رسوایی آقای جادوگر و نظر کاربران فضای مجازی
رسوایی آقای جادوگر اولین بار نبود و ظاهرا آخرین بار هم نیست... لیلا کریمی، خواهر علی کریمی، در ملاقات با دادستان تهران میگوید چندین بار با مقامات قضایی مکاتبه داشته و شرایط نامساعدی که برادرش برایش ایجاد کرده و منجر به زندانی شدنش شده است را توضیح داده.
زن، چک، زندان
زینب مرزوقی: رسوایی آقای جادوگر اولین بار نبود و ظاهرا آخرین بار هم نیست... شروع داستان: خانمی روی صندلی مینشیند. شال مشکیاش را جلو میآورد و میگوید: «اولین باری که دستهچک گرفتم به توصیه برادرم آقای کریمی برای خرید تیم سپیدرود بود. به من گفتند که برو بانک و درخواست دستهچک بده. من هم چون برادرم بود، فکر نمیکردم این دستهچک بخواهد برایم دردسر شود. رفتم. چون علاقه خیلی شدیدی به او داشتم و هیچوقت روی حرفش حرف نمیزدم. الان فهمیدم روزی که میخواست دستهچک بگیرد میدانسته که قرار است این بلا را سر من بیاورد. وگرنه میتوانست دستهچک خودش را خرج کند.» اینها اظهارات لیلا کریمی، خواهرِ علی کریمی شماره 8 سابق پرسپولیس و تیم ملی است.
خبرگزاری میزان در گزارشی مینویسد هفتم اردیبهشت، دادستان تهران به همراه جمعی از قضات با حضور در ندامتگاه مرکزی زنان، از بخشهای مختلف این زندان بازدید میکند. دادستان تهران همچنین با حضور در بند محکومان مالی ندامتگاه مرکزی نسوان استان تهران، میز خدمت به صورت چهره به چهره با مددجویان این بند برپا میکند و در این دیدار، پاسخگوی درخواستهای آنها میشود و دستوراتی را درخصوص پروندههای برخی از این افراد صادر میکند. در جریان این بازدید اما خواهر علی کریمی که در بند محکومان مالی زندان زنان تهران زندانی است با دادستان تهران ملاقات و درخواستهایی را مطرح میکند. لیلا کریمی، خواهر علی کریمی، در ملاقات با دادستان تهران میگوید چندین بار با مقامات قضایی مکاتبه داشته و شرایط نامساعدی که برادرش برایش ایجاد کرده و منجر به زندانی شدنش شده است را توضیح داده.
در این دیدار مشخص میشود که لیلا کریمی با اعتماد به برادرش 50 فقره چک سفیدامضا به او داده بود. بعدها اما متوجه میشود چکهایش در معاملات سنگین مانند خرید باشگاه سپیدرود، زمین و املاک میلیاردی، توسط برادرش مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. پس از اطلاع از ماجرا، از دادن چکهای سفیدامضای بیشتر به برادرش خودداری میکند اما آقای لیدر جریان زن، زندگی و آزادی خواهرش را برای گرفتن سایر چکهای سفیدامضای دیگر، اینگونه تهدید میکند که اگر چکها در اختیارش قرار نگیرند، با مبلغی بالغ بر 700 میلیارد او را به زندان کشیده و مقروض میکند.
کدام خواهر این تهدید را از برادرش باور میکند؟ هیچ خواهری چنین تهدیدی را جدی نخواهد گرفت. لیلا کریمی هم بنا بر مهر و علقه خواهر و برادری، ملاحظات خانوادگی و با این پیشفرض که تمام چکهای قبلی در معاملات قبلی برادرش استفاده شده است، این تهدید آقای جادوگر را جدی نمیگیرد. اما درنهایت بیشتر از 17 ماه پیش با یک چک 700 میلیاردی و یک چک دیگر 70 میلیاردی مقروض میشود و حالا 17 ماهی میشود که به دلیل این بدهی در زندان به سر میبرد. لیلا کریمی مادر دو فرزند 5 و 15 ساله است. پس از انتشار این گزارش و خبر بازداشت شدن لیلا کریمی با پاپوشهای مالی برادرش و نامههای لیلا کریمی در تشریح موضوع، علی کریمی نیز از طریق اکانت توییترش مینویسد: «همیشه و در همه حال هدفم مبارزه با فساد بوده و هست و خواهد بود؛ از همین تریبون اعلام میکنم هر کدام از اقوام درجه یک و دوستان و نزدیکانم باعث گزند و آسیب به فرد دیگری در جامعه شد، اشد مجازات را براى آن فرد خاطی خواستارم.»
