ماجرای اعتراض پناهیان به دو قطبی سازی
آفت دوقطبی سازی کاذب
توکلی: یکی از موضوعات مهمی که به اقتدار و امنیت ملی ارتباط پیدا میکند، وجود دوقطبیهای کاذب در حوزه سیاست، اجتماع و فرهنگ است. مقام معظم رهبری، بارها و بارها دو قطبیهای کاذب را ترفند دشمن عنوان کردهاند و در سخنان دیروز خود نیز گریزی به این مسئله و چالش مهم در کشور زدند و بیان کردند: « برخی اظهارات در فضای مجازی و جدا کردن مردم تحت عناوینی مانند «طرفدار این یا آن»، واقعا جای گله دارد؛ کسانیکه دین و مبانی و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند، با هر اختلاف سلیقه برادرهای شما هستند و نباید دچار دودستگی شد.»دو قطبیسازی کاذب به منظور به حاشیه راندن دوقطبیهای حقیقی، تئوریزه، تبلیغ و شروع میشود. دربرابر دوقطبی کاذب، دو قطبی حقیقی قرار میگیرد. دوقطبیای که همانطور که رهبر انقلاب نیز اشاره کردند بر سر اصول و ارزش های مسلم شکل میگیرد. آدمی در دو قطبی حقیقی و واقعی، ریشه بحران و مشکل را دریافته و با یک رویکرد منسجم و ایجاد یک جامعیت حداکثری به سمت حل معضل و مشکل حرکت میکند، برخلاف دو قطبی های کاذب که تنها کارکردش دور کردن آدمی از معضل و چالش اصلی است موضوعی که شهید حاج قاسم سلیمانی نیز در سیره و گفتار خود همواره از آن نهی می کرد.
او دریکی از سخنرانی هایش که در شبکه های اجتماعی وایرال شد، می گوید :«من و آدمای خودم، من و رفقای خودم، من و مریدهای خودم، مداح هستم با مریدای خودم، این بی حجابه، اون باحجابه، این اینجوریه، اون اونجوریه، این چپه، اون راسته، این اصلاح طلبه، اون اصولگراست. خب چه چیز را میخواهید حفظ کنید؟ جامعه ما خانواده ماست، آنها مردم ما و بچه های ما هستند.» این روزها نیز از گوشه و کنار این سرزمین افرادی هستند که جاهلانه یا عامدانه، برطبل دوقطبی های کاذب میدمند.
پیامدهای ناگوار دوقطبی سازی های کاذب
به رغم آنکه قطبیسازی در شرایطی (به خصوص در رقابتهای انتخاباتی) میتواند به عامل مولد برای رشد و حرکت جامعه مبدل شود اما تداوم قطبی بودن جامعه و خطرناکتر از آن، ایجاد دوقطبیهای کاذب و مخرب نتایج بسیار زیانباری را برای جامعه در پی دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود. اولاً از آنجا که قطبیسازیها عموماً در فضاهای ملتهب و غبارآلودی که جامعه (متشکل از نخبگان سیاسی و عموم مردم) در انتخاب دو مسیر، کاملاً مرددند، محقق میشود، این دو مسیر را طرفداران هر یک از مسیرها، با صفات دوگانهای بیان میکنند که یکی بسیار مثبت است و دیگری منفی و غیرعقلایی.
لذا گویی شنونده را در این انتخاب قرار دادهاند یا با ما و طرفدار فکر ما هستی یا فردی متعصب، تهی از عقلانیت و دور از واقع نگری! بنابراین از قطبیسازی در این شکل و فرایند پیادهسازی آن عموماً به عنوان یک پدیده منفی یاد میشود. چرا که ذاتاً موجب افتراق و ایجاد شکاف بین اقشار و تودهها شده و یکپارچگی و همدلی جامعه را به خطر میاندازد و لذا زمینه اثرپذیری بدنه اجتماعی و اقتصادی کشور از تهدیدات و دخالتهای خارجی یا بحرانهای داخلی را تحکیم میبخشد.
افزون بر این، همگان اعتراف دارند که دوقطبی مخرب، میتواند بهراحتی وحدت و انسجام ملی را نشانه گیرد! در جامعه قطبی شده، گروههایی که با هم مقابله میکنند برای رسیدن به مقصود خویش به هر ابزاری دست مییازند. ابزاری مانند دروغ، تهمت، انتشار خبر جعلی، توهین و برچسبزنی و همه اینها پایان اخلاق و سقوط فرهنگ است. خشونت از دیگر عوارض قطبیسازی است و علاوه بر آن دوقطبیهای کاذب و مخرب باعث دلزدگی و خستگی مردم و شکننده شدن جامعه میشود.
