تا رسیدن به براندازی فقط دو دلار !!!
چاه براندازی به آب نرسید اما کارگران آن برای کسب نان همچنان مشغول کلنگزنیاند. اپوزیسیون خارجنشین که تابلو براندازی را با هدف کسب درآمد سر دست گرفته و برای فروش رویا به دولتمردان ضد ایرانی به هر کوی و برزن سرک میکشد در ماجرای اتفاقات سال گذشته بهطور علنیتری هویت کاسبکارانه خود را آشکار ساخت. همه چهرههای اپوزیسیون نیز تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا از قافله عقب نمانده و در عمق بخشیدن به این هویت اثرگذار باشند.
برانداز 2دلاری
درخواست پول کردن از مردم توسط براندازان هر روز شکل تازهای به خود میگیرد، این بار با عبارت: «روزی 2 دلار»زهرا طیبی-علی مزروعی: چاه براندازی به آب نرسید اما کارگران آن برای کسب نان همچنان مشغول کلنگزنیاند. اپوزیسیون خارجنشین که تابلو براندازی را با هدف کسب درآمد سر دست گرفته و برای فروش رویا به دولتمردان ضد ایرانی به هر کوی و برزن سرک میکشد در ماجرای اتفاقات سال گذشته بهطور علنیتری هویت کاسبکارانه خود را آشکار ساخت. همه چهرههای اپوزیسیون نیز تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا از قافله عقب نمانده و در عمق بخشیدن به این هویت اثرگذار باشند.
در جدیدترین نمونه، «روناک یونسی» بازیگر سابق سینما در این رابطه به ایفای نقش پرداخته است. روناک یونسی در ویدئویی که از خود منتشر کرده بدون اینکه بخندد برای فعالیت براندازانه اینگونه از مردم کسب مزد کرد؛ «فقط دو دلار.» یونسی بدون اینکه پاسخ دهد حاصل یک سال شعار براندازی از جانب او و سایر اپوزیسیون چه بوده است، میگوید: «باید حمایت واقعی کنیم. این سیستم، این جمعیت، خانمهایی که اینجا در مجموعهای که من کار میکنم هستند، میخواهیم یک کار عملی انجام دهیم.
در این مسیر احتیاج داریم به کمک همه شما هموطنان عزیزی که در خارج از کشور زندگی میکنید. اینجا زمانی است که شما باید حمایت واقعی خودتان را نشان دهید. نمیگم زیاد، با دو دلار. تنها با اهدا کردن پول یک قهوه در روز. در این مسیر احتیاج داریم به کمک همه، باید حمایت واقعی کنیم.» نمونههای متعدد از رفتارهای مشابه اپوزیسیون نشان میدهد کاسبی واقعیت تمام رفتارهای براندازگونه است که یونسی فقط آن را علنیتر فریاد زده است.
کاسبی تازه سلبریتی براندازها وارد فاز جدیدی شد
«روناک یونسی» بازیگری که چندسالی میشود خارج از ایران زندگی میکند اخیرا در جریان ناآرامیهای سال گذشته، در شبکه اینترنشنال حاضر شد و اظهارنظرهایی علیه ایران مطرح کرد. او همراستا با آنچه از جانب برخی براندازان خارجنشین از جمله حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد، درباره تعطیلی سفارتهای ایران در دیگر کشورها صحبت میکرد و اظهار میداشت: «اخراج سفیرهای ایران در دیگر کشورها این پیام را دارد که دنیا پشت مردم است.»
یونسی البته هرازگاهی تلاش میکرد با حاشیهسازی بهنحوی خود را در صدر اخبار نگه دارد، ناآرامیهای سال گذشته فرصت مناسبی برای مطرح کردن دوباره خود از طریق رسانههای فارسیزبان بود، اما این گزاره نیز دور از ذهن نبود که او نیز در کنار حمیدفرخنژاد، احسان کرمی، شبنم فرشادجو و دیگر بازیگران خارجنشین ایرانی، رایگان حاضر به پذیرفتن هزینه مصاحبه با شبکههای فارسیزبان و موضعگیری درباره آنچه در ایران اتفاق میافتاد، شده بود. درست در روزهایی که رسانههای فارسیزبان تلاش میکردند با اعمال فشار و تبلیغ این گزاره را اثبات کنند که هنرمندان و ورزشکاران نسبت به اتفاقات ایران موضعگیری همراستا با آنها داشتهاند، حضور افرادی که پیش از این در ایران بازیگری میکردند میتوانست نمایش موثری برای اثبات آنچه این شبکهها مخصوصا اینترنشنال به دنبال اثبات آن بود را به تصویر بکشد.
با عبور از ناآرامیهای سال گذشته اما حضور این چهرهها و اهمیت آنها در فضای مجازی و شبکههای فارسیزبان، به مرور کاسته شد و طبیعی بود دیگر خبری نیز از کسب درآمد از این طریق نبود و این موضوع تا آنجا نمود پیدا کرد که برخی از این بازیگران در سالگرد اتفاقات پاییز و برای کسب درآمد تئاترها و نمایشهایی در خارج از کشور به راه انداختند تا هم نقاب مبارزه از چهرهشان نیفتد، هم منبع درآمدی برای خودشان دست و پا کنند. اخیرا اما روناک یونسی بازیگری که بعداز شکست پروژه براندازان نامی از او شنیده نمیشد در ویدیوئی مدعی شده که اعتراض تنها شرکت در اجتماعات و پلاکارد دست گرفتن نیست و از ایرانیان خارجنشین خواست در راستای اعتراضاتشان به موسسهای که او در آن مشغول به فعالیت است کمک کنند تا بتوانند اقدامات خود را انجام دهند.