همین توییت، پازل و سناریویی که آقای جادوگر برای خواهرش چیده بود را کامل میکند. علی کریمی در جریانات شهریور 1401 خود را یکی از لیدرهای این جریان معرفی کرده بود و شعارهایی در حمایت از زنان، مرثیههای خونین در توصیف آزادی بربادرفته دختران و زندگی آنها میسرود و این جریانات، خشونتها و تمام موارد نقض قوانین اجتماعی را هم واکنش مردم نسبت به وضعیت اقتصادی میدانست و خودش را کسی معرفی میکرد که تا پای جان کنار مردم و وطنش خواهد ماند اما الحق که علی آقا بازیکن خوبی بود! درنهایت وطن و مردم را با هم دریبل کرد و با فروش تمام داراییاش به خارج از کشور رفت. حالا هم مشخص شده علی کریمی، لیدر جریان زن، زندگی، آزادی به یکی از نزدیکترین زنان زندگیاش هم رحم نکرده و با یک بدهی مالی هنگفت، او را پشت میلههای زندان انداخته است. /فرهیختگان
فیلم
واکنش کاربران شبکه های اجتماعی
خواهر، چک برگشتی، زندان!
شاید باورش سخت باشد، اما درست در روزهایی که علی کریمی در فتنه پاییز گذشته با شعار دروغین «زن، زندگی، آزادی» در نقش مدافع حقوق زنان ظاهر شده و اغتشاشات خیابانی را از آن سوی مرزها مدیریت میکرد، خواهر او تاوان اعتماد به برادر را میداد و به خاطر یک چک برگشتی ۷۷۰ میلیارد تومانی در زندان به سر میبرد.
علی کریمی، فوتبالیست سابق را که اکنون ادای اپوزیسیون در میآورد، البته اهالی فوتبال خوب میشناسند؛ فردی پرخاشگر، تندخو و فاقد تعادل روحی و روانی، و این صفات را همواره با خود داشته است. کریمی در جایی گفته بود: «کسی که دنبال منافع خودش هست، دوست و رفیق برایش ارزشی ندارد».، اما هیچ کس تصور نمیکرد، او برای منافعش حاضر بشود حتی به خواهر خودش نیز پشت پا بزند!
ماجرا چیست و چرا خواهر کریمی زندان است؟
بنا به گزارش خبرگزاری میزان، هفتم اردیبهشت، دادستان تهران به همراه جمع زیادی از قضات با حضور در ندامتگاه مرکزی زنان، از بخشهای مختلف این زندان بازدید کرد. دادستان تهران همچنین با حضور در بند محکومان مالی ندامتگاه مرکزی نسوان استان تهران، ضمن برپایی میز خدمت به صورت چهره به چهره با مددجویان این بند دیدار کرد و پاسخگوی درخواستهای آنها شد و دستوراتی را درخصوص پروندههای برخی از این افراد صادر کرد.
در جریان این بازدید، خواهر علی کریمی که در بند محکومان مالی زندان زنان تهران زندانی است با دادستان تهران ملاقات و درخواستهایی را مطرح کرد. لیلا کریمی، در ملاقات با دادستان تهران تأکید کرد، چندین بار با مقامات قضایی مکاتبه داشته و شرایط نامساعدی را که برادرش برای وی ایجاد کرده و منجر به زندانی شدن وی شده، توضیح داده است.
به نام زن، به کام من
اسناد و مدارک این پرونده و همچنین اظهارات و مکاتبات خانم کریمی نشان میدهد دقیقاً زمانی که علی کریمی، با انتشار پستها و استوریهای مختلف در شبکههای اجتماعی، خود را به عنوان حامی حقوق زنان معرفی و شعار تبلیغاتی «زن، زندگی، آزادی» را تکرار میکرد، در پشت پرده از خواهر خود سوء استفاده مالی کرده و باعث نابودی زندگی وی و خانوادهاش شده است.
