40 سال پیش در چنین روزی ساعت 6:41 دقیقه صبح به وقت محلی یک کامیون مرسدس بنز زرد رنگ با عبور از همه ایست و بازرسی‌های ایجاد شده توسط نظامیان امریکایی و فرانسوی، مقر گردان واکنش سریع نیروهای تفنگدار دریایی امریکا و فرانسه را در نزدیکی بیروت با محموله‌ای انفجاری به وزن چند تن هدف قرار داد که در پی آن بیش از 241 امریکایی از جمله 220تن از از نیروهای تفنگدار کشته و صدها نفر دیگر زخمی شدند که برخی از آن‌ها هیچ وقت دیگر به خدمت نظامی بازنگشتند.
 
در مورد میزان مواد منفجره‌ای که در این کامیون قرار گرفته بود هر کسی روایتی دارد، اما هر چه بوده وزن را تا 5 تن هم گفته‌اند اما به باور خود متخصصان غربی، این مواد به شکل بسیار حرفه‌ای و دقیقی در کامیون زردرنگ کارگذاری شده بود که بیشترین نتیجه را داشته باشد. اما دقایقی پس از این انفجار، محل استقرار تفنگداران فرانسوی در رمله نیز هدف قرار گرفت که طی آن 58 تن از نظامیان فرانسوی به هلاکت رسیدند و ده‌ها نفر دیگر هم زخمی شدند و باز هم کسی نفهمید کار چه طرفی است.
 
مسئولیت این حمله را گروهی بنام جهاد اسلامی بر عهده گرفت و غربی‌ها با تمام تلاشی که کردند، هیچ وقت افراد پشت پرده این حمله را نشناخته و باوجود روانه کردن سیل اتهامات به سمت ایران، اما هیچ سند و مدرکی مبنی بر مداخله ایران و نزدیکان ایران در این حمله پیدا نشد. این حمله خونین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین حمله‌ای بود که تا آن روز علیه تفنگداران امریکایی و فرانسوی که آمده بودند تا پوششی برای اشغالگری صهیونیست‌ها در لبنان ایجاد کنند، صورت گرفت و در نهایت باعث خروج آن‌ها از لبنان و مقدمه‌ای برای عقب راندن اشغالگران صهیونیست از لبنان شد.
 
امریکا و فرانسه تحت عنوان نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به لبنان لشکرکشی کرده بودند تا به رژیم صهیونیستی که نیمی از این کشور را اشغال کرده بود در تداوم اشغالگری‌اش فضا و فرصت کافی را داده و این رژیم بتواند مدت‌ زمان بیشتری را در نیمه جنوبی لبنان به ایجاد ساختارهای امنیتی و نظامی خود بپردازد. در واقع، امریکا و فرانسه بهای خونینی بابت حمایت از تجاوزات و اشغالگری این رژیم دادند و هیچ وقت خاطره این حمله از ذهن و خاطره امریکایی‌ها پاک نخواهد شد.
 
تیم‌های سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) که در پرونده‌های منطقه در حال بررسی بودند همواره با انگیزه‌ای «شخصی» علیه کسانی که آنها را مسئول این حمله می‌دانستند کار می‌کردند. از این‌رو، در تعدادی از گزارش‌های افسران سیا که برخی از آنها توسط تحلیلگران سابق اطلاعاتی نوشته شده است، آمده است که «تعقیب عماد مغنیه شخصی بوده است». واشنگتن شهید حاج رضوان را نیز متهم کرد که در حمله به سفارت آمریکا در بیروت در سال 1983 که منجر به انهدام کل ایستگاه سیا و کشته شدن رئیس شعبه خاورمیانه این آژانس شد، نقش داشته است و او پشت ربودن و انحلال رئیس ایستگاه سیا، ویلیام باکلی، در سال 1984، که در سال 1983 به بیروت فرستاده شد تا پس از تخریب ایستگاه قبلی، ایستگاه جدیدی برای سازمان اطلاعات ایجاد کند، قرار داشته است.
 
یکی از مقامات ارشد سیا گفت: بازداشت باکلی منجر به بسته شدن فعالیت های سیا در کشور شد. دونالد رامسفلد که در دوره ریگان فرستاده امریکا در لبنان بود بعدها در کتابی از این حمله به عنوان «لبخند مرگ» یاد کرد و نوشت: «این بزرگ‌ترین حمله به امریکایی‌ها قبل از 11 سپتامبر بود»؛
 
حالا در چهلمین سال از آن حمله موفق و تاریخی، حالا وزیر امور خارجه امریکا می‌گوید که اگر ضرورت ایجاب کند امریکا در منطقه برای کمک به رژیم اسرائیل وارد جنگ خواهد شد. از قرار معلوم، آنتونی بلینکن یهودی یا یادش نیست که چگونه لبنان مقبره نظامیان امریکای شد یا اینکه جان نظامیان امریکایی برای یک وزیر خارجه یهودی در کاخ سفید مانند صهیونیست‌های اشغالگر در فلسطین ارزشی ندارد یا حقیقت امر آن است که مقامات امریکایی نیز حمایت از رژیم صهیونیستی را مهم‌تر از دفاع از منافع امریکا می‌دانند.
 
در ابتدای شروع نبرد طوفان الاقصی هم وزیر جنگ امریکا از استقرار 2هزار نظامی از همان نیروهای تفنگدار دریایی در سرزمین‌های اشغالی برای حمایت از رژیم صهیونیستی خبر داد. نیروهایی که به زعم وی نه برای جنگ، که برای پشتیبانی و دلگرمی به نظامیان اسرائیلی که سردرگم از حمله سنگین مقاومت فلسطین دنبال یک حامی می‌گردند، بود. با این حال، یک ماموریت غیرنظامی، می‌تواند زود به یک حمله نظامی گسترده و مشارکت در جنگی ناخواسته تبدیل شود و صهیونیست‌ها استاد چنین کاری هستند و همین امر باعث وحشت بایدن شد و گفت: ارتش امریکا وارد جنگ نخواهد شد. /کریم جعفری