عظمت معنوی و مادی صلوات بر محمد و آل محمد(ص)
صلوات بر نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت مطهر ایشان(علیهم السلام)، یکی از مهترین دعاها و خواستهها مؤمنان است که در سفارشات به این ذکر و دعا هیچ دعایی نیست که اینقدر تأکید شده باشد. آنقدر مفاهیم، معانی و کارکردهای متعددی در مورد صلوات آمده که به جرأت میتوانیم بگوییم بالاتر از صلوات دعایی نیامده است.
احادیث زیادی در رابطه با صلوات به دست ما رسیده است که نمونه هایی از آن را می آوریم: امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: «إذا ذکر النّبی فأکثروا الصّلاة علیه فإنّه من صلّی علی النّبی صلاة واحدة صلّی اللّه علیه ألف صلاة فی ألف صفّ من الملائکة و لم یبق شی ء ممّا خلقه اللّه إلّا صلّی علی [ذلک ] العبد لصلاة اللّه علیه و صلاة ملائکته فمن لم یرغب فی هذا فهو جاهل مغرور قد بریء اللّه منه و رسوله و أهل بیته، هنگامی که نام پیامبر برده شود بسیار صلوات بر او بفرستید، چرا که هر کس یک صلوات بر پیامبر اکرم بفرستد خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائکه، بر او می فرستد، و چیزی از مخلوقات خدا باقی نمی ماند، مگر این که به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات می فرستند و هر کس به چنین پاداش عظیمی علاقه نداشته باشد، جاهل مغروری است که خدا و رسول خدا و اهل بیتش از او بیزارند» در حدیث دیگری از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می خوانیم: «کلّ دعاء محجوب حتّی یصلّی علی النّبی» هیچ دعایی به اجابت نمی رسد مگر اینکه صلوات بر پیامبر فرستاده شود.»(1)
صلوات بر نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت مطهر ایشان(علیهم السلام)، یکی از مهترین دعاها و خواستهها مؤمنان است که در سفارشات به این ذکر و دعا هیچ دعایی نیست که اینقدر تأکید شده باشد. آنقدر مفاهیم، معانی و کارکردهای متعددی در مورد صلوات آمده که به جرأت میتوانیم بگوییم بالاتر از صلوات دعایی نیامده است.
این استدلال از آنجا آمده که خداوند در سوره احزاب، آیه٥٦ میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛ خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات مىفرستند. اى کسانىکه ایمان آوردهاید، بر او صلوات فرستید و سلام کنید، سلامى نیکو و اینکه امام موسی کاظم(علیه السلام) میفرمایند: «ما فِی الْمیزانِ شَیْیءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.» در میزان الهی عمل و چیزی، سنگینتر از ذکر صلوات بر محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش(علیهم السلام) نیست.»(2)
با توجه به معنای آیه ذکر شده، اولا تنها کسانی میتوانند صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بفرستند که به ایشان ایمان آوردهاند و دستوراتش را با جان و دل پذیرفتند و بهدنبال تفسیر به رأی خودشان در بیانات ایشان نیستند. دوما این صلوات باید نیکو باشد. نیکویی صلوات را باید در زیبایی آن و تکامل آن ببینیم. هنگامیکه دستورات رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) را در مورد محبت اهل بیت پاکش(علیهم السلام) میبینیم باید علاقه خودمان را هم به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش(علیهم السلام) نشان دهیم و صلوات را کامل بفرستیم.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «صلوات ناقص و بدون دنباله بر من نفرستید.» اصحاب پرسیدند: صلوات ناقص و بدون دنباله چیست؟ پیامبر فرمودند: «نگویید "اَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ" و سکوت کنید، بلکه بگویید: "الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ".»(3) طبیعتا کسیکه خود خداوند بر او صلوات میفرستد از هر آلودگی منزه و پاک است و ما باید به این پاکی ایشان، هم اقرار کنیم و هم افتخار کنیم. «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا»(4)
از دیگر خصوصیات صلوات ابراز علاقه به راه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و شخصیت ایشان است که باعث می شود مومنان در راه ایشان قدم بردارند اما اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را زنده بدانیم و شاهد اعمال و رفتار خود ببینیم هم از اهمیت صلوات است. برخلاف اعتقاد وهابیون که توسل به مردگان را شرک می دانند و سوای دلایل موجود برای صلوات و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) ما ایشان را زنده می دانیم و حضورشان را حضوری روحانی و الهی می بینیم.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده است که روزى به على(علیه السلام) فرمود: «أَلَا أُبَشِّرُکَ؟ قَالَ: بَلَى بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَإِنَّکَ لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِکُلِّ خَیْرٍ. فَقَالَ: أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ. فَقَالَ أَمیرُالْمُؤْمِنِینَ: وَ مَا الَّذِی أَخْبَرِکَ یَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَّى عَلَىَّ فَأَتْبَعَ بِالصَّلَاةِ عَلَى أَهْلِ بَیْتِی فُتِحَتْ لَهُ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ سَبْعِینَ صَلَاةً وَ أَنَّهُ إِنْ کَانَ مِنَ الْمُذْنِبِینَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کَمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ»؛ آیا به تو بشارت بدهم؟ على(علیه السلام) عرض کرد: آرى پدر و مادرم فدایت، تو همیشه بشارت دهنده به همه نیکى ها بوده اى. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: جبرئیل الآن از چیز عجیبى به من خبر داد، امیرمؤمنان(علیه السلام) پرسید: چه خبرى داده، اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟ فرمود: به من خبر داد که یکى از امّت من هنگامى که صلوات بر من مى فرستد و به دنبال آن صلوات بر اهل بیتم؛ درهاى آسمان به روى او گشوده مى شود و فرشتگان هفتاد صلوات بر او مى فرستند و اگر از گنه کاران باشد، گناهانش فرو مى ریزد آن گونه که برگها از درختان مى ریزند.(5)