کاسبی به نام مبارزه و اعتراض توسط بازیگران خارجنشین حالا به مرحله درخواست کمک از ایرانیان خارجنشین رسیده است. اگرچه این درخواست کمکها نشان میدهد که بودجههای کشورهای خارجی برای اجرای پروژه براندازی کاهش محسوسی داشته است، اما فرصت مناسبی را در اختیار سلبریتیهای برانداز قرار داده که حالا با ادعای لزوم هزینه دادن برای اعتراض از آنها مبالغ مالی درخواست کنند، آن هم در شرایطی که نه سازوکار مشخصی برای این سازمانهای یکشبه سبز شده وجود دارد و نه استدلال مشخصی ارائه میشود که بر چه اساسی ایرانیان خارجنشین باید برای پرداخت مبالغ به آنها اعتماد کنند، آن هم در شرایطی که مشابه این اقدامات توسط دیگر براندازان خارجنشین انجام شد و مشخص نشد هزینههای مالی جمعآوریشده دقیقا کجا هزینه شده است.
کاسبی از ناآرامیها؛ شغل جدید شازده پهلوی و خانواده
دیدارها با نمایندگان پارلمانهای اروپایی و سفر به برخی از کشورهای اروپایی بعد از گذر از ناآرامیهای سال گذشته توسط رضا پهلوی درحالی پیگیری میشد که وی تلاش میکرد، چهرهای از خود در میان براندازان خارجنشین ترسیم کند که بهنحوی نشان دهد لیدری اعتراضات را برعهده دارد، فارغ از اینکه اقدامات او توسط براندازان خارجنشین نیز مورد تمسخر قرار میگرفت. اما شازده پهلوی در همان روزها ادعا کرد که برای حمایت از ناآرامیها در ایران صندوق کمک مالی راهاندازی کرده است.
این صندوق که مشخص نیست به چه نحوی و از چه منبعی اقدام به جذب کمکهای مالی کرد نزدیک به یک میلیون دلار کمک مالی دریافت کرد، حالا و با گذشت یک سال از راهاندازی صندوق شازده پهلوی معلوم نیست این مبالغ کجا و به چه نحوی هزینه شده است که رضا پهلوی در پاسخ به سوال مجری درباره سرنوشت این صندوق باز هم درخواست کمک مالی این بار از جانب ایرانیان خارجنشین میکند اما به نظر میرسد که مقامات خارجنشین دیگر حاضر نیستند برای اجرای پروژه فرضی براندازی توسط شازده پهلوی هزینه کنند.
در همین راستا نیز او در واکنش به آزادی پولهای بلوکهشده ایران میگوید: «الان به جای اینکه یک دولت خارجی یک مبلغ پولی را در اختیار مردم قرار دهد که کمکی باشد برای مقابله با حکومت، آن را به نظام میدهد.» به نظر میرسد نقاب ایران دوستی رضا پهلوی خیلی زودتر از آنچه تصور میشد کنار رفت. این امر و اقدامات اینچنینی رضا پهلوی و کاسبی از ناآرامیهای ایران موضوعی بود که خود براندازان خارجنشین آن را افشا کردند. جمعآوری پول به اسم کمک به صندوق مالی و سفرهای پیدرپی رضا پهلوی برای جمعآوری این کمکها تنها کاسبی شازده پهلوی از اتفاقات سال گذشته نبود، همزمان با نزدیک شدن به سالگرد اتفاقات پاییز 1401 بود که تشکیل جلسه سخنرانی با حضور همسر شازده پهلوی و نرخ بلیتها برای این جلسه حاشیهساز شد؛
بلیت عادی شرکت در این جلسه 150 دلار هزینه برمیداشت اما اگر میخواستید کنار همسر شازده بنشینید باید 456 دلار هزینه میکردید. براین اساس شاید این گزاره چندان اشتباه نباشد اگر بگوییم شغل شازده پهلوی که با حمایت مالی مادر به گفته خودش به فعالیتهای سیاسی محدود شده بود حالا به کاسبی از ناآرامیهای سال گذشته و سفرهای مختلف برای به دست آوردن بودجه به نام اعتراض و برای گذران زندگی در خارج تبدیل شده است.
کمکهای مردمی که صرف خرید گوشی سامسونگ و لوازم شخصی نماینده سوئدی شد
«من سوئدی و نماینده مردم سوئد هستم و تنها پرچم کشور سوئد را روی سینهام میزنم.» علیرضا آخوندی، نماینده ایرانیتباری که البته خود را سوئدی میداند، در روزهای بروز ناآرامیها دنبالکننده جدی پروژه قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی بود و برای تصویب این امر در پارلمان اروپا با شعار مبارزه برای مردم ایران تلاشهای زیادی کرد که اگرچه منجر به تروریستی اعلام شدن سپاه توسط اتحادیه اروپا نشد اما بیانیهای با همین محور توسط پارلمان اروپا منتشر شد.
اما شاید سادگی بود اگر تصور کنیم او که خود را نماینده مردم سوئد میداند تنها با انگیزه ایراندوستی این فعالیتها را انجام داده است. آخوندی سال گذشته با همین شعار نزدیک به 110 هزاریورو کمک مالی جمعآوری کرد و در پاسخ به سوال یکی از براندازان که گفت 12 هزار یورو پول جمعآوری کردید، چه کار کردید؟ چرا برای مردم ایران نفرستادید، گفت: «اولا 110هزار یورو بوده است، بعد هم ما زحمت کشیدیم سیاست غرب را تغییر دادیم.» آخوندی درواقع مبالغی را که جمعآوری کرده بود، دستمزد زحمات خود برای تغییر سیاستهای غرب میدانست.
جزئیات آنچه آخوندی با پولهای جمعآوریشده به دست آورده بود، اخیرا در صفحهای به نام جامعه ایرانیان اروپا منتشر شده است. ریز هزینههای این نماینده سوئدی نشان میدهد که تاکنون بیش از 16 هزار دلار از مبالغ جمعآوریشده را صرف هزینههای شخصی مثل خرید گوشی موبایل سامسونگ، لباس و لوازم شخصی کرده است. میتوان گفت آنچه او در یک سال گذشته انجام داده بیش از آنکه اقدامی در راستای کمک به مردم ایران باشد، صرفا تلاشی برای فراهم کردن زندگی آسودهتری برای خود در پارلمان اروپا بوده است.