تسری دوقطبی از حوزه سیاسی به سایر حوزههای حکمرانی نیز از دیگر مخاطرات جدی این پدیده است به نحوی که اگر برای نمونه این دوقطبی وارد حوزه تقنین و قانونگذاری شود، از چندین جهت میتواند بر فضای تصمیم و تصویب قوانین در مجلس اثرگذار باشد. قطبیگرایی بنبستهایی در روند تولید و تصویب قوانین را افزایش داده و میانهرویهایی که مصوبات رادیکال را محدود کرده و باعث کاهش نگرشهای متعصبانه میشوند، پایین میآورد. جدای از مسائل داخلی، محققان متذکر میشوند که قطبیسازی، میتواند توافقات یکپارچه در مورد سیاستهای خارجی را تضعیف کند و موقعیت یک کشور را در جهان خدشهدار سازد.
در این خصوص به دو تأثیر مهم میتوان اشاره کرد؛ اول اینکه، وقتی این تقسیمبندیها ظاهر میشود، متحدان کمتر به وعدهها اعتماد میکنند و دشمنان نقاط ضعف را آسانتر پیشبینی میکنند و دوم هم اینکه دیدگاه نخبگان تأثیر مهمی بر دیدگاه عمومی نسبت به سیاستهای خارجی دارد و این مهم موجب شکلگیری تصویری مشوش از سیاستخارجی در ذهن عموم مردم میشود.
انتقاد شدید پناهیان از روزنامه کیهان
حجت الاسلام پناهیان در حضور قالیباف و پزشکیان: دوقطبیسازی روزنامهها از نشر اکاذیب بدتر است. روزنامهای که دو قطبیسازی میکند را تعطیل کنید. مجلس علیه دو قطبی سازی قانون وضع کند. روزنامهها حق ندارند بگویند چون دولت از جناح مقابل است پس دوقطبی ایجاد کنند. این روشها پلید است. پی نوشت: فصل وفاق است. میدانی؟ اما فحاشی به جلیلی و طرفدارانش تو روزنامه ها و رسانههای قالیباف به اسم تحجر و افراط و دوقطبی واجب شرعی است.
کیهان: پاسخ برادرانه کیهان به یک اظهارنظر نسنجیده
آقای پناهیان کدام طرف ایستادهاید؟!
۱۹ شهریور ۱۳۹۹ که برای دفاع از آقای پناهیان در مقابل هجمه ناجوانمردانه رسانههای زنجیرهای و لشگر مجازیشان و حتی برخی جریانهای داخل جبهه انقلاب نوشتیم و توصیه به رعایت «انصاف» و «اخلاق» کردیم؛ فکرش را هم نمیکردیم که حدود ۴ سال بعد در ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ آقای پناهیان (احتمالا ناخواسته و شاید با مشورت و آدرس غلط برخی اطرافیان) به همان سو بروند و با سخنانی که از یک روحانی بعید به نظر میرسد، آرزوهای چندین و چند ساله دشمنان تابلودار انقلاب علیه کیهان را تکرار کنند!
«الدهرُ یَومان: یومٌ لکَ و یومٌ علَیکَ»، روزگار دو روز است؛ روزی با تو و روزی بر تو. این کلام مولا را ما سالهاست در کیهان زندگی کردهایم. نه از تعریف و تمجید افراد سرمست شدیم و نه از تقابل و طعنه همان افراد هراسان. سالهاست که به تقابل و طعنه و بدگویی مخالفان کمترین اهمیتی ندادهایم، بنابراین بدیهی است که اظهارات آقای پناهیان را که در مقایسه با آنها بسیار ناچیز است، نادیده میگیریم و به آن اهمیتی نمیدهیم. ولی کاش آقای پناهیان سخنان اخیر خود را با تبلیغات مشابه رسانههای بیگانه علیه کیهان به مقایسه بنشیند و اگر تفاوتی در آن دید، ما را هم بیخبر نگذارد!
کلیگویی کار آسانی است. انتظار آن بود که آقای پناهیان به جای کلیگویی، دقیقاً بفرمایند کیهان در کجا و چگونه دوقطبیسازی کرده است؟! کیهان به این ادعا که تمام وزیران معرفی شده با هماهنگی و نظر مثبت حضرت آقا انتخاب شدهاند اعتراض کرد و در حالی که خواص در مقابل این ادعای خطرناک سکوت کرده بودند، اسناد و دلایل محکمی بر بطلان آن ارائه کرد. آیا سخنان اخیر رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «بیشتر وزرای معرفی شده را نمیشناختم و نظری ندادم» تأییدی بر ادعای ما نبود؟
کیهان به حضور زاویهدارها در برخی پستهای حساس اعتراض کرد، یعنی دقیقاً از دستورالعمل رهبر معظم انقلاب به آقای رئیسجمهور پیروی کرد. کجای این اقدام کیهان دوقطبیسازی است؟! کیهان در دفاع از دستاوردهای ۳ساله شهید رئیسی اعلام کرد که دولت آن شهید بزرگوار اسب زینشده به دولت چهاردهم تحویل داده است و به فهرست بلندبالایی از این دستاوردها اشاره کرد. آیا دفاع از شهید رئیسی در مقابل هجوم ناجوانمردانه گروهی از مدعیان اصلاحات، دوقطبیسازی است؟!
