود و چند نفر شرکت کرده بودند که تقریباً بساط رهبری برای ایران پهن کردند و به‌گمان اینکه نامی در رسانه‌ها دارند، فکر کردند که در دل‌ها هم جایی دارند.

سروش اضافه کرد: یکی از آنها که تا امتحان نداد و سر تا پا برهنه نشد او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند، چندتایی از آنها که هم اصلاً از عالم سیاست خبری ندارند. عبدالکریم سروش با ابراز اینکه در میان آنها حتی یک پرچم ایران هم به چشم نمی‌خورد اضافه کرد: نامی از اسلام و دیانت قاطبۀ مردم ایران در میان نبود بلکه اکثریت آنها کمال نا‌آشنایی با این سنت عظیم و قویم ایرانی داشتند و یکی از آنها هم که از تجزیه‌طلبان مشهور و به‌نام است.

سروش با تأکید بر اینکه اینها نمی‌توانند برای ملت ایران کاری کنند گفت: بنابراین اینها مگر برای دلخوشی خود و برای پر کردن برنامه‌هایی که می‌دانیم از کجاها سرمایه و خط سیاسی آن می‌رسد کاری کنند، [و گر نه] برای ملت ایران کاری نمی‌توانند بکنند [چون] نه از ایران چندان شناسایی و آشنایی دارند و نه از دیانت و سنت و ارزش‌های مردم آن. او با بیان اینکه بیشتر این افراد حتی هرگز در میان مردم ایران هم نزیسته‌اند گفت: اینها با دردها و ارزش‌های مردم ایران آشنایی ندارند بعد با کمال بی‌خیالی و بلکه با کمال جسارت دعوی رهبری این قوم را هم دارند و گمان می‌کنند که کافی است زمام امر به دست آنها سپرده شود تا کشور گلستان شود!
 
رویداد ۲۴نوشت: رضا پهلوی فرزند محمدرضاشاه پهلوی، حامد اسماعیلیون نویسنده و سخنگوی انجمن خانواده‌های جانباختگان پرواز پی‌اس۷۵۲، مسیح علی‌نژاد خبرنگار رسانه دولت آمریکا و نازنین بنیادی بازیگر هالیوود در نشستی به میزبانی مشترک «دانشکده روابط بین‌الملل و انجمن فرهنگ ایرانی دانشگاه جورج تاون» با مجری‌گری کریم سجادپور پژوهشگر «بنیاد کارنگی» حاضر شدند.

بر اساس برنامه از پیش اعلام‌شده دانشگاه جرج تاون، قرار بود شیرین عبادی حقوقدان، عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله، علی کریمی فوتبالیست و گلشیفته فراهانی بازیگر هم جزو مهمانان این برنامه باشدند اما خبری از این چهار نفر نبود و تنها اظهارات آن‌ها به صورت آنلاین منتشر شد. با این حال رسانه‌هایی از جمله ایران اینترنشنال که خبرنگار به این نشست فرستاده‌اند، برای پوشش اخبار آن همچنان از عنوان «نشست هشت چهره برجسته مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا» استفاده می‌کنند.

هدف از این گردهمایی بررسی جنبه‌های مختلف «ائتلاف اپوزیسیون» بود؛ مساله‌ای که از ابتدای اعتراضات در ایران مساله محوری بوده است، از همین رو، هشت مهمان برنامه واشنگتن، خبر برگزاری نشست را با یک توییت واحد اعلام کردند و از عبارات «ایران متحد» و «همبستگی» استفاده کردند.
 

چه کسانی در نشست ائتلاف جرج تاون حضور داشتند؟

موسسه «زنان، آزادی و امنیت» دانشگاه جرج تاون که یکی از میزبانان برنامه اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود، موسسه معتبری در آمریکاست. هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا جزو موسسان این موسسه است. ملانی ورویر مدیر این موسسه اولین سفیر آمریکا در امور جهانی زنان است. او در زمان باراک اوباما به عنوان نماینده آمریکا در کمیسیون جایگاه زن سازمان ملل فعال بود؛ همان کمیسیونی که به تازگی ایران را از آن اخراج کرده‌اند. در این نشست نمایندگان برخی رسانه‌ها از جمله رسانه‌های فارسی ایندیپندنت، ایران اینترنشنال، بی.بی.سی، من‌وتو و کیهان لندن حضور داشتند و از مهمانان سوال کردند.

