بعد از انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به‌عنوان نهمین رئیس‌جمهور ایران، برای تعیین اعضای کابینه یک شورای 16نفره تحت عنوان شورای راهبری انتقال دولت چهاردهم به ریاست محمدجواد ظریف تشکیل شد. مطابق آنچه ظریف اعلام کرده، ذیل این شورا پنج کارگروه اقتصادی، زیربنایی، فرهنگی، اجتماعی و (سیاسی، دفاعی و امنیتی) فعال شده و بیش از 450 نفر نیز عضو این کارگروه‌ها هستند.

اول. اتخاذ تصمیمات اساسی توسط چهره‌‌های غیر از رئیس‌جمهور این نگاه را در افکار عمومی به وجود می‌آورد که آنها با یک دولت رسمی و یک دولت غیر‌رسمی مواجهند. القای چنین تصویری باعث می‌شود که بدنه مدیران دولتی برای تصمیم‌گیری خود را با 2 رویکرد سیاسی مواجه دانسته و بعضا در پیروی از ایده‌های رئیس‌جمهور دچار سردرگمی شوند.

دوم. اعضای کمیته‌های تخصصی به‌صورتی انتخاب شده‌اند که همه راضی باشند. از گروه‌های اصلاح‌طلب تا گروه‌های صنفی. از نهاد دانشگاه تا اعضای ستادهای انتخاباتی. از اقلیت تا زنان. اما واقعیت چیست؟ آن‌گونه که جناب ظریف گفت جلسات زیادی برای تشکیل این کارگروه‌های تخصصی برگزار شده است و حدودا یک هفته فرصت برای جمع‌بندی آنها وجود دارد. روشن و بدیهی است این جمع‌های بزرگ و متنوع به اسم کارگروه‌های تخصصی اساسا نمی‌توانند در فرصت چند روزه به یک نظر منسجم و قابل دفاع کارشناسی برسند. ترکیب این کارگروه‌ها بیشتر به‌نوعی تنظیم شده است که گویا فرصت چند ماهه برای کار کارشناسی وجود دارد. مثلا اگر انتخابات در همان زمان پیش‌‌بینی شده یعنی در خرداد 1404 بود این کارگروه‌ها احتمالا می‌توانستند به نتایجی برسند ولی در زمان فوق‌العاده کوتاه برای جمع‌بندی و نظردهی این تشکیلات بیشتر حالتی نمایشی و تبلیغاتی دارد.

سوم. برخلاف تصویری که ظریف ارائه داد، فرآیند تشکیل دولت از منظر پاسخگویی با ایرادهای بزرگی روبه‌رو است. معنای کار کارشناسی در یک نظم سیاسی اتصال نهادهای تصمیم‌گیر به حلقه‌های خبره و اهل فکر است. اساسا تقسیم‌بندی براساس معیارهای متناقض مثل حلقه سیاسی، واحد صنفی و جامعه زنان و اقلیت و حتی حضور چند استاد دانشگاه، به معنای سپردن تصمیمات به کارشناسان نیست.

چهارم. ظریف از دو خط قرمز یا به تعبیری «شروط وتویی» در چینش همکاران رئیس‌جمهور منتخب سخن گفت. یکی مبانی جمهوری اسلامی و دیگری گفتمان رئیس‌جمهور. فرض می‌کنیم درباره مورد اول توافق داریم و از آن عبور می‌کنیم. سوال مهم تعریف دولتمردان جدید از گفتمان رئیس‌جمهور منتخب است. تاکنون هیچ نشانه و تعریف حتی کلی از چیزی که بتوان از آن به‌عنوان گفتمان رئیس‌جمهور نام برد دیده نشده است. حتی جناب ظریف هم هیچ تعریفی از آن ارائه نکردند. بدون شک مساله‌ای که از آن به‌عنوان خط قرمز یاد می‌شود باید چهارچوبی مشخص و قابل ارجاع داشته باشد.

روزنامه‌های روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش ظریف از روند انتخاب وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم، نگاهی به وضعیت رقابت انتخاباتی آمریکا پس از ترور نافرجام ترامپ و گزارش‌ها از عزاداری روز عاشورا در سراسر کشور در صفحات نخست روزنامه‌های این روز برجسته شده است. مسئله چیدن کابینه به خبر داغ در میان رسانه‌ها به ویژه روزنامه‌های اصلاح‌طلب تبدیل شده است، یک روزنامه اصلاح طلب در گزارشی نحوه انتخاب کابینه چهاردهم در قالب شورای راهبردی و کارگروه های پایین دستی را منتشر کرد.
 
روزنامه اعتماد در گزارشی با اشاره به اینکه ایجاد سرمایه اجتماعی برای دولت چهاردهم در گروی انتخاب کابینه‌ای هماهنگ، متخصص و کارآمد است، نوشت: پزشکیان برای این منظور برای نخستین بار اقدام به تشکیل شورای راهبردی کرده تا روند تمرین دموکراسی را از ابتدا و از برهه تشکیل کابینه آغاز کند.محمدجواد ظریف در راس هرم این شورای راهبردی قرار گرفته است. یک پله پایین‌تر این شورای راهبردی، دبیرخانه شورای راهبردی قرار گرفته که وظیفه پردازش و انتقال داده‌های اطلاعاتی برآمده از نهادهای پایین دستی را به عهده دارد.
 