کیهان در گزارشی مستند تاکید کرد که بهکارگیری افراد زاویهدار و بیگانه با انقلاب «وفاق ملی» نیست. این نیز تاکید رهبر معظم انقلاب بوده و هست که در کمتر از دو ماه از روی کار آمدن دولت جدید؛ سه مرتبه و در سه سخنرانی مجزا به تفصیل نسبت به انتصاب افراد بدسابقه و بیگانه با انقلاب هشدار دادهاند. کجای این کار دوقطبیسازی است؟! آقای پناهیان سخن شما بهعنوان یک روحانی انقلابی باید سنجیده و حسابشده باشد. نمیخواهیم از کیهان تعریف کنید و از بدگوییتان علیه کیهان هم نگران نیستیم ولی از افتادن شما به دام بدخواهان بیم داریم؛ به خاطر خودتان و نه خودمان. ما دوستدار شما هستیم و نمیخواهیم ببینیم اظهارات شما با تشویق و حمایت دشمنان نظام و اسلام روبهرو شود؛ کسانی که دشمن شما نیز هستند.
مطالبهگری؛ دوقطبیسازی نیست و منافاتی هم با وفاق و حفظ اتحاد ندارد؛ همانطور که رهبر انقلاب هم ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ فرمودند: «ملّت باید با دولت همراه باشد، اتّحاد را حفظ کند؛ این منافات ندارد با انتقاد کردن یا حرف زدن یا مطالبه کردن؛ اینها اشکالی ندارد... قوای سهگانه هم باید با هم متّحد باشند -دولت، مجلس، قوّهی قضائیّه- باز این منافات ندارد با اینکه مجلس در قبال دولت به وظایف خودش عمل کند؛ به وظایف قانون اساسی عمل بکند؛ سؤال کند، مطالبه کند، بخواهد، قانونگذاری کند، استیضاح کند و امثال اینها.»
اگر این موارد دوقطبیسازی است پس تکلیف «جهاد تبیین» و «جنگ روایتها» و ضرورت دفاع از آموزههای انقلاب و ... چه میشود؟ آیا تاکید رهبر انقلاب بر مقابله با مفسدان دوقطبیسازی است؟! و یا طرد ملیگرایان و نهضت آزادی و انجمن حجتیه از سوی حضرت امام دوقطبیسازی بوده است؟!
از کیهان به عنوان روزنامه دوقطبیساز سخن گفتهاید و بعد به روزنامههای اطلاعات و جمهوری اسلامی هم اشاره کردهاید! چرا از روزنامههای زنجیرهای مثل هممیهن و سازندگی و اعتماد و شرق و... نامی نبردهاید؟! آیا نگاهی گذرا به مطالب آنها که کارویژهشان نفرتپراکنی و دوقطبیسازی است در این چند سال انداختهاید؟ اگر پاسختان مثبت است، رسم آزادگی چه میشود؟ و اگر جوابتان منفی است و از آنها خبر ندارید که، چه عرض کنیم؟!
و بالاخره کیهان یاد گرفته است که خطشکن باشد؛ از طعنهها و تهمتها نرنجد و با فشار و تهدید از مسیر خود منحرف نشود و یا شانه خالی نکند و به لطف و عنایت خدای مهربان از این راه بازنمیگردد. آقای پناهیان شما از اظهارات نادرستتان برمیگردید؟
واکنش محمّدحسن قدیری ابیانه به صحبتهای پناهیان
انتقاد روزنامه کیهان از کسانی که در فتنه دخیل بودند ، علیه نظام موضع گرفتند و نسبت به انتصاب آنها اعتراض کند حق کیهان است. محمّدحسن قدیری ابیانه، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با خبر فردا: جناب آقای علیرضا پناهیان شخصیت فرزانه دانشمند و قابل احترامی است اما با نظراتشون درباره روزنامه کیهان موافق نیستم، باید ببینیم تعریف دوقطبی سازی چیست، انتقاد روزنامه کیهان از کسانی که در فتنه دخیل بودند ، علیه نظام موضع گرفتند و نسبت به انتصاب آنها اعتراض کند اولا حق کیهان است ثانیاً موضع حقی است که بر علیه این انتصاب ها اتخاذ کرده است.
چطور امکان دارد کسانی که هم در فتنه ۱۳۸۸، هم در تحصن در مجلس ششم ، هم در نامه به رهبری ( جام زهر) و هم در فتنه به بهانه فوت مهسا امینی حضور داشتند و با دشمنان انقلاب همسو شدند امروز بخواهند به کشور خدمت کنند در حالی که حتی حاضر به عذرخواهی از مواضع گذشته خودشان نیستند، روزنامه کیهان حق دارد از این افراد انتقاد کند و حتی بالاتر ازاین، کیهان باید از مواضع این افراد انتقاد کند.