بر اساس اظهارات صورت گرفته، خواهر علی کریمی که دو فرزند ۵ و ۱۵ ساله دارد با درخواست چک سفید امضا از طرف برادرش روبهرو میشود، وی که سابق بر این نیز به دلیل اعتماد به برادرش ۵۰ فقره چک سفید امضا به علی کریمی داده بود، پس از متوجه شدن این مسئله که چکهای سفید امضای او در معاملات سنگینی مانند خرید باشگاه فوتبال سپیدرود و خرید زمین و ملکهای میلیاردی مورد سوءاستفاده قرار گرفته از دادن چکهای سفید امضای جدید به برادر خود امتناع میکند.
لیلا کریمی که متوجه معاملههای میلیاردی سنگین با دسته چک خود و به دست برادرش شده بوده، این بار پس از مشورت با همسر و اعضای خانواده از تحویل چکهای سفید امضای جدید به برادرش امتناع میکند و همین موضوع باعث اختلاف آنها میشود. علی کریمی پس از اختلاف پیش آمده با خواهرش وی را تهدید به برگشت زدن چکهای سفید امضای قبلی میکند. لیلا کریمی که باور به انجام چنین اقدامی از سمت برادرش نداشته تسلیم درخواست علی کریمی نمیشود و چکهای جدید را به او نمیدهد.
تاوان اعتماد به برادر!
لیلا کریمی با تصور اینکه چکهای سفید امضای قبلی استفاده شدهاند و با در نظر گرفتن ملاحظات خانوادگی احتمال عملی شدن تهدید برادر را در حد صفر میدیده، در کمال ناباوری در حال حاضر با یک بدهی ۷ هزار و ۷۰۰ میلیارد ریالی (۷۷۰ میلیارد تومانی) حدود ۱۷ ماه است که در زندان به سر میبرد.
بر اساس بررسیهای صورت گرفته مشخص میشود با هدایت و طراحی علی کریمی یک فقره چک خانم لیلا کریمی به مبلغ ۷ هزار میلیارد ریال (۷۰۰ میلیارد تومان) و یک فقره دیگر به مبلغ ۷۰۰ میلیارد ریال (۷۰ میلیارد تومان) به دست یکی از بستگان آنها به شرخر داده میشود و آن فرد هم با به اجرا گذاشتن چکهای مورد اشاره و به علت خالی بودن حساب، چک را برگشت میزند و خواهر علی کریمی را روانه زندان میکند. نکته حائز اهمیت این است که این چکهای برگشت خورده که خانم کریمی اکنون بابت آنها در زندان به سر میبرد، همان چکهای سفید امضایی بوده که به برادرش (علی کریمی) تحویل داده بوده است.
نکته دیگر این پرونده جزئیات خیانت علی کریمی به خواهرش است، طبق اظهار لیلا کریمی، برادرش با قرار دادن چک سفید امضا در اختیار یکی از بستگان به او دستور میدهد مبلغ چک را هنگفت بنویسد و در اختیار شرخر بگذارد تا خواهرش نتواند از زندان بیرون بیاید!
واکنش فرافکنانه کریمی
پس از انتشار این گزارش، علی کریمی در واکنشی انفعالی و فرافکنانه بدون هیچ گونه توضیحی درباره آنچه بر خواهرش گذشته، در توئیتی نوشت: «همیشه و در همه حال هدفم مبارزه با فساد بوده و هست و خواهد بود. از همین تریبون اعلام میکنم هر کدام از اقوام درجه یک و دوستان نزدیکانم باعث گزند و آسیب به فرد دیگری در جامعه شد، اشد مجازات را براى آن فرد خاطی خواستارم.»
دیروز، اما خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه، با انتشار کلیپی کوتاه از خواهر علی کریمی، ابعاد دیگری از سوء استفاده علی کریمی از خواهرش را فاش کرد. در این ویدئوی کوتاه خانم لیلا کریمی روایت میکند که «اولین بار که دسته چک گرفتم، به توصیه برادرم آقای کریمی برای خرید تیم سپیدرود بود. به من گفت برو بانک و درخواست دسته چک بده. منم، چون برادرم بود، فکر نمیکردم دسته چک گرفتن برایم دردسر بشود. رفتم، چون علاقه شدیدی به او داشتم. اصلاً هیچ وقت روی حرفش حرف نمیزدم. الان فهمیدم روزی که میخواسته دسته چک بگیرد، از قصد میدانسته که میخواهد، این بلا را سر من بیاورد که رفت این کار را کرد وگرنه میتوانست دسته چک خودش را خرج کند».