بنا به گزارش اعتماد، بر اساس اعلام برخی رسانه‌ها در دبیرخانه چهره‌هایی چون، علی ربیعی، عباس عبدی، محمدجواد آذری‌جهرمی، هادی خانیکی، الیاس حضرتی و علی شکوری‌راد، نقش آفرینی کرده و وظیفه پردازش داده‌های اطلاعاتی را به عهده می‌گیرند. پس از دبیرخانه، کارگروه‌های تخصصی برای شناسایی افراد کابینه قرار گرفته‌اند.
 
این رسانه اصلاح طلب همچنین نوشت، 5 کارگروه «سیاسی، امنیتی و دفاعی»، کارگروه «اقتصادی»، «زیربنایی»، «فرهنگی» و «اجتماعی» وظیفه پردازش جزیی‌تر چهره‌ها را به عهده دارند. در کارگروه سیاسی، امنیتی و دفاعی، تکلیف وزارتخانه‌هایی چون وزارت کشور، خارجه، دفاع، دادگستری، همچنین سازمان انرژی اتمی مشخص خواهد شد. در کارگروه اقتصادی، وزارتخانه‌های اقتصاد و صمت، همچنین سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی تعیین تکلیف می‌شود و در کارگروه زیربنایی، اعضا در خصوص انتخاب مدیرانی شایسته برای حضور در وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی، نفت، نیرو، ارتباطات و راه و شهرسازی تصمیم‌گیری می‌کنند.
 
در کارگروه فرهنگی مدیران وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان، علوم و میراث فرهنگی انتخاب شده و نهایتا در کارگروه اجتماعی تکلیف حوزه‌های مهمی چون وزارت کار، وزارت بهداشت، سازمان محیط زیست، سازمان امور اداری و استخدامی، بنیاد شهید و نهایتا معاونت امور زنان مشخص می‌شود. بر اساس یک چنین ساز و کاری است که دولت چهاردهم برای نخستین بار روند انتخاب اعضای کابینه و مدیران اجرایی کشور را در ویترینی شفاف پیش روی افکار عمومی قرار داده است تا مردم در ابتدای امر بتوانند دیدگاه‌های خود را از طریق سامانه‌های تدارک دیده شده منتقل کنند و پس از آن در جریان انتخاب مدیران ارشد کشور و وزرا قرار بگیرند.
 
اعضای دبیرخانه شورای راهبردی انتخاب کابینه پزشکیان چه کسانی هستند؟/ کمیته‌های پیشنهاد دهنده وزرای دولت چهاردهم شفاف نیستند! چیدمان‌های مختلف کابینه از سوی کارگروه‌های شکل گرفته به مذاق بسیاری از اصلاح‌طلبان خوش نیامده و یکدیگر را متهم به سهم‌خواهی می‌کنند! یک رسانه اصلاح طب بزرگترین ایراد کمیته های تشکیل شده برای معرفی وزرای پیشنهادی به رئیس جمهور منتخب را روند غیر شفاف انتخاب اعضای این کمیته ها، عنوان کرد.
 
تایید و تکذیب‌های متعدد درباره نقش‌آفرینی رادیکال‌ها در تعیین نامزدهای احتمالی وزارت در دولت جدید، نگرانی‌هایی را در میان کارشناسان و افکار عمومی موجب شده است. آنچه این نگرانی را تشدید می‌کند. سهم‌خواهی و غنیمت‌طلبی برخی احزاب و پدرخوانده‌های سیاسی جبهه اصلاحات است که حتی صدای اعتراض برخی اصلاح‌طلبان را هم درآورده است. در عین حال حضور برخی بازداشتی‌های فتنه 1388 (آشوب علیه رای مردم و جمهوریت) در کمیته‌های تعیین وزرا، در کنار برخی متهمان سوءمدیریت اقتصادی در دولت سابق، بر ابهامات ماجرا افزوده است.
 
روزنامه آرمان امروز، در مطلبی با بیان اینکه این نخستین بار است که چنین مکانیزم مشارکت جویانه ای از طرف یک رئیس جمهور برای انتخاب همکارانش در کابینه مدنظر قرار می گیرد که جای تحسین دارد، می‌نویسد:
 
اما روند غیرشفاف انتخاب اعضای این کمیته ها و عدم اطلاع رسانی مناسب از مباحث مطروحه، جزو نقاط ضعفی تلقی می شود که انتقاد ناظران را برانگیخته کرده است. همچنین در برخی کمیته ها اکثریت اعضای کمیته نزدیک به یک حلقه سنتی و خاص بوده و طبیعی است خروجی نهایی نیز نزدیک به همان حلقه باشد. گرچه شورای راهبری به عنوان نهادی بالادستی وظیفه نظارت بر عملکرد کمیته ها را بر عهده دارد اما نحوه انتخاب اعضای این شورا نیز از انتقاد مصون نیست و پرسش های زیادی پیرامونش وجود دارد.
 
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: عدم دعوت از برخی چهره های شاخص و شناخته شده در کمیته ها و نادیده گرفته شدن برخی اعضای ستادهای انتخاباتی، به بروز گلایه هایی منجر شده و اگر خروجی نهایی فابل دفاع نباشد، کل ساز و کار در نظر گرفته شده زیرسوال جدی قرار میگیرد. لذا ضرورت دارد شورای راهبری، نظارت تام و تمام و ویژه ای بر عملکرد کمیته ها داشته و ضمن ارائه گزارش های شفاف و مسئولانه، گزینه های نهایی را با معیارهای مهمی همچون پاکدستی، خوشنامی و سابقه درخشان مدیریتی مورد سنجش قرار دهد!

