ذکاوت ایران در «اقتصاد جنگ» و «جنگ اقتصادی»
سوال این است که جنگ اقتصادی و اقتصاد در میدان جنگ چیست و چگونه میتوان برای اقتصاد و اقتصادی جنگید؟ یعنی چگونه باید جنگ را مدیریت کرد که هزینه های مادی و معنوی زیاد نداشته باشد و وقتی دشمن می خواهد با اقتصاد کشور شما بجنگد چه تدبیری لازم است؟
مدیریت اقتصادی میدان جنگ به مجموعه اقدامات و سیاستهایی اطلاق میشود که در هنگام جنگ برای کاهش هزینه های مادی و معنوی و حفظ پایداری اقتصادی کشور انجام می شود. در این مدیریت، تلاش می شود تا اثرات منفی جنگ بر اقتصاد کشور کاهش یابد و امکان بازسازی و رشد اقتصادی پس از جنگ فراهم شود.
در جنگ اقتصادی، کل کشور به خاکریز جنگ بدل می شود و تَرکش های اقتصادیِ آن، بخش بزرگی از مردم را هدف می گیرد. این نوع جنگ، به نحوه سازماندهی ظرفیت تولید و توزیع یک کشور در زمان جنگ و درگیری اشاره دارد. در اقتصاد جنگ، دولتها باید علاوه بر برآورده کردن خواسته های مصرف کننده داخلی، نحوه تخصیص منابع کشور را با دقت انتخاب کنند تا به پیروزی نظامی دست یابند.
اقتصاد جنگ با چالش ها و مشکلات متعددی روبرو است که می تواند بر همه جنبه های زندگی مردم تأثیر بگذارد. در اینجا به برخی از این چالش ها اشاره می کنیم:
کمبود منابع: در زمان جنگ، منابع محدود می شوند و دولت ها باید تصمیمات دشواری در مورد تخصیص این منابع بگیرند. این میتواند شامل کمبود مواد غذایی، سوخت، و دیگر کالاهای اساسی باشد.تورم و نقدینگی: جنگ می تواند باعث افزایش نقدینگی و تورم شود، که این امر بر قدرت خرید مردم و اقتصاد کلان تأثیر منفی میگذارد.
تخریب زیرساخت ها: جنگها اغلب به تخریب زیرساخت های حیاتی مانند جادهها، پلها و بیمارستان ها منجر میشوند که بازسازی آنها می تواند سالها زمان ببرد و هزینه های سنگینی داشته باشد.
بحران های انسانی: جنگ ها معمولاً باعث بحران های انسانی می شوند، از جمله قحطی، بیماری ها و جابجایی اجباری جمعیت.
افزایش فقر و بیکاری: جنگ میتواند باعث افزایش فقر و بیکاری شود، زیرا بسیاری از مشاغل از بین میروند و اقتصاد به شدت آسیب میبیند.
مشکلات در تجارت بینالمللی: جنگ می تواند موانعی برای تجارت بینالمللی ایجاد کند، که این امر می تواند به کاهش صادرات و واردات منجر شود و به اقتصاد کشور آسیب بزند. این ها تنها برخی از مشکلاتی هستند که اقتصاد یک کشور در زمان جنگ با آن روبرو میشود. مدیریت این چالش ها نیازمند برنامه ریزی دقیق و استراتژی های موثر است تا از آسیب های جدی به جامعه و اقتصاد جلوگیری شود.
برای مدیریت اقتصاد در دوران جنگ، مهمترین کارها عبارتاند از:
برنامهریزی مالی: برنامهریزی دقیق و محکم برای مدیریت منابع مالی و اقتصادی در دوران جنگ بسیار حائز اهمیت است. این برنامهریزی باید شامل تخصیص منابع به بخشهای مختلف اقتصادی، کنترل هزینهها و مدیریت دقیق بودجه باشد.تنظیم سیاستهای مالی و مالیاتی: در دوران جنگ، تنظیم سیاستهای مالی و مالیاتی مناسب میتواند به کاهش هزینهها و افزایش درآمدهای دولت کمک کند. این سیاستها میتوانند شامل افزایش مالیاتها، کاهش هزینههای غیرضروری و تنظیم قوانین مالیاتی مناسب باشد.
مدیریت منابع طبیعی: در دوران جنگ، منابع طبیعی ممکن است به شدت تحت تاثیر قرار بگیرند. برای مدیریت صحیح منابع طبیعی و کاهش هدررفت آنها، باید سیاستهای مناسبی برای حفظ و بهرهبرداری از این منابع در شرایط جنگ تدوین شود.