علی کریمی اگرچه در این پرونده، بیشترین ضربه را به نزدیکترین عضو خانوادهاش وارد کرده و اکنون خواهرش در زندان تقاص اعتماد به او را پس میدهد، اما جرم بزرگتر او، تشویق و ترغیب جوانان بسیاری برای اردوکشیهای خیابانی و شورش در پاییز گذشته به بهانه دفاع از حقوق زنان است که طی آن جوانان بی گناهی کشته و زخمی شدند و خانوادههای زیادی را داغدار کرد و علاوه بر آن هزینههای سنگین مادی و معنوی به کشور تحمیل کرد. کریمی و همپالگیهایش باید روزی تقاص این آتشافروزیها پس بدهند؛ خواه برای خانوده و خواه برای کشور. /جوان
رسوایی جادوگر
افشای ماجرای سوءاستفاده مالی علی کریمی از خواهرش پشتپرده دیگری از فعالیتهای این حامی جعلی حقوق زنان را به تصویر کشید
علی ترابی: افشای ماجرای سوءاستفاده مالی علی کریمی از خواهرش که انتشار اسناد آن ازسوی قوه قضاییه بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، نمای دیگری از فعالیتهای این حامی جعلی حقوق زنان را به تصویر کشید و نشان داد این سلبریتی ضدملی درحالیکه مشغول تصویرسازی از خود بهعنوان فردی «آزادیخواه» و «حامی حقوق زنان ایران» است، در پشتپرده به خواهر خود هم رحم نکرده و با سوءاستفاده مالی، سبب نابودی زندگی او و زندانی شدنش شدهاست.این رسوایی درحالی رقم خورد که کریمی از نخستین روزهای شعلهور شدن آتش اغتشاشات در ایران طی پاییز1401، در قامت یکی از لیدرهای آشوبسازی به ایفای نقش پرداخت؛ فعالیتهای ضدامنیتی او و همراهی تعداد دیگری از سلبریتیهای ضدملی را میتوان نقطه آغازی بر ناآرامیها در کشور دانست.ایندرحالیاست که کریمی طی ماههای گذشته اقدامهای مخرب بسیاری را در کارنامه فعالیتهای ضدامنیتی خود بهثبت رساندهاست؛ از حمایت از گروهکهای تجزیهطلب گرفته تا همنوایی با دشمنان خارجی ملت ایران و بازی در پازل سرویسهای امنیتی غرب بهمنظور بیثباتسازی کشور.علاوهبر اینها، کریمی جزو اصلیترین سلبریتیهایی بهحساب میآید که با آغاز اغتشاشات در کشور، با انتشار اخبار دروغ، نقش عمدهای در پروژه کشتهسازی داشت و با انتشار و حمایت از فراخوانهای آشوب، نقشی محوری در جریانسازیهای ضدمردمی در کشور برعهده گرفت. دراین میان اما «دروغسازی» یکی از مهمترین فعالیتهای وی طی ماههای گذشته بهحساب میآید که در ادامه به بررسی بخشی از آنها میپردازیم.
«فاجعه در جوانرود» با عکسهای کابل
با آغاز اغتشاشات در پاییز 1401، روایتسازیهای دروغین، یکی از رویکردهای اصلی فعالیتهای کریمی در شبکههای اجتماعی بودهاست. یک نمونه از این دروغپردازیها، روایت جعلی او از حوادث شهر جوانرود در استان کرمانشاه بود. ماجرا از این قرار بود که کریمی در نخستین روزهای آذرماه 1401با انتشار عکسی در فضایمجازی، از «کشتار شهروندان جوانرودی بهدست نیروهای امنیتی جمهوریاسلامی» خبرداد. بررسیها اما نشان داد عکس مورد استناد این سلبریتی ضدملی، مربوط به یک حمله انتحاری در کابل است.
تصادف یا ضرب و شتم؟
انتشار عکسهای جعلی درباره «برخورد خشونتآمیز با معترضان شهرهای کردنشین» یکی از اصلیترین رویکردهای کریمی در فعالیتهای ضدامنیتیاش بوده که بهصورت گستردهای مورد سوءاستفاده گروهکهای تروریست و ضدانقلاب قرار گرفت. درهمین راستا هم بود که در آذرماه1401، کریمی با انتشار عکسی از یک جوان و وضعیت نامناسب پای او، ادعا کرد مورد ضرب و شتم مأموران امنیتی قرار گرفتهاست. اندکی بعد اما با انتشار عکسهای واقعی، مشخص شد تصویر ادعایی کریمی مربوط به جوانی است که چندی قبل در یکی از روستاهای کشور براثر زمین خوردن با موتور مصدوم شده است.
