هنگامی‌که خداوند فلسفه آفرینش انسان را «عبد» بودن بیان می‌فرماید، پس مخلوقاتش باید «ادب بندگی» را هم فرابگیرند. باید بتوانند با پروردگار خود مناجات کرده و به بهترین شکل او را عبادت کنند. عبادات وقتی ثمر داشته باشد، در تقرب انسان به بالاترین مقامات الهی نتیجه می‌دهند و این انسان در سیری به سوی خداوند قرار می‌گیرد که هیچ‌وقت متوقف نمی‌شود.

«مناجات شعبانیه» به بیان همه علمای اسلام مناجاتی است که ادب بندگی، دعا و ارتباط با پروردگار عالم را به انسان آموزش می‌دهد. مناجات شعبانیه از امام علی(علیه السلام) نقل شده و بنا بر روایات، امامان معصوم(ع) بر قرائت آن در ماه شعبان اهتمام داشته‌اند.

«میرزاجواد ملکی تبریزی» عارف شیعی، این مناجات را حاوی علوم فراوانی در چگونگی رفتار بنده با خدا، ادب دعا و استغفار معرفی کرده است. به گفته «مرتضی مطهری»، انسان با قرائت این دعا، روح نیایش در اسلام را می‌فهمد و این دعا جز عرفان، محبت و عشق به خدا و معنویت، چیز دیگری نیست. او همچنین این مناجات را در سطح ائمه(علیهم السلام) دانسته و معتقد است، در این دعا تعبیراتی است که فهم آنها برای ما مشکل است، از جمله: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُک وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیتُک وَ أَقْبِلْ عَلَی إِذَا نَاجَیتُک فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیک وَ وَقَفْتُ بَینَ یدَیک مُسْتَکینا لَک مُتَضَرِّعا إِلَیک رَاجِیا لِمَا لَدَیک ثَوَابِی...»؛

آیت‌الله جوادی‌آملی می‌گوید: «مناجات شعبانیه، به سبب معارف بلندی که در آن است مناجات کبیر در میان مناجات‌هاست، در این مناجات ما در محضر الهی هم نیاز داریم و هم ناز داریم؛ مانند این کلام که از ائمه آموختیم و به خداوند می‌گوییم اگر از ما بپرسی چرا گناه کردی ما هم می‌گوییم تو چرا نبخشیدی؟... تقریباً در تمام ادعیه‌ای که در طول سال مطرح است؛ مانند مناجات شعبانیه کم دیده می‌شود که انسان نخست از خداوند درخواست سیر به‌سوی او را داشته باشد، اول منادات داشته باشد و وقتی نزدیک شد، چون جای ندا نیست با او مناجات کند و از منادات به مناجات منتقل شود و وقتی خیلی نزدیک شد، باید ساکت باشد تا خدا با او حرف بزند.»

این مناجات سراسر اظهار عجز و تضرّع در برابر پروردگار است و عباراتی عارفانه را در خود جای داده است؛ اما جالب آن است که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) این دعا را با صلوات بر محمد و آل محمد شروع می‌کند که معانی و مفاهیم زیادی را می‌توان برای آن در نظر گرفت. این صلوات کیفیت احساسی مناجات شعبانیه را بالا می‌برد و ما را در خشوع بیشتر و درخواست محبت و توجه بیشتر خداوند کمک می‌کند. همان‌طور که می‌دانید صلوات دعای مستجاب است و به این ‌واسطه درخواست استجابت دعا‌های‌مان از خداوند را داریم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «اجْعَلُونِى فِى أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَفِى آخِرِهِ وَفِى وَسَطِهِ»؛ مرا در ابتداى دعا و در وسط دعا و در آخر دعا قرار دهید.(اصول کافی، ج2، ص492)

همچنین امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «مَنْ کانَتْ لَهُ اِلَی اللّهِ عَزَّ و جَلَّ حاجَةٌ فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُ حاجَتَهُ، ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ فَاِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَکْرَمُ مِنْ اَنْ یَقْبَلَ الطَّرَفَیْنِ وَ یَدَعَ الْوَسَطَ اِذا کانَتِ الصَّلاةُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لا تُحْجَبُ عَنْهُ»؛ هر که به درگاه خدای عزوجل حاجتی دارد، باید به صلوات بر محمد و آلش شروع کند و سپس حاجت خود را بخواهد و دعا را نیز به صلوات بر محمد و آل محمد ختم کند؛ زیرا خدای عزوجل کریم‌تر از آن است که دو طرف دعا را بپذیرد، ولی وسط دعا را واگذارد و به اجابت نرساند، زیرا صلوات بر محمد و آل محمد، محجوب نیست و از طرف خداوند پذیرفته می‌شود.(شرح دعای جوشن کبیر، ملا هادی سبزواری)

