شخصیت عبادی و اخلاقی حضرت عباس(ع)
در میان محبان اهل بیت(ع) شخصیت حضرت ابوالفضل العباس(ع) خیلی مورد توجه قرار دارد. آن ویژگی که بسیار مورد توجه قرار گرفته، اخلاق الهی و انسانی ایشان است. مقام معنوی حضرت عباس(ع) از طریق تقوا و تزکیه و همچنین خضوع و خشوع ایشان در برابر پروردگار و امامان معصوم(ع) بود. ایشان بدون هیچ نگاه برتریجویانه به نسبتشان با امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، فقط به وظایف دینی و عبادیشان توجه داشتند و برای ارتقای اخلاق دینیشان تلاش بیوقفهای داشتند.
در میان محبان اهل بیت(علیهمالسلام) شخصیت حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) خیلی مورد توجه قرار دارد. آن ویژگی که بسیار مورد توجه قرار گرفته، اخلاق الهی و انسانی ایشان است.
مقام معنوی حضرت عباس(علیه السلام) از طریق تقوا و تزکیه و همچنین خضوع و خشوع ایشان در برابر پروردگار و امامان معصوم(علیهمالسلام) بود. ایشان بدون هیچ نگاه برتریجویانه به نسبتشان با امیرالمؤمنین(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام)، فقط به وظایف دینی و عبادیشان توجه داشتند و برای ارتقای اخلاق دینیشان تلاش بیوقفهای داشتند.
در قرآن نماز خواندن و صبر داشتن سخت معرفی میشود مگر برای کسانیکه خشوع دارند و در برابر دستورات خداوند مطیع هستند، «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»؛ از صبر و نماز [برای حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگیها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید و بیتردید این کار جز بر کسانی که در برابر حق قلبی فروتن دارند دشوار و گران است.(بقره/45)
شخصیت معنوی، عبادی و اخلاقی حضرت عباس(علیهالسلام) آنقدر زیاد است که نسبت به ایشان کنیه «ابوالفضل»، یعنی پدر فضایل را بهکار میبرند. حضرت عباس(علیه السلام) بهواسطه تقوا و ایمان راسخشان احترام و آبروی ویژهای نزد خداوند دارد تا جایی که ایشان به «بابالحوائج» لقب گرفتهاند. ایشان شجاعتی داشت که برخاسته از همان ایمان و عمل صالح و ولایتپذیری ایشان بود.
پس از شهادت ایشان ائمه اطهار(علیهمالسلام) این ویژگی خاص حضرت عباس(علیه السلام) را متذکر میشدند و ایشان را تحسین میکردند. امام علی(علیه السلام) فرمودند: «لو تمیزت الاشیاء لکان الصدق مع الشجاعة»؛ اگر اشیاء دستهبندی شوند، بدون شک صدق و راستی با شجاعت و قهرمانی همراه خواهد بود.(غررالحکم، ج1، ص۵۶۸) کسی که به انتخاب خود و اعتقاد خود شک ندارد و از سر صدق بندگی میکند و از امامان خود اطاعت میکند، دلیلی ندارد ترس و وحشتی از کسی به دل خود راه دهد.
قهرمان حقیقی کسی است که برای اعتلای حق و رفع باطل قیام میکند. زندگی انسان الهی پر است از دور شدن از بدیها و معصیتها و پر است از نزدیک شدن به اطاعتها و بندگیها. این جذب و دفع خوبیها و بدیهاست که شخصیت فردی انسان را میسازد و حتی روی شخصیت اجتماعی انسان هم اثر میگذارد. کسی که خداوند را همه کاره میداند و خود را عبد او میداند، در میان مردم هم محبوب میشود و همه انسانها او را دوست دارند.
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جمله 89 نهجالبلاغه میفرمایند: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ»؛ هر کس [رابطه] میان خود را با خدا اصلاح کند، خدا [رابطه] میان او و مردم را اصلاح فرماید و هر کس کار آن جهان خود را به صلاح آورد، خدا کار این جهان او را اصلاح کند و هر که واعظى درونى داشته باشد، او را از جانب خداوند نگهبانى است.
آزاده خواهان جهان و شجاعان در هر نقطهای از این عالم وقتی با شخیت نورانی و بابرکت حضرت عباس(علیه السلام) مواجه میشوند سر تعظیم فرود میآورند و ایشان را به منزله الگوی عینی انسانها معرفی میکنند.
مقام معنوی حضرت عباس(علیه السلام) از طریق تقوا و تزکیه و همچنین خضوع و خشوع ایشان در برابر پروردگار و امامان معصوم(علیهمالسلام) بود. ایشان بدون هیچ نگاه برتریجویانه به نسبتشان با امیرالمؤمنین(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام)، فقط به وظایف دینی و عبادیشان توجه داشتند و برای ارتقای اخلاق دینیشان تلاش بیوقفهای داشتند.