اولین نکته درباره این نشست این است که اساسا هیچ حرف تازه‌ای در آن زده نشده و دقیقا به همین دلیل بازتاب آن در رسانه‌ها هم بسیار کمرنگ بود. رویترز جزو معدود رسانه‌ای معیار جهان است که این نشست را پوشش داده و از آن به عنوان نشست چهره‌های مخالف خارج از کشور ایران برای بحث درباره «راه‌های اتحاد اپوزیسیون پراکنده» در آستانه سالگرد انقلاب ۱۹۷۹ در ایران یاد کرده است.

این رسانه نوشت: «اپوزیسیون ایران مدت‌هاست به جناح‌های بی‌شماری در داخل و خارج از کشور نظیر سلطنت‌طلب‌ها، جمهوری‌خواهان، چپ‌ها و سازمان‌های گروهی و قوی اقلیت از جمله کُردها، بلوچ‌ها و اعراب تقسیم شده‌اند.»

سایت خبری یاهونیوز هم جزو معدود رسانه‌های مهم بود که این نشست را پوشش داد. این سایت خبری نوشت «گروهی از چهره‌های اپوزیسیون سرشناس ایرانی تبعیدی روز جمعه برای کمک به اعتراضات سراسری ماه‌های اخیر برای جایگزینی حکومت اسلامی ایران با دموکراسی سکولار، خواستار اتحاد و پایان دادن به درگیری‌های داخلی شدند.»

این رسانه به سالگرد انقلاب اسلامی در ایران هم اشاره کرده و نوشت «نشست مذکور یک روز قبل از چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران برگزار شده است.» یاهو به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی اشاره کرده و نوشت «اپوزیسیون مهاجر مدت‌هاست که به دلیل درگیری‌های درونی بین جناح‌های مختلف خود، بدنام شده‌اند.»

این رسانه در گزارش خود گفته «اکثر تحلیلگران معتقدند اعتراضات در ایران، در ماه‌هایی که صد‌ها کشته، هزاران بازداشتی و چهار اعدام به همراه داشته، شتاب خود را از دست داده است. اما شرکت‌کنندگان در این نشست اصرار داشتند که رژیم همچنان در معرض تهدید است!»

رسانه‌های اصولگرا هم توجه چندانی به نشست جرج تاون نشان ندادند. روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد در یک جمله به همه حاضران در نشست اینگونه تاخته است: «وقتی کمی آن‌سوتر از ایران، در اوکراین همسو با غرب، یک دلقک به مقام رئیس‌جمهوری می‌رسد، منطقا یک فوتبالیست با مدرک تحصیلی دیپلم یا بازیگر تقریبا بیکار یا آقازاده‌ای که ۴۰ سالی است خرجی‌اش را مادرش می‌دهد هم می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد.»

این رسانه سخنرانان این نشست را بدون «وزن و اثر اجتماعی در اپوزیسیون و در داخل ایران» خوانده و با اشاره به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی گفته بهترین اصطلاح برای تئاتری که قرار است روز جمعه روی پرده برود، «جمع نقیضین» است. جالب اینجاست که روزنامه فرهیختگان از غایبان بزرگ یاد کرده و فهرست عجیبی از مخالفان جمهوری اسلامی را ردیف کرده که به زعم این رسانه، چهره‌های موثری بوده‌اند که جایشان در نشست جرج تاون خالی بوده است. در این فهرست اسامی امیرعباس فخرآور، سام رجبی، حمید فرخ‌نژاد، شهناز تهرانی، سیدمحمد حسینی، حسن شماعی‌زاده، ابی، سوشا مکانی، محمد عمرانی، برزو ارجمند و احسان کرمی دیده می‌شود!

احتمالا مقصود فرهیختگان از غایبان بزرگ، کنایه‌ای به اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده است؛ اگرنه بعید است تصور کنیم این رسانه چهره‌هایی همچون سام رجبی و امیرعباس فخرآور و سوشا مکانی و احسان کرمی و ... را آنقدر صاحب‌وزن بداند که برای نقد نشست، از جای خالی آنها بگوید!

دانشگاه جرج تاون در وبسایت خود برگزاری این نشست را «اولین نشست پس از آغاز خیزش مردمی ایران» بعد از مرگ مهسا امینی خوانده و نوشت «از چهره‌های کلیدی و مطرح جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان در یک نشست حاضر می‌شوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاه‌های مشترکشان درباره آینده ایران، و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند.»
تلاش اپوزیسیون برای ائتلاف

چند نکته کلیدی در جریان نشست مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. موضوع محوری این نشست، نمایش ائتلاف بین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود. یکی از مهمترین بخش‌های این نشست اظهارات شیرین عبادی در بیانیه آنلاین خود درباره اختلافات میان مخالفان جمهوری اسلامی بود. او گفت «جمهوری اسلامی تا الان به این دلیل نجات پیدا کرده که ما با هم اختلاف داشتیم. ما باید اختلافات را کنار بگذاریم.»

