این روزها که صحبت از حذف تصویر سیدالشهدای مقاومت شهید سید حسن نصرالله در سکوهایی مانند اینستاگرام و... است ذکر نکاتی لازم به نظر می رسد. اول آنکه فضای مجازی توسط غربی ها ساخته شده و هدایت می شود و در دست خودشان نیز می ماند و کمترین اختیاری از آن را به کسی واگذار نمی کنند. مطمئنا می گویید این موضوع امری طبیعی است و نباید توقع داشت که این اتفاق بیوفتد. بله، هر کسی باشد این کار را انجام می دهد اما مشکل آنجاست که غرب خود را با شعار آزادی سر پا نگاه داشته اما آزادی را آنطور که می خواهد و حتی نه آنطور که انسان با عقل و شعور و فطرت خودش می فهمد تفسیر می کند. مشکل اینجاست که غرب با شعار آزادی و دموکراسی انسان ها را به بردگی می گیرد و برای این کار از هیچ جنایتی فروگذار نیست.
 
این بردگی گاهی با جنگ اتفاق می افتد، گاهی با تسخیر افکار، گاهی با انحصار علم، گاهی با کنترل افکار انسان ها و کارهای بسیار دیگر؛ برای غرب فقط به بند کشیدن انسان ها مهم است و ثروت سازی برای ماندن و برقرار بودن اهمیت دارد. در این فضا ما باید بفهمیم که حق و حقیقت کجا هستند و چه راهی را برای سعادت خودمان انتخاب کنیم. آیا بردگی غرب برای ما موضوعیت دارد یا بندگی خداوند که قدرتی لایتناهی است و مستکبران را از آن جایگاه متوهمانه‌شان پایین آورده و در اسفل درکات جای می دهد. خداوند خودش می داند که با مستکبران چگونه رفتار کند و ما هم باید بدانیم که ارزش های انسانی می تواند خوشبختی واقعی را برای ما به ارمغان بیاورد.
 
یکی از بدترین رذائل اخلاقی انسان‌ها «تکبر» و «استکبار ورزیدن» است. همان کسانی‌که به‌دنبال برتری هستند و می‌خواهند با انجام هر کاری و دست زدن به هر جنایتی خود را بالاتر ببرند، در آن موقعیت خود را حفظ کنند و فکر می‌کنند که این برتری آنان همیشگی است! این افراد بارها در قرآن و روایات مورد خطاب قرار گرفته و سرزنش شده‌اند. تکبر و استکبار جزو بدترین رذالت ها است. خداوند هم در قرآن به این صفت رذیله به عنوان بدترین صفات اشاره فرموده است.

هنگامی‌که شیطان به آدم سجده نکرد، خداوند به او فرمود: «قَالَ یَـاإِبلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقتُ بِیَدَیَّ أَستَکبَرتَ أَم کُنتَ مِنَ العَالِینَ»؛ [خداوند] فرمود: اى ابلیس! تو را چه چیزى از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت‌؟ آیا تکبّر کردى یا از بلند مرتبه‌گانى‌؟(ص/75) آنچه که خداوند می‌خواهد از این آیه به ما بفهماند این است که تکبر چنان ضربه زننده است که می‌تواند شیطان را از یک مخلوق مقرب و یکی از بندگان که هزاران سال خداوند را عبادت کرده بود، به یک مطرود و رانده شده تبدیل کند. از نگاه قرآن کریم، مستکبران دارای ویژگی‌هایی هستند. که با دیدن این نشانه‌ها در هر انسانی باید به این خصلتش پی ببریم.