در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «أَکْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَىَّ فَإِنَّ اللّهَ وَکَّلَ بِی مَلَکاً عِنْدَ قَبْرِی فَإِذَا صَلَّى عَلَىَّ رَجُلٌ مِنْ أُمَّتِی قَالَ ذَلِکَ الْمَلَکُ یَا مُحَمَّدُ: إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ صَلَّى عَلَیْکَ السَّاعَةَ»؛ زیاد صلوات بر من بفرستید؛ چرا که خداوند فرشته اى را نزد قبر من مأمور ساخته که هر فردى از امّت من، صلوات بر من بفرستد آن فرشته مى گوید: فلان کس، فرزند فلان، هم اکنون بر تو صلوات فرستاد.(6)
صلوات فرستادن یعنی ما هم از پاک بودن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خوشحالیم و هم علاقه داریم خودمان هم در راه ایشان قدم برداشته و به سمت پاک و تنزیه در گناه و هر آلودگی کوچک و بزرگ برویم. بههمین دلیل است که اگر خطایی از ما سر زد باید با ذکر بالاتر از استفغار از خداوند طلب آمرزش داشته باشیم. حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) میفرمایند: «مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً»؛ اگر کسی توانایی ندارد کاری انجام دهد که کفاره گناهانش باشد بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و فرزندان ایشان(علیهم السلام) بسیار صلوات فرستد، کثرت صلوات گناه را از اساس از بین میبرد.(7)
صلوات یک عبادت است که به تقدیس و تحمید خداوند بر میگردد و از عظمت و قدرت خداوند یاد میکند. امام محمد باقر(علیه السلام) میفرمایند: «ما مِنْ شَیْءٍ یُعْبَدُ اللهُ بِهِ یَوْمَ الجُمُعَةِ أحَبُّ إلَیَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ.» نزد من، هیچ عبادتی در روز جمعه دوست داشتنیتر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست.(8) البته در روزهای دیگر هفته و در هر لحظه از زندگی این عبادت بالاترین اجر را دارد اما در روز جمعه یک ویژگی خاصی وجود دارد که این عبادت را جزو بالاترین عبادات قرار میدهد.
کسیکه صلوات کامل میفرستد نمیتواند عامل به دستورات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اهل بیت(علیهم السلام) نباشد و باید ظاهر و باطن خودش را منطبق بر دستورات ایشان قرار دهد. پس بدین شکل از نفاق هم دور میشود و سعی میکند همانطور که در زبانش به پاکی و عشق پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و فرزندان ایشان(علیه السلام) اقرار میکند در عملش هم همینطور اقرار داشته باشد. به این حالت اقرار عملی، ایمان علمی، ارادت عملی و... میگویند. شخص رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «الصلاةُ علیَّ و عَلی أهلِ بیتی تَذهبُ بالنفاقِ»؛ درود بر من و اهل بیتم، نفاق را میبرد.(9)
نفاق مانند گرد و غباری است که نمیتوان در آن حقیقت را دید. اینکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند گرد و غبار نفاق را مینشاند و حقیقت را برملا میکند خود گواه بر این است که صلوات حق نمایان است. عظمتی دارد که با آن میتوان از هر شک و شبههای خارج شد و راه درست را بهراحتی پیدا کرد. ضمن آنکه با صلوات خودمان را آماده هدایت معرفی میکنیم زیرا ما نیازمند آن هستیم که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دست یک یک ما را گرفته و به سمت خداوند ببرند.
همانطور که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مشتاق هدایت بندگان خدا هستند؛ «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»؛ همانا رسولی از جنس شما برای هدایت شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر آسایش و نجات شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.(10) ما نیز باید اشتیاق خودمان را برای هدایت شدن نشان دهیم. در هدایت اشتیاق و علاقهمندی لازم است و اگر این شوق و علاقه وجود نداشته باشد هدایت امکانپذیر نیست. ما باید با صلوات هم گناهانمان را از بین ببریم و هم باید از غفلتهایمان خارج شویم و هر لحظه متصل به نور الهی باشیم.
پینوشت:
(1) کنز العمّال، جلد 1، صفحه 490، شماره 2153 و 2149
(2) کلینی، الکافی، جلد 2، صفحه 494
(3) وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 207
(4) سوره احزاب، آیه٣٣
(5) منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمى خویى، جلد 5، صفحه 215
(6) کنزالعمّال، همان، جلد 1، صفحه 761، ح 2181
(7) عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، جلد 1، صفحه 294
(8) وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 388
(9) الکافی، جلد 2، صفحه 492
(10) سوره توبه، آیه 128
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}