اینکه هر کسی و هر رسانه ای نقد منصفانه و درستی داشته باشد متهم به دوقطبی سازی گردد موضع ناحقی است و در حقیقت یک نوع تلاش برای تحمیل سانسور است که قطعا قصد آقای پناهیان نیست، در واقع این فتنهگران هستند که با مواضع و عمل خود دو قطبی سازی میکنند. امیدوارم که آقای پناهیان توضیح بیشتری در این خصوص ارائه کند و حمایت لازم را از رسانههای روشنگر، منصف و دلسوز همچنان به عمل آورد.
واکنش محسن مهدیان سردبیر همشهری به سخنان پناهیان
چطور دوقطبی می سازیم؟ چطور نسازیم؟
اخیرا یک سخنران مشهور در ذم دوقطبی نکاتی داشتند که محل اختلاف شده است. اختلاف سر چیست؟ یعنی عده ای موافق و عدهای مخالف دوقطبی اند؟ خیر؛ یعنی ظاهرا بله. ولی اساسا محل اختلاف اینجا نیست. اجازه دهید صریح بنویسم. خیلی بعید است کسی موافق دوقطبی باشد. در غیر اینصورت یا جاهل تودرتو است یا دارای خباثت درونی است. دوقطبی آنقدر شنیع است که شاید کمتر نهی و انذار سیاسی در کلام رهبرانقلاب این میزان بسامد داشته باشد. دوقطبی آنقدر زیانده است که حتا افزایش مشارکت انتخاباتی از طریق دوقطبی نیز مذموم است.
پس اختلاف کجاست؟ اختلاف در مرز انتقاد و رقابت با دوقطبی سازی است. مصداق امروزش تعامل با دولت است. خیلی ها نمی دانند چطور می شود هم منتقد و مطالبه کننده از دولت باشیم و هم اهل وفاق و همدلی.
مرز این دو کجاست؟ اولا اجازه دهید این جمله را بنویسم. این اختلاف بین کسانی است که این روزها دغدغه انقلاب اسلامی دارند. چه آنکه فراموش نکردیم آنها که اهل کاسبی و مکر و دغلکاری بودند با دولت شهید رئیسی چه کردند و چه دل ها از این حقد و کینه ها سوزاندند. بگذریم. اما این اختلاف اصلش ارزش مند است. نشان می دهد در جبهه انقلاب هردو دغدغه وجود دارد هم نقد و هم وفاق.
اما دوقطبی؛ اگر قدر و اندازه دوقطبی دقیق شود و از یک مفهوم کلی و بدون مرز خارج شود، بسیاری از مشکلات رفع می شود.
دوقطبی چه نیست؟ هر دوئی و دوگانه ای دوقطبی نیست. هر اختلاف و رقابتی هم.
دوقطبی چه هست؟ دوقطبی زمانی شکل می گیرد که یک سوی ماجرا را حق مطلق و سوی دیگر را باطل محض بدانیم. چنین جبهه بندی رقابت را حیثیتی و یک تعصب ایدئولوژیک درست می کند.
کسی که دوقطبی میسازد دنبال چیست؟ پروژه اهریمن سازی برای قطب مقابل. به نحوی که کاملا حذف شود. رقابت نه؛ حذف. این تعاریف کافی نیست؟ بسیار خب. باید به نتیجه و ثمره دوقطبی نزدیک تر شویم تا روشن تر شود.
دوقطبی از کجا شناخته می شود؟ یکم نزاع ساز است. دوقطبی ها تا پائین ترین سطح نهاداجتماعی یعنی خانواده امتداد دارد. در میان شخصیت های سیاسی ورسانه ها متوقف نمی شود و تا سرسفره مردم کشیده می شود. دوم رخوت ساز است. افراد یا در نزاعند یا ساکت و گوشه نشین در سیاست. هرکس خود را در دوقطبی ها نبیند دچار مارپیچ سکوت شده و خود به خود حذف می شود.
با مخاطب چه می کند؟ ذهن دردوقطبی ها قالب بندی می شود بین این و آن. صفر یا یک.سیاه یا سفید. استقلال یا پرسپولیس. نتیجه اینکه ذهن نمی تواند طیفی تحلیل کند. مخاطب هرنوع فرد یا فکری را تنها در این دو دسته تحلیل می کند. یا با منی یا با او. یا اهل جنگ یا سازش. یا وفاق یا نفاق. یا مرگ یا زندگی. یا اصلاح طلب یا اصولگرا. در نهایت اینکه ذهن هیچ کس و هیچ موضوعی را بدون برچسب نمیتواند تحلیل کند.کوررنگی تحلیلی ایجاد می شود. در نهایت اینکه قضاوت ها حدی و هیجانی می شود و اراده و رفتارها و واکنش ها عصبی و نابخردانه میشود.