1- مستکبران مغرور و قدرت‌طلبند؛ یعنی در خود احساس غرور و قدرت می‌کنند و خود را از همه موجودات برتر می‌دانند. آنها خواهان اطاعت دیگران از خود هستند و هرگز خود را در سطح برابر با دیگران نمی‌بینند، چه رسد پایین‌تر!
2- حرف حق را نمی‌شنوند؛ یعنی هنگامی‌که به حق دعوت می‌شوند، در مقابل آن استکبار ‌ورزیده و به سخنان حق گوش فرا نمی‌دهند.
3- پیمان‌شکنند؛ افراد مستکبر به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند و به‌دلیل خود برتربینی، حاضر نمی‌شوند با دیگران همان‌گونه که برای خودشان انتظار دارند رفتار کنند.
4- دیگران را دروغگو می‌پندارند؛ مستکبران تنها خود را راستگو و درست‌کار می‌دانند و دیگران را دروغگو می‌شمارند و در کل، مستکبران افرادی هستند که با داشتن صفات زشت و خطرناک استکبار، از اطاعت و پرستش خداوند متعال امتناع می‌ورزند و خود را بر دیگران برتر می‌دانند.
5- همیشه در ترس هستند؛ مستکبران هر کاری انجام دهند و در هر موقعیتی بالایی قرار بگیرند باز هم راضی نمی‌شوند و دست از دسیسه و ضربه به دیگران برنمی‌دارند. مستکبران اما انسان‌هایی با دل و جرأتی نیستند و یک ترس همیشگی همراه آنان است و این ترس آسایش را از آنان گرفته و تا جایی پیش برده است که هیچ لذتی از زندگی نمی‌برند و هیچ آینده روشنی برای خود تصور نمی‌کنند. این خصوصیات دقیقا همان چیزی است که در دشمنان امروزی ما وجود دارد و به‌دلیل همین خصلت مستکبران‌شان است که زندگی را برای دیگر انسان‌ها سخت کرده است. جانیانی که هر کاری را با هدف بالاتر و برتر بودن انجام می‌دهند و در این راه جان هیچ انسانی برای آنان اهمیتی ندارد.

با توجه به ویژگی‌هایی که برای مستکبران ذکر شده، می‌توان گفت ترس آنها از چند جنبه قابل بررسی است:
۱. ترس از دست دادن قدرت: مستکبران به شدت به قدرت و جایگاه خود وابسته هستند و از اینکه آن را از دست بدهند، می‌ترسند.
۲. ترس از حقیقت: چون حاضر نیستند حق را بپذیرند، از روبرو شدن با واقعیت‌ها هراس دارند.
۳. ترس از برابری: آنها از اینکه با دیگران برابر باشند، می‌ترسند زیرا هویت خود را در برتری بر دیگران تعریف کرده‌اند.
۴. ترس از افشا شدن: مستکبران از اینکه ماهیت واقعی و اعمالشان برملا شود، واهمه دارند.
۵. ترس از مردم: در نهایت، از قدرت مردم و اتحاد آنها می‌ترسند، زیرا می‌دانند که این می‌تواند پایه‌های قدرتشان را متزلزل کند. این ترس‌ها نشان می‌دهد که قدرت ظاهری مستکبران در واقع بر پایه‌های سستی بنا شده و همین امر آنها را ترسو و آسیب‌پذیر می‌کند.

حال سوال این است که چرا مستکبران می‌خواهند با کنترل رسانه‌ها و در اختیار گرفتن آنان مردم را در جهت افکار خود پیش ببرند؟ مستکبران به چند دلیل عمده به دنبال کنترل رسانه‌ها هستند از جمله آنکه می‌خواهند قدرت و سلطه خود را حفظ کنند زیرا به شدت به قدرت خود وابسته هستند و از دست دادن آن می‌ترسند. کنترل رسانه‌ها به آنها امکان می‌دهد تا افکار و اطلاعات را به نفع خود شکل دهند و مردم را تحت سلطه خود نگه دارند. همچنین از روبرو شدن با حقایق و واقعیت‌ها هراس دارند، زیرا ممکن است این امر موجب افشای ماهیت واقعی اعمال و رفتار آنها شود. کنترل رسانه‌ها به آنها امکان می‌دهد تا حقایق را تحریف کرده و واقعیت‌ها را پنهان کنند. مستکبران می‌دانند که آگاهی و بیداری مردم می‌تواند پایه‌های قدرت آنها را متزلزل کند. کنترل رسانه‌ها به آنها امکان می‌دهد تا افکار و اطلاعات را به نفع خود جهت دهند و مردم را در جهت افکار خود پیش ببرند.
 