در قرآن نماز خواندن و صبر داشتن سخت معرفی میشود مگر برای کسانیکه خشوع دارند و در برابر دستورات خداوند مطیع هستند، «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»؛ از صبر و نماز [برای حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگیها و رسیدن به رحمت حق] کمک بخواهید و بیتردید این کار جز بر کسانی که در برابر حق قلبی فروتن دارند دشوار و گران است.(بقره/45)
شخصیت معنوی، عبادی و اخلاقی حضرت عباس(علیهالسلام) آنقدر زیاد است که نسبت به ایشان کنیه «ابوالفضل»، یعنی پدر فضایل را بهکار میبرند. حضرت عباس(علیه السلام) بهواسطه تقوا و ایمان راسخشان احترام و آبروی ویژهای نزد خداوند دارد تا جایی که ایشان به «بابالحوائج» لقب گرفتهاند. ایشان شجاعتی داشت که برخاسته از همان ایمان و عمل صالح و ولایتپذیری ایشان بود.
پس از شهادت ایشان ائمه اطهار(علیهمالسلام) این ویژگی خاص حضرت عباس(علیه السلام) را متذکر میشدند و ایشان را تحسین میکردند. امام علی(علیه السلام) فرمودند: «لو تمیزت الاشیاء لکان الصدق مع الشجاعة»؛ اگر اشیاء دستهبندی شوند، بدون شک صدق و راستی با شجاعت و قهرمانی همراه خواهد بود.(غررالحکم، ج1، ص۵۶۸) کسی که به انتخاب خود و اعتقاد خود شک ندارد و از سر صدق بندگی میکند و از امامان خود اطاعت میکند، دلیلی ندارد ترس و وحشتی از کسی به دل خود راه دهد.
قهرمان حقیقی کسی است که برای اعتلای حق و رفع باطل قیام میکند. زندگی انسان الهی پر است از دور شدن از بدیها و معصیتها و پر است از نزدیک شدن به اطاعتها و بندگیها. این جذب و دفع خوبیها و بدیهاست که شخصیت فردی انسان را میسازد و حتی روی شخصیت اجتماعی انسان هم اثر میگذارد. کسی که خداوند را همه کاره میداند و خود را عبد او میداند، در میان مردم هم محبوب میشود و همه انسانها او را دوست دارند.
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جمله 89 نهجالبلاغه میفرمایند: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ»؛ هر کس [رابطه] میان خود را با خدا اصلاح کند، خدا [رابطه] میان او و مردم را اصلاح فرماید و هر کس کار آن جهان خود را به صلاح آورد، خدا کار این جهان او را اصلاح کند و هر که واعظى درونى داشته باشد، او را از جانب خداوند نگهبانى است.
آزاده خواهان جهان و شجاعان در هر نقطهای از این عالم وقتی با شخیت نورانی و بابرکت حضرت عباس(علیه السلام) مواجه میشوند سر تعظیم فرود میآورند و ایشان را به منزله الگوی عینی انسانها معرفی میکنند.
خشوع در نماز تکمیل بحث
خشوع در نماز، ممکن است محصول عملکرد یک مسلمان مؤمن در طول شبانهروز باشد. هرچه بیشتر در رفتار و گفتارش مراقبت کند، در نماز بهتر ارتباط برقرار میکند و به خشوع افزونتری در آن دست مییابد. متقابلاً، خشوع در نماز میتواند در تصحیح رفتارهای روزمره انسان و کسب توفیق در انجام امور الهی مؤثر باشد. خشوع در نماز به معنای فروتنی است. در زمان نماز، انسان باید ادب ظاهری آن را رعایت کند. این ظاهر، باطن و روحی دارد که اهمیت بسزایی در ارزشگذاری نماز دارد. حضور قلب و خشوع در نماز، جایگاه ویژهای دارد. آیهای از قرآن میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ.»؛ خشوع در نماز، نه تنها به تصحیح نمازها کمک میکند، بلکه در زندگی روزمره نیز تأثیرگذار است. این حالت، نشاندهنده ارتباط عمیق با خداوند است و میتواند در تقویت روح عبودیت و اصلاح رفتارها کمک کند. بنابراین، خشوع در نماز، یک مسیر به سوی رشد روحی و اخلاقی است.
خشوع در نماز، ممکن است محصول عملکرد یک مسلمان مؤمن در طول شبانهروز باشد. هرچه بیشتر در رفتار و گفتارش مراقبت کند، در نماز بهتر ارتباط برقرار میکند و به خشوع افزونتری در آن دست مییابد. متقابلاً، خشوع در نماز میتواند در تصحیح رفتارهای روزمره انسان و کسب توفیق در انجام امور الهی مؤثر باشد. برخی راههای بهبود خشوع در نماز عبارتاند از:
ترک گناهان: گناهان ضررها و زیانهای فراوانی دارند. یکی از آن ضررها این است که خداوند حال دعا و نماز را از انسان میگیرد. بنابراین، ترک گناهان و پاکسازی قلب از آنها، به خشوع کمک میکند.
