چند روزی است که تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از دانشگاه‌های آمریکا به حمله پلیس و نیروهای امنیتی فدرال و ایالتی، دانشجویان معترض و اساتید آنها را تماشا می‌کنیم. برخورد نیروهای امنیتی فرانسه با مردم معترض در شهرهای این کشور را در طول چند سال گذشته بارها و بارها مشاهده کردید یا برخورد پلیس آلمان و انگلیس با همین معترضان را...
 
همچنین در حوادث چند سال پیش آمریکا شاهد بودید که نیروهای امنیتی این کشور بر سر کشته شدن یک شهروند سیاه پوست چه بلایی بر سر مردم درآوردند و چه سرکوب وحشیانه‌ای کردند. با این حال چون ابزار رسانه در دست نهادهای قدرت و ثروت در آمریکا است آنها همواره تلاش می‌کنند تا به هر شکل ممکن این مسائل را پوشش داده و از گفتن حقیقت طفره بروند و عملاً ذهن مخاطب را پر از صحبت‌هایی کنند که دوست دارند. این واقعیت که رسانه‌ها در غرب حکومت می‌کنند بر کسی پوشیده نیست و همه می‌دانند که غربی‌ها چگونه توانستند افکار عمومی را به دست بگیرند و اجازه ندهند مردم خلاف آنچه که آنها می‌خواهند فکر کنند و خلاف آنچه که دوست دارند رفتار.
 
اما برای اینکه بدانید ریشه این همه خشونت پلیس آمریکا در چیست، باید بگویم پلیس‌ها و نیروهای امنیتی آمریکا همه توسط افسران رژیم اشغالگر صهیونیستی آموزش دیده‌اند. یکی از راه‌های کمک آمریکا به رژیم اشغالگر صهیونیستی، اعزام افسران پلیس برای آموزش به سرزمین‌های اشغالی است. در واقع بسیاری از افسران ضد شورش برای یادگیری آخرین تکنیک‌ها و تاکتیک‌های صهیونیست‌ها که در سرکوب ۷۵ ساله مردم فلسطین به دست آوردند، راهی سرزمین‌های اشغالی می‌شوند و خشن‌ترین و بدترین آموزش‌ها در برخورد با مردم را آنجا یاد می‌گیرند و نتیجه می‌شود آنچه در این چند روز در دانشگاه‌های مختلف آمریکایی شاهدش بوده‌ایم.
 
حالا دقت داشته باشید اگر یکی از این تصاویر یا یکی از این اتفاقات نه در دانشگاه‌ها که در یکی از خیابان‌های ایران اتفاق افتاده بود شاهد چه جنجال و بلوا و هیاهویی توسط غربی‌ها و رسانه‌های فارسی زبان وابسته به نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی دشمنان ایران بودیم‌؟! البته ما در طول دو دهه گذشته تجربه این چیزها را پشت سر گذاشته و همه چیز را به چشم دیدیم و شنیدیم که آنها چگونه قضاوت‌های حقوق بشری خود را فقط برای دیگران در نظر داشتند و خودشان از همه امورات مستثنی هستند.
 
با این حال آنچه در دانشگاه‌های آمریکا در حال روی دادن است اتفاقی مهم و رویدادی بی‌سابقه و تاثیرگذار در گذار جامعه آمریکا از یک مرحله به مرحله جدید است. آنچه آمریکا را در جهان ابرقدرت کرده بود نمایش سیمایی آزاد و بدون تبعیض در همه زمینه‌ها از خود در سطح جهان بود چه در حوزه آزادی بیان، چه در حوزه مسائل آموزشی و علمی که باعث شده بود با تولید بالای دانش و به کار گرفتن آن در حوزه اقتصاد بر جهان حکومت کند. ولی آرام آرام تمام این مسائل در حال تغییر است و نه تنها مردم آمریکا بلکه مردم جهان همه متوجه شدند که آنچه رهبران آمریکا برای جهان نسخه پیچی می‌کنند در مورد خودشان به هیچ عنوان صادق نیست.
 
اثرات کوتاه مدت و بلندمدت حمله به دانشگاه‌ها در آمریکا چنان گسترده و وحشتناک است که قضاوت امروزی در مورد آن نمی‌تواند آینده را پیش بینی کند. ابعاد برخورد خشن و سخت نیروهای امنیتی  پلیس آمریکا با دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها در سراسر این کشور به جرم مخالفت با نسل کشی مردم فلسطین در غزه توسط رژیم صهیونیستی و ابراز مخالفت با حمایت‌های آمریکا از این رژیم یادآور تحرکات دانشجویی در اواخر دهه ۶۰ میلادی قرن گذشته در مخالفت با جنگ ویتنام است.
 
