شور و شعور حسینی در ایران و نظر کاربران
آیین های دهه اول محرم ۱۴۰۲ بسیار پرشورتر از سال های اخیر و با حضور چشمگیر اقشار مختلف مردم و بدون توجه به فراخوان های جریانات ضد دین برگزار شد و نشان داد مردم ایران حسینی هستند و حسینی خواهند ماند و اجازه نمی دهند جریانات بی دین و روشنفکرنما خدشه ای به دینداری شان وارد کنند. بچه های ما امروز در راهپیماییها، هیئت ها و روضه خوانی ها بزرگ می شوند و پس از گذشت ۱۳۸۴ سال از سال ۶۱ هجری ،حضور در عزای اباعبدالله(علیه السلام) سیاسی ترین پیام مردم دیندار ایران به جهانیان است و چه دقیق گفت حاج قاسم سلیمانی که ایران قرارگاه حسین بن علی(علیه السلام) است.
حسینیهای به نام ایران
آیین های دهه اول محرم ۱۴۰۲ بسیار پرشورتر از سال های اخیر و با حضور چشمگیر اقشار مختلف مردم و بدون توجه به فراخوان های جریانات ضد دین برگزار شد و نشان داد مردم ایران حسینی هستند و حسینی خواهند ماند و اجازه نمی دهند جریانات بی دین و روشنفکرنما خدشه ای به دینداری شان وارد کنند. بچه های ما امروز در راهپیماییها، هیئت ها و روضه خوانی ها بزرگ می شوند و پس از گذشت ۱۳۸۴ سال از سال ۶۱ هجری ،حضور در عزای اباعبدالله(علیه السلام) سیاسی ترین پیام مردم دیندار ایران به جهانیان است و چه دقیق گفت حاج قاسم سلیمانی که ایران قرارگاه حسین بن علی(علیه السلام) است.واقعه بزرگ کربلا از آن جهت که امامحسین(علیه السلام) یکتنه در مقابل لشکر ظلم ایستاد و مرگ باعزت را بر زندگی باذلت ترجیح داد اوج حماسه است و از آن جهت که یاران باوفای امامحسین(علیه السلام) در اوج مظلومیت به شهادت رسیدند، اوج تراژدی. اغراق نیست اگر بگوییم چشم تاریخ چنین حماسه افتخارآفرین و چنین تراژدی هولناکی را در سراسر حیات بشر هرگز ندیده است. انقلابی که حلقه وصل آزادگان جهان در طول ۱۳۸۳ سال گذشته بوده و جلوههای آن را بهخوبی میتوان در حماسهآفرینیهای هشت سال دفاعمقدس، پیروزی جنگ ۳۳ روزه لبنان، حماسهآفرینی مدافعان حرم در سوریه و عراق و... مشاهده کرد.
همین جلوههای خاص آزادگی و پیروزیهای پیدرپی که بیشک حالا دیگر همه کارشناسان جهان را به واقعیت تغییر معادلات نظم جهانی و گرایش روزافزون ملتهای آزاده به سمت اسلام و انقلاب اسلامی و... نزدیک کرده است، بدخواهان را به این سمتوسو هدایت نموده که اگر میخواهیم آزادگی را از ملت ایران بگیریم تنها راه ممکن جداکردن تفکر حسینی از مردم فهیم ایران است. هجمه به سرور و سالار شهیدان و آزادگان جهان و برپایی مراسم عزاداری، پس از شکستهای متوالی در عرصههای مختلف اعم از تحریم اقتصادی، فشارهای فرهنگی، اغتشاشهای خیابانی و...
از امسال با حملات همهجانبه ابررسانههای ماهوارهای، شبکههای اجتماعی و صدها کانال و گروه مجازی و براساس خطدهی اتاقفکرهای نامآشنا از چند هفته قبل از فرارسیدن محرم با برپایی کمپینها و پویشهای تحریم محرم، به حسینیه نروید، به هیات نروید، نذری ندهید، نذری نخورید، سیاه نپوشید! وارد کارزار مبارزه با یاران همیشه تاریخ حماسه حسینی شدند. غافل از اینکه شعار «ما ملت حسینی هستیم» واقعیتی است که حتی دوران کور رضاخانی نیز نتوانست خدشهای به آن وارد کند.
حسینیهای به نام ایران
با وجود تبلیغات گسترده، این روزها به هر گوشه ایران اسلامی نگاه میکردیم، نشانی از دلدادگی به سالار شهیدان و مکتب او به چشم میخورد. مردم ایران در دهه اول محرم، نهتنها مشکیپوش حماسهساز کربلا شدند بلکه گوشه به گوشه این دیار اسلامی را تبدیل به حسینیهای برای آقای عاشورا کردند. مراسم دهه اول محرم نشان داد که دلبستگی کربلا برای مردم ایران، فراتر از آن چیزی است که کارشناسان و تحلیلگران غربی در اندیشکدههای خود به آن میاندیشند. فرهنگی که صدها سال است با روح و جانمان عجین شده و نام ایرانی بدون آن معنا و مفهومی ندارد. شاید به همین دلیل هم باشد که عزای حسین(علیه السلام) را سیاسیترین پیام مردم دیندار ایران به جهانیان عنوان میکنند.
