تعهد و تخصص دو بال یک مسئول اسلامی
وقتی ما خودمان را پیرو قرآن و دستورات اهل بیت(علیهم السلام) میدانیم در تمام امور زندگیمان باید از دستوراتی که به ما ابلاغ شده پیروی کنیم. معارف قرآن و روایات میتواند در انتخاب بهترین مدیر به ما کمک کند. آنچه در دین بهعنوان شاخصه یک مدیر آمده تواناییهایی است که سرچشمه از ایمان و تقوا افراد میگیرد. بنابراین تقوا باید اولین ملاک ما برای انتخاب یک مدیر باشد.
همراهی تعهد و تخصص برای یک مدیر لازم است و ما باید هر دو را ملاک قرار دهیم. برخی افراد هستند که میگویند ما مدیر میخواهیم و کاری به دیندار بودن و نبودن او نداریم اما این بزرگترین خطاست که برای مدیریت کشور فقط به توانایی مدیریتی افراد نگاه کنیم. نمونههای فراوانی در تاریخ وجود دارد که نشان میدهد نبود تقوای لازم، توانایی مدیریتی مدیران را به سمت و سویی اشتباه برده و دچار سوء مدیریت کرده است.
گاهی مدیر توانا به نظر میرسد اما اگر تقوا نداشته باشد هر اقدامش به ضرر خودش و افرادی که آنان را مدیریت میکند تمام میشود. در دوران خلافت مولا الموحدین علی(علیه السلام) نمونههای زیادی در این مورد بود. شخصیتهای مانند ابوموسی که اهل تقوا بودند اما ناتوانی سیاسیشان کار دستشان داد و دین آنها را نیز به چالش کشید و افرادی مانند معاویه که در ظاهر مدیری توانا دیده میشد اما بیدینی او جامعه اسلامی را به قهقهرا کشانده بود.
برخی افراد فکر میکردند توان مدیریتی علی(علیه السلام) از معاویه کمتر است. علی(علیه السلام) در جواب برخی اطرافیان که معاویه را زیرکتر از او میپنداشتند میفرمایند: «به خدا سوگند، معاویه زیرکتر از من نیست، لکن شیوه او مکاری و جنایت است. اگر مکر و حیله، ناخوشایند نمیبود، من زیرکترین مردم بودم.»(نهجالبلاغه، خ200) نکند روزی بیاید که ما به این موضوع فکر کنیم که باید فردی زیرک و توانمند را انتخاب کنیم حتی اگر تقوای لازم را نداشت.
ما بنا بر سنت رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره اهل بیت(علیهم السلام) باید فردی را انتخاب کنیم که جامع مدیریت و ایمان باشد. ما میگوییم: «ملاک ایمان برای مدیریت کافی نیست.» و این درست است اما حالت عکس آن این نیست که بگوییم: «مدیریت نیاز به ایمان و تقوا ندارد.» یک مدیر مسلمان هر چه مدیریتش بهتر باشد، تقوایش نیز باید بیشتر شود. دین اسلام به اختیار و انتخاب انسانها احترام میگذارد زیرا تمام لوازم مورد نیاز یک انتخاب خوب را در اختیار او قرار داده است.
خداوند فکر و قدرت به ما داده تا بهترین راهها و انسانها را انتخاب کنیم تا جامعهای سالم، قدرتمند و رو به رشد داشته باشیم. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»(انسان/3) آن بازخواست و عقوبتی که وعده داده شده هم برای این است که انسان با در اختیار داشتن این همه ابزار کارآمد به انتخاب اشتباه دست زده و مسیر زندگی خود را در جهت غیر الهی قرار داده و آن را ظلمانی کرده است یعنی کفران نعمت کرده که نتیجهاش زیاد شدن مشکلات زندگی است. «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ، فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ»(مدثر/18و19) خداوند ابزار مناسب را در اختیار ما قرار داده پس انتخاب هم باید بر اساس تفکر، تحقیق، پرسوجو و جستجو باشد. وقتی به نتیجه درست رسیدیم باید همان را انجام دهیم. اگر کسی حقگرا نباشد شایستگی مسئولیت ندارد.
نظرخواهی و رأی دادن مهم است، حتی در شرایط خاص هم کمک کننده است. حضرت ابراهیم(علیه السلام) میخواست فرزندش را ذبح کند، به او گفت که پسرم من چنین خوابی دیدهام که در آن میخواهم تو را ذبح کنم. خداوند به من این دستور را داده است. رأی تو چیست؟ «فانظر ماذا تری»(صافات/102) ببین نظرت چیست؟ پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله و سلم) بارها از مسلمانان نظر خواهی فرمودند. حتی در سیره اهل بیت(علیهم السلام) است که نظر و نقدشان را داشته باشند و نگویند امام ما معصوم است و نیازی به مشورت، نظر و رای ما ندارد.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه صفّین میفرمایند: «یعنی از گفتن سخن حقّ یا مشورت عادلانه، خوددارى نکنید، زیرا من (بهعنوان یک انسان و نه بهعنوان یک امام معصوم) خود را بالاتر از آن نمىدانم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوندى که از من قادرتر است مرا از خطا حفظ کند.»(نهج البلاغه، خ216) انسانها میتوانند با نظر و رأیشان اشتباهات را اصلاح کنند. یعنی در یک روند مشخص مدیرانی که با تجربه و با تقوا هستند را بالاتر بیاورند و آنان که این شرایط را ندارند را پایین بیاندازند.
آیهای در قرآن داریم که به تعهد، تخخصص و توانایی روحی و جسمی برای یک مدیر و مسئول تاکید دارد. در قرآن آمده قومی از بنی اسرائیل پادشاهی خواستند. خداوند به پیامبرشان طالوت را معرفی کرد. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ» آنها اعتراض کردند اما خداوند فرمود: «وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» او در علم بسیار قویتر از شما و در جسم بسیار نیرومندتر از شماست. تقریبا تمام نیازمندیهای یک مدیر شایسته که در قرآن و روایات آمده است فصل جداناشدنی دارد و آن تقواست. یعنی تمام ویژگیهایی که در دین ذکر شده برای یک مدیر شایسته اگر تقوا نباشد، محقق نمیشود. مثلا اگر تقوا نباشد شرح صدر هم نیست. استقامت، استحکام، مقاومت در برابر دشمن، ولایتمداری، پذیرش حق، ذکاوت، هوشیاری و... بر بستر تقوا امکان ظهور و بروز پیدا میکند.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}