عبادی گفته در حال کار روی منشوری تحت عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی برای ایران»، برای گذار به یک نظام متکثر در پی یک انتخابات آزاد است. بخش‌هایی از اصول این منشور را مسیح علی‌نژاد خواند و حامد اسماعیلیون هم گفت که راهنمایی و متن از داخل ایران آمده است. مسیح علی‌نژاد گفت «ما باید روی یک اصول حداقلی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و از بین رفتن تبعیض‌ها، و اصولی که همه مردم در ایران می‌توانند خودشان را در آن ببینند و پایان سرکوب‌ها توافق کنیم.»

تصویر پایانی نشست در حالی که مهمانان هم دیگر را در آغوش گرفته‌اند مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. البته این تصویر بیش از آنکه برای ایرانیان مقیم کشور اهمیت داشته باشد، برای ایرانیان خارج از کشور اهمیت داشت و آنها این تصویر را نماد رسیدن به ائتلاف در بین مخالفان متکثر خوانده‌اند، اما در ایران این نشست نه بازتاب خاصی داشت نه آنچنان جدی گرفته شد.

مساله کنار گذاشتن اختلافات در بین مخالفان خارج از کشور دست‌مایه طنز برخی کاربران توییتر شده است. یکی از انتقادات به این ائتلاف نمادین این است که اساسا این ائتلاف بین چه کسانی صورت گرفته است؟ آیا این چهار نفر (یا حتی هشت نفر) جمعیت مخالفان جمهوری اسلامی را نمایندگی می‌کنند؟ این نشست با برد رسانه‌ای اندکی که داشته چقدر برای مردمی که در ایران زندگی می‌کنند، اهمیت دارد؟
 

اختلاف بر سر بیانیه میرحسین

یکی از بخش‌های مورد توجه این نشست، اظهار نظر‌های شرکت‌کنندگان درباره بیانیه میرحسین موسوی و همزمان تلاش برای ایجاد یک فاصله محافظه‌کارانه با میرحسین موسوی بود. رضا پهلوی گفت «از همه کسانی که به این نتیجه برسند که اصلاحات راه خروج از این بن‌بست نیست مسلما استقبال خواهیم کرد.» مسیح علی‌نژاد میرحسین موسوی را شخصیتی خواند که شاید «بتواند در ریزش نیرو‌های داخل نظام کمک کند»، اما گفت «در مورد میرحسین بعدا برای مجازات باید کمیته حقیقت‌یاب تشکیل شود.» حامد اسماعیلیون، اما بی‌درنگ گفت باید از بیانیه میرحسین موسوی استقبال کرد.

بسیاری از کاربران توییتر مسیح علی‌نژاد را بابت اظهاراتش علیه میرحسین مورد انتقاد قرار داده‌اند و همزمان حمایت رضا پهلوی از بیانیه موسوی را هوشمندانه خواندند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همزمان که در خارج از کشور به دنبال تشکیل کمیته حقیقت‌یاب برای محاکمه میرحسین موسوی هستند، در داخل نیز رسانه‌های اصولگرا بیانیه میرحسین را بیانیه تنظیم‌شده توسط سازمان مجاهدین خلق توصیف کرده‌اند!
 

پذیرش تمامیت ارضی توسط عبدالله مهتدی

عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله کردستان ایران به صورت آنلاین در جلسه حضور داشت. او در این جلسه حرفی از مساله حزب کومله با تمامیت ارضی ایران و مساله جدایی‌طلبی نزد، اما پیش از این در مصاحبه‌ای که با شبکه بی.بی.سی فارسی درباره این نشست داشت گفت «آنچه شما اقلیت‌ها می‌نامید در ادبیات ما به عنوان ملیت‌ها به کار می‌رود و باید بیشتر به رسمیت شناخته شود.»

مهتدی البته در توضیح رویکرد احزاب کُرد درباره تمامیت ارضی ایران گفته «مساله تمامیت ارضی بسیار حساسیت‌زا و نامناسب است و به جای آن باید فرمول‌های دیگری به کار ببریم. احزاب کُرد خواهان جدایی نیستند، بلکه هویت‌طلبند و می‌خواهند سهمی در تصمیم‌گیری‌های ایران داشته باشند و می‌خواهند مناطق خودشان را از طریق ارگان‌های منتخب خودشان هدایت کنند. کرد‌ها یکپارچگی سرزمینی ایران را قبول دارند و هر سندی را که حقوق ملیت‌ها و اقلیت‌ها را در بر داشته باشد قبول می‌کنند.»