نظر کاربران فضای مجازی


































 

شورای راهبردی یا راهبری؟

مسعود فروغی: با گذشت دو هفته از پایان انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان نهمین رئیس‌جمهور ایران، دولت چهاردهم در فرآیند انتخاب همکاران قرار گرفت. استراتژی اتاق فکر نامزد پیروز بسط ایده کمپین انتخاباتی پزشکیان است و به‌نوعی تقسیم‌کار صورت گرفته است؛ تقسیم کاری که در تصویر نهایی دولت جدید اثرگذاری ویژه‌ای خواهد داشت. شاید نقد و بررسی آن بتواند نگاه تازه‌ای به دولتمردان 4 سال آینده کشور بدهد. از این زاویه و برای کمک به جناب پزشکیان چند مساله مهم درخصوص تصمیمات کلان و مهم رئیس‌جمهور منتخب قابل طرح است. 

الف. در طول دو هفته اخیر دو تصویر از دولت در حال ساخت به دست آمده و کمی درباره آن حرف زده شده است. یکی حضور ساده و بی‌آلایش پزشکیان در هیات‌های عزاداری دهه اول محرم و دومی تشکیل شورای راهبردی و به تبع آن کمیته‌های تخصصی برای انتخاب وزرا و معاونان و... دولت چهاردهم. تصویر اول احتمالا بر پایه دو واقعیت انتخاب شده است. اول واقعیت شخصیت مسعود پزشکیان. او دوست دارد ساده حرف بزند و ساده لباس بپوشد و حتی خارج از عرف مسئولان دولتی راه برود. هیچ ایده سیاسی نمی‌تواند فارغ از سوژه مورد نظر ساخته شود و اتاق فکر به اولین چیزی که تمرکز می‌کند مزایای فرد مورد نظر است.

شخصیت پزشکیان از این جنبه مورد پسند بخش بزرگی از جامعه ایران است. این ایده در کمپین انتخاباتی او هم به‌خوبی مورد استفاده قرار گرفت و حتی جمله پزشکیان درباره اینکه «من می‌دانم که نمی‌دانم» به‌نوعی مزیت او برای ارجاع امور به کارشناسان تفسیر شد و البته مورد پسند اکثریت رای‌دهندگان هم قرار گرفت. حضور مستمر و بدون وقفه رئیس‌جمهور منتخب در مراسم‌ عزاداری دهه اول هم بخشی از شخصیت او بود و هم به‌نوعی تصویرسازی یک رئیس‌جمهور مردمی و خاکی که مانند مردم معمولی در این ایام گذران وقت می‌کند، بود.

شاید البته استفاده زیاد از این ایده به ضد خودش تبدیل شود و این سوال برای مخاطب به وجود بیاید که مگر نباید زمان زیادی برای تشکیل دولت گذاشته شود و تصاویر متنوع از حضور پزشکیان در هیات‌های مختلف با این مقطع حساس تشکیل دولت کمی در تناقض بود. مخصوصا اینکه دولت چهاردهم در انتخاباتی زودهنگام و بدون فکر قبلی انتخاب شد. در حالتی که دولت‌ها پس از 8 سال تغییر می‌کنند به‌طور طبیعی یک آمادگی قبلی وجود دارد و دولت جدید براساس زمانی که انتخابات در پیش‌رو است احتمالا کمی فکر کرده است. اما برای دولت جناب پزشکیان این مورد وجود ندارد. 

دوم نیاز دولت اصلاح‌طلبان برای آشتی با جامعه مذهبی و سنتی ایران. در طول 3 دهه اخیر معمولا رابطه سردی میان اصلاح‌طلبان و مراسم‌ها و آیین‌های مذهبی برقرار بود به حدی که بدنه مذهبی و دینی ایران که پایبندی بیشتری به برگزاری مراسم‌ و سنن دارند، خارج از سبد رای و بدنه طرفدار آنها لحاظ می‌شدند. شاید تجربه شکست خورده دوری از سنت‌ها و ارزش‌های جامعه ایران که فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی یک واقعیت عینی در کشور حساب می‌شود، اتاق فکر دولت چهاردهم را به این نتیجه رسانده که باید در ابتدای کار تصویری جدیدی از دولت پزشکیان نسبت به دولت خاتمی و روحانی ساخته شود. در دولت خاتمی بیشترین تنش میان دستگاه دولتی و جامعه مذهبی رخ داد و آسیب زیادی متوجه آن دولت شد.