پولهای بلوکهشده خواسته جدید براندازان
مسیح علینژاد که در جریان اتفاقات سال گذشته تلاشهای زیادی برای ائتلاف براندازان انجام داد، شاید اولین فردی بود که بعد از فروپاشی منشور همبستگی سعی داشت القا کند منشور همبستگی علیرغم خروج برخی افراد هنوز به فعالیت خود ادامه میدهد. او یکی از افتخارات خود را در ماجرای ناآرامیهای سال گذشته عکس گرفتن با رئیسجمهور فرانسه و دیدار با مقامات کشورهای اروپایی میدانست و همواره این گزاره را که توسط یکی از نهادهای امنیتی آمریکا محافظت میشود، مطرح میکرد تا بهگونهای القا کند که شخصیت مهمی است.
علینژاد علیرغم اینکه تلاش میکرد خود را لیدر اپوزیسیون خارجنشین و یکی از افراد موثر در اتفاقات سال گذشته معرفی کند، حتی در میان اپوزیسیون خارجنشین نیز شخصیت چندان محبوبی نبود. علیرغم اختلافات زیادی که میان براندازان وجود داشت، شاید یکی از دلایل عدم محبوبیت و ناسازگاری دیگر براندازان با او هزینههایی بود که علینژاد در قبال انجام این اقدامات دریافت میکرد. او یکی از افرادی بود که برای پیگیری پروژههای ضدایرانیاش قراردادی مستقیم با دولت آمریکا امضا کرده است و برای مثال در سال مالی 2023 تنها یک قرارداد به ارزش پایه 99هزار دلار در ماه امضا کرده است.
امضای قراردادهای مستقیم با دولت آمریکا بخشی از دریافتیهای او در قبال اجرای پروژه ضدایرانی است. چندوقت پیش بود که خبر شکایت او برای دریافت غرامت از محل پولهای بلوکهشده بهخاطر آسیب روحی که ادعا میکرد به خاطر فوت برادرش متحمل شده بود، واکنشهای زیادی میان براندازان خارجنشین بههمراه داشت. علینژاد اگرچه در شکایت خود مبلغ 500 میلیون دلار بهعنوان غرامت درخواست کرده بود اما دادگاه فدرال آمریکا، رای به پرداخت سهمیلیون دلار از محل پولهای بلوکهشده ایران داد و اگرچه او بهخاطر فضای منفی ناشی از این اقدامش گفت مبلغ را دریافت نخواهد کرد و اقدامش نمادین بوده، نهتنها پول را دریافت کرد، بلکه موسسهای با همین انگیزه راهاندازی کرد تا افرادی که میخواهند از محل پولهای بلوکهشده به آنها غرامت پرداخت شود، به این موسسه مراجعه و نهایتا درصدی را پرداخت کنند. بهنظر میرسید موفقیت علینژاد در دادگاه فدرال برای دریافت غرامت از محل پولهای بلوکهشده باب جدیدی برای کسب درآمد از طریق پولهای مردم ایران برای او باز کرده بود.
آنها برای توجیه این اقدام ادعا میکردند برداشت این پولها بخشی از هزینهای است که ایرانیان باید برای کمک به آنها و مبارزاتشان بپردازند. هریسچی، وکیل پرونده غرامت مسیح علینژاد در همین رابطه اظهار داشت: «گرفتن غرامت از صندوقی که پول ایران هم در آن باشد، غیرانسانی و غیراخلاقی نیست. درست است که میگوییم این پول مردم است، اما این هزینههایی است که مردم ایران باید پرداخت کنند و راهکار دیگری وجود ندارد و اگر ساختاری برای پرداخت غرامت وجود دارد، باید مبلغ پرداخت شود و هیچ ساختار غیراخلاقی وجود ندارد.»
بهنظر میرسد دریافت غرامت توسط برخی براندازان درحال تبدیل شدن به منبع جدیدی برای کسب درآمد است و اگرچه پیش از این چهرههای برانداز این موضوع را در میانه اتفاقات سال گذشته و حتی پیش از آن مطرح میکردند که برای ادامه مبارزه علیه حکومت، پولهای بلوکهشده را به ما بدهید، اما حالا و با استفاده از قانون عملا برای مصادره این مبالغ اقدام میکنند. خانواده عباس امیرانتظام افرادی هستند که هرکدام نزدیک به 6میلیون دلار از اموال بلوکهشده ایران غرامت دریافت کردهاند. بر این مبنا شاید چندان عجیب نباشد که خبر آزادسازی پولهای بلوکهشده مردم ایران با واکنش منفی براندازان خارجنشین همراه میشود؛ چراکه یکی از منابع اصلی کسب درآمد آنها از این طریق از میان میرود.
هواپیمای اوکراینی به فروش گذاشته شد!
بعد از اینکه اسماعیلیون، مسئولیت سخنگویی و پیگیری پرونده هواپیمای اوکراینی را برعهده گرفت، برخی از خانوادههای قربانیان این حادثه نسبت به دنبال نکردن این پرونده و مشغول شدن اسماعیلیون به فعالیتهای سیاسی، اعتراضاتی را مطرح میکردند. همزمان با ناآرام شدن خیابانهای ایران و ظاهر شدن اسماعیلیون بهعنوان یک چهره برانداز مخالف حکومت و حضورش بهعنوان عضوی از منشور همبستگی، اعتراضات نسبت به اقدامات سیاسی او بالا گرفت. در این میان اما برخی ادعا میکردند اسماعیلیون از بودجهای که برای پیگیری پرونده جانباختگان اوکراینی در اختیارش قرار گرفته برای انجام فعالیتهای سیاسی استفاده کرده است.