در آن سال‌ها نیز کمپانی‌های اسلحه سازی که سود سرشاری از جنگ در ویتنام می‌بردند و در نهاد حاکمیت آمریکا نفوذ گسترده‌ای داشتند به سرکوب دانشجویان روی آوردند ولی در نتیجه چند سال بعد آمریکا ناچار شد با تلفات سنگین و هزینه هنگفت شکستی خفت بار را در ویتنام پذیرفته و از این کشور فراری تاریخی کند که هنوز تصاویر آن در جهان زبانزد است. همین مسئله نیز در مورد رژیم صهیونیستی صادق است؛ هرچه سرکرده‌های آمریکا بخواهند از این رژیم نژادپرست، سرکوبگر و اشغالگر حمایت کنند در سال‌های بعد بعد مسئله خیلی فرق خواهد کرد...
 
آنچه این رژیم با هزینه‌های هنگفت در طول ۷۵ سال گذشته برای قبولاندن خود به مردم آمریکا تلاش کرده بود ظرف چند روز گذشته همگی بر باد رفت. دیگر این رژیم نمی‌تواند مخالفت‌های مردمی و دانشجویی با خود را پشت پرده دروغین یهودستیزی ماستمالی و به آنها حمله کند. برخوردهایی که با اساتید دانشگاه‌های مطرح آمریکا و کسانی که چهره‌های برجسته در حوزه علمی هستند چنان سیمای خشن و قرون وسطایی از نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا - که بدون اجازه و ماموریت خاص از سران کاخ سفید دست به چنین اقدامات خشنی نمی‌زنند - بروز داده که با هیچ پوششی نمی‌توان آن را توجیه کرد.
 
برخوردهای خشن با اساتید زن و رفتارهای زننده با دختران و پسران دانشجو اگر در هر کشور دیگری در این سطح روی داده بود، تا امروز آمریکا چند تحریم رنگارنگ را علیه پلیس و دستگاه‌های امنیتی آن کشور اعمال و در قالب بیانیه‌های حقوق بشری علیه این کشور محکومیت‌های متعدد صادر می‌کرد و در نشست‌های گوناگون از سازمان ملل گرفته تا اتحادیه اروپا، جی ۷  و دیگر سازمان‌های غرب ساخته سعی در صدور بیانیه و محکومیت علیه اقدام هر کشوری که یک دهم این رفتارهای زننده را با دانشجویان می‌کرد، می‌نمود.
 
دولت آمریکا، همواره برای جهان در حوزه حقوق بشر و آزادی بیان نسخه می‌پیچد و می‌گوید جهان علیه ارزش‌ها و هنجارهای غربی ما باید کاملاً مطیع و دست بسته آنچه را که می‌گوییم بپذیرد و هیچ اعتراضی نکند!؟ ارزش‌ها و هنجارهایی که در طول چند دهه گذشته به شکل‌های مختلف و با ابزارهای گوناگون به جهان صادر شد و کاخ سفید با صدها ابزار مختلف که در این سال‌ها برای خودش در سطح جهانی تدارک دید، تلاش کرد تا آنها را اعمال و هر کسی از این ارزش‌ها و هنجارها تخطی کند به شدت تحریم و تهدید و اگر هم امکان داشت به آن حمله نظامی شود.
 
اما آنچه این روزها در دانشگاه‌های مختلف آمریکا می‌گذرد نشان داد که خود آمریکا برای این هنجارها و ارزش‌هایی که در طول این سال‌ها تبلیغ کرده بود هیچ ارزشی قائل نیست. آزادی بیان و آزادی عقیده تا جایی ممکن است که مخالف سیاست‌های کلی و کلان نهادهای قدرت و کانون‌های ثروت در آمریکا قرار نگیرد؛ هرکس بخواهد برخلاف این سیاست‌ها و خواسته‌ها عمل کند به شدت سرکوب خواهد شد. صدها تن از اساتید و دانشجویان در طول روزهای گذشته دستگیر شده و به همین تعداد نیز با فشار دولت و نهادهای قدرت از ادامه تحصیل در این دانشگاه‌ها تعلیق شده‌اند؟! شما فکر کنید که یک دانشجو یا یک استاد در ایران از تحصیل و تدریس تعلیق می‌شد!  شما دیده‌اید که پس از این حادثه چه جنجال و چه بلوایی در جهان علیه ایران برگزار کردند؟!
 
