روایت فرمانده ارشد مقاومت فلسطین از مذاکرات و میدان نبرد
مذاکرات صورت گرفته میان رهبران مقاومت فلسطین برای آتشبس برخلاف تمام مواردی که در مورد قطریها گفته می شود آنها صرفاً در راستای خدمت به منافع امریکا گام بر می دارند؛ نهایت حرف آنها این است که «حرف، حرف امریکاییها است» و با وجود آنکه می دانند و می فهمند که آنچه در حال حاضر مطرح می شود به هیچ عنوان قابلیت اجرایی و عملیاتی شدن ندارد
این رهبران و فرماندهان که از ریز مذاکرات خبر داشته و روزانه با طرف های قطری و مصری در ارتباط هستند، بر این موضوع تاکید دارند که هر دو طرف «بنده امریکا» و «نوکر حلقه به گوش» کاخ سفید هستند و حتی به اندازه یک بند انگشت هم به فکر آخر و عاقبت بیش از دو میلیون نفر از ساکنان غزه نبوده و نیستند. مصری ها به شدت نگران از دست دادن جایگاه خود در آینده منطقه با خارج شدن پرونده غزه از دستشان هستند و قطریها هم که فکر می کنند در غزه دارند یتیمداری می کنند و فکر می کنند هر چه بخواهند رهبران حماس و جهاد اسلامی ناچار به پذیرش آن هستند، همواره سعی می کنند مقاومت را مسئول شکست مذاکرات بدانند.
در این مورد حرفهای بسیاری برای گفتن وجود دارد. اصرار جدی و سرسختانه مقاومت بر «آتشبس و خروج اشغالگران از غزه» یک امر اصلی، بدیهی و غیرقابل گذشت است، اما مصری ها و قطری ها فقط می گویند «آتشبس و تمام!» در حالی که به گفته یکی از همین فرماندهان ارشد میدانی مقاومت: «آتشبس بدون تدابیر روی زمین بیمعنی است وگرنه مردم نوار غزه چگونه می توانند رفت و آمد کنند در حالی که نیروهای اشغالگر در همه جا مستقر هستند و نمی خواهند از جادههای ارتباطی میان شمال و جنوب نوار غزه عقب نشینی کنند؟ حتی حاضر به ترک مناطق مسکونی که مردم میخواهند به آنجا (باوجود تخریب و ویرانی) برگردند؟ چگونه می توان در مورد آتشبس صحبت کرد و مردم از فعال کردن نانوایی، داروخانه یا بهره برداری از چاه آب منع می شوند؟ امورات روزمره مردم چگونه میشود بدون نهادهایی که ارتباطات را سازماندهی کرده، امنیت را برقرار می کنند و کمکرسانی را مدیریت کرده و باید برای آنها سرپناه بسازند، مدیریت کرد؟»
اینها موارد و مسائلی است که قطری ها و مصری ها در تمام مذاکرات وقتی در مورد آنها صحبت می کنند خودشان را به نشنیدن می زنند و فقط می گویند: «هر چه گفته می شود را قبول کنید، 40 نفر از اسرا را آزاد و فشار را بر مردم غزه کم کنید!» و وقتی از آنها می پرسیم که پرونده کمک ها و رفت و آمد شهروندان را باید چگونه مدیریت و اداره کرد، با وقاحت تمام می گویند، «اینها مواردی هستند که در وقتش در موردش صحبت خواهیم کرد!» اینجاست که آدم در شکل میانجیگری قطر و مصر می ماند و به ویژه در مورد قطری ها که پس از آنکه دو سه بار در طی مذاکرات با این ادبیات با رهبران حماس گفتوگو کردند ایران به امیر و وزیر امور خارجه این کشور هشدار جدی داد که بهتر است فقط «میانجیگر» باشید و در امور و مسائلی که به شما مربوط نیست مداخله نکنید.
این موضوع که «همه می خواهند فقط جنگ به پایان برسد و توافقی حاصل شود.» موضوع و نکته ای است که فرماندهان مقاومت در مورد آن سخن می گویند. به گفته آنها، این مسائل و موارد در حالی مطرح می شود که در مورد همین «پایان جنگ و توافق» اختلاف نظرهای متعددی وجود دارد. آنها می گویند حاضر هستند تا تسهیلات و کمک های بیسابقه بزرگی را در اختیار مذاکره کننده فلسطینی قرار دهند تا به توافق برسند اما در نگاه مقاومت یک اصل بنیادین وجود دارد که هر آتشبسی «بدون پایان جنگ» فقط به نفع دشمن و تسهیل کننده منافع این رژیم است. این یعنی آنکه دشمن هر وقت دوست داشت دوباره میتواند با بازسازی خودش جنگ را شروع کند، هر چند در طرح پاریس به نوعی شاهد یک توافق آتشبس پیشنهادی بودیم که در نهایت می توانست به یک آتشبس پایدار تبدیل گردد اما مطالب و مسائل مهم تری وجود داشت.
این مساله مهم، «خروج کامل دشمن از غزه» بود، در واقع برای دشمن این موضوع قابل بحث نبود که بخواهد از غزه برود و طرح پاریس در شرایطی نهایی شد که دشمن در حملهاش به خانیونس شکست مفتضحانه ای خورده بود و مقاومت هم با بازسازی نیروها و امکاناتش با قدرت بیشتر به شمال برگشته بود. یعنی توافق پاریس در زمان آرامش در شمال تهیه شده بود. اما پس از آنکه دیدند مقاومت دوباره ابتکار عمل را در دست گرفته و تمام هیاهوی آنها در مورد نابودی مقاومت در شمال دروغ از آن درآمده، «زیر توافق پاریس زد» و با کمک چند برابری امریکا عملیات همه جانبه را شروع کرد که این بار هدفش فشار بر مردم و ساکنان غزه بود، چرا که حریف مقاومت نشده بود. دشمن در هر صورت در تلاش برای رسیدن به یک موفقیت نسبی و در دست داشتن یک برگه فشار بر مقاومت دوباره دست به جنایت زد در حالی که بیشترین تلفات را اسرایش می دادند.
اینجا موضوع مهمی وجود دارد که این فرمانده بلند پایه مقاومت با صراحت بیشتری به آن اشاره می کند؛ تلاش دشمن برای دستیابی به رهبران مقاومت در غزه است. او می گوید: «ارتش اشغالگر برای رسیدن به رهبران مقاومت یا مکان اسرا نیازمند «معجزه» است و «عملیات امنیتی گستردهای که با همکاری سرویس های اطلاعاتی کشورهای اروپایی و با کمک سرویس های امنیتی عربی انجام داد، در ارائه هرگونه اطلاعاتی که می تواند آنها را به یک فرمانده ارشد میدانی یا به... محل نگهداری یکی از اسرا برساند، با شکست روبهرو شد.» وی می گوید که بمباران های کور و بیرویه دشمن در چندین نقطه به تعدادی از گروه های مقاومت اصابت کرد و تعداد زیادی به شهادت رسیدند، اما بمباران باعث کشته شدن تعدادی از اسرا و زخمی شدن تعدادی دیگر شد که اگر درمان نشوند، مرگ آنها حتمی است.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}