در شرایطی که جهان امروز در آستانه‌ی جنگ جهانی سوم قرار دارد و تهدیدات نظامی از سوی قدرت‌های جهانی و به‌ویژه اسرائیل علیه ایران تشدید شده است، نگاه به تاریخ می‌تواند چراغ راهی برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک در زمینه سیاست خارجی باشد. ایران در طول تاریخ خود در مقابل جنگ‌ها و بحران‌های جهانی همواره با چالش‌های متعددی مواجه بوده است. یکی از تجربیات تلخ تاریخ ایران در این زمینه، اعلام بی‌طرفی این کشور در جنگ جهانی اول است که نه‌تنها نتایج زیانباری برای ایران به بار آورد، بلکه نمونه‌ای از عدم توجه به تهدیدات خارجی و سیاست‌های غلط در برابر تجاوزات خارجی را به نمایش گذاشت.

به بهانه سالروز اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول، در این مقاله، به تحلیل و بررسی اعلام بی‌طرفی ایران ، پیامدهای آن، و مقایسه آن با تهدیدات و حملات اسرائیل به ایران خواهیم پرداخت. همچنین، به اهمیت "وعده صادق" در سیاست خارجی ایران و لزوم اجرای صحیح آن در مواجهه با تهدیدات نظامی اسرائیل خواهیم پرداخت. در نهایت، تحلیل خواهیم کرد که همان‌طور که بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول منجر به نتایج شوم شد، تعلل در برابر تجاوزات اسرائیل نیز پیامدهای بدتری برای کشور خواهد داشت.
 

تاریخچه جنگ جهانی اول و بی‌طرفی ایران

جنگ جهانی اول (1914-1918)، که با قتل فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش آغاز شد، به‌سرعت به یک جنگ جهانی تبدیل شد که بیش از 26 کشور را درگیر کرد. ایران که در آن زمان تحت سلطه‌ی دو قدرت استعماری روسیه و انگلستان قرار داشت، به یکی از میدان‌های جنگ تبدیل شد. در ابتدای جنگ، ایران که در یک شرایط داخلی بحرانی قرار داشت، اعلام بی‌طرفی کرد. این اعلام بی‌طرفی از سوی احمدشاه قاجار، شاه ایران، صادر شد. اما این تصمیم نتوانست ایران را از مداخلات نظامی کشورهای مختلف محافظت کند. نیروهای روسی از شمال، انگلیسی‌ها از جنوب، و عثمانی‌ها از غرب به خاک ایران وارد شدند و این کشور را عملاً به میدانی برای منافع استعماری خود تبدیل کردند.
 
دلایل بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول
ایران در آغاز جنگ جهانی اول در شرایطی بحرانی قرار داشت. از یک سو، حکومت مرکزی تحت سلطه‌ی شاه قاجار ضعیف بود و پس از او نیز ایران در دوره‌ای بی‌ثبات تحت حاکمیت شاه بعدی قرار گرفت. این شرایط سیاسی بی‌ثبات باعث شد که ایران به دنبال حفظ بی‌طرفی باشد تا خود را از درگیری‌های جهانی دور نگه دارد. علاوه بر این، ایران با دو قدرت استعماری روسیه و انگلستان توافق کرده بود که کشور را به دو منطقه نفوذ تقسیم کنند و بخش‌های مختلف ایران تحت تسلط این دو کشور قرار داشت. به همین دلیل، تصمیم به اعلام بی‌طرفی از سوی ایران، نه به معنای استقلال کامل، بلکه به‌منظور حفظ آرامش داخلی و جلوگیری از درگیری‌های بیشتر بود.
 