تا حدی اثر دوقطبی روشن شد. حالا یک قاعده؛ هرکس به اثر کلام و نقد و مطالبه و کامنت و توئیت و متنش توجه کند. اگر نقطه پایان را گذاشتیم و بجای رشد قوه تحلیلی و استدلالی مخاطب، عصبیت او را بیشتر کردیم یعنی خطا رفتیم.
روشنتر؟ اگر در پایان متن، مخاطب نتوانست گزاره های ظاهرا متعارض را باهم جمع کند یعنی خطا کردیم، ولو با هر نیتی. مثلا بین نقد و وفاق. بین همدلی و مطالبه گری. بین رقابت با دوستی. بین آرمان با واقعیت. بین اصلاح طلبی با اصولگرایی. بین جلیلی با قالیباف. بین اخلاق و عقلانیت با مصلحت. بین عدالت با قانون واخلاق. بین دفاع از ارزش ها با مدارای تربیتی و ... یک نکته هم در انتها؛
آیا دوقطبی مقدس هم داریم؟ بله. به تعبیر رهبرانقلاب تنها دوقطبی واقعی، دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی است. این دوقطبی مقدس در داخل وحدت می سازد و کل جامعه را با همه اختلافات رنگین کمانی مقابل دشمن به وحدت می برد.
چه باید کرد؟ این 2 گزاره را به خاطر بسپاریم. یکم. هر کس با هر نوع گرایش در جبهه انقلاب تعریف می شود. قطب مقابل تنها و تنها ضدانقلاب است نه حتا غیرانقلابی. یعنی کسی که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. جبهه انقلاب طیف است. یک سویش مجاهدین ویک سو قاعدین. اما همه در سایه انقلابند. دوم. هیچ موضوع یا راه حلی حیثیتی نیست و قابل بحث و گفت وگو است. هر کس ممکن است یک موضوع را از زوایای مختلف ببیند. بنابراین رقیب نباید حذف شود. به روشنگری اندیشه نیاز داریم و نه حذف اندیشه.
مثلا کیهان یا واقعا کیهان؟!
حجت الاسلام ایزدی: حاج آقا پناهیان عزیز است و بسیار خدمت کرده است به انقلاب و تفکر انقلابی. برای بیان فضایل و خدمات ایشان کتاب مفصلی باید نوشت. حاج حسین شریعتمداری و کیهانش نیز عزیز هستند و بسیار خدمت کرده اند به انقلاب و تفکر انقلابی و برای بیان فضایل و خدمات آنها نیز کتاب مفصلی باید نوشت. متاسفانه خرده گیری بر هر کدام از این دو عزیز، برای نویسنده ناخوشایند است؛ چون مایه ی خوشحالی ناخودی ها و بی خودهاست، می شود گفت تف سر بالاست!
دو نکته: اینکه بگوییم حاج آقا پناهیان کلی گفته و صرفا منظورش کیهان نبوده و همه ی روزنامه ها را گفته و دو سر طیف را گفته که همه را شامل شود، برای خواننده ی سادهانگار شاید اقناع کننده باشد اما برای دیگران چه عرض کنم!
ما در علم اصول خوانده ایم که وقتی شما مفهومی کلی را به صورت مطلق به کار می برید در بسیاری موارد به مصداق اتم و شاخص انصراف پیدا می کند؛ مثلا "حضرت آقا" تعبیری عمومی است ولی کسی روی منبر بگوید حضرت آقا فرموده، اولین کسی که به ذهن مخاطب می آید، مقام معظم رهبری است.
متاسفانه در ما نحن فیه هم دیدیم که دوست و دشمن مرجع ضمیر را روزنامه کیهان دانستند و می توان گفت اسم بردن از روزنامه ای دیگر در کنار کیهان نیز از تکنیک های سخنرانی بود؛ برای رد گم کردن یا دست کم، کاهش زهر سخن؛ نشان به آن نشان که اگر ایشان می خواستند به حرفشان کلیت بدهند سر دیگر طیف، روزنامه شرق بود نه اطلاعات!
اینکه به صورت کلی و مبهم بگوییم کیهان دوقطبی سازی می کند کافی نیست و اتهامی اثبات نشده است. کدام دو قطبی؟ دو سه مورد از دو قطبی هایی را که کیهان ساخته بیان بفرمایید. آیا هر نقدی دوقطبی سازی است؟ پس باید همیشه بگوییم ان شاءلله گربه است؛ تا در جامعه دوقطبی ایجاد نشود. علاوه بر این؛ آیا می توان دوقطبی های واقعی موجود در فرهنگ دینی و سیاسی جامعه را نادیده گرفت؟ آیا اگر کسی تحلیل هایش ناظر به آنها بود، باید متهم به دوقطبی سازی شود؟
آیا نقدهای آقای شریعتمداری بر عملکرد دولت چهاردهم به این علت است که پزشکیان و اطرافیانش در جناح مخالف هستند؟ بر فرض که این طور باشد که نیست، آیا شواهد و استدلال هایشان پذیرفتنی نیست؟ از همهی اینها گذشته بهتر بود جناب استاد پناهیان نقدش را مستقیم و دوستانه به خود آقای شریعتمداری می گفت نه روی منبر که رسانه ای بشود و نیروهای ولایی بیشتر به گوشه ی رینگ هل داده بشوند.
