۲۳ روز از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه می‌گذرد و با گذشت هر روز بیش از پیش مشخص می‌شود که این رژیم توانایی و قدرت غلبه بر مقاومت فلسطین را ندارد و ورود به غزه هر لحظه سخت‌تر می‌شود. شرایط داخلی برای رژیم صهیونیستی پیچیده‌تر و بحران‌ها گسترده‌تر می‌گردد و به همین دلیل در ۴۸ ساعت گذشته با مجوز آمریکا برخی طرف‌ها نیز وارد مسیر دیپلماسی و تماس شدند تا به هر شکل ممکن رژیم صهیونیستی را از بن‌بستی که گرفتار شده نجات دهند.
 
میانجی‌گران در منطقه نشانه‌هایی از غرب دریافت کرده‌اند که نشان می‌دهد روزنه‌ای باز شده است که منجر به راه‌حل‌هایی فراتر از آتش‌بس بشردوستانه می‌شود. با این حال، منابع فلسطینی این خبر تأیید کردند که صحبت درباره ابتکارات تکمیل شده دشوار است، زیرا ارتش اشغالگر به دنبال دستیابی به دستاوردی‌ ولو اندک است تا شهرک‌نشینان را متقاعد کند که پیروز شده است. این منبع با بیان اینکه آنچه در عمل اتفاق می‌افتد این است که ایالات متحده از سردرگمی رژیم صهیونسیتی استفاده می‌کند و آنچه تحت عنوان انسان دوستانه ارائه می شود می‌تواند به یک راه حل دائمی تبدیل شود، خاطرنشان کرد: صحبت در مورد ابتکارات پس از جنگ هنوز در چارچوب اولیه است و برای حفظ پیروزی و بازگرداندن زندگی به نوار غزه «نیروهای مقاومت در حال مطالعه آنچه مناسب است، هستند.»
 
در این میان فرانسه که در حمایت تمام قد از جنایت‌های رژیم صهیونیستی شناخته شده است و رئیس جمهور آن نیز سفری یک روزه به سرزمین‌های اشغالی داشت تا از نزدیک با صهیونیست‌ها ابراز همدردی کرده و با آنها قول همکاری و همراهی بدهد، با مجوز طرف آمریکایی رایزنی‌هایی را شروع کرده که هدفش خارج کردن رژیم صهیونیستی از بن‌بست و شکستی است که تا این لحظه متحمل شده است، چرا که به باور سران کشورهای غربی ارتش رژیم صهیونیستی فقط می‌تواند آدم بکشد، خانه‌ها را خراب کند و قدرت به دست آوردن کوچک‌ترین پیروزی را هم ندارد و همین دلیل باید بهانه‌های انسان دوستانه هم که شده، آتش بس را برقرار کرد و راهی برای تضمین یک پیروزی حتی محدود جهت حفظ موقعیت و آبروی این رژیم در آن قرار داد.
 
بر این اساس فرانسه طرحی را پیشنهاد کرده که ۵ بند دارد و در حال رایزنی با کشورهای مختلف از جمله مصر قطر ترکیه برای به نتیجه رساندن آن است. مفاد طرح فرانسه عبارتند از:
 
اول، اعلام آتش بس کامل در تمام جبهه‌های جنگ و توقف حملات اسرائیل در ازای توقف عملیات بمباران توسط مقاومت.
 
دوم: تهیه جداول آماری برای زندانیان و مفقودین از طرفین، شامل جزئی‌ترین جزئیات، از نظر نام کامل، تاریخ تولد، تاریخ دستگیری، محل زندان، مشخصات تابعیت و اینکه آیا تابعیت دیگری دارد یا خیر. علاوه بر عکس‌های شخصی اخیر هر یک از آنها.
 
سوم: یک معامله مبادله جامع توافق خواهد شد که در آن مقاومت همه کسانی را که در بازداشت هستند، از جمله کسانی که در جنگ‌های قبلی اسیر شده‌اند، آزاد می‌کند، در ازای آزادی همه بازداشت‌شدگان بدون استثنا توسط اسراییل از جمله کسانی که محکوم شده‌اند یا از نظر اداری بازداشت شده‌اند، و تعهد به عدم دستگیری آنها.
 
چهارم، فرآیند مبادله به طور همزمان و بر اساس مکانیزمی تحت نظارت سازمان ملل متحد و صلیب سرخ بین‌المللی و با تضمین کشورهای میانجی که مسئولیت تضمین تعهد دو طرف به پایبندی به جزئیات فرآیند را بر عهده دارند، انجام می شود. 

پنجم، موافقت شده است که بدون هیچ پیش‌شرطی کمک‌ها را به نوار غزه بیاورند و همه نوع کمک‌ها را به فرودگاه العریش در سینا برسانند، با نظارت مستقیم سازمان ملل بر دریافت این کمک‌ها از کمک‌کنندگان، همراه با انتقال آن از فرودگاه العریش در سینا به نوار غزه و توزیع آن میان مردم.
 
در ظاهر این پنج بند به نفع مقاومت است اما این نباید همه ماجرا باشد و در پست‌های تلاش خواهم کرد تا در مورد آنچه غربی‌ها پشت ذهنشان در مورد این طرح آتش بس است بیشتر مسائل را باز کنم چرا که اصلی‌ترین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که رژیم آمریکا و فرانسه برای خود در نظر گرفته است نجات رژیم صهیونیستی از بن‌بستی است که به آن گرفتار شده است اینکه آینده چگونه خواهد شد؟ موضوع حضور مقاومت در غزه به چه شکل خواهد بود؟ در مورد بازسازی ویرانی‌ها و خرابی‌ها چه تصمیمی گرفته می‌شود و اصلاً اینکه آیا مقاومت به رژیم صهیونیستی در مورد آزادی اسرا می‌تواند اعتماد کند و آیا رژیم که سابقه بدی در ترور و آدم کشی دارد برخی از اسرا را پیش از آزادی سر به نیست نخواهد کرد؟!
 
