میرهادی: من یک چیزی می‌بینم در مباحث سیاسی و اجتماعی که نمی‌دانم در علوم مختلف اسمش را چه گذاشتند اما من به آن می‌گویم «جمع‌آوری گاف» یعنی جمع‌آوری داده و اطلاعات با جهت‌‌های خاص، برای استفاده در زمان و مکان مقتضی که به‌طور ویژه برای زمین‌گیر کردن طرف مقابل یا رقیب یا دشمن یا حتی یک دوست، استفاده می‌شود؛
 
مسلمانان عموما و ایرانی‌ها خصوصا از این گاف‌ها زیاد دارند؛ تعدد و تنوع گاف‌ها آن‌قدر زیاد است که نمی‌شود به چند مثال بسنده کرد. دشمن از هر چیزی گاف می‌سازد، از هر چیزی سرکوفت  ابزار تخریب، تهدید و تحدید درست می‌کند، به‌راحتی می‌تواند چهره و شخصی را ترور کند برای سالیان دراز، می‌تواند محبوبیت و مغضوبیت در مورد فرد، گروه، مذهب، دین، کشور و... ایجاد کند. فقط کافی است چند واژه را جابه‌جا کند یا اطلاعاتی را دست چین شده کنار بگذارند برای روز حمله؛ در مورد اهانت به قرآن، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل‌‍‌‌‌‌‌بیت(علیهم السلام) سالها اتفاقاتی دیده و شنیده‌ایم که دردآور و غیرقابل تحمل است.
 
«اهانت‌ها» و «واکنش‌ها» همیشه دو سر ماجرا بودند، نه اهانت‌ها جمع شد و نه واکنش‌ها، نه اولی کنترل شد و نه دومی! نتیجه آن هر چه که هست به سود اسلام و مسلمین و حتی «آزادی بیان» نیست. در خصوص اهانت اخیر باز هم واکنش‌هایی دیدیم و در مقابل هم کسانی را دیدیم که یا غیرت‌ کرده و تجمع کردند یا توصیه کردند به آرامش یا تحریک کردند برای واکنش خشونت بار یا نفوذ کردند برای تمسخر و تضعیف یا کارهای دیگر؛
 
خب در این میان آن‌ کسانی‌‌که قصدشان جمع‌آوری گاف است مشغول به‌کار شدند و مسلمانان غافل بودند. یعنی افرادی با نام اختصاری «دشمن»، خودشان فردی را تحریک می‌کنند برای اهانت به مقدسات و پس از آن که خشم مسلمانان برانگیخته شد، شروع می‌کنند به جمع‌آوری داده برای اقدامات، اهانت‌ها، تضعیف‌ها و تحقیرها و در کل دشمنی‌های بعدی؛
 
یعنی وقتی فردی اهانت می‌کند، عده‌ای مسلمانان را تحریک می‌کنند برای واکنش، وقتی واکنش‌ها داغ شد و عصبانیت‌ها زیاد شد و تعادل از دست رفت، اتفاقاتی خواهد افتاد که بعدا بر علیه مسلمانان به‌کار گرفته می‌شود. به‌طور مثال در جریان اهانت اخیر به قرآن، فردی که در فضای مجازی که از منافقین و دشمنان اسلام دفاع می‌کند، بر علیه غیرت ایرانی‌ها مطلبی می‌نویسد که: «در سال 2011 یک کشیش، قرآنی را به آتش کشید، همه دنیا به‌هم ریخت جز ایران! برای اینکه ایرانیان مشغول تفریحات نوروزی بودند اما در افغانستان مردم غیرت داشتند و اعتراض کردند و حتی هشت نفر هم از نیروهای سازمان ملل کشته شدند!» این منافق به ما می‌گوید چرا غیرت نداشتید بریزید جلوی سفارت همه چیز را آتش بزنید، سفارت را تسخیر کنید و چند نفر را هم بکشید؟ چرا یک عامل دست شیطان باید مردم را تحریک کند به رفتارهای خشونت بار؟!
 

این خبرها چقدر صحت دارد؟ اتفاقی از سال 2011 در کنار هزاران اتفاق دیگر کنار گذاشته شده که امروز عده‌ای را این‌طرف تحریک کند به اعتراض و راهپیمایی و رفتارهای خشونت آمیز؛ آن طرف هم اسلام هراسی راه بیاندازند تا عده‌ای را از اسلام منزجر کنند و اسلام را دینی خشن با پیروان خشونت‌طلب به جهان معرفی کنند. واقعا تعجب ندارد که یک منافق دل‌سوز اسلام و خواهان غیرت مسلمانان شود؟
 
در این میان کسی‌که مسلمانان را به آرامش دعوت کند و مقابله به مثل مناسب را درخواست کند و اخلاق الهی و انسانی را بهترین واکنش و درهم کوبنده دسیسه دشمن بخواند، می‌شود مذهبی صورتی یا منافق یا سازشگر یا ترسو و...؛ هوشیاری مسلمانان در این میان بسیار اهمیت دارد و باید در مورد آن کار کرد. جلوگیری از نفوذ دشمن، گاف ندادن، کنترل بر رفتار و کردار و شعار، نشان دادن چهره ای زیبا و الهی و انسانی و اخلاقی از یک مسلمان، باید در اولویت باشد که متأسفانه نیست. حتی اگر هم باشد برخی افراد در جهت تحریک عواطف و احساسات مطالبی را در جامعه منتشر می‌کنند که اگر امروز هم همه چیز به خوبی و خوشی گذشت، فردا به خوبی نگذرد!
 