شور جوانان در برپایی موکبها و حسینیهها
در گذشته محرم که شروع میشد رسم بر آن بود که همه جوانان در کنار بزرگان و پیران حسینی در مساجد و حسینیهها جمع میشدند و در رثای حسین(علیه السلام) و یارانش به سینهزنی و عزاداری میپرداختند. به مرور زمان حسینیهها پای ثابت عزاداری شدند و به هر کوچه و خیابانی از شهر پای میگذاشتیم جوانان پرشور از چند روز پیش از محرم حسینیهای را برپا میکردند و تلاش داشتند هر سال باشکوهتر از سالهای قبل این مراسم را برگزار کنند.در دهه اخیر موکبها نیز به جمع آیین برپایی مراسم عزاداری حسین(علیه السلام) اضافه شد. مکانهایی خاص برای اعطای جمعآوری نذورات مردمی که از روز نخست محرم با پخش شربت و چای و... نقش بسزایی در شکوه این ایام داشت. امسال علاوه بر برپایی مجالس مملو از جمعیتی که از هیأت ریحانهالحسین(سلام الله علیها) با مداحی سیدمجید بنیفاطمه، هیأت نورالرضا(علیه السلام) با مداحی سیدمحمود علوی، مسجد حضرتامیر(علیه السلام) با سخنرانی حجتالاسلام علویتهرانی، هیأت عبدا...بنالحسن(علیه السلام) با مداحی حنیف طاهری، هیأت ریحانهالنبی(سلام الله علیها) با مداحی محمدحسین پویانفر، هیأت بینالحرمین با مداحی جواد مقدم، هیأت آیین حسینی با مداحی میثم مطیعی و... تا دستههای عزاداریای که در دورافتادهترین روستاهای کشور گسترانیده شده بود، وقتی به هر گذری پا میگذاشتیم بوی اسپند استشمام میشد و صدای نوحه مواکب حسینی به گوش میرسید و انگار نه انگار که در گوشهای از این جهان عدهای با صرف هزینههای هنگفت در تلاش هستند به نحوی مانع از برپایی این موکبهای خودجوش شوند.
موکبهایی که به دور از تبلیغات کمپینهای معلومالحال شاید بهدلیل فشارهای اقتصادی زمزمه کم شدن یا تلفیق آنها در کوچهوبرزنها احساس میشد امام مردم مشتاق حسینی نشان دادند که نام حسین(علیه السلام) خطقرمز آنهاست.
۸ میلیون کودک شیرخوار به شوق حسین آمدند
یکی دیگر از وقایع بینظیر و غیرقابل تصور محرم امسال، برگزاری همایش شیرخوارگان حسینی در ۸۰۰۰نقطه ایران و ۴۵کشور جهان بود. همزمان با نخستین جمعه ماه محرم، هشت میلیون مادر در ایران و سایر کشورهای جهان، نوزادان شیرخوار خود را نذر قیام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) کردند. اتفاقی نادر که بیشک در هیچ کجای جهان امکان اجرای متناظر با آن وجود ندارد. از ویژگیهای مهم این همایش که با معرفی مظلومیت حضرت علی اصغر به دنیا همراه است، ابلاغ این پیام است که: «یا صاحبالزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم که او را برای ظهور نزدیکت برگزینی و حفظ کنی، یا مسیح حسین، یا علیاصغر، ادرکنی»
کمپینهای پرشور مجازی همپا با حسینیهها
طرح برپایی حسینیه در فضای رسانهای چند سالی است که توسط عاشقان حسینی دنبال میشود و توانسته جریان مطلوبی را در افکار عمومی ایجاد کند.امسال نیز این جریان خودجوش همچون گذشته توسط جوانان مشتاق ایرانی برگزار و با استقبال بینظیری روبهرو شد. مهمترین پویش و کمپین محرم بیشک کمپین نذر خون است؛ پویشی که همهساله با شروع محرم و با هدف فراگیرکردن فرهنگ اهدای خون به بیماران برگزار شده و سازمان خون میزبان خیل کثیری از مردم میشود. در کنار این پویش ماندگار، امسال شاهد پویشهای متعددی همچون به نام حسین(علیه السلام)، من یار حسینم، احلی من العسل، نوجوانان حسینی، حالا محرم، حاشیهنگاری عاشورایی و ... بودیم. پویشهایی که تا این لحظه با استقبال بینظیری روبهرو بودهاند.
هنرمندان همگام با مردم در مسیر کربلا
در کنار مردم همیشه در صحنه، هنرمندان نیز حضور پرشوری در ایام محرم داشتند. این روزها مردم شاهد هنرنمایی بسیاری از علاقهمندان این حوزه چه در هنرهای نمایشی و اجراهای تعزیه، نقالی، پردهخوانی و...، چه در موسیقی و چه در سایر هنرهای هفتگانه بودند. در هنرهای نمایشی که بیشک از دیرباز مردم ارتباط تنگاتنگی با تعزیه، نقالی و... داشتند، رویداد «نوای عرشیان و مشق فرشیان» فضای متفاوتی را در مهمترین جایگاه تئاتری کشور یعنی تئاترشهر به وجود آورد. علاوه بر این برنامه، تئاتر کشور شاهد اجراهای متعدد تئاتر مذهبی در گوشهگوشه این مرز و بوم بود. در موسیقی نیز این روزها علاوه بر آثار جدیدی که مداحان اهل بیت رونمایی کردند، هنرمندانی همچون مصطفی راغب نماآهنگ راز فریاد، محسن چاوشی آهنگ آواز خون، عبدالرضا هلالی عزیز دلم حسین و ... تکآهنگهایی را منتشر کردند. در حوزه تجسمی نیز علاوه بر برگزاری نمایشگاههای مختلفی چون «همچنان جاری»، «روایت سرخ»، «نشانـی از حسین»، «الرحمن»، «از قهوهخانه تا سقاخانه»، «رویداد عهد» و... آثار مختلفی از سوی هنرمندان این حوزه رونمایی شد.
