صهیونیستها در مقابل ایران قافیه را باختند!
روزی که سران رژیم صهیونیستی سرمست و مغرور به حضور آمریکا در منطقه و اشغال افغانستان و عراق توسط این کشور و صدور قطعنامه پیاپی در شورای امنیت علیه ایران وارد فاز حذف فیزیکی و ترور دانشمندان ایرانی شدند و در گام بعدی اقدام به خرابکاری و توطئه علیه کشورمان کردند تا رقیب منطقهای و دشمن اصلی خود را از میدان رقابت خارج کرده و خود همه کاری منطقه شوند، در بدترین و آشفتهترین تحلیلها و خوابهایشان نیز روزی را نمیدیدند که تا این سطح احساس پشیمانی و بدبختی کنند.
وقتی سرکردههای رژیم صهیونیستی رئیس جمهور ابله آمریکا را تحریک کردند تا از برجام خارج شده، تحریمهای حداکثری علیه ایران تصویب کند و در ادامه اقدام به ترور برجستهترین و محبوبترین چهره مبارز ایرانی کند، باز هم نمیدانستند که دست انتقام ایران چگونه از آستین بیرون خواهد آمد و انتقام سخت از نوع ایرانیاش چه ابعادی خواهد داشت.
در دهه ۸۰ و هنگامی که دانشمندان هستهای ترور شدند برخی صداها در تل آویو هم وجود داشت که این سیاست را خطرناک و مضر میدانستند ولی رژیمی که تنها ویژگی و تنها قدرتش در سیستم جاسوسی و آدمکشی بود و هنر دیگری نداشت و از طرف دیگر پس از جنگ ۳۳ روزه متوجه شده بود که در نبرد رودررو قدرت و قابلیت مقابله با ایران را ندارد، به سمت همان توانایی رفت و در یک اشتباه وحشتناک شروع به ترور کرد.
صهیونیستها همیشه فکر میکردند پاسخ ایران به شکل ترور متقابل خواهد بود اما فکر ایرانی و اندیشه ایرانی از یک سمت و از سوی دیگر صبر و حوصله راهبردی ایران طرح دیگری را میطلبید. ایران برای اینکه جنایتهای صهیونیستها را تلافی کند و تمام خباثتهای آنها را یکجا جبران کند، هم فرصت داشت و هم امکاناتش را بهخوبی تهیه میکرد. باید از ترور عماد مقنیه تا حاج قاسم، از خرابکاری در تهران تا بیروت، از ترورها در عراق تا یمن و از حمله به محور مقاومت در غزه تا خاک سوریه یکجا تقاص پس میداد.
این روزها در تل آویو و در اتاقهای فکر در رسانهها و در میان تصمیمگیران و چهرههای موثر این رژیم این سوال وجود دارد که چرا چنین شد و چگونه ایران تلافی تمام آن ترورها و خرابکاریها را یکجا کرد؟! رژیمی که همه داشتهاش در سیستم امنیتی و جاسوسیاش بود چگونه توسط ایران غافلگیر شد و چگونه قافیه را باخت و چنین ضربه مهلکی دریافت کرد! آیا آنها فکر نمیکردند ایران همیشه انتقام میگیرد و فراموش نمیکند؟!
برخی از صهیونیستها میگویند انفجار مقر یهودیان در آرژانتین به تلافی ترور «سیدعباس موسوی» و خانوادهاش توسط صهیونیستها صورت گرفت. آنها متوجه این معادله شدند که هر اقدامی که کنند با پاسخ طرف مقابل روبرو خواهد شد اما با داشتن چنین ذهنیت و چنین تاریخچهای چرا دوباره آنها سمت ترور و خرابکاری رفتند؟ تا جایی که در پاییز ۱۴۰۱ پیچیدهترین و سنگینترین طرح براندازی علیه ایران را با کمک خائنها و عناصر ابله و نادان داخلی به پیش بردند. صهیونیستها در تمام این ترورها و در تمام این حوادث نه آن را پنهان کردند و نه منکرش شدند.
آنها حتی در این مورد کتاب نوشتند و توضیح دادند و با افتخار از آن یاد کردند که ما چنین کردیم و چنان، و اینگونه این دانشمند را ترور کردیم و آنگونه فلان خرابکاری را پیش بردیم؛ در فلان جا با گروههای تروریست ضد ایرانی نشست برگزار کردیم و شب و روز از پای ننشستیم تا ایران را از پای درآورده و با محاصره اقتصادی و اعمال تحریم و فشار رسانهای این کشور را از درون از هم بپاشیم...
حالا آنها نشستهاند و چرتکه میاندازند و به قول معروف مثل سگ پشیمان هستند که اگر این کارها را نکرده بودند آیا این بلا سرشان نازل میشد؟اگر آنها پاییز سال گذشته تمام امکانات و توان خود در سطح منطقه و غرب را علیه ایران بسیج نکرده بودند امروز ایران این گونه تمام داشتههای آنها را بر باد نمیداد؟! همین یک ماه پیش بود که نماینده این رژیم در سازمان ملل با عکس آن دخترک فریادهای ضد ایرانی سر میداد و امروز در غزه بیش از ۲۰۰۰ کودک را قتل عام کرده ۲۰۰۰ نوجوان را زیر خاک فرستاده و ۱۰ برابر این را یتیم کرده یا برای همیشه زخمی و ناقص...
طوفان الاقصی تنها بخش کوچکی از انتقام بزرگی است که ایران از دشمن ملتهای منطقه و دشمن بشریت میگیرد، این فقط گوشه کوچکی از تقاصی است که صهیونیستها بابت تک تک ترورها، خرابکاریها و اقدامات ضد ایرانی باید بپردازند. هرچند بعد از این دیگر رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت سیاسی کارکردی ندارد و به یک ایالت دور افتاده آمریکا تبدیل میشود. اما در ذهن داشته باشید که آنها بعد از این متوجه خواهند شد که ایران مثل برخی از کشورهای عربی نیست که در آن ترور کنند، آدم بکشند، خرابکاری کنند و پاسخ ندهد... آنها بعد از این اگر چند سالی هم بمانند به شدت با حساب و کتاب برخورد خواهند کرد و میدانند که کوچکترین اشتباه میتواند بزرگترین هزینه را برایشان داشته باشد.
پشیمانی البته سودی ندارد و کشتن مردم غزه هم پیروزی نخواهد آورد. معادله بسیار پیچیده، سخت و چند بعدی است. حالا آن گروهی که در تل آویو همواره میگفتند که اقدامات تروریستی علیه ایران جواب معکوس میدهد شاید صدایشان بیشتر شنیده شود؛ شاید در کاخ سفید هم آنهایی که مجوز ترور میدادند و ترور میکردند بهتر از همه درک کنند که دست انتقام ایران بسیار بلند است و به هیچ عنوان فراموش نمیکند... آنهایی که ترور کردند و بعد هم مسئولیتش را قبول کردند حالا بهتر از همه میدانند که نباید این کار را میکردند چرا که صبر ایران زیاد است و خدا میداند که طرح و برنامه برای انتقام گرفتن از آنها دقیقاً در کجا و کی رقم خواهد خورد؛ /جعفری
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}