چه کسی در جامعه دو قطبی ایجاد می کند؟
برخی طوری وانمود میکنند انگار که آمر به معروف؛ کسی که دارد با زبان خوش تذکر میدهد دو قطبی ایجاد کرده است! به طور مثال راننده متخلفی در خیابان از چراغ قرمز رد میشود، یا خلاف از خیابان عبور میکند آیا بقیه رانندگان نظم خیابان را به هم میریزند یا راننده متخلف! در جامعه هم فردی که حدود شرعی را رعایت نمیکند، بیحجاب هست و چشمها را به خود خیره میکند، آرامش روانی مردان را به هم ریخته و دوقطبی ایجاد میکند. پس کسی که تذکر میدهد کار درست و بجایی انجام میدهد و فردی که همه خطوط قرمز اسلامی را رد کرده، فرد خاطی است و همه اعتراضها شامل او میشود.
همه خوبن، دوقطبی نکنید!
خطّی که معاویه ترویج میکرد... قابل توجه یک عده افرادی که تا حرف می زنیم میگن دو قطبی نکنید. /استاد رحیم پور ازغدی
از میثم تمار به استاد پناهیان ....
آقای پناهیان ما هم با دو قطبی مخالف هستیم اما دو قطبی کاذب... نه دو قطبی اصلی که یک قطب آن براندازان نظام باشد.
تنها چند روز پس از برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، رهبر معظّم انقلاب اسلامی یک راهبرد مهم را پیش روی فعّالان و کنشگران سیاسی قرار دادند: «افرادی در انتخابات، در دو طرف قضیّه قرار می گیرند، چالش هایی به وجود میآید؛ نباید به وسوسههای دوقطبیسازی اعتنا کرد و ترتیب اثر داد؛ این توصیه مؤکّد بنده است. نباید احساساتی که افراد را در دوره انتخابات وادار به مجادله با یکدیگر می کرد ادامه پیدا کند؛ نگذارید ادامه پیدا کند. ... این نباید موجب اختلاف و شکاف و جدایی بشود.»
به گزارش ایسنا، نشریه «خطّ حزباللّه» ابعاد موضوع «دوقطبیسازی کاذب» را از منظر رهبر معظّم انقلاب تبیین کرده و نوشته است: دوقطبیسازی، به عنوان رفتاری غلط و انحرافی، از منظر حضرت آیتالله خامنهای چگونه تعریف میشود؟ مرز دوقطبیسازی با اختلافنظر متعارف سیاسی چیست؟ چگونه گروههای سیاسی میتوانند در عین پایبندی به دیدگاههای خاصّ خود، از درافتادن به وادی دوقطبیگری رهایی یابند؟
تبدیل اختلافنظر به دعوااوّلین نکته در این زمینه تمایز بین رفتار و کنش دوقطبیساز با رفتار صحیح سیاسی است. از نگاه رهبر انقلاب، میتوان اختلافنظر داشت با وجود دستهبندیهای مختلف سیاسی، به چاه دوقطبیسازی سقوط نکرد: «معنای دوقطبی اختلاف سلیقه نیست ... معنای دوقطبی این است که وقتی این اختلاف سلیقه به وجود آمد، در هر تصمیمی به جای اینکه به حق و مصلحت فکر کنیم، به جایگاه این دستهبندی فکر می کنیم؛ دسته ما اینجوری می خواهد، پس باید این بشود؛ حالا حق هست یا نیست، مصلحت هست یا نیست، [فرقی نمی کند].»۱۴۰۲/۳/۳
در واقع، مرز رفتار دوقطبیساز با اختلاف، به معنای متعارف و معمولش، مرز روشنی است: «اختلاف دو جور است: یک وقت دو نفر با هم اختلاف سلیقه دارند، در فلان مسئله سیاسی، در فلان حُب و بغض؛ با همدیگر هم دوستند، رفیقند ... اختلاف نظر هم دارند؛ یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود ــ هرچه می خواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بد ــ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این "دوقطبی" است.»۱۴۰۲/۱۰/۹