 
پیامدهای بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول
اگرچه ایران رسماً بی‌طرفی خود را اعلام کرد، اما این تصمیم نتوانست از ورود نیروهای بیگانه به خاک ایران جلوگیری کند. روس‌ها و انگلیسی‌ها برای حفظ منافع خود در منطقه و کنترل منابع نفتی خلیج فارس، به ایران حمله کردند. از طرف دیگر، عثمانی‌ها که در حال جنگ با روس‌ها بودند، ایران را به عنوان جبهه‌ای برای تقویت نیروهای خود و گسترش نفوذشان در منطقه می‌دیدند. این حملات به تدریج باعث اشغال ایران توسط کشورهای بیگانه شد. از سوی دیگر، جنگ‌های داخلی، قحطی و بی‌ثباتی اقتصادی در ایران به حدی رسید که بخش زیادی از جمعیت کشور در اثر گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند. در نهایت، ایران که تلاش کرده بود در جنگ جهانی اول بی‌طرف بماند، نه تنها از جنگ دور نماند، بلکه هزینه‌های سنگینی را متحمل شد.
 

وعده صادق: سیاست ایران در قبال تهدیدات خارجی و تهدیدات اسرائیل

پس از جنگ جهانی اول و در دهه‌های بعد، ایران همواره با تهدیدات خارجی مواجه بوده است. یکی از مهم‌ترین تهدیدات در دوره‌ی معاصر، تهدیدات نظامی اسرائیل علیه ایران است. اسرائیل به‌ویژه به‌دلیل برنامه هسته‌ای ایران و حضور ایران در منطقه به‌عنوان یک قدرت مخالف غرب، همواره سیاست‌های خصمانه‌ای را علیه ایران دنبال کرده است.
 
وعده صادق دو: تقویت توان دفاعی ایران
ایران به‌طور مداوم بر تقویت توان دفاعی خود تأکید داشته است. وعده صادق دو، که به تقویت قدرت بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات خارجی و به‌ویژه تهدیدات اسرائیل اشاره دارد، یکی از حرکات نظامی-سیاسی ایران در دهه‌های اخیر است. در این راستا، ایران به طور جدی در تلاش برای توسعه فناوری‌های هسته‌ای، موشکی، و نظامی خود بوده است. با توجه به تهدیدات اسرائیل در زمینه برنامه هسته‌ای و همچنین سیاست‌های منطقه‌ای اسرائیل، ایران به‌شدت بر قدرت دفاعی خود تمرکز کرده است تا از هرگونه تجاوز و تهدیدات احتمالی جلوگیری کند.
 
اسرائیل و تهدیدات علیه ایران
اسرائیل در سال‌های اخیر به‌طور مکرر به تهدید ایران پرداخته است. این تهدیدات عمدتاً در قالب حملات سایبری، عملیات‌های جاسوسی، و حتی تهدیدات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفته است. اسرائیل همواره سیاست «بازدارندگی پیشگیرانه» را دنبال کرده و اعلام کرده است که در صورت تهدید مستقیم از سوی ایران، واکنش نظامی خواهد داشت. این تهدیدات باعث شده است که ایران برای مقابله با این چالش‌ها، سیاست‌هایی بازدارنده در پیش بگیرد.
 

وعده صادق سه؛ لزوم پاسخ قاطع ایران به تجاوزات اسرائیل

در دنیای امروز که سیاست‌های جهانی به‌سرعت در حال تغییر است، ایران نمی‌تواند مانند جنگ جهانی اول از سیاست بی‌طرفی استفاده کند. همان‌طور که در جنگ جهانی اول، بی‌طرفی ایران نه‌تنها مانع از حملات بیگانگان نشد بلکه به فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشور انجامید، اکنون نیز هرگونه تعلل یا کوتاهی در واکنش به تهدیدات اسرائیل می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای ایران به همراه داشته باشد.
 