اصلاح نفس: امام علی(علیه السلام) فرمودند: «املکوا أنفسکم بدوام جهادها؛ به وسیله جهاد همیشگی با نفس مالک نفستان گردید!» 2. اصلاح نفس و تسلیم به اراده خدا، در خشوع مؤثر است.
تأمل در آیات و ادعیه: در نماز، به تدبر در آیات قرآن و ادعیه و اذکاری که گفته میشود، توجه کنید. این کمک میکند تا خشوع در نماز افزایش یابد.
به گونهای که کارهای روزمرّه و گرفتاریهای زندگی ظرف نمازهای برخی را پر کرده و نماز را از حضور قلب تهی نموده است، باید به خشوع و خضوع در نماز توجه داشته باشیم. اعتراف کنیم که مسئله «نداشتن خشوع» در نماز هم فراگیر است و عام الْبَلْوی؛ به طوری که بسیاری گرفتارش هستیم و اگر حسابرسی دقیقی داشته باشیم، به راحتی متوجّه میشویم که کمتر نمازی داشتهایم که از اوّل تا آخر آن با خدا باشیم و خشوع و خضوع کاملی بر آن حاکم باشد.
خشوع در نماز، ممکن است محصول عملکرد یک مسلمان مؤمن در طول شبانهروز باشد. هرچه بیشتر در رفتار و گفتارش مراقبت کند، در نماز بهتر ارتباط برقرار میکند و به خشوع افزونتری در آن دست مییابد. متقابلاً، خشوع در نماز میتواند در تصحیح رفتارهای روزمره انسان و کسب توفیق در انجام امور الهی مؤثر باشد. برخی راههای بهبود خشوع در نماز عبارتاند از:
ترک گناهان: گناهان ضررها و زیانهای فراوانی دارند. یکی از آن ضررها این است که خداوند حال دعا و نماز را از انسان میگیرد. بنابراین، ترک گناهان و پاکسازی قلب از آنها، به خشوع کمک میکند.
اصلاح نفس: امام علی(علیه السلام) فرمودند: «املکوا أنفسکم بدوام جهادها؛ به وسیله جهاد همیشگی با نفس مالک نفستان گردید!» 2. اصلاح نفس و تسلیم به اراده خدا، در خشوع مؤثر است.
تأمل در آیات و ادعیه: در نماز، به تدبر در آیات قرآن و ادعیه و اذکاری که گفته میشود، توجه کنید. این کمک میکند تا خشوع در نماز افزایش یابد.
به گونهای که کارهای روزمرّه و گرفتاریهای زندگی ظرف نمازهای برخی را پر کرده و نماز را از حضور قلب تهی نموده است، باید به خشوع و خضوع در نماز توجه داشته باشیم. اعتراف کنیم که مسئله «نداشتن خشوع» در نماز هم فراگیر است و عام الْبَلْوی؛ به طوری که بسیاری گرفتارش هستیم و اگر حسابرسی دقیقی داشته باشیم، به راحتی متوجّه میشویم که کمتر نمازی داشتهایم که از اوّل تا آخر آن با خدا باشیم و خشوع و خضوع کاملی بر آن حاکم باشد.
تأثیر گناه در خشوع در نماز چیست؟
گناهها میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر خشوع در نماز داشته باشند. خشوع در نماز، به معنای فروتنی و تأثر خاصی است که قلب انسان را در حضور خداوند فرو میآورد. این حالت، نشاندهنده ارتباط عمیق با خداوند است و میتواند در تقویت روح عبودیت و اصلاح رفتارها کمک کند.بیایید به برخی نکات درباره تأثیر گناه در خشوع در نماز بپردازیم:
ترک گناهان: گناهان ضررها و زیانهای فراوانی دارند. یکی از آن ضررها این است که خداوند حال دعا و نماز را از انسان میگیرد. بنابراین، ترک گناهان و پاکسازی قلب از آنها، به خشوع کمک میکند.
اصلاح نفس: امام علی(علیه السلام) فرمودند: «املکوا أنفسکم بدوام جهادها؛ به وسیله جهاد همیشگی با نفس مالک نفستان گردید!» اصلاح نفس و تسلیم به اراده خدا، در خشوع مؤثر است.
تأمل در آیات و ادعیه: در نماز، به تدبر در آیات قرآن و ادعیه و اذکاری که گفته میشود، توجه کنید. این کمک میکند تا خشوع در نماز افزایش یابد. به گونهای که کارهای روزمرّه و گرفتاریهای زندگی ظرف نمازهای برخی را پر کرده و نماز را از حضور قلب تهی نموده است، باید به خشوع و خضوع در نماز توجه داشته باشیم. اعتراف کنیم که مسئله «نداشتن خشوع» در نماز هم فراگیر است و عام الْبَلْوی؛ به طوری که بسیاری گرفتارش هستیم و اگر حسابرسی دقیقی داشته باشیم، به راحتی متوجّه میشویم که کمتر نمازی داشتهایم که از اوّل تا آخر آن با خدا باشیم و خشوع و خضوع کاملی بر آن حاکم باشد.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}