همسر یکی از جانباختگان این حادثه نسبت به عملکرد اسماعیلیون گفته بود: «موضعگیری سیاسی انجمن و چهرههای شاخصش، نهتنها به براندازی کمک نمیکند بلکه به دادخواهی خود پرواز و اعتماد مردم هم ضربه میزند.» اعتراض یکی از کارشناسان اینترنشنال به فعالیتهای سیاسی اسماعیلیون، ازجمله نقدهایی بود که به او وارد شده بود: «آیا انجمن طبق اساسنامه مجاز به فعالیت سیاسی، دادن فراخوان و هزینه کردن از منابعی که بابت پیگیری ماجرای هواپیما اختصاص داده شده هست؟ اسماعیلیون چقدر وظیفه اصلیاش درباره ماجرای هواپیما را انجام داده؟»
مجموع این اعتراضها و واکنشهای منفی، سبب شد اسماعیلیون در 18 اسفند سال گذشته از دبیری و سخنگویی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی استعفا بدهد. او البته دلیل استعفایش را حضور فعالانهتر در جنبش زن، زندگی، آزادی عنوان کرد. اسماعیلیون بعد از خروج از منشور همبستگی به غیر از برگزاری چند تجمع و دعوا با سمپاتهای سایر چهرههای اپوزیسیون، ظهور و بروز دیگری نداشت تا اینکه انتشار تصاویری از تیشرت، لباس، لیوان و دیگر وسایلی که نشانههایی از تراژدی هواپیمای اوکراینی داشتند و توسط اسماعیلیون به فروش گذاشته شده بود، حاشیههای زیادی به همراه آورد. عمده نقدهایی که بیشتر هم از جانب اپوزیسیون خارجنشین مطرح میشد این بود که اسماعیلیون در حال کاسبی از خون همسر و فرزندانش است.
آرام شدن خیابانهای ایران بعد از پاییز سال گذشته و آشکار شدن این موضوع که وقایعی مثل براندازی یا انقلاب بیشتر شبیه به سرابی بودند که براندازهای خارجنشین آن را واقعی تصور میکردند، سبب شد این افراد به سمت کاسبی از طریق نمادهای انقلاب خودخواندهشان حرکت کنند. اقدامی که با ادعاهای آنها مبنیبر اینکه دلسوز مردم ایران هستند و برای آزادی مبارزه میکنند مغایرتی 360 درجهای دارد.
آنتیکاریزما کیلو چند؟
با اوج گرفتن ناآرامیها در خیابانهای ایران، از جانب براندازان و اپوزیسیون، جوی در فضای مجازی ایجاد شده بود که هر فعالیت و اقدامی را مورد هجمه قرار میداد. متاثر از این فضا، سینما و کنسرتها نیز تقریبا به حالت نیمهتعطیل درآمدند اما با آرام شدن شرایط خود براندازان و اپوزیسیون هم به آرامی برگزاری کنسرتها در خارج از کشور را از سر گرفتند. شاهین نجفی نیز به مناسبت سالگرد فوت مهسا امینی برای کنسرتی در آلمان بلیت فروشی کرد و قیمت هربلیت را نیز بین 50 تا 140 یورو تعیین کرد.
شاهین نجفی شخصیتی بود که یک گروه رپ با عنوان «آنتیکاریزما» به راه انداخته بود و سعی میکرد از این طریق چهره یک اپوزیسیون ضدحکومت به خود بگیرد اما نکته جالب ماجرا آنجاست که نجفی که سعی داشت بگوید با کاریزماسازی از افراد و شخصیتها مخالف است اخیرا کاملا مخالف آنچه اظهار میداشت موضعگیری کرد و از رضا پهلوی یک شخصیت کاریزماتیک ساخت و گفت: «به روح پدرم وقتی شاهزاده در تورنتو روی استیج آمد، زمین میلرزید.»
اظهارات متناقض نجفی، درباره کاریزماسازی از افراد این سوال را ایجاد میکند که چرا شاهین نجفی با این اظهارات به یکباره حامی رضا پهلوی میشود و از او یک شخصیت کاریزماتیک میسازد. احتمالا حمایتهای مالی خاندان پهلوی در شدت این تعریف و تمجیدها نقش پررنگی ایفا میکند. امری که خود شاهین نجفی منکر آن است و در مصاحبه با شبکه منوتو میگوید دلیل اینکه عاشق شاهزاده شده است، پول نیست. اما عقاید دوگانه او خلاف این ادعا را اثبات میکند. به نظر میرسد وقتی پای حمایت مالی وسط باشد، کاسبی کردن از وقایع و اتفاقات سال گذشته امر بدیهی برای اپوزیسیون محسوب میشود تا حدی که حاضرند عقاید خود را نیز دستخوش تغییر 180 درجهای قرار دهند.
ارتزاق یتیمان تیرانا از خیریه براندازی
یکی از نخستین راهکارها برای درآمدزایی قابل توجه توسط سازمان منافقین، تاسیس انجمنهای خیریه با ادعای کمک به کودکان بیبضاعت و خانواده آنها در ایران بود. مجید تفرشی، پژوهشگر در مستندی چند قسمتی با نام «خیریه اشرف» به بررسی این موضوع پرداخته است. او پس از آزادسازی نزدیک به 6 هزار سند در موسسه چریتی کامیشن که یکی از نهادهای مردمنهاد و ناظر بر موسسات خیریه در انگلیس است، به بررسی این اسناد پرداخت و متوجه شد بخشی از این اسناد مربوط به موسسه خیریهای به نام «ایراناید»(IranAid) است که تلاش میکرد به کودکان و خانوادههای بیبضاعت در ایران و مناطق مرزی ایران کمک کند.
تفرشی توضیح میدهد: «متوجه شدم که این موسسه خیریه پوشالی است و محلی برای کلاهبرداری و انتقال پول از اروپا به عراق و برعکس است. درحقیقت این موسسه، پوششی برای [تشکیلاتی موسوم به] شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدینخلق بود.» ایراناید، از 29 شهریور 1362 (20 سپتامبر 1983) فعالیت خود را آغاز کرده بوده بود. منافقین انجمنهای خیریه دیگری بهبهانه حمایت از کودکان ایرانی در شهرهای مختلف کشورهای اروپایی و آمریکا همچون CHR در لسآنجلس تاسیس کرده بودند و از این طریق نیز مبالغ قابل توجهی بهدست آوردند.