ما ملت امامحسینیم
ملت ایران اسلامی، ملتی سرافراز است و این عزت، بیداری و بصیرت خویش را از مولایش حسین(علیه السلام) گرفته است. مردم ایران هم میدانند که راه سعادت و پیشرفت آنها در سایه زنده نگهداشتن نام و یاد حسین(علیه السلام) است و چنین ملتی که قدرت و بیداریاش برگرفته از عاشوراست هرگز تطمیع دشمن نخواهد شد. وقت آن است کارشناسان غربی و جیرهخواران آنها نیز به این نتیجه مهم برسند که هیچ دشمنى نمىتواند این ملت را که شعله محبت و ارادتش به امامحسین(علیه السلام) هرگز خاموش نمیشود، از پیمودن راهى که انقلاب اسلامی به پیروی از سید و سالار شهیدان پیش روی او گذاشته است، بازدارد.نظر کاربران شبکه های اجتماعی
پیام فرادینی عاشورا
مکتب امام حسین(علیه السلام) مکتبی انسانساز و اخلاقمدارانه است. در این مکتب امام چنان بر مکارم اخلاقی پافشاری میکنند که قیام خود را بر آن استوار کرده و میفرمایند یکی از اهداف نهضت عاشورا زندهکردن مکارم اخلاق است. بنابر همین موضوع است که ایرانیان به عنوان جامعهای دلبسته به نهضت حسینی با معانی سرشار از معنویتش و مادران زینبی فرزندان خود را در ماه محرم لباس سیاه میپوشانند و به دستهها و هیاتهای عزاداری میفرستند؛ چه مکتبی انسانسازتر و الهیتر از مکتب عاشورا که امامحسین(علیه السلام) با جان و دل در راه اجرای دستور الهی پای در راه گذاشتند و با وجود تعدد دشمنان بر راهشان استوار ماندند تا به شهادت رسیدند.
یکی از برجستهترین موضوعاتی که در آموزههای عاشورا وجود دارد، مطرحکردن آزادگی، عدالت و ظلمستیزی است، یعنی امامحسین(علیه السلام) آحاد بشر را خطاب قرار دادند، نه مردمی که رودررویشان در روز عاشورا ظاهر شدند و آن حضرت را به شهادت رساندند. امامحسین(علیه السلام) در صحرای کربلا از جان خود، فرزندان و اصحابش برای رضای خدا گذشت تا این پیام را به مردم جهان در تمامی اعصار برساند که همه باید متوجه باشند در صورت نبود عدالت و وجود ظلم، جامعه به قهقرا میرود و کفار و ظالمان بر مردم مسلط میشوند.با توجه به این که عدالت مفهوم دینی صرف نیست، بلکه مفهومی انسانی و فرادینی است، امامحسین(علیه السلام) برای استقرار عدالت در جامعه اسلامی از جان خود گذشتند تا نشان دهند عدالت باید در جامعه گسترده شود.
هرچند مردم میدانند نهادینهکردن عدالت در جامعه مهم است، اما امامحسین(علیه السلام) احساس کردند جامعه اعصار آینده ممکن است راه دستیابی به عدالت و مبارزه با ظلم را به خوبی تشخیص ندهند و حتی ممکن است در راه تحقق عدالت و مبارزه با ظلم درگیر انحرافات شوند، به همین دلیل میتوان گفت عاشورای حسینی پیامی فرادینی دارد.امامحسین(علیه السلام) در روز عاشورا کوشیدند فطرتهای الهی که درون انسانها به امانت سپرده شده است را تا قرنها بعد و پایان دنیا بیدار کنند. شعارهایی که ایشان در روز عاشورا مطرح کردند، تأکید قاطعانهای بر ازخودگذشتگی و اهمیت ترویج ایثار در جامعه برای دستیابی به عدالت است.
برای دستیابی به آرمانهای مهم اجتماعی باید ازخودگذشتگی کرد به همین دلیل در سراسر دنیا بسیاری از آزادگان و قیامکنندگان علیه استکبار و ظلم به این نتیجه دست یافتهاند برای این که به جامعهای آزاد و عادلانه برسند، مانند امامحسین(علیه السلام) باید ازخودگذشتگی کنند.
امروز اصلاحگران جهان که به دنبال تحقق عدالت و آزادی بشر از یوغ استکبار هستند، میدانند در صورتی که ازخودگذشتگی نداشته باشند، تحقق آرمانهای درست انسانی امکانپذیر نیست، موفقیت جنبشهای عدالتخواهانه در جهان ناشی از این است که پیرو راه حسینی باشیم، خود را فدایی راهش و از عاشورای حسینی الگوبرداری کنیم. /مهدی مسائلی
عاشورای ۱۴۰۲؛ علیه تحجر و اپوزیسیون
محمد زعیم زاده، جانشین سردبیر:هر توصیفی از بیان آنچه این روزها در کوچه و خیابان و مسجد و حسینیه و روضههای خانگی و... میگذرد ناتوان است. درباره این همه زیبایی و شکوه بهتر است قلم تحلیل در نیام کشید و تماشا کرد، سکوت بهترین کسوت است برای سخن گفتن از این همه حس و حماسه و عقل، انقلاب حماسه حسین(علیه السلام) در قلبها را مگر میتوان با چیزی جز تماشا حلاجی کرد؟ عشق حسین دوباره ایران را ایران کرده است، مرد و زن، پیر و برنا، شیخ و صوفی و... هرچه دارند و ندارند را به میدان آوردهاند تا به دمی یا دِرمی یا قدمی یا قلمی شریک حماسه حسین(علیه السلام) شوند.بهترین و نه لزوما آخرین سنگر این وسط سکوت است؛ لب بستن و چشم باز کردن. اما چه کنیم که دو گروه تمام توش و توانشان را بهمیدان آوردهاند تا در محرم 1402 این عظمت را نبینند و آن را پاژگونه فهم کنند و به تصویر بکشند. دسته اول بخشی از اپوزیسیون ایرانستیز است که دیگر حیا را قورت داده و خودش را رسما درمقابل آیین و فرهنگ و اعتقادات مردم قرار داد. تحریمِ محرم دستورالعملی است که فقط از یک جریان ارتجاعی و کمخِرد در سیاست برمیآید، افتادن در مسیر بیعقلی مثل جاده رادیکالیسم آخر ندارد، مگر عشق تحریمشدنی است؟ مگر اسطوره تحریمشدنی است؟ مگر فرهنگ پهلوانی تحریمشدنی است؟ اساسا مگر فرهنگ، تحریمشدنی است؟ آنها ایران را نمیشناسند و تصویری کاریکاتوری از این خاک دارند، تفاوت ایران با ملتها و جوامعی که تاریخ 300-200 ساله دارند، این است که پشتوانه عظیم فرهنگی و فکری چندهزار ساله دارد.