در دولت روحانی هم به‌خاطر وام انتخاباتی از سلبریتی‌ها دولت در زمان استقرار مجبور شد با سود زیاد آن وام را پس بدهد و میان دولت و بدنه مردمی فاصله افتاد. به‌هرحال تلاش ایده‌پردازان دولت پزشکیان برای بازسازی رابطه دولت با جامعه ایران به‌خصوص استفاده از فرصت محرم برای تصویرسازی متفاوت از دولت او نسبت به قبل، قابل تامل است. نکته مهم و چالشی اما توجه به سه مساله است: «تناسب وظایف رئیس‌جمهور با تصویری که از او ساخته می‌شود»، «چه کسی کارهای اصلی او را انجام می‌دهد؟» و «این تصویرسازی تا کجا قابل ادامه دادن است؟» 

ب. دولت پزشکیان توسط یک شورای راهبردی در حال چینش است. آن‌گونه که از اطلاع رسانی‌های رسمی و غیررسمی مشخص شده یک شورای راهبردی با حضور چهره‌های نام آشنای اصلاح‌طلب شکل گرفته تا همکاران جناب رئیس‌جمهور را به او معرفی یا پیشنهاد دهند. ریاست این شورا با محمدجواد ظریف است که انرژی زیادی را در ایام انتخابات گذاشت. اعضای شورا قرار است نتایج بررسی کمیته‌های پنج‌گانه تخصصی را بررسی کنند و برای هر پست در دولت سه تا پنج نفر را معرفی کنند. ایده این تصمیم درواقع تعمیم حرفی است که پزشکیان در انتخابات می‌زد: «ارجاع به کارشناسان». اما چند ایراد اساسی در تنظیم و اجرای این ایده وجود دارد که از لحاظ منطقی کار را برای دولت پزشکیان سخت خواهد کرد. 

اول. در‌حالی‌که در روزهای پس از انتخابات رئیس‌جمهور فقط یا دیدارهای رسمی و تشریفاتی با شخصیت‌های سیاسی داشته یا در هیات‌ها حضور پیدا کرده است، تمرکز نیروهای سیاسی دیگر بر چینش دولت و انتخاب همکار برای او می‌تواند این فرضیه خطرناک را ایجاد کند که نقش شخص رئیس‌جمهور منتخب در دولت آینده چیست؟ شاید در روزهای آینده و بالا رفتن حجم انتقادها از اینکه چرا هیچ کنش یا ایده‌ای از سوی رئیس‌جمهور درباره تشکیل کابینه دیده نمی‌شود، موضعی از جناب پزشکیان دیده شود اما به‌هرحال در دو هفته اخیر این تصویر تثبیت شد که تقسیم کار در دولت جدید این‌گونه است؛ پزشکیان به مراسم‌ عزاداری می‌رود و فقط با مردم رابطه عادی ایجاد می‌کند، عده‌ای دیگر در حال تقسیم قدرت در دولت هستند. ایده‌ای که در بند الف به آن پرداخته شد در واقع این ایراد را دارد که نسبت تصمیمات دولت آینده با رأس قدرت را نادیده گرفت و به‌نوعی رئیس‌جمهور منتخب را به مرخصی فرستاد. حتی اگر پزشکیان به این گروه کارشناسی اعتماد دارد و راه درست را در توجه به فکر و تامل آنها می‌داند باید به‌نوعی در واقعیت و تصویر رسانه‌ای نقش رئیس‌جمهور لحاظ می‌شد. 

دوم. اعضای کمیته‌های تخصصی به‌صورتی انتخاب شده‌اند که همه راضی باشند. از گروه‌های اصلاح‌طلب تا گروه‌های صنفی. از نهاد دانشگاه تا اعضای ستادهای انتخاباتی. از اقلیت تا زنان. اما واقعیت چیست؟ آن‌گونه که جناب ظریف گفت جلسات زیادی برای تشکیل این کارگروه‌های تخصصی برگزار شده است و حدودا یک هفته فرصت برای جمع‌بندی آنها وجود دارد. روشن و بدیهی است این جمع‌های بزرگ و متنوع به اسم کارگروه‌های تخصصی اساسا نمی‌توانند در فرصت چند روزه به یک نظر منسجم و قابل دفاع کارشناسی برسند. ترکیب این کارگروه‌ها بیشتر به‌نوعی تنظیم شده است که گویا فرصت چند ماهه برای کار کارشناسی وجود دارد. مثلا اگر انتخابات در همان زمان پیش‌‌بینی شده یعنی در خرداد 1404 بود این کارگروه‌ها احتمالا می‌توانستند به نتایجی برسند ولی در زمان فوق‌العاده کوتاه برای جمع‌بندی و نظردهی این تشکیلات بیشتر حالتی نمایشی و تبلیغاتی دارد. 

به گفت‌وگوی ظریف ریاست شورای راهبردی دولت چهاردهم توجه کنید. میزان تسلط او به تقسیم کار هرکدام از کارگروه‌ها بیش از حد پایین بود. به هر حال ظریف شخصیت ناشناخته‌ای نیست و همه می‌دانند او توانایی ساعت‌ها سخنرانی و طرح استدلال با استفاده از آیه و حدیث و شعر و منطق و سیاست بین‌الملل و... را دارد. زمانی که ظریف با وقت قبلی به تلویزیون می‌آید و از ذکر نام وزاتخانه‌ها و مسئولیت‌های مهم در هرکدام از کارگروه‌های تخصصی عاجز است، حس سرکاری بودن این کارگروه‌ها بیشتر می‌شود و سوال جدی اینجا شکل می‌گیرد: «دولت واقعا کجا و توسط چه کسانی چینش می‌شود؟»