تاسیس نهادهای خیریه برای کسب درآمد مثال واضح سوءاستفاده مالی منافقین از شعارها و ادعاهای حقوق بشری است. منافقین با همین ادعاها در اتفاقات سال گذشته نیز موثر ظاهر شدند تا بتوانند در دیدار با مقامات کشورهای مختلف غربی اقدامات ضدبشری مستترشده در شعارهای بشردوستانه را نقد کنند. /فرهیختگان
نظر کاربران شبکه های اجتماعی
دادهکاوی هشتگ انگلیسی مسیح علینژاد دلال خون است
هشتگ انگلیسی مسیح علینژاد کاسب خون است به طور ویژه در فضای مجازی از سوی طرفداران پهلوی ترند و فراگیر شده است. در پی درج هشتگ «من_وکالتم_را_پس_ میگیرم» هشتگی با عنوان انگلیسی «MasihAlinejad_blood_dealer» در هفته نخست مهرماه علیه مسیح علینژاد ترند شده که عمده گردانندگان آن سلطنتطلبان هستند. موضوعی که به نظر میرسد نشانگر انشقاق در اردوگاه براندازان است.نخستینبار کاربری با نام «مسافری از لی لی پوت» که خود را از حامیان پهلوی نامیده، ساعت ۴ بعدازظهرِ ۳۰ شهریورماه، هشتگی با عنوان «MasihAlinejad_blood_dealer» در توئیتر منتشر کرد که گویا قرار بود سرمنشا پویشی فراگیر علیه مسیح علینژاد، فعال سیاسی ضد نظام باشد؛ هشتگی که در هفته نخست مهرماه تقریبا هر روز در توئیتر فارسی از ترندهای نخست بود و همچنان انتشار آن ادامه دارد.
دادهکاوی و تحلیل توئیتهای منتشر شده درباره این هشتگ که مشروح آن در گزارش زیر آمده نشان میدهد هشتگ انگلیسی «مسیح علینژاد کاسب خون» است به طور ویژه از سوی طرفداران پهلوی و در واکنش و یا به انحراف بردن هشتگ وکالتم_را_پس_ میگیرم ترند و فراگیر شده است. در گزارش زیر که یافتههای آن براساس سامانه پایشگر شبکههای اجتماعی در بازه زمانی ۳۰ شهریورماه تا ۸ مهرماه استخراج شده، درباره روند کمی و کیفی این هشتگ، فعالیتکنندگان اصلی آن و محتوا و مضامین مهم آن تحلیل شد.
چند کاربر در این کارزار شرکت و چه میزان محتوا منتشر شد؟
در بازه زمانی یک هفتهای انتشار این هشتگ ۳۰ هزار و ۳۸۴ توئیت از سوی سامانه پایشگر جمعآوری شده که از سوی ۴ هزار و ۸۴۹ کاربر منحصر به فرد انتشار یافته بودند. نرخ مشارکت این موج که از تقسیم تعداد توئیتها به تعداد کاربران به دست میآید شاخص خوبی برای میزان سازماندهی شده و عمومیت یافتگی این هشتگ است. این شاخص کمی برای این موج توئیتری ۶.۲۶ محاسبه شده که نشان از حضور همزمان کاربران عادی و اکانتهای سازماندهی شده است؛ از سوی دیگر حضور ۶۵ درصدی محتوای بازنشری به محتوای کل، از میزان به نسبت بالای ریتوئیتها در این موج حکایت دارد. روند انتشار این هشتگ در گراف زیر به خوبی نمایانگر این نکته است که آغاز اوجگیری این موج در اول مهرماه بوده و بیشترین حجم توئیتها در سوم مهرماه و در حدود ۱۷ هزار توئیت و ریتوئیت بوده است.
فعالترین کاربران این کارزرا چه اکانتهایی بودند؟
بررسی فعالترین کاربران انتشار دهنده این هشتگ که بیشترین تعداد محتوا را با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer منتشر کردهاند نشان میدهد حساب توئیتری «امیرِ ایران» با یک هزار فالوئر و ۷ ماه عضویت در توئیتر، ۳۸۰ محتوای نشری و بازنشری با این هشتگ منتشر کرده است. این کاربر که از حامیان رضا پهلوی در توئیتر است به نظر میرسد از فعالترین شبکه سلطنتطلبان در توئیتر بوه که فعالیت بالا مهمترین ویژگی این اکانت به شمار میرود و عمده بازنشرکنندگان و بازنشرشوندگان مطالب این اکانت نیز طرفداران پهلوی بودهاند.
«مسافری از لی لی پوت» که نخستین انتشاردهندهِ هشتگ انگلیسی «مسیح دلال خون است» در ۳۰ شهریور بود، از نظر فعالیت نیز دومین حساب توئیتری این موج بوده است. این حساب کاربری که ۱۰ سال است در توئیتر فعالیت دارد خود را از ارادتمندان پهلوی نامیده و در مدت ترند شدن این هشتگ، ۲۳۲ توئیت، ریتوئیت، رپپلای و کوت با این هشتگ منتشر کرده است.
سومین کاربر فعال این کارزار، کاربری با نام سپهر و شناسه «مریم اس ۵۲» است گه یک سال پیش در توئیتر فعالیت دارد و خود را پادشاهیخواه کوچک نامیده؛ روند بازنشرهای به نسبت زیاد محتوای این اکانت نشان میدهد این کاربر نیز از فعالان توئیتری جریان سلطنتطلبان در توئیتر فارسی است که در مدت یک هفته، ۱۴۴ توئیت با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer منتشر کرده است.
«الپاگور» و «افسون» از دیگر اعضای شبکه سلطنت طلبان توئیتری هستند که در بازه زمانی ۳۰ شهریور تا ۸ مهر به ترتیب ۱۳۰ و ۱۲۰ توئیت با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer منتشر کردند و عمده محتوای تایملاین آنها به موضوعهای سیاسی مرتبط با براندازی و حمایت از خاندان پهلوی و همچنین اعلام انزجار از مریم رجوی و منافقین مربوط بوده است.
هشتگهای مرتبط با این هشتگ کدامند؟
همزمان با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer کاربران انتشاردهنده این محتوا، هشتگهای دیگری را نیز منتشر کردند که تحلیل مواضع سیاسی این هشتگها نشان میدهد عمده این هشتگها، هشتگهای مورد استفاده سلطنتطلبها بوده که دلالت بر حضور حداکثری این طیف در این موج توئیتری دارد. هشتگ «من وکالت میدهم» مهمترین هشتگی بود که همزمان با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer در توئیتر منتشر شده و در واقع، واکنشی است به برخی اظهارنظرها در خصوص بازپسگیری وکالت از رضا پهلوی.