روایتسازی با عکس کودکان پاکستانی
تحریک احساسات عمومی جامعه بهمنظور دامن زدن به آشوبها، از محوریترین رویکردهای کریمی در فعالیتهای مجازیاش بودهاست که شواهد بسیاری برای اثبات آن وجود دارد. در نخستین روزهای مهرماه و پس از حوادث جمعه خونین زاهدان بود که کریمی با انتشار پستهای تحریکآمیز، کوشید مردم سیستانوبلوچستان را برای حضور در خیابان تحریک کند. در یک نمونه از چنین اقدامهایی، او با انتشار تصویری از 2 کودک محروم با سر و وضعی آشفته نوشت که «حق این مردم گلوله نیست». انتشار این پست درحالی بود که این عکس مربوط به گزارشی از وضعیت کودکان پاکستانی بود که پیشاز آن در برخی پایگاههای خبری منطقهای و جهانی منتشر شده بود.
تحصیل کودکان یتیم زیرپل
سیاهنماییهای رسوای کریمی طی ماههای گذشته بهصورت مستمر ادامه داشته و داستانپردازی با عکسهای جعلی، وجه مشترک این روایتسازیهای دروغین است. یکی دیگر از نمونههای چنین رویکردی، انتشار تصویری بود که درآن ادعا میشد پسری زیر یک پل، به کودکان یتیم خواندن و نوشتن یاد میدهد. انتشار این تصویر که جریحهدار کردن اعتماد عمومی جامعه را هدف گرفته بود، در شرایطی انجام شد که بررسیهای انجام شده، نشان داد این عکس مربوط به ایران نیست و پیشاز آن، ازسوی کاربران هندی منتشر شدهاست.
«خودتحقیری» با هواپیمای کرهای
در نخستین روزهای خردادماه جاری بود که کریمی در واکنش به انتشار اخبار پرواز آزمایشی هواپیمای «سیمرغ»، پرده دیگری از روایتسازیهای دروغینش را بهنمایش گذاشت و با انتشار عکسی در شبکههای اجتماعی، مدعی شد درب هواپیمای ایرانی درجریان یک پرواز باز شدهاست. او زیر این پست نوشت:«درِ هواپیماتون رو ببندید، نمیخواد هواپیمای مسافربری بسازید». واقعیت ماجرا اما خیلی زود افشا و مشخص شد تصویر مربوط به پرواز یک هواپیمای کرهجنوبی است که درب آن هنگام پرواز باز شدهاست؛ ماجرا بهقدری رسوا بود که کریمی کمی بعد مجبور شد این پست را از صفحه خود پاک کند.
قتلعام مردم ایذه؟
انتشار محتوای دروغ باهدف شعلهور نگهداشتن آتش آشوبها را باید از مهمترین اقدامهای مجازی کریمی بهحساب آورد. او در آذرماه1401با انتشار عکسی، از به رگبار بسته شدن مردم ایذه در استان خوزستان بهدست نیروهای مسلح خبرداد و بهمنظور تحریک مردم منطقه، زیرعکس نوشت: «مردم بشینیم، قتل عام میشیم». بررسیها اما پرده از این واقعیت برداشت که عکس مربوط به رزمایش سالهای قبل نیروهای بسیج در یکی از شهرهای شمالی کشور است که ربطی به حوادث اخیر ندارد و باهدف تحریک احساسات شهروندان منتشر شده است.
فراخوانهایی که بیاعتبار شد
انتشار فراخوانهایی باهدف تشویق شهروندان به حضور در خیابانها که راهبرد شعلهور نگهداشتن آتش آشوبها را پیگیری میکرد، از اصلیترین رویکردهای کریمی در قامت یک سلبریتی ضدملی بودهاست؛ فراخوانهایی که از نخستین روزهای پاییز1401آغاز شد و تا دیماه ادامه داشت. دراین میان اما نکته مهم اینجاست که با فروکش کردن آتش اغتشاشات و نمایان شدن دروغپردازیها، فراخوانهای مورد حمایت چهرههایی مانند علی کریمی هم با شکست سنگینی مواجه شد. پساز این بود که فراخوان «اعتصابات سراسری» در دستورکار چهرههایی مانند کریمی قرار گرفت که آنهم با بیاعتنایی اصناف و کارگران روبهرو شد و سرانجامی نداشت. یکی از این فراخوانها در 5دیماه1401منتشر شد که کریمی ازجمله حامیان آن بود که درنهایت شکست سنگین دیگری را برای جریانهای معاند رقم زد.
