طلبه ای آرام و ناشناخته

محمدمهدی صدیقی از طلاب تاثیرگذار و آرام یکی از مدارس علمیه پیشرو قم، مدرسه علمیه شهیدین(بهشتی و قدوسی ره) بود. تقریبا تمامی اساتید اخلاق و بزرگانی که شهیدین می آمدند او را به نام خودش می شناختند و یا برخی بدونی که بشناسند احترام می کردند در حالی که در شهیدین آقازاده کم نداشتیم اما حکایت محمدمهدی از جنس دیگری بود. در ادامه بیشتر به واکاوی این چهره آرام و ناشناخته به مناسبت عروج ناگهانی اش خواهیم پرداخت. کسی که به خاطر انتساب فرزندی به حضرت آیت الله صدیقی مورد شماتت، ظلم و ترور رسانه ای توسط تندرو هایی از دو طیف سیاسی قرار گرفت.

ناگهان دیر می شود!

چهارشنبه شب بود که محمدمهدی در مراسم استغاثه طلب باران مسجد ازگل به حجت الاسلام حسن مرادی جمله گفته بود که در فضای مجازی معروف شد؛ «دارم دق می کنم!»و واقعا حق داشت دو سال مستمر مورد هجمه کسانی از دو طیف سیاسی که بارها رهبری انقلابی گری و مطالبه گری را خلاف کاری که آنها انجام می دادند عنوان کرده بود، به خاطر نسبت فرزندی با یکی از سوژه های اصلی ترور پروژه بگیران قرار داشت، و بلاخره اتفاق بد افتاد و این چهره آرام که چندین سال بود مریضی کبدی و قلبی را هم تحمل می کرد، نتوانست این وضعیت را تحمل کند و این است قدرت تخریب رسانه که آرام ترین چهره ها را ممکن است متلاشی کند.

  کانال رسمی حضرت آیت الله صدیقی پس از درگذشت دردناک این سرباز دلسوز حوزه اولین معرفی که از ایشان منتشر کرد بدین شرح بود:
 «فاضل ارجمند مرحوم حاج آقا محمد مهدی صدیقی فرزند آیت الله کاظم صدیقی در سال ۱۳۵۴ در قم مقدسه متولد شدند. ایشان پس از طی دوره دروس کلاسیک وارد حوزه علمیه قم شده و بعد از اتمام دروس سطح، به استضائه از محضر اساتید فقه و اصول و سالکان طریقت پرداخت. در سال‌های اخیر با حضور در حوزه علمیه امام خمینی(ره)، با عنوان معاونت اداری خدمتگزار طلاب این مجموعه بودند که متاسفانه طی ابتلا به عارضه شدید کبدی و مبارزه با این بیماری در سحرگاه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ بعد از نماز صبح در سجده به علت ایست قلبی، دعوت حق را لبیک گفتند»

پیام تسلی بخش رهبر معظم انقلاب:

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامت برکاته از اولین کسانی بود که به این اتفاق واکنش نشان داد و در یکی از سریع ترین پیام های تسلیت صادره به آیت الله صدیقی تسلیت گفتند.

متن پیام تسلیت رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ کاظم صدیقی دامت توفیقاته

مصیبت دردناک درگذشت فرزندتان را به جنابعالی و مادر گرامی‌اش تسلیت عرض میکنم. رحمت و غفران الهی برای وی و صبر و سکینه برای قلب ذاکر شما و دیگر مصیبت‌دیدگان مسألت می‌نمایم.

سید علی خامنه‌ای

بیست و هشتم آبان یکهزار و چهارصد و چهار

ویدئو پیام تسلیت

چهارشنبه صبح وداع طلاب مدرسه علمیه امام خمینی ره ازگل با این طلبه فاضل در مسجد امام رضا علیه السلام در جوار آن حوزه مبارکه برگزار شد. حجت الاسلام سیدعلی خمینی از بیت حضرت امام خمینی  ره هم در این مراسم حضور یافت.

و تشییع ماندنی پنجشنبه 29 آبان ماه از مسجد امام رضا علیه السلام ازگل به سمت مقبره شیخ صدوق ره در ابن بابویه با استقبال انبوه تشییع کنندگان که در گزارش تصویری ادامه قابل مشاهده است.

گزارش تصویری وداع و تشیع فرزند حضرت آیت الله صدیقی

انبوه پیام چهره ها و شخصیت های سیاسی بعد از پیام رهبری معظم انقلاب، شاید تسلی خاطری برای قلب ذاکر این فقیه مهذب کسی که حوزه علمیه اش به عنوان «حوزه پیشتاز کشور» با کسب رتبه نخست توسط دبیر شورای حوزه های علمیه استان تهران شناخته شد، باشد. اما درسی برای ما که چگونه گرفتار اغوا و شانتاژ رسانه ای در بزنگاه ها قرار نگیریم خواهد بود. بزگاه هایی که متدینین هم بعضا گرفتار دامن زدن به شیوع دامنه آن ممکن است قرار گیرند.