این اظهار نظر اگرچه در نشست تکرار نشده، اما به معنای عدم توافق حزب کومله کردستان ایران با دیگر اعضای حاضر در نشست جرج تاون بر سر قبول تمامیت ارضی ایران بدون قید و شرط است. مساله یکپارچی ارضی ایران فصل مشترک بسیاری از جریان‌های مخالف است. رضا پهلوی بار‌ها بر این اصل به عنوان اصل کلیدی تاکید کرده است. ظاهرا در نهایت گروه‌های مخالف خارج از کشور در نگارش متن منشور مورد نظرشان باید تکلیف‌شان را در مورد این اصل روشن کنند.
 

جایگاه اپوزیسیون خارج نشین میان مردم ایران کجاست؟

حقیقت آن است که مسئله اصلی نشست جرج‌تاون و نشست‌های مشابه، نه «ایده‌های مورد نظر کومله» یا «عدم دسترسی به ائتلاف» و «نظرات متشتت» و موارد مشابه است، مشکل اصلی آنجاست که آنها یکبار باید از خود بپرسند که وزنی در میان مردم ایران دارند؟ واقعیت این است آنقدر که مقامات جمهوری اسلامی به گروه‌های اپوزیسیون بها می‌دهند و تمام دستگیرشدگان را فریب‌خورده فلان گروهک و سازمان و نهاد و ... می‌دانند، خود مردم چنین اعتقادی ندارند.

کافی است مصاحبه‌های مسئولان درباره بازداشت‌شدگان را مرور کنیم؛ از نظر مقامات امنیتی جمهوری اسلامی تمام معترضان در خیابان عضو یا دست‌کم فریب‌خورده سازمان مجاهدین خلق هستند، این در حالی است که در خوشبینانه‌ترین حالت بعید است کل اعضای این سازمان در دنیا به هزار نفر هم برسد، با این حال وزنی که نهادهای امنیتی به چنین سازمان‌هایی می‌دهند، آنقدر زیاد و غیرمنطقی است که دور از تصور است؛ تا آنجا که بیانیه میرحسین موسوی را هم دستپخت مجاهدین می‌دانند! یعنی باید از نهادهای امنیتی پرسید که چگونه می‌شود فردی بیش از ۱۲ سال در حصر و نظارت شدید نیروهای امنیتی باشد، اما سازمان مجاهدین توانسته برای او بیانیه بنویسید و به دستش برساند!

در موارد دیگر هم ماجرا مشابه همین است. افراد بسیاری مقابل دوربین نشانده شدند تا اعتراف کنند که فریب شبکه ایران اینترنشنال را خورده‌اند! این یعنی ظاهرا خود جمهوری اسلامی هم بدش نمی‌آید چنین گروه‌ها و افرادی مسمترا به عنوان اپوزیسیون معرفی شوند، چراکه بعید است غیرحرفه‌ای‌تر از آنها را بشود تصور کرد. به عبارت دیگر چهره‌های اپوزیسیون هرچقدر هم که کارکشته باشند، اما در ایران اثرگذاری جمعی ندارند و کسانی که داخل ایران زندگی می‌کنند عمدتا نگاه خوش‌بینانه‌ای نسبت به کسانی که از خارج مردم را تشویق به حضور در اعتراضات می‌کنند، ندارند.

شبکه‌های اجتماعی مملو از کنایه‌هایی است که در آن خطاب به خارج‌نشینان گفته می‌شود «شما بیایید ایران، ما قول می‌دهیم خودمان صف اول اعتراضات بایستیم!» اگر این موضوع را بپذیریم، آنگاه می‌توان اینگونه تحلیل کرد که نشست جرج‌تاون اگرچه به زعم برگزار کنندگان مهمترین نشست ائتلاف علیه جمهوری اسلامی بود، اما در واقعیت تاثیر چندانی روی مردم ایران ندارد.

درباره سخنانی که مزورانه توسط اعضای این نشست مطرح شد باید مفصل بحث کرد، زیرا افرادی مانند مهتدی پذیرش تمامیت ارضی را یک تاکتیک می داند و مشخص است که منتظر تزلزل حکومت ایران هستند تا با ایجاد جنگ و درگیری مانند روزهای اول انقلاب اسلامی هدف خود در جدایی کردستان از ایران و تشکیل یک کشور مستقل عملی کند. هرچند باید دید که گروههایی که مانند او خودشان را رهبر یک کردستان مستقل می دانند اجازه عرض اندام به مهتدی می دهند یا نه؟ 

در خصوص دیگر افراد این نشست همین اصل حاکم است که آنها سعی می کنند نیت های حقیقی خود را مخفی کنند و به محض ایجاد یک فرصت مناسب پشت پا به همه ادعاهای خود بزنند. 

منابع:
فرهیختگان
رویداد24