رژیم صهیونیستی سال گذشته و هم‌زمان با شروع عملیات طوفان الاقصی بر آن بود تا ابتدا به لبنان حمله کند، با این باور اشتباه که در می ‌تواند به سرعت تهدید شمالی را رفع و سپس با خیال راحت به غزه بپردازد اما دولت بایدن و دستگاه اطلاعاتی نظامی و امنیتی این کشور هر دو به سرکرده ‌های رژیم اشغالگر اطلاع دادند که آگاهی آنها نسبت به توان‌مندی حزب ‌الله بسیار اندک است و در صورت حمله به لبنان، دایره و دامنه نبرد خارج از توان‌مندی آن‌ها خواهد بود. حزب ‌الله هیچ نیتی برای حمله همه‌ جانبه به فلسطین اشغالی ندارد و بهتر است این موضوع از راه دیپلماتیک و سیاسی حل و فصل شود.
 
از آن روز تا به امروز در طول بیش از 8 ماه گذشته بیش از 100 هیات سیاسی، دیپلماتیک، امنینی و نظامی به بیروت سفر کرده و برخی از آن‌ها بااطلاع و بدون اطلاع مقامات دولت لبنان تماس ‌ها و دیدارهایی با مقامات ارشد حزب ‌الله برگزار کردند تا به هدف اصلی و مهم خود که همانا نجات دادن رژیم صهیونیستی از بحران بی ‌سابقه که باعث آبروریزی بزرگی برای این رژیم شده بود، نجات دهند. آواره شدن بیش از 230 هزار شهرک‌نشین چند ملیتی از آباد‌ی ‌ها و شهرک ‌های شمالی در کنار حملات پیاپی و منظم حزب ‌الله به زیر ساخت ‌های رژیم اشغال‌گر باعث شد تا آبروی نداشته و اعتبار دروغین صهیونیست‌ ها به شکل کامل زیر سوال برود.
 
حالا با ورود به نهمین ماه جنگ و شکست کامل و همه‌ جانبه صهیونیست ‌ها در نبردی نابرابر با مقاومت غزه و همچنین ناتوانی در غلبه بر «بحران در شمال» تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه لبنان از سر گرفته شده است. در طول دو هفته گذشته غربی ‌ها از طریق هیات‌های مختلف تهدیدهای گوناگونی را راهی بیروت کرده‌اند که اگر رژیم صهیونیستی می ‌خواهد به لبنان حمله کند و ما هم کاری نمی ‌توانیم کنیم. موضوع حمله رژیم اشغالگر به لبنان، موضوع امروز و دیروز نیست، از همان فردای شروع طوفان الاقصی قرار است این حمله صورت بگیرد و نمی‌گیرد و دلیلش هم این است که سرکرده‌های رژیم صهیونیستی می‌ دانند که هر حمله‌ای می ‌تواند چه تبعاتی داشته باشد.
 
به قول دبیرکل محترم حزب‌الله، صهیونیست ‌ها در غزه «زائیده‌اند» حالا چگونه می‌ خواهند به لبنان حمله کنند ناشی از دو عامل مهم است؛ عامل نخست این است که این رژیم در شرایط جنگی فوق ‌العاده به سر می‌برد، صدها هزار نفر از شمال سرزمین ‌های اشغالی آواره شده ‌اند و عملا خط مرزی خالی از سکنه شده، تمام تاسیسات نظامی تا عمق 5 کیلومتری آسیب دیده و چیزی برای از دست دادن بیشتر وجود ندارد و به همین دلیل بهترین زمان برای حمله همین شرایط است. هشت ماه جنگ در غزه اگر با چند هفته جنگ در لبنان جمع زده شود، اتفاق خاصی روی نمی ‌دهد. این یکی از زوایای برداشت صهیونیست ‌ها برای حمله به لبنان در این شرایط است.
 