آیا کسی هست که بتواند رعایت اعتدال و رفتار عاقلانه را نشر دهد؟ آیا کسی هست که راهی نو جلوی پای مسلمانان بگذارد تا بیش از این محل جمع آوری گاف‌ها برای دشمن نشود؟ چطور باید در مقابل رفتارهای مخاطره‌آمیز و سوء در خلال اعتراضات و خشمی که از اهانت به قرآن ایجاد شده ایستاد؟ اگر این مسئله‌ای مهمتر از اهانت به قرآن و مقدسات نباشد، بی‌اهمیت‌تر نیست.
 

شکست هر روزه غرب از قرآن
غرب قله‌ای از صنعت و تکنولوژی پوشالی درست کرد تا افرادی بالای آن بروند و مانند نمرود تیری به سمت خدا پرتاب کنند؟! غرب از دین فروشان و اسلام ستیزان و داعشی‌ ها حمایت کرد، میلیاردها دلار برای آنان هزینه کرد تا معرکه‌ ای راه بیاندازند برای جنگ با خورشید؟! چقدر حقیر است شیطان که ملتمسانه از منحرفان و بد طینتان می‌خواهد کبریتی شعله‌ ور را در اقیانوس بیکران و بی‌ انتهای فضائل و معارف قرآن عزیز بیاندازند! اسلام ستیزی و قرآن سوزی نمی‌ تواند حرمت و شأنی برای قاره سیاه بیاورد و انسان‌ های آزاده‌ خواه جهان را از حقایق عالم دور کند.

غرب نمی‌ تواند سالیان سال جنایت و آدم‌ کشی خود را در این بازی‌ ها و ترفندهای بچه‌ گانه مخفی کند و فراموشی را بر مردم آگاه و بیدار تحمیل کند. قرآن محبوب است حتی برای غیر مسلمانان، مسلمانان محبوب هستند به برکت قرآن، قرآن ستیزان می‌ خواهند با قرآنی بجنگند که هر کسی در کنارش بوده محبوب خلق شده. قرآنی که برخلاف میل دشمنانش هر جا رفته زیبایی و مهربانی و عطوفت را همراه برده است و عزت، قدرت و انسانیت را به ارمغان آورده است.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌ فرماید: «یقول الله عزوجل: یا حملة‌ القرآن تحبّبوا إلی الله تعالی بتوقیر کتابه یَزدکم حباً و یُحببکم إلی خلقه»؛ خدا می‌ فرماید‌: ای حاملان قرآن به واسطه بزرگ شمردن کتاب خدا محبوب خدا شوید تا دوستی شما را زیاد کند و شما را محبوب خلق خود نماید.(1)

دشمنان قرآن از روشنایی و محبت و عشق انتقام می‌گیرند و با دست و پا زدن در منجلابی که برای خود ساخته‌اند قصد رهایی دارند. این خیال باطل و خام از القائات شیطان است برای دور کردن انسان‌ها از خدا و حقایق عالم و پراکنده کردن آنان از اجتماع حول کلمه حق؛ آنچه دشمنان را ذلیل و ناتوان کرده قرآن است و آنچه که تسلط آنان بر روح و جسم انسان‌ ها را ناممکن می‌ سازد قرآن است.

قرآن با اهداف شیطانی غرب مخالف است و با آگاه کردن انسان‌ ها سیطره‌ غرب را کم می‌کند. طبیعی است که آنها قرآن را دلیل شکست خود بدانند و از وجودش، احترامش و نورش وحشت کنند. باید قرآن را شناخت و به این بهانه بیشتر به آن توجه کرد. معرفی قرآن کار ما نیست، قرآن را علی(علیه السلام) باید معرفی کند که می‌ فرماید: «خدای سبحان کتابی آسمانی بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرو فرستاد و آن، نوری است که خاموشی ندارد و چراغی است که روشنایی آن زوال ناپذیر است و دریایی ژرف است که قعر آن به چنگ ادراک آدمی (بشر عادی) نمی‌‌ افتد و راهی است که در آن گمراهی نیست و شعاعی است که روشنی آن تیرگی نگیرد...

خداوند آن را فرو نشاننده تشنگی علمی دانشمندان و خرمی دل‌ های فقیهان و راه روشن سالکان صالح قرار داد. قرآن کریم دارویی است که پس از آن، بیماری نمی‌ ماند و نوری است که هیچ‌ گونه تیرگی در آن نیست و ریسمانی است که دستگیره آن مطمئن و پناهگاهی است که قله بلند آن مانع دشمن است.»(2)

همچنین توصیه می‌فرماید: «قرآن را فرا گیرید که آن نیکوترین سخن است و به فهم عمیق آن دست یابید که آن مایه خرمی و خوشی دل‌ هاست و از نور آن شفا بجویید که آن شفای بیماری‌ های روحی است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین قصه ها است و کسی که به علم خویش عمل نکند، همانند نادان سرگردانی است که به هوش نمی‌ گراید و چون عالم است، حجت بر او گران‌ تر و حسرت او بیش‌ تر و ملامت و سرزنش او در پیشگاه خدای سبحان بیشتر است.»(3)

ابعاد سیاسی این حرکت را هم باید در نظر داشت که تحریک مسلمانان و تبلیغ بر علیه آنان است. سال‌ ها سعی کرده‌اند پیروان قرآن را مخالف حقوق بشر معرفی کنند و آنان را خشونت طلب بنامند اما هر چه جلوتر می‌ روند نه تنها نمی‌ توانند این افکار را القا کنند بلکه مردم کشورهای غربی را در راه اسلام و مسلمانی می‌ بینند و این برای آنان ناگوار است.
 
پینوشت:
1- جامع الاحادیث، ج۱۵، ص۷
2- نهج البلاغه، خطبه198
3- نهج البلاغه، خطبه110