سوم. برخلاف تصویری که ظریف ارائه داد، فرآیند تشکیل دولت از منظر پاسخگویی با ایرادهای بزرگی روبه‌رو است. معنای کار کارشناسی در یک نظم سیاسی اتصال نهادهای تصمیم‌گیر به حلقه‌های خبره و اهل فکر است. اساسا تقسیم‌بندی براساس معیارهای متناقض مثل حلقه سیاسی، واحد صنفی و جامعه زنان و اقلیت و حتی حضور چند استاد دانشگاه، به معنای سپردن تصمیمات به کارشناسان نیست. مسیر تصمیمات وقتی از یک ایده و فکر واحد براساس کلان گفتمان مشخصی بیرون نیاید، بیشتر آنکه تکیه بر کارشناسان داشته باشد، ایستاده در کمپین تبلیغاتی است. هشداری که پیر سیاست اصلاح‌طلبان داد درواقع زدودن گردوغبار هیاهوی تبلیغاتی از واقعیت ماجرا بود. بهزاد نبودی به‌درستی نهیب زد و کاش ظریف و همکاران متوجه تفاوت واقعیت و تبلیغ و کمپین‌ها باشند. قرار است چه کسانی از ترکیب دولت پزشکیان دفاع کنند و پاسخگوی آن باشند؟ 

چهارم. ظریف از دو خط قرمز یا به تعبیری «شروط وتویی» در چینش همکاران رئیس‌جمهور منتخب سخن گفت. یکی مبانی جمهوری اسلامی و دیگری گفتمان رئیس‌جمهور. فرض می‌کنیم درباره مورد اول توافق داریم و از آن عبور می‌کنیم. سوال مهم تعریف دولتمردان جدید از گفتمان رئیس‌جمهور منتخب است. تاکنون هیچ نشانه و تعریف حتی کلی از چیزی که بتوان از آن به‌عنوان گفتمان رئیس‌جمهور نام برد دیده نشده است. حتی جناب ظریف هم هیچ تعریفی از آن ارائه نکردند. بدون شک مساله‌ای که از آن به‌عنوان خط قرمز یاد می‌شود باید چهارچوبی مشخص و قابل ارجاع داشته باشد. امیدواریم به‌زودی شاهد توضیح دولت جدید در این ‌باره باشیم. 

ج. نکته پایانی اینکه رفتار و کنش ستاد انتخاباتی پیروز در انتخابات 15 تیر نشان داد هیچ ایده و فکر پیشینی برای تشکیل و اداره دولت وجود نداشته است. خلأ فکری‌ که از قبل انجام شده و می‌توان آن را رصد کرد و تغییراتش در مصاف با واقعیت را متوجه شد، به‌شدت احساس می‌شود. تشکیل این شورای راهبردی که شاید اسم دقیق‌تر آن شورای «راهبری» دولت چهاردهم است و ساختن کمیته‌هایی تحت عنوان کارگروه‌های تخصصی مثل خرید کتاب تست کنکور در دو هفته باقی‌مانده به زمان کنکور است. کاش متناسب با ساخت قدرت سیاسی در ایران که از راه صندوق رای عبور می‌کند، احزاب جان‌دار با تشکیلاتی پاسخگو وجود داشت که رای و نظرش درباره چالش‌های کشور قابل سنجش بود. کاش به معنای واقعی احزابی داشتیم که اتصال یا عدم ارتباط آنها با کارشناسان به‌جای نمایش کارگروه‌های تخصصی در طول زمان قابل تعیین و قضاوت بود. اساسا کار کارشناسی از نظر آن مجموعه سیاسی که خواهان قدرت است، چیست؟ و آیا نتایج حاصل شده از یک فرآیند کارشناسی با واقعیت‌های کشور منطبق است یا خیر؟ آن وقت تصویر مردمی و خاکی رئیس‌جمهور قابل فهم‌تر و مورد قبول‌تر بود. /فرهیختگان
 

آقای پزشکیان! ریاست جمهوری را به ظریف اجاره داده‌اید؟!

آقای پزشکیان! آیا ریاست جمهوری را به آقای ظریف اجاره داده‌اید؟! پاسخ اگر خدای نخواسته مثبت باشد! باید خاضعانه به جناب پزشکیان گفت: آقای ظریف مستأجر خوبی نیست؛ ریاست جمهوری را از ایشان پس بگیرید!
 
 ۱ـ آقای ظریف که چهارشنبه شب، در اقدامی غیرمتعارف به صدا و سیما دعوت شده بود تا از جایگاه حزبی (و نه رسمی) رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم درباره فرآیند انتخاب وزرا سخن بگوید، به نکاتی اشاره کردند که اولاً، از سوی کسی که سال‌های متمادی در مسئولیت‌های بلندپایه نظام اسلامی بوده است، تعجب‌آور و تأسف‌آور بود و تأسف‌آورتر آنکه ایشان در حالی به نمایندگی از جانب آقای پزشکیان سخن می‌گفت که اظهاراتش نه فقط با قانون اساسی و مبانی صریح اسلامی در تناقض بود بلکه با آنچه از رئیس‌جمهور منتخب به وضوح دیده و شنیده شده است نیز یکصد و هشتاد درجه تفاوت داشت. بخوانید!