«جاویدشاه»، «kingrezapahlavi»، «پهلوی_امید_ملت» و «ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم» از دیگر هشتگهای منتسب به سلطنتطلبان است که در حمایت از هشتگ تخریبی MasihAlinejad_blood_dealer بر ضد مسیحعلینژاد استفاده شده بودند. «زن کامبیز» دیگر هشتگی است که در جمع ۱۰ هشتگ برتر این موج توئیتری منتشرشده و اشاره به ارتباط مسیح علینژاد و سام رجبی و زوجیت آنها دارد که کاربران به کنایه علینژاد را زن کامبیز لقب دادهاند.
مضمون اصلی توئیتهای این کارزار چه بود؟
_ مضامین اصلی و پرتکرار توئیتها از نمونهگیری از بیش از ۳۰ هزار توئیتی که در بازه زمانی ۳۰ شهریور تا ۸ مهرماه با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer منتشر شده بود، استخراج شده و در واقع خلاصه و طبقهبندی است از آنچه کاربران توئیتری در این باره نوشته بودند.
_ اطلاعرسانی و دعوت به شرکت در این کارزار مجازی با تخصیص بیش از یک پنجم توئیتها، اصلیترین مضمون این هشتگ بوده که به طور واضح لیدرهای این جریان از کاربران همفکر خود خواستند که این هشتگ را برجسته و ترند کنند.
_ واکنش به بازپسگیری وکالت، مضمون سوم پرتکرار این طبقهبندی است که اعتراض و مخالفتی است به هشتگ «وکالت میدهم به رضا پهلوی» که در ماههای گذشته ترند شده بود و حالا گویا برخی از کاربران از رای و نظر خود ابراز پشیمانی کرده و قصد مخالفت با رهبری اپوزیسیون به دست رضا پهلوی دارند. برخی از کاربران نیز مدعی شدند هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer در واقع یک هشتگ فرعی است برای اینکه هشتگ وکالت پس میگیریم، بالا نیاید و از ترند شدند آن جلوگیری به عمل آید.
_ دیگر مضامین توئیتها در واقع صفات و نسبتهایی است که به شخصیت مسیح علینژاد برای تخریب او اعطا شده بود؛ در این میان فاندگیری، کاسبکاری و سوءاستفاده از خون مردم، دومین مضمون پرتکرار این هشتگ و همچنین پرتکرارترین صفتی بوده که به علینژاد نسبت داده شده است. اتهامِ اپوزیسیون جعلی، تمسخر و تصویرسازی، اتهام بداخلاقی جنسی و همچنین ایرانستیزی از دیگر نسبتهای داده شده به علینژاد در این موج توئیتری بوده است.
_ ارتباط و نزدیکی فکری و عقیدتی مسیح علینژاد با حامد اسماعیلیون و مجاهدین خلق، از دیگر مضامینی بود که کاربران توئیتری به آن اشاره کرده و حدود ۶ درصد محتوا را شامل میشود.
پرلایکترین توئیتهای این کارزار چه بودند؟
استخراج پرلایکترین توئیتها با هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer بخش جذاب و البته مهم دیگری است که در واقع محتوای محبوب کاربران توئیتری را در این موج توئیتری نشان میدهد. «سپیدهبانو» از کاربران سابقهدار و قدیمی حامی جریان سلطنتطلبی و شخص رضا پهلوی، پرلایکترین توئیت این موج را با ۲ هزار و ۵۰۰ لایک منتشر کرده است؛ وی در توئیت خود ضمن دعوت برای ترندشدن این هشتگ، مسیح علینژاد را چنته خالی توصیف کرد. این توئیت در ۲ مهر انتشار یافته است.
«ارتش ۲» یکی دیگر از اکانتهای فعال و سرسپرده به جریان رضا پهلوی، در توئیتی با انتشار تصویری تمسخرآمیز از علینژاد، او را اپوزیسیون جعلی خوانده و اذعان کرده که علینژاد صدای زنان ایرانی نیست. این توئیت نیز در دوم مهرماه منتشر شده و به اندازه توئیت سپیده بانو لایک گرفته بود. «شهرزاد» کاربر سیاسی فعال در توئیتر است که تصویری از علینژاد در تابلوی معروف «شام آخر» فوتوشاپ کرده و به طور ضمنی از ارتباطات وی و نزدیکانش رونمایی کرده است. این توئیت با بیش از ۳۲ هزار بار تماشا، ۲۲۰۰ بار لایک گرفته است.
«علی عاقل» کاربر توئیتری تصویری منتسب به سایبریهای مجاهدین خلق را منتشر کرده و در توئیتی کنایهآمیز، از بازپسگیری وکالت نوشته است. وی با درج پهلوی امید ملت، ارادت خود به رضا پهلوی را ابراز کرده است. کاربری با نام «شایان ایکس» نیز از جمله اکانتهای فعال در درج هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer بوده که به طور متناوب درباره این هشتگ و مدعوین و شرکتکنندگان آن اطلاعرسانی میکند.
تحلیل و جمعبندی
۱. هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer عنوانی انگلیسی است به معنی «مسیح علینژاد دلال خون است» و هشتگی تخریبی علیه مسیح علینژاد و جریان وابسته به او در توئیتر فارسی که اگر نگوییم پایانی است بر فعالیتهای گسترده و براندازانه علینژاد بر علیه نظام جمهوری اسلامی، میتوان ادعا کرد باعث افول چهره سیاسی او در میان براندازان شده است و باید دید اقدامهای بعدی وی و طرفداراناش در توجیه این تخریبها چه خواهد بود.
۲. تحلیل مضمون توئیتهای هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer، نشان میدهد اتهامهای مالی از جمله فاندگیری و کاسبکاری از مهمترین اتهامهایی است که مخالفان علینژاد به او نسبت دادند و واکنشی است به برخی اسناد افشا شده از مراودات مالی وی با مخالفان جمهوری اسلامی. صفات دیگری از جمله «اپوزیسیون جعلی، پرستو و ایران ستیز» نیز به علینژاد در توئیتها نسبت داده شده بود.