ویزا با خون جوانان وطن
ماجرای صدور ویزای آمریکا برای علی کریمی و خانوادهاش، یکی دیگر از رسواییهای این سلبریتی مدعی حمایت از «حقوق بانوان» و «پاسداری از خون جوانان وطن» بهحساب میآید. در آخرین روزهای آذرماه1401بود که شبکهخبری VOA، وابسته به وزارت امورخارجه آمریکا، از صدور ویزای این کشور برای کریمی و خانوادهاش خبرداد؛ خبری که بازتاب گستردهای در شبکههایاجتماعی داشت و با انتقادهای گستردهای مواجه شد. این موضوع از این جنبه مورد توجه کاربران شبکههایاجتماعی قرار گرفت که چهرهای که خود را بهعنوان حامی حقوق مردم ایران و یک آزادیخواه مطرح میکند، نهتنها درمیان مردم خود حضور ندارد، بلکه با دریافت ویزای آمریکا، در آنسوی دنیا بهدنبال شعلهور نگهداشتن آتش آشوبهاست. /همشهری
برای خواهرامون
محسن مهدیان: بوی تعفن آقای لیدر بیشتر بلند شد. بیچاره خواهر بینوایش که به او اعتماد کرد و امروز با 750میلیارد تومان بدهی پشت میلههای زندان است. خوب دقت کنیم؛ یکم، از عنوان برادری سوءاستفاده کرد و دوم، دروغ گفت و او را به امید واهی فریفت و سوم، داراییاش را ربود و چهارم بیاعتنا به رنج و گرفتاری خواهر او را تنها گذاشت و گریخت و پنجم ژست سیاسی گرفت تا بهخاطر فساد اقتصادی، هویتش برملا و دیپورت نشود. این فرایند آشنا نیست؟ تنها با خواهرش چنین نکرد؛ او با بسیاری از خواهرانمان در این سرزمین چنین کرد. داستان دردناکی است. تنها ماجرای علی کریمی نیست.
پدر مهسا چنین نبود؟ پردهها کنار نرفت و طشت دروغگوییاش از بام نیفتاد؟ آنروز که چشم در چشم دوربین گفت دخترم حتی برای سرماخوردگی هم نزد پزشک نرفته است؛ حال آنکه فیلمش در خلوت منتشر شد که میگوید مهسا سابقه بیماری سخت و جراحی و غیره داشته است. مادر کیان چه؟ وقتی برای خونخواهی کیان به دامن قاتلان فرزندش پناه برد، همهچیز روشن نشد؟ وقتی امان نامه برای تروریستها و قاتلان کیان خواست، چشمها باز نشد؟
مسیح علی نژاد کافی نبود که ببینیم این جریان شیاد به بهانه آزادی برهنگی، تجزیه این خاک را هدف گرفتهاند؟ از عکس یادگاریاش با قاتلان حاج قاسم و صاحبان تحریم سفرههای مردم درس نگرفتیم؟ از لجنه مشترک حامداسماعیلیون با منافقین شقی که سالها دستشان به خون مردم ایران آغشته است معلوم نشد کاسبان هواپیمای اوکراینی چه نقشهای به سر دارند؟
از همسفرگی و همنشینی ربع پهلوی با صهیونیستهای کودککش و شقیترین دشمن مشترک انسانیت، نیافتیم با چه اهریمنی مواجهیم؟ وحدت پوشالینشان کمتر از چندماه با بیحیثیتی تمام فروپاشید تا مشخص شود گرگها مقابل هم با چشم باز میخوابند تا ناغافل به هم چنگ نزنند و دندان بر هم نکشند.
حرف از دیوان و ددان نیست. سخن با آنان است که از سر غفلت در حلقه کرکسها به گروگان رفتند و در میان زوزه شغالان صدای شیران نشنفتند و دست آخر جورکش غول بیابان شدند.خواهر علی کریمی نماد است؛ نمادی برای خواهرانمان.