۲- آقای ظریف درباره معیارها و ملاک‌های مورد نظر برای گزینش اعضای کابینه می‌گوید: «از مذاهب و ادیان رسمی باشید امتیاز می‌گیرید، شیعه باشید امتیاز نمی‌گیرید»!
باید از آقای ظریف پرسید:
الف: از کِی تا به حال «شیعه بودن» در جمهوری اسلامی خصوصیت و به اصطلاح، امتیاز منفی تلقی می‌شود؟!
ب:‌ می‌فرمایید «از مذاهب و ادیان رسمی باشید امتیاز می‌گیرید، شیعه باشید امتیاز نمی‌گیرید»! آیا منظورتان این است که شیعه جزء مذاهب و ادیان رسمی نیست؟!
ج: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور یاد شده است. جنابعالی چه کاره‌اید و از کدام جایگاه، شیعه بودن را در گزینش اعضای کابینه، خصوصیت منفی تلقی کرده‌اید؟! چه کسی به شما چنین اجازه‌ای داده است؟!

د: آقای ظریف لطفا بدون سفسطه و از این شاخه به آن شاخه پریدن- که عادت شناخته‌شده جنابعالی‌ است- بفرمایید این دیدگاه شما درباره شیعه با آنچه پیوسته و بی‌وقفه از سوی آمریکا و صهیونیست‌ها تبلیغ می‌شود چه تفاوتی دارد؟! حتما می‌دانید و بارها خوانده و شنیده‌اید که صهیونیست‌ها اصلی‌ترین مشکل خود را دیدگاه و گفتمان تشیع می‌دانند و بارها بر مقابله با آن به عنوان یک خط استراتژیک و غیر قابل تغییر تاکید ورزیده و می‌ورزند.

۳ـ عجیب‌ترین و سؤال‌برانگیزترین نکته در اظهارات چهارشنبه شب ظریف، مغایرت و تناقض آشکار دیدگاه اعلام‌شده ایشان با دیدگاه رسماً اعلام‌شده و به وضوح دیده‌شده جناب دکتر پزشکیان، رئیس‌جمهور منتخب است. آقای پزشکیان در طول یک هفته اخیر بیشترین حضور را در مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام داشته و در هیئت‌ها و مراسم مختلف حضور یافته و در سوگ امام حسین بر سینه و سر زده‌اند. اظهارات آقای ظریف علیه تشیع با ارادت رسماً و بارها اعلام گردیده و دیده ‌شده جناب پزشکیان در تناقض و مخالفت آشکار است.

۴- اصلی‌ترین سخن در این وجیزه پرسشی است که از رئیس‌جمهور محترم منتخب در میان است و آن پرسش این است: آقای پزشکیان! آیا ریاست جمهوری را به آقای ظریف اجاره داده‌اید؟! پاسخ به یقین منفی است ولی اگر خدای نخواسته مثبت باشد! باید خاضعانه به جناب پزشکیان گفت: آقای ظریف مستأجر خوبی نیست؛ ریاست جمهوری را از ایشان پس بگیرید!

۵- و بالاخره سخنی نیز با دست‌اندرکاران برنامه در صدا و سیما در میان است. اظهارات ضدشیعی ظریف (چه عامدانه و چه ناآگاهانه)‌ بسیار صریح بود و از مجری برنامه و سردبیر پشت گوشی مجری در برنامه انتظار می‌رفت سخنان سخیف آقای ظریف را بی‌پاسخ نگذارند و در حالی که هنوز یک روز بیشتر از عاشورای حسینی علیه‌السلام نگذشته بود، از کنار این اهانت بی‌تفاوت عبور نکنند. /کیهان
 

خلاف جهت

علیرضا احمدی: تناقض‌های موجود میان راهبردهای مدنظر رئیس‌جمهور منتخب با اقدام‌ها و مواضع «شورای راهبری» نگرانی‌هایی را به‌دنبال داشته‌ است. در شرایطی که این روزها گمانه‌زنی‌ها درباره کابینه دولت چهاردهم توجه محافل سیاسی - رسانه‌ای کشور را به ‌خود جلب کرده و افکار عمومی در انتظار معرفی هیأت دولت نهمین رئیس‌جمهور ایران هستند، تناقض‌های موجود میان راهبردهای مدنظر رئیس‌جمهور منتخب با اقدام‌ها و مواضع شورای راهبری انتخاب کابینه نگرانی‌هایی را به‌دنبال داشته‌است.

یکی از نکاتی که طی روزهای اخیر انتقادهای قابل‌توجهی را متوجه روندهای جاری درباره انتخاب اعضای کابینه دولت جدید کرده، تناقض‌ها و تفاوت مواضع محمدجواد ظریف، به‌عنوان «رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم» با دیدگاه‌های اصولی و محوری رئیس‌جمهور منتخب است که در جریان رقابت‌های انتخاباتی و همچنین طی روزهای اخیر ازسوی مسعود پزشکیان بیان شده بود.

یکی از وجوه این تناقض، دیدگاه‌ها و اقدام‌های ظریف در روند انتخاب اعضای کابینه است که نمودی از آن در جریان حضور وی در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری طی روزهای اخیر قابل مشاهده بود. برخی ملاک‌ها و ضوابط تشریحی ازسوی ظریف درباره روند انتخاب هیأت دولت چهاردهم، ازجمله امتیاز داشتن «غیرشیعه» بودن  گزینه‌های پیشنهادی که در تضاد آشکار با اصول تبیینی ازسوی رئیس‌جمهور منتخب قرار دارد، بازتاب گسترده‌ای در افکارعمومی داشته و انتقادهای بسیاری را متوجه روندها و رویکردهای جاری در زمینه انتخاب دولتمردان آینده کرده‌است. در ادامه به بررسی برخی تناقض‌های موجود میان رویکردهای مدنظر شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم با مواضع و دیدگاه‌های رئیس‌جمهور منتخب می‌پردازیم.