تنظیم سیاستهای تجاری: در دوران جنگ، تنظیم سیاستهای تجاری مناسب میتواند به کاهش واردات غیرضروری و افزایش صادرات کمک کند. این سیاستها میتوانند شامل اعمال محدودیتهای تجاری، تشویق به تولید داخلی و تنظیم قوانین تجاری باشد.
تنظیم سیاستهای نقدینگی: در دوران جنگ، تنظیم سیاستهای نقدینگی مناسب میتواند به کاهش تورم و حفظ پایداری اقتصادی کمک کند. این سیاستها میتوانند شامل کنترل تورم، تنظیم نرخ بهره ومدیریت اقتصادی میدان جنگ به مجموعه اقدامات و استراتژیهایی اطلاق میشود که در هنگام جنگ، برای کاهش هزینههای مادی و معنوی و حفظ پایداری اقتصادی کشور اتخاذ میشود. در این مدیریت، تلاش میشود تا اثرات منفی جنگ بر اقتصاد کشور کاهش یابد و برای اقتصادی جنگید که به معنای ادامه فعالیتهای اقتصادی در شرایط جنگ است، اقدامات مناسبی صورت گیرد.
برنامهریزی مالی: برنامهریزی دقیق و محکم برای مدیریت منابع مالی و مالیاتی در دوران جنگ بسیار حائز اهمیت است. این برنامهریزی باید شامل تخصیص منابع به بخشهای مختلف اقتصادی، کنترل هزینهها و مدیریت دقیق بودجه باشد.
تنظیم قیمتها: در دوران جنگ، تغییرات قیمتها و نرخ ارز بسیار شدید است. برای مدیریت اقتصادی میدان جنگ، تنظیم قیمتها و کنترل تورم از اهمیت بالایی برخوردار است. این اقدامات میتواند شامل تعیین نرخ ارز، کنترل قیمت محصولات و خدمات، و تنظیم سیاستهای مالیاتی باشد.
حفظ تولید و اشتغال: در دوران جنگ، تولید و اشتغال ممکن است به دلیل شرایط نامساعد کاهش یابد. برای مدیریت اقتصادی میدان جنگ، لازم است تا تلاش شود تا تولید و اشتغال در حد ممکن حفظ شود. این میتواند شامل ایجاد برنامههای تشویقی برای تولیدکنندگان، ارائه تسهیلات و تسهیلات مالی برای کسب و کارها و حفظ سرمایه انسانی باشد.
مدیریت منابع طبیعی: در دوران جنگ، منابع طبیعی ممکن است به دلیل نیازهای نظامی و نیازهای اقتصادی برای تولید محدود شوند. برای مدیریت اقتصادی میدان جنگ، لازم است تا منابع طبیعی بهینه استفاده شوند و تلاش شود تا تأمین منابع مورد نیاز برای تولید و اقتصاد کشور تضمین شود.
اولویت بندی هزینه های دفاعی و امنیت ملی: دولت ها باید تخصیص منابع را به منظور کنترل توزیع کالاها، خدمات و همچنین تخصیص منابع در زمان بحران جنگ، با دقت انجام دهند.
استفاده از منابع مالیاتی برای دفاع از کشور: در اقتصاد جنگی، معمولاً هزینههایی که برای دفاع از کشور لازم است، از طریق درآمدهای مالیاتی تامین می شوند.
پیشرفت های صنعتی، فناوری و پزشکی: به دلیل فشارهای موجود برای تولید محصولات ارزان و باکیفیت، در اقتصادهای جنگی شاهد پیشرفتهای صنعتی، تکنولوژیکی و پزشکی نیز خواهیم بود.
به طور کلی، اقتصاد جنگی به تقویت اقتصاد خود به عنوان یک اصل کلی است، اما تولید کالا و خدماتی که در دوران جنگ به شدت نیاز است را در اولویت اهداف خود قرار میدهد. این نوع اقتصاد، در زمان جنگ، به پیکربندی مجدد اقتصاد کشور میپردازد و با کمک یک استراتژی قوی، وضعیت تامین منابع در کشور را در حد قابل قبولی قرار می دهد.