ما در ابتدای این مناجات درخواست داریم که خداوند صدای ما را بشنود به‌معنای اینکه به صدای ما توجه کند و درخواست ما را اجابت کند؛ زیرا بدترین عذاب این است که خداوند توجهی به ما نداشته باشد و نخواهد که صدای ما را بشنود. در فراز دیگری از مناجات شعبانیه می‌خوانیم: «فَقَدْ هَرَبْتُ الَیْک، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْک مُسْتَکیناً لَک، مُتَضرِّعاً الَیْک، راجِیاً لِما لَدَیْک ثَوابى»؛

خدایا به‌سوى تو گریخته‌ام و با حالت فروتنى در برابرت ایستاده‌ام و به درگاهت تضرّع کرده و امید پاداش نزد تو را دارم. هر بخش از این مناجات دریایی از معنا و مفاهیم عرفانی و اخلاقی است؛ اما در این بخش نکته آموزنده‌ای وجود دارد و آن، این است که اگر می‌خواهیم به غایت و نهایت انقطاع برسیم، باید با حالت گریختن و به سرعت دور شدن از تعلقات به سمت خداوند باشد. با بخش قبلی است که این قسمت فهمیده می‌شود.

«إِلهِى هَبْ لى کمالَ الانْقِطاعِ إِلَیْک، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْک»؛ در واقع باید این‌طور بخواهیم که خدایا قدرت جدا شدن سریع از تعلقات را به ما اعطا کن؛ زیرا اگر این جدا شدن در حالت فرار نباشد هر آن امکان دارد شیطان ما را دوباره فریب دهد و به سوی تعلقات و گرفتاری‌های دنیایی بکشاند.

آنچه که در زندگی هر بنده ای از آغاز تا پایان عمر می گذرد، درعلم و قضاء الهی ازپیش مقدر وتعیین شده است ازهمین رو امام‌ علیه السلام در این فراز می فرمایند: «وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى،: همانا آنچه برای من تقدیر کرده‌ای ای آقای من، در آنچه تا پایان عمر بر من فرود می‌آید از نهان و آشکارم جاری شده است.»

ولی نکته دقیق این است که یکی از مقدرات الهی همین (دعا) است، که حق تعالی قضایش را برآن مقدر کرده که اگر بنده و عبد توفیق بر دعا پیداکند آن قضاء تغییر پیدا می کند، چرا که از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است: «اَلدُّعاءُ یَرُدُّ الْقَضاءَ وَ قَدْ اُبْرِمَ اِبْراما؛ دعا، قضای الهی را تغییرمی دهد، اگرچه آن قضا، کاملاً محکم شده باشد.

پس با دعا می توان در قضا ءالهی تاثیر گذاشت وان را به احسن الحال تغییرداد ومانع تحقق آن شد ازهمین روست استاد مطهری دربیان میزان تاثیر گذاری دعا درقضاءالهی می فرمایند: زمانی که با اراده یک پیغمبر یا ولی خدا، کاری خارق العاده انجام می گیرد، شرایط عوض می شود. یعنی یک روح نیرومند و پاک و متصل به قدرت لایزال الهی، شرایط را تغییر می دهد و به عبارت دیگر، عامل و عنصرخاصی وارد میدان می شود. در مورد تأثیر دعا و صدقه در دفع بلاها و غیره نیز جریان از همین قرار است.

در حدیث آمده است که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله سؤال شد با وجود اینکه هر حادثه ای که در جهان رخ می دهد به تقدیر الهی وقضای حتمی او است، دعا و دوا چه اثری می تواند داشته باشد؟ در پاسخ فرمودند: دعا نیز از قضا و قدر است:عدل الهی ص 115.این فراز از مناجات ((وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتى وَ نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضرى: به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستی وسود وزیانم.