دولت غیرحزبی؟   
یکی از نکاتی که در جریان مناظره‌های دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر میان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی مورد توجه قرار گرفت، تأکید پزشکیان بر غیرحزبی بودن بود؛ تا جایی که در واکنش به سخنان جلیلی تأکید کرد: «ایشان می‌گوید من حزبم؛ این یک دروغ واضح است. من حزبی نیستم. این را همه می‌دانند.» تأکید پزشکیان بر غیرحزبی بودن در شرایطی است که چیدمان اعضای شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم کاملا حزبی و متشکل از یک جریان سیاسی است. علاوه بر اینها تأکید اخیر ظریف در جریان حضور در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری مبنی بر اینکه پزشکیان کاندیدای جبهه اصلاحات بوده‌ و قصد تشکیل «دولت ائتلافی» را ندارد، نشان‌دهنده تناقض‌هایی است که می‌تواند زمینه‌ساز ناامیدی جامعه از انتخاب کابینه‌ای کارگشا  باشد.

تناقض در مفهوم کابینه فراجناحی  
یکی از مهم‌ترین نمودهای تناقض میان رویکردهای شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه با مواضع رئیس‌جمهور منتخب، در گرایش‌های حزبی در چینش ترکیب کابینه دولت آینده قابل مشاهده است. پزشکیان در جریان رقابت‌های انتخاباتی بارها بر این نکته تأکید کرد که دولتی فراجناحی تشکیل خواهد داد و در انتخاب اعضای کابینه، گرایش‌های سیاسی و جناحی افراد ملاک انتخاب قرار نخواهد گرفت. اکنون اما، رویکردهای ظریف در «شورای ‌راهبری» در تناقض آشکار با مواضع پیشین رئیس‌جمهور منتخب قرار گرفته‌است. ظریف در برنامه‌ گفت‌وگوی ویژه خبری به صراحت اعلام کرد که در هر کمیته شورای راهبری، یک سهم برای نمایندگان جبهه اصلاحات درنظر گرفته شده‌است؛ موضوعی که از اتخاذ رویکردهای جناحی در چینش ترکیب کابینه حکایت دارد. ازسوی دیگر، فهرست اسامی اعضای شورای راهبری نشان‌ می‌دهد تقریبا همه اعضا از یک جریان و طیف سیاسی انتخاب شده‌اند.

فاصله گرفتن از «شایسته‌گزینی»   
رئیس‌جمهور منتخب در جریان رقابت‌های انتخاباتی و همچنین پس از آن، همواره در زمینه انتخاب کابینه بر یک نکته محوری تأکید ویژه داشته‌است؛ اینکه شایسته‌گزینی و انتخاب افراد متخصص و باصلاحیت، اصلی‌ترین ملاک انتخاب مسئولان دولت چهاردهم خواهد بود. این درحالی است که ملاک‌ها و مواضع تشریح شده ازسوی ظریف در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری، به‌وضوح چنین رویکردی را نقض می‌کند. رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم درآن گفت‌وگو تأکید کرد که «زن بودن» و «غیرشیعه» بودن گزینه‌های پیشنهادی، امتیازی ویژه برای آنان به‌حساب می‌آید؛ موضوعی که در تضاد آشکار با مواضع و رویکردهای پیشین رئیس‌جمهور منتخب قرار دارد و می‌تواند در نهایت گزاره «شایسته‌گزینی» و «سپردن کارها به متخصصان» را تحت‌تأثیر قرار دهد.

راه دولت چهاردهم، راه مولا علی(ع)؟  
رئیس‌جمهور منتخب طی روزهای اخیر به‌وضوح تأکید کرده‌ که «راه من راه مولا علی(ع) است»؛ رویکردی که با استقبال گسترده‌ای نیز در افکارعمومی مواجه شده است. با وجود این اما، مواضع روزهای اخیر رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم علاوه‌بر اینکه نگرانی‌هایی را درباره رویکردهای شایسته‌گزینی دولت جدید درمیان مردم به‌دنبال داشته، آشکارا نشان‌دهنده تناقض مواضع و گزاره‌های مدنظر ظریف در تعیین گزینه‌های وزارت با اصول و دیدگاه‌های رئیس‌جمهور منتخب است. ظریف در گفت‌وگوی تلویزیونی اخیر خود، تأکید کرد که شیعه بودن گزینه‌های پیشنهادی کمیته‌ها امتیازی ندارد و در مقابل، غیرشیعه بودن آنان، امتیاز ویژه به‌همراه دارد؛ نگاهی که در تضاد با راهبردهای مدنظر رئیس‌جمهور قرار دارد.