سهم ایران در جنگ اقتصادی و اقتصاد جنگ
حیرت زدگی و تعجب غربی ها از قدرت پهپادی ایران هرچند مربوط به امروز دیروز نیست و آنها در جنگ ناتو علیه روسیه کاربرد عالی آن را به چشم دیده بودند ما همیشه فکر میکردند که ضعف ناتوانی پدافند ناتو در اوکراین عامل موفقیت پهپادهای ایرانی است و اگر یک پدافند قدرتمند و قوی در اوکراین وجود داشته باشد هیچ یک از این پهپادها نمیتوانند به اهداف خود اصابت کنند ولی آنچه در عملیات تنبیهی ایران علیه رژیم صهیونیستی و عبارت بسیار بهتر علیه غرب و همه تکنولوژی آنها صورت گرفت ثابت کرد که اگر بخواهند در اوکراین هم مانند سرزمینهای اشغالی با پهپادهای ایرانی مقابله کنند باید هر شب بیش از یک میلیارد دلار فقط برای زدن این پهپادها هزینه کنند.
سرگشتگی و شگفتزدگی غربیها بیش از آنکه ناشی از قدرت پهپادی ایران باشد ناشی از این است که چگونه ایرانی که ۴۰ سال تحریم بود، تحت فشار قرار داشت، نمیتوانست نفت بفروشد و هر روز توطئه و جنجالی علیه ملت دولت و نیروهای مسلحاش صورت میگرفت توانسته به این تکنولوژی دست پیدا کند که تمام داشتههای غرب را به چالش بکشد در حالی که هنوز هم از تسلیحات پیشرفته و به روز خود برای حضور در میدان استفاده نکرد است.
آنها جرأت نمیکنند به صراحت و به شفافیت به این موضوع اشاره کنند چرا که باعث میشود افکار عمومی غرب از دولتهایشان بپرسند وقتی تحریم اثر ندارد و وقتی نتیجه تحریم میشود چنین پیشرفتهایی چرا باید به سراغ این گزینه رفت در حالی که نتیجه معکوس دارد.
تبلیغات و پروپاگاندای صهیونیستها در مورد قدرت نظامی و جنگی و اینکه ارتش آنها یکی از برترین ارتشهای جهان است و به دلیل قدرت تکنولوژی و برتری نظامی که آنها نسبت به کشورهای دیگر دارند هیچ طرفی جرأت حمله و مقابله با ارتش این رژیم را ندارد، باعث شده تا بسیاری از رسانهها در سطح جهان بیش از پیش به عملیات تنبیهی ایران بپردازند و تلاش کنند تا ابعاد مختلف و ناگفته آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند.
البته مهمتر از این مسئله این بود که با وجود مشارکت مهمترین و اصلیترین قدرتهای عضو ناتو یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه و مشارکت ۶ کشور دیگر برای مقابله با عملیات ایران چگونه آنها در برابر کار بزرگ و تاریخی نیروهای مسلح به سپاه پاسداران ایران ناکام مانده و شکست خوردند. البته برخی از طرفها مانند تایوان، کره جنوبی و ژاپن که به صورت مستقیم با چین به عنوان یکی از متحدان ایران درگیر هستند و شنیدند که آنها ۱۵ هزار پهپاد انتحاری به ایران سفارش دادند از همه بیشتر ترسیده و واهمه دارند.
نکته بسیار مهم که در این گزارش به آن اشاره شد این بود که ایران با تولید تسلیحات ارزان قیمت و وارد کردن آن به میدان نبرد در حال مدیریت اقتصادی میدان جنگ است. موضوعی که در طول سالهای گذشته ما بارها به آن اشاره کرده بودیم که ایران ارزان جنگیدن را در پیش گرفته و با تولید تسلیحات بومی خود به مقابله با تسلیحات بسیار گران قیمت و هزینهبر غرب رفته است.
نکته مهمی که اینجا وجود دارد این است که ایران توانسته همان تاکتیکی که قرار بود غرب علیه کشور ما را به کار بگیرد را علیه خودشان به کار بگیرد. در طول سه دهه گذشته غربیها با فروش گسترده تسلیحات پیشرفته به کشورهای عرب منطقه از جمله جنگندهها و سامانههای پدافندی و راداری، تلاش کردند تا ایران را وارد یک رقابت تسلیحاتی کنند درست مانند همان بلایی که سر شوروی درآوردند و باعث شد تا شوروی به لحاظ اقتصادی دچار ورشکستگی شده و عملاً از هم فرو بپاشد.