برای مرور پیام ها تسلیت بزرگان، چهره ها و شخصیت های فرهنگی به لینک زیر مراجعه کنید

پیام های تسلیت چهره ها برای درگذشت فرزند آیت الله صدیقی

هر چند برای شناخت شخصیت ناشناخته این چهره مظلوم و خدوم به حوزه بهتر است به نظرات دوستان نزدیک ایشان مراجعه کرد، گوی اینکه نوع زندگی سفید زیستن از چشمان نزدیکان دور نمی ماند.


تشکر آیت الله صدیقی از شیخ صدوق ره

محمدمهدی صدیقی پس از تحمل دورانی سخت در کنار یکی از بزرگترین استوانه های تهران «تهران هزار حکیم» به تعبیر آیت الله خوشوقت ره آرام گرفت، در کنار بقعه شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه)، کسی که هشتصد سال پس از دفنش جنازه سالمش تهران را به شگفتی وا داشت

عزیزی میگفت دو نکته در تشیع فرزند آیت الله صدیقی برایم جالب بود یکی اینکه پدر قدردانی از شیخ صدوق کردند که در کنارش اجازه دفن داده شد. و دیگر اینکه به حاج مهدی خطاب کردند و گفتند« مهدی تو فقط برایم پسر نبودی....» که اوج رضایت پدر از پسر بود.
 

سالک فقید از زبان دوستان نزدیکش

1- حجت الاسلام حسین آقازاده: ما خودمان هوایش را داریم

حجت الاسلام حسین آقازاده مدیر مدرسه عالی حوزوی عالم آل محمد حوزه علمیه ازگل که از نزدیک ترین افراد به محمدمهدی صدیقی بود در کانال شخصی اش نوشت:

«چندی پیش آخرین باری که باهم جمکران رفتیم بدجور گریه می‌کرد به دلم افتاد با این حالی که داره حضرت حتماً نگاهش می‌کنه، دیشب هم که برای نماز استغاثه به امام زمان (روحی له الفداء) به مسجد آمده بود بعد نماز چشم‌هایش پر اشک بود؛ آمد و بخاطر برگزاری نماز ازم تشکر کرد. امروز هم که شنیدم یکی از بستگان در خواب حضرت را زیارت کرده که دست به سر آقا مهدی گذاشته و به شیخ _حاج آقای صدیقی_ می‌فرمایند: "نگران نباش، ما خودمان هوایش را داریم"، سر این دلدادگی برایم نمایان شد.»

2- حجت الاسلام امیرخانی: مهدی صدیقی از مسئولیت فراری و در زندگی سفید بود

حجت الاسلام مهدی امیرخانی مدرس و معاون حوزه علمیه زنجان؛ مهدی صدیقی تاثیرگذارترین طلبه بین هم دوره ای های ما و از جهات اخلاقی مسیرساز برای بسیاری از هم دوره هایش و دوره های بعدی بود.
افراطی نبود، عمیق بود و دلبستگی و زرنگی در وجودش نبود. خوش فهم و متواضع و فرار از مسئولیت، شهرت و امامت جماعت داشت
در دوران تحصیل درگیر بیماری شد و احدی از آن اطلاع نداشت.
ولی روزگار گردشی دارد که اگر نخواهی هم در معرض قضاوتی!
حسن قصه اینجاست که در خانه سفید باشی