یک بام و دو هوا برای تشکیل دولت سوم روحانی
پزشکیان در جریان رقابت‌های انتخاباتی همواره در مقابل این انتقاد رقبا که قصد تشکیل «دولت سوم روحانی» را دارد، موضع می‌گرفت و تأکید می‌کرد دولت او، ادامه راه هیچ دولت دیگری نیست و شاخصه‌های ویژه خود را خواهد داشت. اکنون اما، رویکردها و نحوه چینش افراد ازسوی ظریف در شورای راهبری در تناقض اساسی با دیدگاه‌های محوری رئیس‌جمهور منتخب قرار دارد. با نگاهی به فهرست اسامی اعضای شورای راهبری انتخاب کابینه دولت چهاردهم که طی روزهای اخیر ازسوی ظریف منتشر شده، درمی‌یابیم که بخش قابل‌توجهی از افرادی که در انتخاب اعضای دولت آینده نقش‌آفرینی خواهند کرد را وزرا و مدیران دولت روحانی تشکیل می‌دهند. این موضوع نشان می‌دهد رویکردهای رئیس این شورا در تناقض مشهود با گفته‌ها، مواضع و دیدگاه‌های رئیس‌جمهور منتخب قرار دارد.

کم‌توجهی به ارزش‌های شیعی؟   
در شرایطی که حضور مستمر روزهای اخیر رئیس‌جمهور منتخب در مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) پیش از هر چیز نشان‌دهنده ارادت و باور قلبی پزشکیان به ارزش‌ها و اصول تشیع است، مواضع ظریف، به‌عنوان رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم با دیدگاه‌های رئیس‌جمهور منتخب همخوانی ندارد. ظریف در برنامه اخیر تلویزیونی خود آشکارا از قائل شدن امتیاز ویژه برای گزینه‌های «غیرشیعه» سخن به میان آورد؛ موضوعی که انتقادهای گسترده‌ای را نیز به‌دنبال داشته‌است. چنین رویکردی نشان می‌دهد شورای راهبری عملا در مسیر ناصوابی در حال حرکت است که ممکن است سبب به حاشیه رفتن دیدگاه‌های اصولی رئیس‌جمهور منتخب شود.

گرایش‌های وحدت‌گریز و سهم‌خواهانه   
رئیس‌جمهور منتخب در جریان رقابت‌های انتخاباتی، «وحدت» را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین گزاره‌ها به‌منظور رفع بسیاری از مشکلات غیرقابل حل کشور مطرح کرد؛ درحالی‌که رویکردهای تیم گزینش کابینه دولت چهاردهم، عملا در تناقض با چنین دیدگاهی قرار گرفته است. با وجود تأکیدهای مستمر پزشکیان بر موضوع محوری «وحدت»، ترکیب شورای راهبری و برخی گمانه‌زنی‌ها درباره گزینه‌های احتمالی وزارت در دولت چهاردهم حاکی از آن است که بیشتر، دوستان و متحدان موردنظر گزینش‌کنندگان در این حلقه قرار دارند تا درنظر گرفتن اصل راهبردی «وحدت». گرایش‌های وحدت‌گریز و سهم‌خواهانه در شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه به‌قدری پررنگ بوده که طی روزهای اخیر صدای برخی حامیان پزشکیان را نیز درآورده و انتقادهایی را به‌همراه داشته‌است.

دوگانه پایبندی به قانون‌اساسی   
پایبندی به قانون‌اساسی و سیاست‌های کلی نظام و همچنین اسناد بالادستی کشور یکی از مهم‌ترین محورهای تبلیغات انتخاباتی رئیس‌جمهور منتخب را تشکیل می‌داد؛ راهبردی اساسی که در میان سنجه‌های اعلامی برای انتخاب کابینه دولت چهاردهم نیز قید شده‌است؛ با وجود این اما، حضور برخی چهره‌ها در «شورای‌ راهبری» در تناقض مشهود با مواضع اصولی رئیس‌جمهور منتخب در این زمینه قرار دارد. فهرستی که طی روزهای اخیر از اعضای شورای راهبری انتخاب کابینه دولت چهاردهم منتشر شده، از حضور چهره‌هایی حکایت دارد که بررسی سوابق سیاسی‌شان، به‌وضوح نقض‌کننده گزاره «پایبندی به قانون‌اساسی» و «اسناد بالادستی کشور» است. حضور افراد دارای سوابق محکومیت و زندان در ترکیب شورای راهبری، شاهدی بر این مدعاست.

عدالت‌گرایان در کابینه؟  
«عدالت‌گرایی» یکی از شاخص‌های کلیدی در گفتمان رئیس‌جمهور منتخب، چه در جریان رقابت‌های انتخاباتی و چه پس از آن بوده‌است. با وجود این اما، رویکردها و ترکیب شورای ‌راهبری انتخاب کابینه دولت چهاردهم نگرانی‌هایی را درباره تحقق عدالت در دولت آینده به‌دنبال داشته است. در شرایطی که پزشکیان همواره بر موضوع «عدالت» تأکید ویژه‌ای داشته‌ و این گزاره جزو سنجه‌های انتخاب وزرا نیز گنجانده شده، حضور تعداد زیادی از مقا‌م‌های دولت روحانی که در تحقق عدالت در حوزه‌های مختلف ناکام مانده‌اند، پیش از هر چیز نشان‌دهنده رویکردهای تناقض‌آمیز شورای راهبری با مواضع راهبردی رئیس‌جمهور منتخب است که آسیب «تحت‌الشعاع قرار گرفتن رویکردهای عدالت‌گرایانه دولت چهاردهم» را به‌دنبال دارد. /همشهری