اما آنچه از طرح فرانسوی‌ها دست به دست می‌شود، چیزی بیش از آن چیزی نیست که هفته گذشته در مورد ایده‌ها و طرح‌های امریکایی‌ها برای نجات صهیونیست‌ها نوشتم. در واقع، آنچه رژیم صهیونیستی و امریکا با کشتار بیش از 8 هزار فلسطینی و زخمی کردن بیش از 25 هزار نفر دیگر و ویرانی کامل غزه به دست نیاورده، حالا می‌خواهد از پشت میز مذاکره به دست بیاورد. حقیقت آن است که با مطالعه این طرح متوجه خواهید شد که مقاومت به هیچ عنوان زیر بار آن نخواهد رفت. نمی‌شود دشمنی را که شکست خورده، با این روش پیروز میدان کرد. بر اساس طرح غربی‌ها که فرانسه آن را نمایندگی می‌کند:
 
اول؛ تجدید ساختار تشکیلات خودگردان فلسطین که در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است و مسئولیت آن را برای مدیریت امور کل کرانه و غزه اجرا خواهد شد؛
 
دوم؛ فقط کسانی که در لیست حقوق و دستمزد اداره ثبت شده‌اند، در موسسات رسمی کارمند باقی بمانند و نیروهای پلیس این سازمان پس از آموزش دوباره تحت کنترل تشکیلات خودگردان قرار خواهند گرفت و این نیروها مسئولیت کامل مدیریت امنیتی در نوار غزه و را بر عهده بگیرند. لغو تظاهرات مسلحانه تحت اختیار تشکیلات خودگردان فلسطین نیست.
 
سوم؛ تشکیلات خودگردان فلسطین مسئولیت بازسازی نوار غزه را بر عهده خواهد گرفت، مشروط بر اینکه همراه با این بازسازی، بازسازی مرتبط با تقویت اقتدار خود را آغاز کند.
 
چهارم، پیشرفت تدریجی در برنامه بازسازی، با تدوین برنامه‌ای برای پناه دادن به آوارگانی که خانه‌هایشان ویران شده است، چه از طریق استفاده از خانه‌های پیش ساخته موقت یا هر گزینه دیگری، مشروط بر اینکه یک برنامه کاری برای فرآیند بازسازی سریع مسکن با زیرساخت‌هایش وجود داشته باشد.
 
بر اساس همین ایده‌ها، بحث به مهم‌ترین مورد می‌رود، یعنی موردی که اسرائیل از منظر نیاز به تضمین از طریق رویه‌هایی مطرح می‌کند که به او اجازه می‌دهد درباره وضعیت باثبات صحبت کند. اگرچه دشمن، همانطور که در سال 2006 در لبنان تلاش کرد، موضوع خلع سلاح مقاومت در نوار غزه را مطرح می‌کند، ایده‌های موجود در طرح پیشنهادی منتسب به فرانسوی‌ها شامل عناوینی مانند زیر است:
 
اول، استقرار نیروهای خارجی، عربی و اسلامی، در مرز بین نوار غزه و سرزمین‌های اشغالی در سال 1948. اسرائیل تصریح می‌کند که هیچ کشوری که با آن رابطه نداشته باشد، در این نیرو شرکت نکند، مشروط بر اینکه این کشورها دارای منافع یا روابط غیر خصمانه با جنبش حماس نداشته باشند. که با اشاره مستقیم به اردن، مصر، ترکیه، امارات و غیره دارد. اما هیچکس از هویت کامل این نیروها یا تعداد و تسلیحات آنها آگاهی نخواهد داشت!!
 
دوم؛ این نیروها در مرز غربی نوار با مرزهای 1948 در عمق حداکثر 3 کیلومتری داخل نوار مستقر هستند. در برخی موارد، این منجر به تمرکز نیروها در مناطق باز می‌شود، اما در مناطق دیگر در مجاورت ساختمان‌های مسکونی در نوار مستقر می‌شود.
 
سوم، آغاز ترتیباتی که امکان راه اندازی یک فرآیند مذاکره با حمایت بین‌المللی را برای دستیابی به یک راه‌حل سیاسی پایدار در یک دوره زمانی از پیش‌تعیین شده فراهم می‌کند. این ابتکار بر راه حل دو کشوری تمرکز می‌کند، بدون اینکه به جزئیات بپردازد!
 
عملاً بارزترین شاخص در تمام موارد فوق این است که غربی‌ها فکر می‌کنند کارها بر اساس تصورات دشمن تنظیم نمی‌شود. اگر دوره زمانی اتفاقات غزه را با آنچه در لبنان در جریان جنگ 2006 اتفاق افتاد مقایسه کنیم، می‌توان خواستار نگاهی متفاوت به آنچه در حال وقوع است، شد.
 
معلوم نیست دشمن به این باور رسیده است که در این دور شکست خورده است یا نه و این چیزی است که در کل شاکله اسرائیل قابل هضم نخواهد بود. اما اکنون این سوال متوجه ایالات متحده و غرب است: آیا آنها ابتکار عمل را برای نجات اسرائیل از خود به دست خواهند گرفت یا دری را به روی جنون باز می‌گذارند که منطقه را به روی احتمالات جنگ گسترده علیه متحد آنها باز می‌کند؟ /جعفری