۳. ترندشدن هشتگ MasihAlinejad_blood_dealer به دست طرفداران پهلوی و حمله همزمان به مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون و همچنین نسبتدادن آنها به مجاهدین خلق، نشان میدهد انشقاق و پراکندگی در اردوگاه براندازان بیش از حد جدی است و طرفداران پهلوی با تندترین و رادیکالترین شکل ممکن از اشخاصی که پیشتر از جمله نزدیکان رضا پهلوی بودند، انتقاد و تخریب میکنند. /ایرنا
کاسبان براندازی به روایت براندازان
حالا شهرام همایون، مجری تلویزیونی ضدانقلاب هم معترف است که همه دعوای اپوزیسیون سر پول است. او در ویدئوی منتشر شده از برنامهاش عصبی است، برای اینکه طبق گفته او، در میان اپوزیسیون «دزد و نوکر» محبوب هستند.زینب شریعتی: همایون که در حال صحبت در مورد اپوزیسیون است، پس از تحقیر اقدامات براندازان و کم و کوچک دانستن آن میگوید: «همهاش هم دعوای پول است؛ سراغ هر کس که بروید!» او ادامه میدهد: «این میلیونها پولی رو که گرفتید، چی کار کردید؟ خیلی جالب است، در اپوزیسیون دزد محبوب است، نوکر محبوب است، مگه همچین چیزی میشه؟! میگه من از عربستان پول میگیرم، تلویزیون دارم، تو داری به من حسادت میکنی!» او با نوکر عربستان خطاب کردن امثال شهریار آهی و نام بردن از مؤسسات ضدایرانی و اشاره به تأسیس جدید چنین مؤسساتی، میگوید: «این سازمانها برای چیه، پولش از کجا میاد؟» موضوع کاسبی و کسب درآمد لیدرها و چهرههای خاص براندازان از مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی ایران، موضوع جدیدی نیست و بارها از سوی افراد مختلف – اعم از اپوزیسیون و غیراپوزیسیون- مطرح شده است.
شهرام همایون پیشتر هم از رقم کاسبی حمید فرخنژاد پرده برداشته و گفته بود: «این جهل سیاسی تا کجا؟! همه اینها به پول برمیگرده؛ به این کارها مزدوری گفته میشه، مزد میگیره کار انجام میده. بله خوب میدونیم آقای حمید فرخنژاد بالاخره هر مصاحبهای ۱۵۰ پوند در ماه هم رقمی است!» ریحانه پارسا، بلاگر مبتذل اینستاگرامی، سال گذشته در استوریهای خود به کاسبی احسان کرمی و برزو ارجمند پرداخته و گفته که این دو سلبریتی در اوج اغتشاشات مشغول کاسبی با خون مردم ایران بودند و روی صفحه اینستاگرام خود گزینه دریافت پول برای دیدن مطالب را فعال کردهاند و از آنها با عبارت «جایزه بگیرهای لعنتی زرنگ» نام برده بود.
شخصی دیگر به نام سام رجبی که به دادزن مجاور مصی علینژاد معروف شده، در اوج اغتشاشات گرفتن وکیل در دادگاهها برای دفاع از حقوق مردم ایران را بهانه جمع آوری کمک نقدی از پیاده نظام براندازان در خارج کرد و از این راه توانست پول زیادی جمعآوری کند. اغلب مبارزان سیاسی در دنیا از دارایی و ثروت خود در مسیر مبارزه سیاسی میگذرند، خانواده و نزدیکان را بعضاً از دست میدهند یا تبعید و زندانی میشوند. اپوزیسیون خارج نشین ایرانی، اما در این راه، روز به روز آوردههای بیشتری جمع میکنند، چه مالی و چه غیر مالی.
زمانی که موج ژستهای اتحاد اپوزیسیون فروکش کرد و اختلافات به جنگهای سایبری و علنی رسید و جمعهای مثلاً متحد شده، از هم فروپاشید، واکنش کاربران برانداز همین بود که دیگر به لیدرها پول نمیرسد و برای همین به جان هم افتادهاند. یکی از آنها نوشت: «خب ظاهراً فاندها (جیره و هدایا) تموم شده و لیدرهای انقلاب رفتن به کار و زندگیشون برسن.» و دیگری نوشت: «جیره اپوزیسیون قطع شد و افتادن به جان هم!» کاسبی البته همیشه مالی و نقدی نیست؛ پناهندگی، گرین کارت، به رسمیت شناخته شدن به عنوان چهره سیاسی و درست شدن باقی امورات زندگی هم بخشی از کاسبی لیدرهای برانداز از براندازی است. مثل علی کریمی که مقیم امریکا شد.
یکی از کسانی که در این یکسال دلارهای کلان از سادگی براندازان به جیب زد، «گوگوش» بود. آش کاسبی گوگوش از مرگ مهسا امینی آنقدر شور شده بود که بالاخره براندازان به کنسرتهای او در روزهای اغتشاشات اعتراض کردند و بعد از اجرای کنسرت سیدنی، گوگوش با شعار «بیشرف» از سوی براندازان بدرقه شد. همچنین در کانادا عطرهایی فروخته میشد که عکس گوگوش و بوی «زن، زندگی، آزادی» در آن تبلیغ میشد!
افشاگری یک مجری شبکه BBC فارسی از «هیچ کس» خواننده فراری برای جنگطلبی خود علیه ملت ایران، کاسبی این لیدر اغتشاشات بود. رعنا رحیمپور مجری اخراج شده BBC فارسی خطاب به هیچ کس: «اینکه دوستداری به ایران حمله نظامی شود، آیا با ۴۰۰هزار دلاری که گرفتی ربطی دارد یا خیر؟» مهناز افشار بازیگر ایرانی که در خارج از ایران زندگی میکند در ماههای گذشته چمدانهای زن، زندگی، آزادی میفروخت! یاسمین همسر رضا پهلوی برای سخنرانی در سالروز مهسا امینی بلیت میفروشد:۱۵۰ دلار عادی، ۲۵۰ دلار VIP و ۴۵۰دلار کنار شهبانو و صرف ناهار با او۲۵۰ دلار! «دونیت یا همان هدیه، فراموش نشود!»