این‌ها را نوشتیم تا حقیقت ماجرا و واقعیت جهان امروز را بیشتر و دقیق‌تر درک کنید و فکر نکنید در غرب جایی که فریاد حقوق بشر، آزادی بیان و دیگر موارد را سر می‌دهند به روز عمل که برسد خودشان به هیچ کدام از آنها نه باور دارند و نه ایمان. برای رهبران آمریکا فقط منافع اهمیت دارد آنها فقط دنبال تداوم حاکمیت خود هستند و نمی‌دانند آنچه در این روزها در دانشگاه‌های آمریکا می‌گذرد فعال کردن گسل‌هایی است که باعث تلاطم‌های سنگین و گسترده در جامعه آمریکا خواهد شد. جامعه آمریکا از این به بعد نه تنها رژیم صهیونیستی را بیش از پیش خواهد شناخت، بلکه نگاه و نگرشش نسبت به رفتارهای حاکمیت نیز تغییر بنیادین خواهد کرد.
 
اما بزرگترین اتفاق و حادثه در بیرون از مرزهای آمریکا در جایی که سران کاخ سفید در طول ۸۰ سال پس از جنگ جهانی دوم تلاش کردند سیمایی «منجی‌گونه» و «نجات‌بخش» از خود برای مردم جهان بسازند اتفاق خواهد افتاد. مردم جهان که چهره واقعی آمریکا را پس از اشغال عراق و افغانستان و جنگ افروزی‌های گوناگون در طول دو دهه گذشته دیده بودند و در طول هفت ماه گذشته با چشم باز دیدند چگونه رژیمی آپارتاید و اشغالگر با حمایت‌های آمریکا بزرگترین زندان جهان را به خاک و خون کشید به ده‌ها هزار نفر را زخمی، تمام بیمارستان‌ها و مراکز آموزشی و خدماتی را ویران و تمام نهادهای کمک‌رسان را قتل عام و نزدیک به ۲ میلیون نفر را گرسنه و تشنه و بی‌خانمان در یک منطقه بسیار کوچک سرگردان کرده و هر روز هم آنها را  بمب‌ها و تسلیحات آمریکایی می‌کشد، دیگر نمی‌توانند ادعاها و دروغ‌های سران کاخ سفید و بوق‌های تبلیغاتی آنها را باور کنند.
 
شاید نگاهی گذرا به سفرهای وزیر خارجه و دیگر مقامات آمریکایی در طول هفت ماه گذشته بتواند این قضاوت جهانی نسبت به آمریکا را بیش از پیش به چشم ما بنشاند؛ آنتونی بلینکن به عنوان یک یهودی و صهیونیست که مجوزهایش برای قتل عام مردم غزه و حمایت‌هایش از این رژیم برای همه جهانیان مثل روز روشن است دیگر نه تنها جرات نمی‌کند آزادانه و بی‌پروا به کشورهای مختلف جهان سفر کند، بلکه جرات آن را ندارد از حقوق بشر و آزادی بیان و ... حرف بزند. این کوچکترین و ساده‌ترین خروجی رفتارهای دولت آمریکا در طول ۷ ماه گذشته است که خودش را فدای رژیمی جهنمی و خونخوار کرد و با وجود تمام تلاش‌ها برای آنکه این حمایت‌ها از این جنایتکار را توجیه کند ولی دیگر فایده ندارد و جامعه آمریکا به خوبی متوجه اصل ماجرا شده است.
 
مهم همین است که مردم آمریکا فهمیدند و دانستند که داستان از چه قرار است و دولت آنها که این همه ادعای دفاع از انسان‌ها، حقوق بشر، نجات بشر و مبارزه برای آزادی بیان را دارد خود به هیچ کدام از این موارد پایبند نیست. این بزرگترین و مهم‌ترین شکست پس از شکست در عرصه جهانی است؛ حالا مشکلات به داخل خود آمریکا منتقل شده و نوبت شکست و گسست در رابطه دولت و ملت آمریکا فرا رسیده و هیچکس نمی‌تواند از این سرنوشت محتوم جلوگیری کند چرا که خود سران کاخ سفید و سیاستگذاران و حاکمان آشکار مخفی در نهادهای قدرت و ثروت در این کشور چنین طراحی کرده و چنین خواستند.