ملتی که شاهنامه دارد، زبانی به قوت و قدرت و جهانروایی فارسی و آیینی پرشور و شعور چون شیعه دارد که توانسته مغولان را هم استحاله کند. با فرهنگهای نوپا و بدون پشتوانه فرق دارد، چنین فرهنگی در تاریخ بدون اسطوره نمیتواند رشد کند و بالنده شود. ذهن ایرانیها همسو با اسطوره است، یک روز اسطوره این کشور رستم است، یک روز پوریای ولی است، یک روز ابراهیم همت است و یک روز قاسم سلیمانی، و سرسلسله و اسطورهاسطورهها در فرهنگ ایرانی حسینبنعلی(علیه السلام) و یارانش چون عباس علی هستند.
این فهم از اسطوره با آنچه در رویای آمریکایی بهعنوان قهرمان برساخت شده تفاوت دارد. آنها برای ساخت ذهنیت ماتریال، قهرمان فرهنگی تولید میکنند، قهرمان حتما باید در همین دنیا به هدف برسد، قهرمان برنده قطعی در دنیای ماده است، قهرمان بهمثابه کالا مصرف میشود تا رویای مصرفگرایانه بسازد اما پهلوان یک قهرمان توحیدی است که ممکن است در این دنیای ماده بهظاهر شکست بخورد اما در خوانش توحیدی پیروز است. شکستش هم تبدیل به بغض و خشم توامان تاریخی میشود که باز هم اسطوره میسازد، حسینبنعلی ظاهرا در جنگ شکست خورد اما تاریخ ظلمستیزی را ساخت، قاسم سلیمانی ظاهرا حیات مادی ندارد، اما نامش کابوس همه اشقیای معاصر و آینده است.
فهم این فرهنگ برای اپوزیسیون اجارهای سخت است، اجارهایها فکر میکنند میتوانند از دل نارضایتی قهرمان بسازند. اسطورههای اپوزیسیون حتی قهرمان هم نیستند، هیچجا ریشه ندارند، همهاش برساخته است، قهرمان مصرف خون شهدای هواپیما، قهرمان لایک و توئیت که میتواند سر خواهرش را هم کلاه بگذارد، قهرمان چهارشنبههای یواشکی و فاندهای علنی، قهرمان عشق و حال و نرد روی تختهای سواحل نِکِر و... . خلاصه آنکه اپوزیسیونی که با تند کردن فضای اعتراضی در زمستان 1401 به شقیقه خودش شلیک کرد، امروز از سر کُندذهنی سیاسی، همه مدعاها درباره دینستیز بودنش را هم را ثابت کرد و تیر خلاص را زد.
به غیر از اپوزیسیون جریانی دیگر که شاید بتوان آنها را حداقل متحجر نامید هم این روزها درست صحنه را نمیبینند و خواسته یا ناخواسته نسخهای برای جامعه ایرانی میپیچند که شبیه اپوزیسیون است و ریشهاش همان ایراننشناسی است، متحجران خوانشی کشکولی از دین و آیین و مذهب و سیاست دارند. آنها بهجای منظومهای دیدن دین کشکولی در بر دارند که در آن دست میکنند و هر آنچه خوشایندشان بود برمیکشند. اهل تحجر خوانشهای غیر خود از دین را که ممکن است ذیل فهم منظومهای باشد تکفیر میکنند، آنها محرمی را میشناسند و تبلیغ میکنند که با آنچه ملت ایران میشناسند فرق میکند. آنها حامی انقلابی هستند که گویا جایی دیگر در ذهنشان رخ داده و با آنچه رهبران انقلاب اسلامی میگفتند و ملت دیدهاند دو چیز است.
جانمایه مرثیه محرم ظلمستیزی است، کلانروایت قیام عاشورا مقاومت فعال علیه مستکبران عالم است. این روایت از نظر شکل ارائه سه عنصر سازنده دارد؛ سه مولفهای که کمرنگ شدن هرکدام ممکن است روایت را به ضد خود تبدیل کند:
مولفه اول عقلانیت است، مقاومت فعال که در جایجای حرکت سیدالشهدا(علیه السلام) جاری است عین رفتار عُقلایی است، رفتار عقلایی به یک معنا جمع زدن بین چیزهای ظاهرا متناقض است، جمع بین حیات و فنا، فنا شدن در زیست محدود زندگانی دربرابر حیات بخشیدن به همه ارزشهای انسانی. جمع بین تکثر و وحدت، جمع بین عدالت و آزادی، جمع بین رواداری با خلق خدا و ایستادن دربرابر تحریف دین، جمع بین مردممندی و دینمداری، جمع بین عملگرایی و مبنای فکری داشتن، جمع بین مبارزه با تحجر و مقابله با ولنگاری، جمع بین مبارزه با نابرابری و نیفتادن در دام تحلیلهای مادیگرایانه و چپ و... .
جمع شدن همه اینها با هم که از هرکدام نمادها و نشانههایی در قیام سیدالشهدا دارند جز با منطق عقلایی عاشورا ممکن نیست، این دقیقا جایی است که جریان تحجر رَه افسانه میزند، در نگاه جریان تحجر دعوت به قیام سیدالشهدا و احترام به مردمی که سبک زندگی متفاوتی دارند جمع نمیشود، در این نگاه یا باید متحجر بود یا اهل تساهل، یا طرف دین را گرفت یا مردم، در این نگاه رواداری بیمعناست.