به همین سادگی؛ از اعتمادها سوءاستفاده کردند و دروغ گفتند و فریفتند و ربودند و عدهای را در رنج زندانها و حلقههای اعدام رها کردند و دست آخر از دشمنان این مردم صله گرفتند. یکی ویزا و یکی کیسه دلار و یکی... چشم باز کنیم. ببینیم. عبرت بگیریم و بیشتر به ناکسها اعتماد نکنیم... و به بیان سعدی: «بهقول دشمن پیمان دوست بشکستی/ ببین از که بریدی و با که پیوستی»!
حکایت خوابی که علی کریمی برای «خواهرم، خواهرت، خواهرامون» دیده بود
در فوتبال به او لقب جادوگر داده بودند؛ مردی که در یک رشته مهارت خاصی داشت در تلاش بود تا با استفاده از این محبوبیت بسیاری را در مسیر سیاسی نیز همراه خود کند. در فوتبال به او لقب جادوگر داده بودند؛ مردی که در یک رشته مهارت خاصی داشت در تلاش بود تا با استفاده از این محبوبیت بسیاری را در مسیر سیاسی نیز همراه خود کند؛ مسیری که انتهای آن پشت کردن به یک نام بود؛ نامی به وسعت ایران..
جادوگر قصه فوتبال از همان اغتشاشات سال ۸۸ که برای دشمنان ایران و ایرانی بسیار گران تمام شده بود کم کم مسیر خود را علنی میکرد؛ از بستن مچ بند سبز رنگ در بازی ایران و کره جنوبی از ورزش استفاده سیاسی کرد و از وزیر خارجه سابق یعنی محمد جواد ظریف برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین انتقاد کرد؛ بعد هم هرجایی که کلامی از زبان دشمنان ایران خارج میشد نام او نیز در صف اول حمایت از آن میدرخشید تا اینکه این اواخر پروژه مهسا امینی که با تلاش تمام دشمنان ایران همراه شده بود میانداری اغتشاشات را در صفحه اینستاگرام خود برعهده گرفت و با فریاد زن زندگی آزادی داعیه دار دفاع از بانوان ایرانی شد در توئیتهایش نام «زنان قوی» میدرخشید، اما همان که از زنان ایرانی میخواست تا روسری از سر بردارند و حق خود را طلب کنند درباره یکی از نزدیکترین زنان زندکی اش اقدام متفا وتی را رغم زده بود.
درباره تاثیری که او در اغتشاشات داشت بهتر است به اعتراف یکی از لیدرهای اغتشاشات در همدان مراجعه کنیم که هنگام دستگیری گفته بود: روز اول اغتشاشات از طریق فضای مجازی و یکی از دوستانم متوجه شدم در یکی از خیابانهای همدان تجمع است، سریعاً خودم را به آنجا رساندم، بعد از دقایقی با یکی از مأموران پلیس درگیر شدیم و پس از ضربوشتم این مأمور، با سنگ شیشه بانک رفاه را پایین آوردیم.
این لیدر اغتشاشات همدان با اذعان به اینکه فریب شبکههای مجازی را خورده است، تصریح کرد: در یکی از تجمعات در میدان بوعلی ابتدا یک عکس سلفی از خودم گرفتم و سپس چند ثانیه فیلم از تجمع و شلوغی گرفته به شبکه "اینترنشنال، بیبیسی و منوتو" ارسال کردم. من تحتتأثیر پیامهای علی کریمی و چند سلبریتی دیگر قرار گرفتم.
حالا زمان گذشته است او مدتی است که از کشور متواری شده و برای بسیاری از اغتشاش گران به یک الگو بدل شده است ؛ اما در لیلا کریمی خواهر این فوتبالیست معروف و مادر دو فرزند حالا در زندان به سر میبرد آن هم به جرم اعتماد به برادری که مدعی دفاع از حق زنان شده بود و حالا با یک بدهی ۷ هزار و ۷۰۰ میلیارد ریالی (۷۷۰ میلیارد تومانی) حدود ۱۷ ماه است که در زندان به سر میبرد.
در پایان باید گفت علی کریمی به زیبایی هرچه تمامتر نشان داد که در ورای عبارت « برای خواهرم ،خواهرت ، خواهرمون» چه خودخواهی بزرگی پنهان بود . آنها که برای منافع خود حاضرند ناموس خود را پشت میلههای زندان ببینند برای زنان دیگر کشورمان چه خوابهای هولناکی دیدهاند؟ /باشگاه خبرنگاران جوان
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}