3- حجت الاسلام سید حجت حسینی؛ در تلاش بود تا طلاب را به اهل معنا وصل کند

حجت الاسلام سید حجت حسینی؛ استاد فلسفه مدرسه علمیه امام خمینی (ره): در بین طلبه های مدرسه شهیدین اولین کسی که جلب توجه می کرد محمدمهدی صدیقی بود. مهدی! همه او را به همین نام می‌شناختند و بی‌تکلف، صدایش می‌زدند. معروف بود که فرشته است و واقعاً هم فرشته بود. مهدی بسیار باهوش و بی ادعا و متواضع بود. آرامش خاصی داشت و حرف هایش تاثیر عجیبی روی قلب انسان می گذاشت.
اولین شاخصه‌اش معنویت او بود. برای دوستانش بارها تجربه شده بود که مجالست و هم صحبتی با او حال آدم را عوض می‌کرد. 
الخیر منه مامول. مهدی صفات عالیه زیادی داشت دست و دل باز، مهربان، دلسوز، عالی همت و اهل خدمت بود. امکان نداشت کسی حاجتی پیش مهدی ببرد و دست خالی بازگردد. با اینکه دست و بالش از حیث مادی چندان باز نبود، هر کاری که از دستش برمی‌آمد برای هر کسی می‌کرد. رفقای مهدی تایید خواهند کرد که حتماً یک بار مهدی آنها را - یا یکی از منتسبین آنها را- پیش دکتر برده است. او هم رفقای دکتر خوبی داشت و هم اطلاعات دارویی‌اش زیاد بود و از این رهگذر باعث خیرات و برکات زیادی بود. برایش هم فرقی نداشت مریض کیست. حتی دربان افغانی مدرسه را برای درمان اینطرف و آنطرف می‌برد. 
مهدی هم دوست بود هم برادر؛ بی غل و غش، زلال و شفاف. از نوجوانی تشنه معنویت و اهل انس با اهل معنا بود. از همان دوران، با عشق و علاقه گاهی همراه پدر و گاهی به‌تنهایی، خدمت بزرگان می رسید. قبل از ورود به حوزه با میرزا اسماعیل دولابی، کربلائی احمد طهرانی و بزرگان زیادی آشنا و مانوس بود. 
آمدنش به مدرسه شهیدین نقطه عطفی در علاقه مند کردن طلبه ها به معنویت و جذاب نمودن ارتباط با خدا بود. تقریبا همه دوستان ما با واسطه او به مرحوم کربلائی احمد طهرانی، آقای امجد ، آیت الله خوشوقت و دیگر خوبان، علاقه مند و مرتبط شدند.
مهدی فرزند خصال خویشتن بود و خودش به تنهایی مورد توجه و عنایت خیلی از بزرگان بود؛ واقعا دوستش داشتند و او را طالب صادق و مستعد مقامات معنوی می دانستند. او نیز بی دریغ و با اعماق وجود در تلاش بود تا طلاب را به اهل معنا وصل کند و ایشان را از دریای نورانیت شان سیراب کند. همه کسانی که او را می شناسند و  با او در ارتباط بودند خود را مرهون لطف و دلسوزی او می دانند و از رفتن زودهنگامش عمیقا متاثر و ناراحت شدند.
روز رحلتش یکی از بزرگان، تماس گرفت و گفت دیشب خواب مهدی را دیدم که در دستش کتابی بود. وقتی دقت کردم دیدم کتاب "پله‌پله تا ملاقات خدا" مرحوم زرین کوب است. دیدم پله‌ها همه به آسمان کشیده شد و مهدی همه پله ها را بالا رفت. بعد از بیداری نگرانش بودم که خبر رحلتش را شنیدم. رضوان الله تعالی علیه. 
کلام آخرم اینکه، متاسفانه الان اوضاع به‌شکلی است که خیلی حرفها را نمی‌شود زد و گفتنش نتیجه‌ی معکوس می‌دهد. بله؛ مهدی معصوم نبود ولی آن‌چیزی که در رسانه‌ها هم می‌گویند، نبود:
بو که فیمابعد دستوری رسد
رازهای گفتنی گفته شود

انشالله خداوند مهربان به پاس خدمات بی دریغش به بندگان خود، او را غرق نور و رحمت واسعه‌اش قرار دهد.

4- حجت الاسلام علیرضا میرجلیلی؛ دارای مقام شهود عرفانی بود

حجت الاسلام علیرضا میرجلیلی؛ رایزن فرهنگی ایران در برزیل «دو سال و نیم پیش که ایران بودم، توفیقی شد به مدرسه با برکت امام خمینی ره رفتم. شور و نشاط درسی خاصی بین طلاب حاکم بود. اینقدر این فضا سرزنده و معنوی بود، که مرا بعد از سال‌ها جدایی از فضای حوزه وادار نمود، از برخی دوستان تقاضا کنم اجازه دهند شب را در آنجا سپری کنم. 
 به من گفتند که مسئول اداری باید اجازه دهد و وقتی متوجه شدم که حاج آقا مهدی، باید اجازه دهند با افتخار خدمت ایشان رسیدم، اتاقی محقر و بدون تشریفات که نشانه واقعی ایشان بود نشان می‌داد که تعلقی به این دنیا و ظواهر آن ندارد. 
ایشان از دغدغه حاج آقا صدیقی برای روشن نگه داشتن چراغ حوزه و رشد و بالندگی آن سخن گفت و اینکه همه چیز را فدا کرده تا با خدمت به طلاب امام عصر (سلام الله علیه) و کمک به اداره این مدرسه پر برکت در منطقه مادی زده شمال تهران، شمعی روشنایی بخشد و رهروان را رهنمون
روز بعد خودش به دنبال ام آمد و مرا برای یک جلسه معنوی و بی‌ریا که جمعی از اولیای خدا دور هم جمع شده بودند دعوت نمود.
 مدت‌ها بود چنین جمع باصفایی را یکجا ندیده بودم، ایشان دو تن از اساتید آن جلسه را کامل می‌شناخت به من معرفی و از احوالات معنوی آنها و کرامات یکی نکاتی گفت که معلوم بود خود او نیز در جهانی سیر می‌کند که چنین ادراکاتی را شهود نموده است


هر که در این بزم مقرب تر است:

هر که در این بزم مقرب تر است    جام بلا بیشترش می دهند

معروف است البلاء للولاء و سختی و امتحانات سخت برای کسانی است که خدا انتخابشان کرده و به قول بهتر لیاقت امتحان الهی را داشته اند.


 

....در حال تکمیل.....

از دیگر دوستان این زنده یاد درخواست داریم

عکس ها و خاطرات خود را برای ما ارسال کنند


گزارش تصویری وداع و تشیع فرزند حضرت آیت الله صدیقی

پیام های تسلیت چهره ها برای درگذشت فرزند آیت الله صدیقی

گزارش تصویری مراسم یادبود پسر فقید آیت الله صدیقی در قم