در این مسیر آنها که سابقه توهین به مراجع تقلید را دارند به خطیبی کهنهکار که 60 سال از عمرش را در مسیر تبلیغ دین خدا صرف کرده و مبانی روشنی دارد هم رحم نمیکنند، یا با همان فهم تکخطی و غیرمنظومهای و کشکولی از دین لفظی مانند حزباللهی صورتی میسازند که معنایش این است؛ هر حرفی جز آنچه ما میگوییم خطاست. آنها میگویند ما یگانه راه فهم دین هستیم، آنها معتقدند تنها مفسر قیام عاشورا فهم آنهاست و هر ایدهای جز آنها باید تکفیر شود و به او برچسب بزنیم؛ به یکی بگوییم مرید جان لاک، به دیگری بگوییم صورتی و... درواقع دوگانه صورتی و غیرصورتی که آنها میسازند معنای دقیقترش دوگانه مردمی و بنیادگراست.
مولفه دوم؛ مساله متحجران فقط عقلانیت نیست، موضوع در فهم روح حماسه هم هست. ریشه حرکت سیدالشهدا در عاشورا، شوریدن علیه سازوکاری است که میخواهد همه ارزشهای انقلاب رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) را واژگون کند، حکومت رسولالله یک انقلاب تمامعیار در ارزشهای حکمرانی جاهلی بود و چند دهه بعد از حکومت رسولالله، حسینبنعلی میدید که انقلاب رسول خدا دچار آن چیزی شده است که امروز غربیها به آن ترمیدور میگویند و درحال بازگشت به ارزشهای بنیادین پیشاانقلاب است، بازگشت به عصر جاهلی. حماسه حسینی اینجا شکل میگیرد و تبدیل به رویکرد انقلابی میشود.
این روح انقلابی است که در تکتک آیینهای حسینی وجود دارد و هرکس به دین حسین و آیین قیام عاشورا پایبند باشد خواسته یا ناخواسته مروج و حامل همان ارزشهای انقلابی ظلمستیزانه است. منطق عاشورا از این منظر یک منطق عمومی و حداکثری است که دقیقا همان منطق انقلاب حضرت روحالله هم هست. جریان تحجر سعی میکند بین انقلاب حسینی و انقلاب خمینی فاصلهگذاری کند، این جریان متوجه نیست که اساسا طرح چنین دوگانهای یعنی کمک به خوانش سکولار از قیام عاشورا. وقتی روح حاکم بر انقلاب ایران همان روح حاکم بر قیام عاشوراست طرح چنین موضوعی از اساس انحرافی است.
مولفه سوم احساس و عاطفه است، روایت عاشورا بدون جنبههای احساسی و عاطفی و حسی روایتی ناقص و ابتر است. در این مولفه است که زبان هنر وارد میشود، متن مسجع شکل میگیرد شعر آهنگین ساخته میشود، موسیقی فاخر لازم میشود و... و اساسا فرم یا پرفورمنس شکل میگیرد، عاشورا یک انقلاب مستمر است که فرمِ آیینهایش با محتوای آن مرتبط است و برعکس، فرم محتوا را کامل میکند و محتوا آیین را، آیین اما به خودی خود موضوعیت دارد، بسیاری از عاشقان سیدالشهدا از عمق مفاهیم قیام در این راه نیفتادهاند، آیینهای خانگی و محلی یا منطقهای مخاطب را به محتوا رهنمون کردهاند، جالب است که جریان اپوزیسیون اینجا هم با دعوای مبتذل مناسک در این منطق تشکیک میکند، این آیین در طول سالها با حفظ اصالتها و جهتگیری محتوایی بهروز شده است.
جریان تحجر اینجا هم دعوای انحرافی درست میکند و معتقد است باید در فرم هم آنچه را من میگویم انجام دهی و لاغیر. این جریان تلاش میکند حتی به بهانه فرم هم که شده بین محبان سیدالشهدا(علیه السلام) خطکشی کند و دستهبندی راه بیندازد. جریان اپوزیسیون و تحجر با دو خاستگاه ناخواسته یک ایده را پیش میبرند و البته تلاش عبثی دارند. قبول ندارید؟ تاریخ بخوانید. /فرهیختگان
درس عاشورا به مدعیان دینگریزی
حسین عبداللهی فر: این یک قاعده اثبات شده است که هر سال مراسم عاشورای حسینی پرفروغتر و پرشورتر از سالهای گذشته برگزار میشود. امسال هم این قاعده به زیباترین شکل ممکن به اثبات رسید. از حضور خیابانی پررنگ دهها هزار دسته و هیئت سینهزنی و زنجیرزنی در سراسرکشور، برپایی تکیهها و محافل عزاداری، مجالس فراوان نوحهخوانی و روضهخوانی، دعاخوانی و قرائت زیارت نامه، تعزیهخوانی و علامتگردانی، نصب پرچمها و بیرقهای سیاه تا برپایی صدها موکب پذیرایی، نذورات گسترده مردمی، پخش وسیع مواد غذایی در منازل، نذر خون و شمعگردانی و از این قبیل اعمال خداپسندانه و قابل ستایش که بی شک منشأیی جز باورهای پاک، انگیزههای الهی، اعتقادات مذهبی، پاسداشت عشق و ایثار، از خودگذشتگی و مظلومیت نداشته و ندارد.این در حالی است که عدهای تحت عنوان جامعهشناس و روانشناس اجتماعی، فعال سیاسی و رسانهای مدعی دینگریزی جامعه اسلامی و ضعیف شدن باورها و اعتقادات مذهبی جوانان هستند. صرف نظر از انگیزهها و اهداف مدعیان دینگریزی، پرسش اساسی این است که چرا برخلاف حضور میلیونها جوان مشکیپوش در ایام سوگواری سالار شهیدان، عدهای مدعی دینگریزی جامعه اسلامی و جوانان کشورمان هستند؟
سه گونه پاسخ در این خصوص قابل ارائه است:
الف) پاسخ بدبینانه این است که این افراد در زمین دشمنان ملت ایران قرارگرفته و به دو هدف دشمن در نومیدسازی و ایمانسوزی مردم بهویژه جوانان کمک میکنند. با این نگاه کسانی که مکرر ادعا میکنند که دین مردم کاهش یافته و مردم از دین گریزاناند در واقع به دینگریزی را تئوریزه و تبلیغ میکنند تا شاید تعدادی از افراد سست ایمان به توجیه اباحه گری و لاقیدی خویش بپردازند.