از نگاه رهبر انقلاب، رفتار دوقطبیساز رفتاری است که «شکاف اجتماعی» و «تنش و تشنّج» ایجاد میکند که نقطه مقابل آرامش و امنیّت روانی افکار عمومی است: «یکی جناح "الف" است، یکی جناح "ب" است، یکی جناح فلان است، خب باشند، اشکالی هم ندارد. امّا اگر چنانچه این به یقهگیری و کشمکش زبانی [منجر شد] که کشمکش زبانی هم گاهی به کشمکش یدی منتهی می شود ... [ایراد دارد]. ... هیچ اشکال ندارد که شما در مجلس در فلان قضیّه سیاسی، طبق همان نگاه و بینش سیاسی خودت رأی بدهی، دیگری هم طبق سیاست خودش؛ امّا این را به دعوا نکشانید، به اختلاف نکشانید. ... این را مراقب باشید ... این آرامش خیلی مهم است؛ هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوب المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهِم.»۱۳۹۵/۳/۱۶
لذا «اختلاف نظر باشد؛ امّا این اختلاف نظر به شقاق، نفاق، دستبهگریبان شدن، یکدیگر را بر زمین زدن، نباید برسد. در مقابل دشمن، همه باید متّحد و متّفق باشند. آن جا که نظام با کلّیّتِ خود یک حرفی می زند، همه باید پشت سر آن حرف بایستند.»۱۳۸۵/۷/۱۸ بنابراین «جناحبندیهای سیاسی اشکالی ندارد، امّا نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد.»۱۳۹۳/۶/۵
دوقطبیِ اصیل دوقطبیِ انقلاب و استکبار است
نکته دوّم اینکه در رقابتهای سیاسی باید میان جریانات معتقد به اصل انقلاب و نظام با دیگران تفاوت قائل شد؛ در واقع، دوقطبیِ اصیل را شکل داد و در دام دوقطبیهای انحرافی و دشمنپسند اسیر نشد: «در ایران اسلامی یک دوقطبیای وجود دارد؛ دوقطبی انقلاب و استکبار. آن کسانی که تفالههای بازمانده از دوران غلبهی استکبارند و هر کسی که دنبال آن هاست، همفکر آن هاست، بله، این ها با انقلاب بدند؛ این دوقطبی هست ... [بین] آن کسانی که به امام علاقهمندند، به انقلاب علاقهمندند، با کسانی که اصل انقلاب را قبول ندارند، اصل نظام را قبول ندارند، البتّه یک دوقطبیِ اینجوری هست.»۱۳۹۴/۱۲/۵ در حقیقت، نگاهِ درستِ انقلابی این است که «دو خط بیشتر نیست: یک خط، خطّ انقلاب و طرفداران انقلاب و امام است؛ یک خط هم خطّ دشمنان این انقلاب است.»۱۳۶۹/۹/۱۴بر این اساس، از منظر رهبر انقلاب، معیارهای روشن و مشخّصی برای مرزبندی و تمایز قائل شدن میانِ دوقطبیسازیِ اصیل و دوقطبیسازیِ دروغین وجود دارد: «از دوقطبیهای کاذب بپرهیزید. در کشور مدام دوقطبی درست می کنند: طرفدار زید، طرفدار عمرو؛ طرفدار فلان فکر، طرفدار [فلان]؛ این حرف ها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این چیزها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلافسلیقهای هم با شما داشته باشند. یکی از چیزهایی که انسان واقعاً باید از آن شِکوه کند و گله کند، بعضی از اظهارات در این فضای مجازی است؛ سر یک چیز بیخود، این به آن می پرد، آن به این میپرد! پرهیز کنید؛ شما که بسیجی هستید [این کار را] نکنید.»۱۴۰۲/۹/۸
از این منظر، اصل در رفتار صحیح انقلابی حفظ و تقویت «اتّحاد و انسجام ملّی» با تأکید بر «اصول و منافع ملّی» است: «این تقسیمهای غلط "چپ" و "راست" و امثال اینها را کنار بگذارند. آنچه مهم است آیندهی کشور است، آنچه مهم است آیندهی نسل ما است، آنچه مهم است نظام باعزّت اسلامی در کشور است؛ این ها مهم است ... البتّه سلیقهها مختلف است؛ اختلاف سلیقه هست، اختلاف بینش سیاسی هست، اختلاف قومیّت هاست، اختلاف مذاهب هست ... [لکن] این ها باید وحدت ملّی را به هم نزند، یعنی آحاد ملّت را در مقابل هم قرار ندهد، کشور را دوقطبی نکند.»۱۴۰۰/۱/۱
دشمن میخواهد گُسلهای سیاسی و اجتماعی را فعّال کند