این مستکبران هستند که با ایجاد اختلافات و تفرقه در جامعه مردم را از مسیر اصلی منحرف می‌سازند و بقای خود را در این اختلاف افکنی‌ها می‌بینند. آنها فکر می‌کند با در اختیار داشتن رسانه‌ها، می‌توانند اطلاعات و اخبار را به نفع خود مدیریت کنند و افکار عمومی را در جهت دل‌خواه خود شکل دهند اما در این میان کسانی هم هستند که نقشه‌های آنان را نقش بر آب کنند و ماهیت حقیقی آنان را به مردم نشان دهند. مستکبران به عکس آنچه که از خود نشان می‌دهند و دم از آزادی بیان و آزادی‌های سیاسی می‌زنند، با کنترل رسانه‌ها سعی می‌کنند صدای مخالفان و منتقدان را خاموش کرده یا آنها را بی‌اعتبار جلوه دهند. رسانه‌های تحت کنترل به آنها اجازه می‌دهد واقعیت‌های ناخوشایند را پنهان کنند.

یکی دیگر از رفتارهایی که از مستکبران سر می‌زند این است که با جهت‌دهی افکار مردم به سمت مسائل فرعی آنان را از مشکلات اصلی منحرف می‌کنند. رسانه‌ها امروز ابزاری قدرتمند برای تبلیغ ایدئولوژی و اهداف مستکبران هستند. که با کنترل اخبار و اطلاعات، می‌توانند فضای ترس و ناامنی ایجاد کنند تا مردم را مطیع خود نگاه دارند. این اقدامات نشان‌دهنده ترس مستکبران از آگاهی مردم و قدرت افکار عمومی است. آنها می‌دانند که آگاهی و اطلاعات درست می‌تواند پایه‌های قدرت‌شان را متزلزل کند.

فضای مجازی که در اختیار این مستکبران قرار دارد با انتشار تصاویر شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید قهرمان سید حسن نصرالله مخالفت می‌کند زیرا نمی‌خواهد کسی از خودش سوال کند چرا مردم این افراد را دوست دارند و آنان را الگویی برای زندگی خود می‌بینند. مستکبران با دانستن، فهمیدن، علم پیدا کردن و سوال پرسیدن به شدت مخالفت می‌کنند و از این موضوع وحشت دارند که مردم جهان در مقابل‌شان بایستند و بدانند که هویت واقعی آنان چیست؟ زیرا این افشای چهره واقعی همان مرگ غربی هاست که البته آزادی مردم جهان را به دنبال دارد.
 
انسان ها در هر نقطه ای از زمین باید این موضوع را درک کنند که بازی با سرگرمی هایی که غربی تدارک دیده است، می تواند آنان را از انسانیت و از هویت اصلی خودشان دور کند و در مسیر پر پیچ و خم و پر زحمت قرارشان بدهد. انسان ها باید بفهمند لذت های زودگذر، آسایشی که همراه است با سختی انسان های بیشمار دیگر، سرگرم شدن به شادی ها و تفریحاتی که انسان را از انسانیت خودش فاصله می دهد، دستاویز غرب است برای تسخیر روح آنان؛ پس باید بر علیه این فریب همگانی به پا خواست و زندگی انسانی را پیش گرفت.
 
مسلما هدف همه شهدا از جمله شهید سید حسن نصرالله هم آزادی همه انسان های کره زمین و برای رهایی آنان از قیود شیطانی بوده است. پس فهم این موضوع که هر کدام از محدود کنندگان غربی و شهدایی که انتشار عکس‌شان هم ممنوع اعلام می شود در چه جبهه ای قرار دارند باید هدف اصلی ما باشد. پس از فهم این موضوع باید به هر وسیله مردم جهان را هم برای فهم این اصل هوشیار کنیم.