ب) پاسخ خوشبینانه این است که ادعای فوق در تحلیل برخی از رفتارهای ناپسند و هنجارشکنی تعداد معدودی از بانوان جامعه صورت گرفته است و از منظر مدعیان دینگریزی قاعده دیگری توان تفسیر آن را ندارد. قاعدهای که به لحاظ عملی فاقد پشتوانه پیمایشی و از منظر اجتماعی در مصادیق زیادی قابلیت تعمیم ندارد. گواه این مدعا نتایج پیمایشی است که در باره انگیزه قریب به ۱۰۰۰ نفر از بانوان کشف حجابی تهران صورت گرفته و نتایج آن نشان میدهد تنها ۶/۱۵ درصد از آنها حجاب را حکم الهی و دستور خداوند دانسته و ۶/۸۵ درصد آنها انگیزه خود را جذابیت بیان کردهاند.
ج) پاسخ واقع بینانه این است که ۲۲ سال فعالیت رسانهای دشمن در راستای جنگ شناختی علیه ملت ایران، نتایجی داشته که برخی از مدعیان دینگریزی را نیز قربانی خویش ساخته است. از این منظر کسانی که دینگریزی را در تفسیر رفتارهای قانونشکنانه میدانند در واقع به وصف حال خویش پرداخته و حدیث نفس میکنند؛ و حال آنکه اگر بخشی از جوانان کشورمان تحت تأثیر جنگ شناختی دشمن قرار گرفته و به رفتارهایی مبادرت میکنند که از آنها خواسته میشود، میلیونها جوان در سراسر جهان هم تحت تأثیر فضاسازی دستگاه رسانههای غرب قرار نگرفته و به معنویت گرایی و دینمداری روی میآورند که اقبال به عاشورا و امام حسین(علیه السلام)، بزرگداشت مراسم شیرخوارگان حسینی در کشورهای مختلف از جمله پیامدهای آن میباشد.
تعبیر دینگریزی برای رفتار اجتماعی برخی از مردم و جوانان در شرایط فعلی در حالی صورت میگیرد که این تعبیر از تبیین مصادیق گذشته و تاریخی حتی درباره ادیان دیگر هم بر نمیآید. چنانکه درباره لشکریان یزید و قاتلان پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هم تعبیر دینگریزی به کار نرفته و بسیاری از آنها دینداران نماز شبخوان، حافظان قرآنی بودند که تحت زعامت بزرگان دینمداری، چون عمربن سعد و شمر برای تقرب به خدای متعال وارد دشت کربلا شده بودند. بنابراین واقعه کربلا را محصول انحرافی میدانند که بر اثر جنگ شناختی بنی امیه صورت گرفته بود.
از این رو، زینب کبری در جهاد تبیین پس از عاشورا و برای رساندن پیام کربلا ابتدا به معرفی خویش پرداخته و وقتی مردم متوجه ارتباط آنها با خاندان نبوت میشدند، در مقابل یزیدیان قرار میگرفتند. عاشورا خود محصول جنگ شناختی دشمنان آل الله بود و درس بزرگ عاشورا به مدعیان دینگریزی این است که به جای تفسیرهای وارونه لطفاً دین را به مردم و جوانان معرفی کنید تا اقبال آنها را ببینید. /جوان
سرنوشت مشترک دشمنان عاشورا
جعفر برزگر: دیروز جمعه دهه اول ماه محرم به اتمام رسید. علمها و پرچمهای عزاداری در نقطه به نقطه شهرهای کشورمان به چشم میآمد و اشکهای سوزناکی که در تاسوعا و عاشورای حسینی از چشمهای پیر و جوان، شهری و روستایی، تحصیلکرده و کم سواد و در یک کلام همه قشرهای مردم سرازیر بود.بررسیهای میدانی و شواهد مختلف همگی این امر را تأیید میکنند که امسال هیئتهای حسینی و مراسم عزاداری پررونقتر، شلوغتر و با حضور بیشتر مردم برگزار شد. اعتقاد و ارادت ملت ایران به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) تاریخی دیرپا و همسان تاریخ تشیع است. بنابراین ایرانیان همچون نگینی درخشان در دریای مواج عشق و ارادت به امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفایش در طول سدههای گذشته ابراز ارادت کردهاند. اما امسال حضور ملت ایران ویژهتر و با جلوه باشکوهتری مشاهده شد که پاسخی درخور به دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) و گمراهان بود. پیش از آغاز محرم امسال، یاران فرازمانی و فرامکانی یزید و اهل گمراهی تلاش کردند با ایجاد کمپینهایی همچون مشکی نپوشیدن، لباس سفید پوشیدن و عدم حضور در هیئتهای حسینی مراسمهای عزاداری شهدای کربلا را از رونق بیندازند.
البته مخالفت با مکتب اهل بیت(علیهم السلام) تاریخی طولانی دارد و نقطه اتصال همه شروران عالم است؛ از آن خلیفه عباسی که فکر میکرد با آب بستن به مزار امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا یاد و نام مکتب حسینی به نسیان سپرده میشود تا فوتبالیستی که خاماندیشانه به دنبال آن بود که با یک توییت، نور خدا را خاموش کند.