تهدیدات اسرائیل و آینده ایران
ایران به‌طور خاص باید از تجربیات تلخ گذشته عبرت بگیرد. در دوران جنگ جهانی اول، بی‌طرفی ایران نه‌تنها به نفع این کشور نبوده بلکه آن را به عرصه رقابت قدرت‌های جهانی تبدیل کرده بود. اکنون که تهدیدات اسرائیل به مراتب پیچیده‌تر و گسترده‌تر از آن دوران است، ایران نمی‌تواند به سادگی از این تهدیدات چشم‌پوشی کند. اسرائیل به‌ویژه با اقدامات خود در قبال برنامه هسته‌ای ایران و حمایت از گروه‌های مخالف ایران در منطقه، تهدیدات خود را به شدت افزایش داده است.
 
لزوم واکنش قاطع ایران به تهدیدات اسرائیل
ایران باید در برابر تهدیدات اسرائیل واکنشی قاطع و مؤثر نشان دهد. همانطور که در وعده صادق دو بر تقویت توان دفاعی تأکید شد، این بار وعده صادق سه به معنای اتخاذ سیاست‌های پیشگیرانه و پاسخ سریع و قاطع به هر گونه تجاوز خواهد بود.از این به بعد نیز ایران باید آماده باشد تا در صورت هرگونه اقدام نظامی اسرائیل، به‌طور مؤثر و بدون هیچ‌گونه تعللی پاسخ دهد. چرا که اسرائیل تنها زبان زور را می‌فهمد و تاریخ نشان داده است که تعلل در برابر تهدیدات خارجی می‌تواند منجر به پیامدهایی جبران‌ناپذیر برای کشور شود.
 

سخنان تامل برانگیز برخی مسئولین

در روزگاری که دشمنی همچون اسرائیل هر روز با بی‌پروایی به تهدید و تجاوز علیه ملت ایران ادامه می‌دهد، برخی مسئولین اظهاراتی تأمل‌برانگیز درباره عدم گسترش جنگ و چشم‌پوشی از اجرای وعده صادق سه در صورت آتش‌بس اسرائیل مطرح کرده‌اند. گویی این آتش‌بس خیالی، منشوری مقدس است که اسرائیل بدون هیچ نیت پنهانی به آن پایبند خواهد ماند!
شاید بتوان از دیدگاه این مسئولین، نقض آتش‌بس، حملات مداوم به پایگاه‌های مقاومت و تهدیدهای آشکار علیه ایران را "صلح‌طلبی" اسرائیل تعبیر کرد. اما مگر همین "صلح‌طلبی" نبود که پس از توافقات موقت، به ترورها و افزایش تحریم‌ها علیه ملت انجامید؟ آیا تجربه‌های تاریخی مانند بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول نشان نداده که دوری جستن و فرار کردن از دفاع، جز تسلیم شدن در برابر دشمنان، دستاوردی ندارد؟
آن‌ها که به بهانه آتش‌بس از گسترش پاسخ نظامی به اسرائیل طفره می‌روند، باید به یاد داشته باشند که اسرائیل زبان سازش نمی‌فهمد. امروز، آنچه امنیت ایران را تضمین می‌کند، قدرت و قاطعیت است، نه امید واهی به آتش‌بس با رژیمی که تنها با زبان زور پاسخ می‌دهد. اگر برخی گزارش‌ها که حاکی از ممانعت برخی ارگانها و اشخاص در اجرای عملیات وعده صادق دارند، درست باشد، نمیتوان انتظارات خوبی از آینده این درگیریها و تقابل‌ها داشت. لابد باید بلایی که نباید بر سر ایران بیاید، اتفاق بیوفتد تا بعضی ها کمی به خودشان بیایند.

نتیجه‌گیری؛ عبرت از تاریخ و لزوم واکنش قاطع

همان‌طور که ایران در جنگ جهانی اول با اعلام بی‌طرفی به نتایج شومی دست یافت و استقلال خود را از دست داد، اکنون نیز در مواجهه با تهدیدات اسرائیل باید از تجربیات گذشته عبرت بگیرد. بی‌طرفی در برابر تهدیدات نظامی اسرائیل نه‌تنها ممکن است منجر به آسیب‌های جدی به ایران شود، بلکه می‌تواند منجر به فروپاشی امنیت ملی و منطقه‌ای کشور گردد.