موضوع بعدی به این برداشت بر می‌ گردد که صهیونیست ‌ها می ‌دانند خطر حزب‌الله به این سادگی رفع نمی ‌شود. در دستگاه نظامی و امنیتی این رژیم این موضوع همواره مطرح است که ما در طول 8 ماه گذشته ده‌ها و شاید صدها پایگاه حزب ‌الله را نابود کرده و برای نابود کردن بقیه نباید فرصت را از دست بدهیم. در یک بازه زمانی دو تا سه هفته ‌ای جنگی همه ‌جانبه با تکیه بر نیروی هوایی و بمباران گسترده را شروع کرده، تمام جنوب لبنان را شخم می ‌زنیم و آنچه در این دو هفته حزب‌الله می ‌تواند انجام دهد بیش از آن چیزی نیست که ما می ‌توانیم، بنابراین تا بهانه وجود دارد و همه چیز آماده است باید حمله را شروع کرد. تقریباً اکثریت صهیونیست ‌ها با این برداشت موافق هستند.
 
بنابراین ایده حمله به لبنان بسیار قوی است، تنها عامل بازدارنده نگرانی عمده صهیونیست ‌ها از نوع واکنش حزب ‌الله و محور مقاومت است. اینکه اگر جنگی شروع شود، مانند جنگ در غزه که قرار بود نهایت دو ماهه به پایان برسد و امروز در نهمین ماه همچنان صهیونیست ‌ها دارند تلفات می ‌دهند، جنگ دو هفته ‌ای در جنوب لبنان به ناگهان سر از شش هفت ماه در نیاورد؛ نگرانی عمده دوم آنها مساله مداخله محور مقاومت است. نوع واکنش محور مقاومت در قالب «اتحاد میدان‌ها» نگرانی و وحشت صهیونیست ‌ها را در پی داشته و آن‌ها به خوبی می‌دانند که محور مقاومت با همه توان به هر گونه حمله ‌ای به لبنان پاسخ می‌دهد.
 
اما مشکل اصلی آن‌ها حجم پاسخ محور مقاومت است، اینکه محور در چه سطحی، با چه ابزاری و با چه راهبردی در این جنگ شرکت می ‌کند آن‌ها را به شدت نگران کرده است. عملیات وعده صادق به صهیونیست ‌ها ثابت کرد در برابر حمله موشکی و پهپادی از ایران به شدت آسیب‌پذیر هستند، شلیک‌های روزانه پهپاد از عراق هم چالش سنگینی را برای آن‌ها ایجاد کرده، کما اینکه آن‌ها تا به امروز هیچ راه‌کاری برای مقابله با پهپادهای انتحاری حزب ‌الله هم پیدا نکرده‌اند. همه این عوامل دست به دست هم داده و باعث وحشت روزافزون آن‌ها در نوع واکنش‌ ها شده است.
 
با این حال، ایران به شکل مستقیم و از طریق واسطه ‌ها به امریکا و رژیم صهیونیستی اعلام کرده هر گونه حمله به لبنان، مداخله مستقیم ایران را در پی خواهد داشت. شاید صهیونیست ‌ها فکر می‌کنند ایران مشغول انتخابات ریاست جمهوری است، اما به صورت مشخص، نیروهای مسلح ایران در آماده باش کامل به سر می‌برند. سفر سرپرست وزارت امور خارجه به بیروت نیز در راستای اطمینان دادن به رهبران لبنانی بر حمایت قاطع ایران از این کشور در صورت هر گونه حماقت صهیونیست ‌ها بوده است. به رهبران لبنانی گفته شد که هزاران موشک و پهپاد آماده در هم کوبیدن مواضع این رژیم است و جای هیچ نگرانی وجود ندارد.
 
سرکرده ‌های رژیم صهیونیستی حالا بر سر دو راهی عجیبی گیر افتاده‌اند؛ حملات چند هفته اخیر حزب ‌الله باعث وارد شدن خسارت‌ های شدیدی به آنها شده و ده‌ها کشته از آن‌ها گرفته است. آتش‌سوزی ‌های چند روز گذشته نیز نمونه‌ای کوچک از حادثه‌ای بزرگ است که این رژیم را در صورت هر اشتباه محاسباتی در بر خواهد گرفت. ماه خرداد و تیر سرنوشت ‌سازی در انتظار منطقه است. امریکا و غرب در شرق اروپا گیر افتاده ‌اند و ایران نیز غرب آسیا را مدیریت خواهد کرد.