امام معصوم راهنما و الگوی عملی دین
ارتباط قرآن و مولی الموحدین علی(علیه السلام) یک ارتباط نظری و عملی است. تمام قرآن را باید علی(علیه السلام) بدانیم و تمام علی(علیه السلام) را باید قرآن بدانیم. هر آیه ای که در قرآن وجود دارد، در امیرالمؤمنین(علیه السلام) ظهور و بروز پیدا کرده است؛ اما برخی آیات بهطور آشکار و مستقیم از علی(علیه السلام) گفته است و می خواهد ما هم راهی را که مولا در پیش گرفت، طی کنیم.
امام عسکری(علیه السلام) در مورد آیه فوق می فرمایند: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَه یعنی کسیکه از جان خود برای کسب رضای پروردگار گذشت و مطابق فرامین الهی عمل کرد و مردم را به اطاعت از پروردگار امر نمود و در این راه هر آزار و اذیّتی را تحمّل کرد. او همچون کسی است که جانش را در ازای رضایت پروردگار معامله کرد و جانش را در عوض رضایت او تسلیم او نمود و دیگر برایش مهم نیست که پس از کسب رضایت خداوند چه بلایی بر سر او بیاید؟! و حال آنکه خداوند بر تمام بندگانش مهربان است. امّا آنان که رضای پروردگار را می طلبند، خداوند ایشان را به بالاترین آرزوهایشان و حتّی به تمام چیزهایی که آرزویش را هم نداشتند، می رساند و امّا آنان که در دین الهی مرتکب فسق و فجور می شوند، [خداوند] به ایشان مهلت داده، با آنها مدارا کرده و به اطاعت خود فرا می خواند و هرکه بداند خداوند گناهانش را می بخشد، [از توبهکردن] امتناع نمی کند و توبه بزرگترین کرامت های خداوند را برایش (چنین بندهای) به ارمغان میآورد.»(البرهان، ج۲، ص۱۱۲)
باید به اشاره قرآن هم توجه کنیم که مولا برای رضای خدا در بستر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خوابید. یعنی کاری را انجام داد که خداوند آن را دوست دارد. این سوای مقاصد و نیاتی است که بهانه می شود برای انجام یک عمل. پس بندگان خدا هم اگر می خواهند، مانند علی(علیه السلام) باشند، باید تمام کارهای خود را برای رضای خدا انجام دهند. آیات قرآن را باید جامع نگاه کرد. یعنی باید ببینیم آیه ای که در حالات قصه یا سرگذشت یا تعریف یک اتفاق آمده است چه نکاتی را در کنار موضوع اصلی قرار داده است؟ حتی در آیات دیگر چطور آن نکات را مورد اشاره جدید قرار داده است. این می شود نگاه جامع به قرآن؛
یا وقتی در آیه ای دیگر در مورد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می فرماید: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُون»؛ ولیّ و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و کسانی که ایمان آوردهاند همانها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات میدهند.(مائده/55) یا وقتی می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون»؛ جز این نیست که مؤمنان با یکدیگر برادرند، پس میان برادرانتان را اصلاح کنید و از خدا بترسید، امید که مورد رحمت قرار گیرید.(حجرات/10) و بسیاری از آیات دیگر که دستور میدهد مانند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) باشیم.
اصلاً امام، یعنی کسی که باید الگوی امت باشد تا امت در هر لحظه از زندگی خود به بیان و رفتار او نظاره کرده و مانند او عمل کند؛ یعنی اگر این نبود، بندگان میتوانستند به خداوند گلایه کنند که چرا کسانی را برای الگوگیری در میان ما قرار ندادی؟
رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی فرمودند: «من کنت مولا فهذا ولیه» اشاره به همین موضوع دارند که تا من در حیات دنیایی هستم شما از من الگو میگرفتید و پیرو و مطیع من بودید، پس وقتی من از دنیا مفارقت کردم، باید از علی(علیه السلام) اطاعت کرده و او را اصل دین و شریعت قرار دهید.
خداوند هم در قرآن میفرماید: «یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ»؛ اى کسانىکه ایمان آوردهاید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید و چون در امرى اختلاف کردید اگرـ به خدا و روز قیامت ایمان داریدـ به خدا و پیامبر رجوع کنید.
در این خیر شماست و سرانجامى بهتر دارد.(نساء/59) حضرت امام خمینی(ره) در کتاب شریف «کشفالاسرار» به نقل از «غایةالمرام» می آورند که تا 140 آیه درباره حضرت علی(علیه السلام) و امامت ایشان نازل شده است؛ اما اگر بخواهیم روح قرآن را پیدا کنیم، باید به سمت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برویم؛ زیرا ایشان روح مجسم قرآن است.
چرا خداوند به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در آیه 67 سوره مائده می فرماید: «اى پیامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شده، به خلق برسان که اگر نرسانی، تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهاى...»؟ زیرا اگر دین بدون امام بماند، در واقع از بین رفته است. پس آن نعمتی که خداوند در آیه 3 سوره مائده از آن می گوید، امامی است که می تواند راهنما و الگوی عملی دین باشد.
ضرورت امامت بحث های مرتبط با ضرورت وجود امام در میان مسلمانان است. حتی مذاهب غیر شیعه هم در مورد ضرورت امام مباحثی دارند. تقریباً تمامی متفکران اهل سنت و فرقههای سنّی مذهب، در باب وجوب و ضرورت نصب الهی امام اتفاق نظر دارند. می توان گفت که در این باب میان شیعه و اهل سنت توافق کلی وجود دارد. تنها علت وپایه اختلاف دو فرقه مذکور، در چگونگی آن است. اهل سنت برخلاف شیعه به نصب اختیاری امام رای می دهد و تأکید می کنند که نصب امام نه برخدا که بر مسلمانان واجب است. به عبارت دیگر این مردم هستند که باید برای حفظ شریعت و انتظام اجتماعی، پس از وفات پیامبر، پیشوایی را برای خویش انتخاب کنند و کردهاند.
در اندیشه اهل سنت، امامت از فروع دین محسوب می شود و امامت را موضوع جانشینی پیامبر معرفی می کنند که وظیفه نگهداری از دین و سیاست دنیا را دارد. در یک جمع بندی از مجموعه بیانات متفکران اهل سنت که هر کدام به یک شاخه فقهی از شاخههای چهارگانه اهل سنّت و هر یک به یکی از مکاتب کلامی، در مکتب اشعری و اعتزال پای بند میباشند، میتوان بیان داشت که امامت در اندیشه اهل سنت از فروع دین است و وجوب آن برشرع استوار است نه بر عقل و برای حفظ شریعت و اجرای احکام اجتماعی جامعه اسلامی ایجاب می کند که امامی از سوی مردم نه خدا نصب گردد. معتقدان به ضرورت وجود امام به دلایل عقلی مانند برهان لطف، ضرورت اجتماعی، نیاز دائمی به امام و تببین دین در تمامی زمانها استدلال کردهاند؛ همچنین به دلایل نقلی همچون آیه اولی الامر، روایتهای «من مات»، «حدیث لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ» و روایتی از پیامبر(ص) که به وجود وصایای دوازدهگانه در همه ادیان اشاره می کند، استناد کردهاند.
دلایل ضرورت وجود امام موافقان و مخالفانی دارد که به آنها نیز پاسخهایی داده شده است؛ از جمله اینکه مصداق آیه اولی الامر به کسانی که معصوم نیستند، نیز گسترش داده شده است، که در پاسخ گفته شده اطاعت از غیر معصوم واجب نیست.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}