بقایای پهلوی همچنان علیه ارزشهای مردم ایران
هر کسی در تاریخ دور و نزدیک ما به شرارت و بدطینتی شناخته میشود، مخالفت با مکتب حسینی و عزاداری برای شهدای کربلا را هم در کارنامه خود دارد و همه این افراد هم سرنوشت مشترکی دارند که «آوارگی» و «بی آبرویی» دو کلید واژه یکسان سرنوشت و سرگذشت دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) است. حکومت پهلوی که با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ برسرکار آمد، تلاش کرد مراسم عزاداری و روضه خانگی برای امام حسین(علیه السلام) را در ایران به کلی حذف کند. باقیماندههای این فرقه منحوس هم امسال با بهرهگرفتن از ابزارهای رسانهای خود کمپینهای مختلفی راهاندازی کردند که از بین جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران تعداد همراهان این کمپین به ۱۰ نفر هم نرسید. همین اقدامات نشان میدهد که این رژیم منحوس چه نسبتی با ملت ایران دارد که وقتی اکثریت مردم ایران به مکتب و ارزشهایی باور دارند، اینگونه پیاده نظام خود را به توهین به ارزشهای مردم ایران فرامیخواند.حتی از منظر فعالیت حرفهای رسانهای هم حضور میلیونی مردم در مراسمات عزاداری و سینهزنی در این شبکهها سانسور میشود، اما چند فیلم انگشتشمار توهینآمیز با آب و تاب به عنوان باورهای مردم ایران به مخاطب عرضه میشود. البته اقدامات ضد ایرانی و ضد ملی فرقه پهلوی مختص به این امر نیست. بحرین بخشی از کشورمان بود که همین حکومت دست نشانده آن را به عقد خارجیها در آورد.
«رضا پهلوی» که ۴مرداد ۱۳۲۳ در تبعید و در یک جزیره دور افتاده مرد، در دوران قدرت خود عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) را ممنوع اعلام کرده بود. پوشیدن لباس مشکی، حرکت دستههای عزادار در ایام عاشورا و خواندن مرثیه اهل بیت در ختمها نیز بر اساس دستور او ممنوع شد. خفت مقابل خارجیها و گردنکشی مقابل ارزشهای مردم ایران ویژگی مشترک پدر و پسری بود که هر دو در نهایت آواره شدند.
حکومت بنیامیه اولین قربانی قیام عاشورا
حکومت بنیامیه، اما اولین قربانیان مخالفت و دشمنی با امام حسین(علیه السلام) و مکتب عاشورا بود. بعد از واقعه عاشورا حکومت بنی امیه روی آرامش ندید. در همین زمینه حجتالاسلام کاشانی از تاریخپژوهان برجسته کشورمان در یکی از سخنرانیهای خود، میگوید: «شهادت امام حسین حکومت بنی امیه را نابود کرد. هم شیعه، هم سنی - مانند ابن عبدربّه که علی بن ابیطالب(علیه السلام) را خلیفه چهارم نمیداند، یعنی میگوید ما سه خلیفه داریم بعد معاویه است - این را نوشته است.»ایجاد شکاف در حکومت بنیامیه و در نهایت نابودی شاخه ابوسفیانی این حکومت با نبردهای داخلی و در نهایت واگذار کردن تخت خلافت به عباسیان نتیجه و پیامد قیام عاشورا بود. حتی بعد از قیام عاشورا، یزید و دیگر خلفای بنیامیه تلاش میکردند که واقعه عاشورا را به گردن دیگری بیندازند و خود را از این جنایت مبرا کنند. همچنین همه افراد شاخص در کربلا که مقابل لشکر حق ایستادند یا به بدترین شکل کشته شدند یا اینکه دچار امراض درمانناپذیر مختلف شدند.
خلیفه عباسی و داماد صدام حسین
متوکل عباسی یکی از منفورترین و خبیثترین چهرههای تاریخ است. متوکل نسبت به امیرالمؤمنین و اهل البیت علیهم السلام به شدت هتاک بود. او در سال ۲۳۶ هجری قمری دستور داد که حرم مطهر امام حسین علیه السلام و زمینها و خانههای اطراف آن در کربلا ویران شود و آن را شخم بزنند! این هتاکی ۱۷۰ سال پس از واقعه عاشورا رخ داد. متوکل عباسی چند سال بعد در حالی که مست بود به دست فرزندش «منتصر» کشته شد. اواخر سال ۱۳۶۹ و دوسال پس از پایان جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران، یک قیام مردمی در عراق شکل گرفت.تقریباً ۹۰ درصد عراق از سلطه صدام خارج شد. این قیام به انتفاضه شعبانیه شهره شد. حسین کامل، داماد صدام حسین مأمور سرکوب شیعیان در کربلا شد. او در بدو ورود به این شهر به رجزخوانی پرداخت و گفت: «من حسین هستم و تو هم حسین هستی. ببینیم کی زودتر دیگری را از بین میبرد!» گنبد حرم امام حسین علیه السلام به دستور حسین کامل با گلوله تانک مورد هدف قرار گرفت. بعدها این فرد به دست برادر و پدر خود کشته شد و برادر و پدر او هم بلافاصله به دست گارد ویژه صدام به درک واصل شدند.