نکته دیگر این که یکی از نقشه های دشمن بر ایجاد دوقطبی و شکاف و تشنّج در فضای سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی قرار دارد و این مهم باید همواره مورد توجّه بازیگران و فعّالان سیاسی و رسانهای باشد: «ایجاد دوجریانی، دوفرقهای و دوقطبی از ضربههای مهلکی است که دشمن به دنبال آن است.»۱۳۹۵/۲/۱۹ «دشمن دارد زخم هایی را بر پیکر این انقلاب می زند ... یکی مسئله اختلافات جناحی است، یکی مسئله دوقطبی کردنهای مصنوعیِ جامعه است ... باید این ها را التیام بخشید.» ۱۳۹۵/۳/۶ لذا نباید جای دوست و دشمن را عوض کرد: «مبادا دشمن را با دوست اشتباه بکنیم.دوست را به خاطر یک خطا به جای دشمن بگیریم و از آن طرف یک عدّهای هم دشمنِ خونی و معاند را دوست فرض کنند، به حرف او گوش کنند، توجّه بدهند.»۱۳۸۸/۴/۱۵ و نباید اجازه فعّالسازی گُسلها را به بدخواهان ملّت داد: «ما در داخل کشور یک گُسل هایی داریم ... گُسل های جناحی داریم ... این گُسل ها تا مادامی که فعّال نشده، زلزله به وجود نمیآید، اشکالی هم ندارد؛ بودن اختلافات اشکالی ندارد. اگر چنانچه این گُسل ها فعّال شد، آنوقت زلزله به وجود میآید. سعی دشمن در فعّال کردن این گُسل هاست؛ حواستان باشد. ... سعی کنید این اتّفاق نیفتد.»۱۳۹۵/۳/۱۶در نقطه مقابل، «منطق این است که وقتی دشمن از دور نگاه میکند، احساس کند که این جا یکپارچه است، احساس یکپارچگی بکند. این که حرف هایی زده بشود که از آن حرف ها دوجریانی و دوجهتی و تخاصم و دوقطبیگری در داخل ملّت یا در مجموعه نظام استفاده بشود، به ضرر کشور است.»۱۳۹۵/۳/۱۴
البتّه خسارتِ دیگرِ دوقطبیسازیهای کاذب و ایجاد تشنّج سیاسی در فضای سیاسی کشور نیز ضربه به روحیّه مردم است: «مردم در تاکسی و خانه و مغازه، رادیوها را باز می کنند؛ وقتی دیدند که در آن جا یک نفر ایستاده و به نحوی با طرف مقابلش حرف می زند که گویی با آمریکا یا با دشمنِ خونیِ خودش حرف می زند و گویی پشت این دروازهها دشمن با همه وجود نَایستاده است، قلبشان مجروح میشود.»۱۳۶۹/۹/۱۴
اختلافات را بزرگنمایی نکنید
در این زمینه وظایف مهمّی بر دوش فعّالان و جناحهای مختلف سیاسی است: اوّلاً «مبادا دوست را با دشمن اشتباه کنید ... مبادا رفتاری که با دشمن باید داشت، با دوست انجام بدهید. این، خطاب به همه جناح هاست.»۱۳۸۸/۴/۱۵ ثانیاً «اگر جناح های سیاسی و گروههای سیاسی واقعاً معتقد به یک مبنا و اصلی هستند، باید سعی کنند که هرچه ممکن است، در عمل، خودشان را به گروههای رقیب شان نزدیک کنند، با هم مهربانی کنند، قضایای گوناگون را با هم حل کنند؛ نه این که اختلافات را همینطور دایم موج بدهند، اوج بدهند، بزرگنمایی کنند، بنویسند و بگویند. این، فضا را متشنّج خواهد کرد.»۱۳۷۷/۱۰/۴و «یک نکته دیگر این که همه باید دستگاههای اجرایی را تقویت کنند؛ یعنی دستگاههایی که وسطِ می دانند: قوای سهگانه و در درجه اوّل، قوّه مجریه و دولت که بیشترین بارِ اجرائیّات کشور بر دوش او است و مسئولیّتش از همه سنگینتر است. همه باید مراقبت کنند. کمک به دولت کمک به کشور است؛ از هر جناحی می خواهد باشد.»۱۳۸۵/۷/۱۸ البتّه «این منافات ندارد با انتقاد کردن یا حرف زدن یا مطالبه کردن ... این منافات ندارد با این که مجلس در قبال دولت به وظایف خودش عمل کند.»۱۳۹۵/۳/۱۴
لزوم حفظ وحدت کلمه
کلام آخر این که همه باید بدانیم «این ملّت، ملّتی است که با وحدت کلمه توانست این انقلاب را به وجود آورد؛ با وحدت کلمه توانست مصیبت بزرگی مثل جنگ تحمیلی را از سر بگذراند؛ با وحدت کلمه توانسته است تا امروز در مقابلِ دشمنیِ ابرقدرتها... بایستد. باز هم وحدت کلمه را حفظ کنید و نگذارید دشمن با طرح شعارهای انحرافی، با طرح جاذبههای دروغین، با طرح چهرههای کاذب، در میان شما تشتّت درست کند.»۱۳۷۷/10/04
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}