کاسبی نماینده ایرانیتبار مجلس سوئد از براندازان
یک ماه پیش بود که انتشار ویدئویی از علیرضا آخوندی، عضو مجلس سوئد خبرساز شد. او که به دنبال جریان کذایی «زن، زندگی، آزادی» توانست خود را به عنوان یک چهره در میان براندازان مطرح کند، از ماههای قبل شروع به جمع آوری کمک مالی از براندازان خارج نشین برای مبارزه با جمهوری اسلامی کرد. ماه قبل، او در برابر این پرسش قرار گرفت که چقدر کمک مالی توانسته جمع آوری کند و آن پولها چه شده و کجاست. او صریح و علنی اعلام کرد که پولها را برای خود برداشته است: «۱۲ هزار یورو نه، ۱۱۰ هزار یورو پول جمع کردیم. با این پول هم زحمت کشیدیم سیاست غرب رو تغییر دادیم!»
افشاگری در مورد کاسبی مصی علینژاد
مصی علینژاد هم از این کاسبیها زیاد کرده است. او علاوه بر اینکه رسماً از دولت امریکا حقوق دریافت میکند و توانسته با به رغم بیپولی در بدو خروج از ایران، اکنون یک زندگی سطح بالا برای خود در امریکا فراهم کند، کاسبیهای دیگری هم دارد. از جمله او بابت زندانی که برادرش حتی نرفته بود، در دادگاههای امریکا علیه ایران شکایت و درخواست غرامت کرد که از پولهای بلوکه شده مردم ایران برداشته شود!
امیرعباس فخرآور از چهرههای برانداز درباره مصی علینژاد دست به افشاگری زد و گفت: «مسیح علینژاد دزد است و حتی برای زندانی که نرفته درخواست ۵۰۰میلیون دلار کرده تا از پولهای بلوکهشده مردم ایران به او بدهند!» حتی «سالومه» خبرنگار «منوتو» نیز پیش از این از دلالی مسیح علینژاد پرده برداشته و خبر داده بود که او برای یک فایل صوتی، خواهان مبلغی معادل ۱۰ هزار پوند شده بود.
پس از آن که علینژاد در روندی مخدوش و ادعایی دروغین، پروندهای علیه ایران در دادگاه فدرال تشکیل داد، این دادگاه به نفع او رأی داد و مبلغ ۳ میلیون و ۳۲۵ هزار دلار از اموال ایران به دلایلی واهی و بر مبنایی موهوم تحت عنوان غرامت به وی پرداخت کرد. این رقم چیزی معادل ۱۷۰ میلیارد تومان است. وبسایت www. insidegov. com که اکنون از دسترس خارج شده بهمن سال ۱۳۹۶ اسنادی منتشر کرد که نشان میداد مسیح علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به BBG) وابسته به دولت امریکا منعقد کرده است. /جوان
شما میتوانید با پرداخت ۲ دلار حمایت واقعی خود را از «زن، زندگی، آزادی» نشان بدهید!
این بخشی از یک آگهی تبلیغاتی است که میخواهد با اسم رمز اغتشاشات سال گذشته، جیب ایرانیان خارج از کشور را خالی کند. البته این بار، کاسب جدید «زن، زندگی، آزادی» فروتنی به خرج داده، به این معنی که نرخ را پایین نگه داشته تا به این ترتیب افراد بیشتری را ترغیب کند تا این ۲ دلار! را به حساب او واریز کنند. امسال در سالگرد اغتشاشات، کشور در آرامش کامل به سر برد، اما گویا اپوزیسیون خارج نشین همچنان تلاش دارند تا از آن کسب روزی کنند. این آگهی ۲ دلاری، از سوی روناک یونسی، بازیگر سابق سینما در ایران که در حال حاضر در امریکا ساکن است، منتشر شد.وی در این ویدیوی تبلیغاتی، درست مانند فروشندگان و تبلیغ کنندگان رمزارز، خواسته مخاطبان خود را اغوا کند تا به او پول بدهند، البته نه برای خودش، بلکه برای کمک به آنچه او آسیب دیدگان اغتشاشات سال گذشته خوانده است! خانم یونسی در این ویدیو، با استفاده از کلمات انگیزشی و شیوههای تبلیغاتی گفت: «تنها با دونیت کردن (حمایت مالی) پول یک لیوان کافی (قهوه) که در روز مصرف میکنید میتوانید به آسیب دیدگان کمک کنید.» وی فعالیت به اصطلاح مجموعه خود برای حمایت از این افراد را «یک اتفاق خیلی قشنگ» توصیف کرد و افزود: «فعالیت در بیرون از ایران یعنی چی؟ فقط برویم پلاکارد دست بگیریم و عکس بگیریم؟ ما باید حمایت واقعی کنیم و الان، ما در این مجموعه میخواهیم یک کار عملی انجام دهیم.»
این بازیگر سابق گفت: «اینجا، الان (یعنی مجموعهای که راه انداخته) جایی است که شما باید حمایت واقعی خود را نشان بدهید، با ۲ دلار!» فارغ از محتوای این آگهی، وضع ترحمبرانگیز روناک یونسی بیش از همه به چشم کاربران فضای مجازی آمد. چهرههای غیرسیاسی که بدون دانستن الفبای سیاست، به طمع و توهم زندگی در امریکا، بازیچه و ابزار کسانی میشوند که بین آنها و دولتهای بیگانه واسطه هستند. چهرههایی از این دست چون حمید فرخنژاد، برزو ارجمند، علی کریمی و... حالا امروز یکسال بعد از ناکامی مطلق آشوبها به فکر چگونگی جلب توجه بیگانگان برای سر کردن باقی عمر خود هستند.
همچنین بنا بر اطلاعات موجود در این سایت، وی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ در مجموع ۷۲۷ هزار و ۴۱۰ دلار از دولت امریکا دریافت کرده است. این مبالغ در قالب قراردادهای آژانس رسانههای جهانی دولت فدرال امریکا به حساب شخصیاش واریز شده است و حقوق کارمندی او نیست. در این گزارش آمده بود که ثروت خالص علینژاد حدود ۵ میلیون است. او در محله «بروکلین» صاحب خانهای با تمام امکانات است که سال ۲۰۱۸ یعنی پیش سال پیش نزدیک به یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار قیمتگذاری شده بود. /همشهری
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}