فوتبالیست طرفدار یزید
علی کریمی، فوتبالیست سابق و خودفروخته امروز از جمله افرادی است که در یکی دو سال اخیر تلاش کرده با انتشار مطالبی به ارزشهای دینی مردم توهین کند. او همین اواخر در توییتی حق را به یزید داد و نشان داد که کاملاً در مقابل اکثریت مطلق مردم ایران قرار گرفته است. او پیش از محرم از مردم ایران خواست مشکی نپوشند و ایام محرم را مرتبط با جمهوری اسلامی دانست. بررسی سرنوشت همه مخالفان مکتب حسینی نشان میدهد که در همین دنیا به سزای اعمال خود رسیدهاند و آوارگی، بی آبرویی و در نهایت کشته شدن یا مردن در بدترین شرایط نقطه نهایی دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) است. /جوانشور حسینی در جای جای جهان
بزرگترین گردهمایی عاشوراییان در سراسر جهان همانند سالهای گذشته پرشور برگزار شد اما در عین حال مسلمانان تا رسیدن به این حماسه بزرگ امسال نیز با حواشی روبهرو بودند؛ وقایعی که دولتها و حکومتها در آنها نقشی اساسی داشتند.در برخی مناطق مانند کشمیر هند و عربستان سعودی، برای نخستین بار شیعیان با نرمش حکومتها روبهرو شدند و توانستند پس از سالها بدون خون و خونریزی برای سالار شهیدان و یاران وفادارشان سوگواری کنند اما در کشورهایی مانند بحرین همچنان سیاستهای خصمانه دولت علیه شیعیان، امنیت مراسم عزاداری را با تردید روبهرو کرده بود.پرشور پس از سه دهه سرکوب
آنچه مسلمانان کشمیر هند امسال شاهد آن بودند شکسته شدن محدودیتهای سختگیرانهای بود که 34 سال شیعیان منطقه را از اصلیترین هدف خود که سوگواری بر اهل بیت(علیهم السلام) است، منع میکرد. به نوشته شبکه خبری الجزیره، تا سال گذشته عزاداریها بدون خطراتی مانند بمبگذاریها و درگیریها نبود اما پس از بیش از سه دهه، امسال دولت کشمیر هند با تعیین شرط و شروطی مجوز عزاداری شیعیان در ماه محرم را صادر کرد. مسلمانان کشمیر نخستین مراسم بزرگ خود برای امام حسین(علیه السلام) را پس از 34 سال روز پنجشنبه برگزار کردند اما همچنان نارضایتیها از شروط دولت هند بر این مراسم سایه انداخته بود.از جمله شروطی که رهبران شیعیان کشمیر را به خشم آورده بود، ممنوعیت سخنرانیهای ضددولتی یا تجمعات علیه دولت هند بود.این در حالی بود که برای اجرای درست این شرایط در طول مراسم نیروهای امنیتی مسلح در خیابانهای کشمیر به حال آماده باش درآمده بودند. عزاداران همچنین اجازه حمل پلاکاردها یا شعارهای ضد دولتی را نیز نداشتند. در همین راستا یکی از رهبران شیعیان این منطقه در واکنش به این شرایط گفت: «این شروط و آماده باش امنیتی نیروهای مسلح کشمیر روح عزاداریها را گرفته است.» این سختگیریها برای شیعیان کشمیر در شرایطی از سوی دولت اعمال میشود که این طیف مذهبی 10 درصد جمعیت 14 میلیونی کشمیر هند را تشکیل میدهند.
اما کشمیر امسال تنها منطقهای نبود که شیعیان با آرامشی نسبی موفق به سوگواری برای امام حسین(علیه السلام) و یارانش شدند. در عربستان نیز شیعیان با مجوز دولت سعودی در قبرستان بقیع گرد هم آمدند و با نوای «یا حسیناه» و «لبیک یا حسین» ارادت خود را به سالار شهیدان اعلام کردند. در این تجمع محدودیتها برای زنان همچنان اعمال شده بود اما منابع آگاه همراهی دولت سعودی برای این مراسم را تأیید کردند.
سوگواری با خون و اعتراض
در دهه نخست ماه محرم تا روز عاشورا، تروریستها همچنان جنایت کردند و در آستانه روز تاسوعا نیروهای امنیتی در دمشق سوریه سه دستگاه موتورسیکلت بمبگذاری شده در منطقه سیده زینب کشف کردند اما به رغم افزایش تمهیدات امنیتی در پایتخت سوریه، انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در منطقه کوع السودان محله سیده زینب(سلام الله علیها) در مسیر عزاداران حسینی دست کم 5 زن و کودک را به شهادت رساند و 7 نفر نیز مجروح شدند. یک بمب نیز در منطقه زینبیه منفجر شد و چند نفر مجروح شدند. تحقیقات برای دستگیری عاملان این حادثه تروریستی در حال انجام است.اما در پی این انفجار آرایش امنیتی در شهرهای زیارتی عراق سنگینتر شد و نیروهای بسیج مردمی عراق نیز در شمار بیشتری برای برقراری امنیت زائران حسینی در این کشور وارد صحنه شدند. در همین حال به نوشته العالم، حامیان جریان صدر کفن پوش در کربلا حاضر شده و در حرم امام حسین(علیه السلام) و حضرت عباس(علیه السلام) اقامه عزا کردند. مسلمانان یمن نیز با برپایی گردهمایی بزرگی در استان صعده، عشق و ارادت خود را به امام حسین(علیه السلام) نشان دادند. تجمع کنندگان همچنین با در دست داشتن پلاکاردهایی موضع خود در حمایت از مردم فلسطین را اعلام کردند.
در همین حال به گزارش المنار، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان نیز در جریان سخنرانی در شورای مرکزی عاشورا در ضاحیه جنوبی بیروت و در جمع سوگواران حسینی با تأکید بر جانفشانی مبارزان مقاومت، آنها را آماده شهادت خواند. وی گفت: «جنگهای کنونی در لبنان و جهان با نزاع بر سر قدرت و رهبری مرتبط است. بسیاری از نبردها در تاریخ به خاطر درگیری بر سر غنایم، نفت، بازارها و انرژی بوده و نه برای اصول و گسترش عدالت در زمین. اما تجربه مقاومت در لبنان نشان داد که جامعه مقاومت در اکثریت مواقع دارای روحیه ایمان و جهاد و آماده شهادت است.»
کنترل امنیتی و ارتباطی برای شیعیان عزادار
بحرین یکی از کشورهای عرب مسلمانی است که امسال نیز شیعیان آن با سرکوب شدید دولت، امکان عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) در آرامش را نداشتند و دولت این کشور در طول دهه اول محرم چندین بار اقدام به جمعآوری پرچمها و ادوات دستهجات عزاداری از تکیهها کرده بود؛ این شرایط در روز عاشورا نیز برای تکیههای عزاداری برقرار بود. در عین حال در برخی شهرهای افغانستان و پاکستان نیز گرچه مراسم عزاداری شیعیان برقرار بود اما قطع شدن سیستمهای ارتباطی و اینترنتی در تمام ساعات برگزاری مراسم سوگواری، مردم این دو کشور را به خشم آورده بود. با این حال چه در اسلام آباد پاکستان و چه کابل افغانستان، به رغم شرایط امنیتی شدید، شیعیان امسال توانستند با تجمعاتی بار دیگر با سالار شهیدان عهد و پیمان ببندند.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}