با این حال این ایران بود که با هوشیاری و ذکاوت نه تنها وارد رقابت تسلیحاتی با کشورهای منطقه نشد و در بازی طراحی شده و دام پهن شده توسط اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی نشد، بلکه در یک برنامه بلند مدت ۳۰ ساله توانست تسلیحاتی را تولید کند که در طول یک دهه گذشته در چند جبهه با کمترین هزینه برای خودی، بیشترین تلفات و هزینه را از دشمن گرفته است.
به عنوان مثال ایران در عراق و سوریه فقط ۱۶ میلیارد دلار هزینه نظامی داشت در حالی که حامیان تروریستها، داعش و القاعده بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار جهت نابودی این دو کشور هزینه کردند؛ یا در یمن در حالی که کل کمکهای تسلیحاتی ایران به یمن ر طول ۸ سال جنگ به میلیارد دلار هم نمیرسید، محور سعودی اماراتی بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار در یمن هزینه کردند عملاً همین هزینههای هنگفت بود که کمر اقتصاد سعودی و امارات را شکست هرچند آنها به روی خودشان نمیآورند و باعث شد تا ناچار شوند به این جنگ بیهوده و فرسایشی پایان دهند.
اما سومین نقطه روسیه بود که با حضور تسلیحات ارزان قیمت ایرانی یکی از بزرگترین و پیچیدهترین چالشهای پیش روی غرب شکل گرفت. روسها با قیمت فقط ۴۰۰ میلیون دلار ۲۰۰۰ پهپاد انتحاری از ایران خریداری کردند و با آن نه تنها بر سامانههای پدافندی ناتو در اوکراین غلبه یافتند، بلکه هزینههای هنگفت و غیر قابل جبرانی هم بر پدافندها و زیرساختهای نظامی و اقتصادی ناتو در اوکراین تحمیل کردند.
علاوه بر این متحدان ایران در طول سالهای گذشته با همین پهپادهای ارزان قیمت خود صدها بار به مواضع و پایگاههای غیرقانونی ارتش تروریستی آمریکا در عراق و سوریه حمله کرده و خسارتهای سنگینی به آمریکاییها وارد آوردند در حالی که در اقدامات تلافیجویانه ایران که هیچوقت رسانهای نشد، بیش از ۳۰ بار پهپادهای ایران اهدافی را در سرزمینهای اشغالی هدف قرار داده و منهدم کردند و سامانههای پدافندی رژیم صهیونیستی نفهمیدند و مقامات این رژیم نیز زبان در کام گرفته و هیچ نگفتند.
البته این فقط صرف پهپادها نیستند، بلکه در حوزه موشک و سامانه پدافندی نیز ایران به همین طریق عمل کرده است. پیشرفتهترین موشکهای ایران که هایپرسونیکهای فتاح باشد تنها ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار دلار هزینه تولید دارند در حالی که نمونه مشابه خارجی آن اگر وجود داشته باشد کمتر از ۱۰ میلیون دلار عرضه نخواهد شد. اما این موشک ارزان قیمت و راهبردی، هیچ نوشدارویی ندارد و وقتی شلیک شد، برای رهگیری و انهدامش باید بیش از ۱۰ تیر موشک پدافندی که هر کدام ۳ تا ۴ میلیون دلار قیمت دارند شلیک شود که البته هیچ کدام هم قدرت رهگیری آن را ندارند و در نهایت به هدف خواهد نشست.
در پایان باید این نکته را یادآور شد که ترس و هراس غرب از قدرت نظامی و اقتدار تکنولوژیک ایران تازه شروع شده و آنها آرام آرام در حال هضم یک قدرت نوظهور در عرصه بینالملل هستند و میدانند که ایران نیامده تا صرفاً از خودش دفاع کند، بلکه سهمش را از این کره خاکی میخواهد و آن را اگر با مذاکره و روی خوش نگیرد، با پس گردنی و قدرت نظامی خواهد گرفت. ایران در طول ربع قرن گذشته و شاید از زمان انقلاب تا امروز در هیچ جنگی شکست نخورده و در تمام نبردها با در پیش گرفتن سیاست صبر و حوصله و بهره گرفتن از قدرت مردم پیروز شده است.
تقلا و دست و پا زدنهای آمریکا، صهیونیسم و جریانهای عرب وابسته به انگلیس برای زمین زدن ایران دیگر نتیجه نخواهد داد و این ققنوس جوان، زیبا و افسانهای از خاکستر ۲۰۰ سال تحقیر و تحمیق و غارت و چپاول به پا خاسته و میخواهد مرزهایش را دوباره احیا کند و در این زمینه با هیچ طرفی شوخی ندارد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}