یک جوان حتی اگر آگاهانه خط قرمزهای جامعه را درنوع پوشش زیرپا بگذارد نیت و رفتاری سیاسی ندارد بلکه رفتار او تاثیری سیاسی را برجای خواهد گذاشت.
حسام نمکین، کارشناس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی درمورد پدیده مد درجامعه گفت: ماجرای مد بخشی ازیک گفتمان هویتی است یعنی اگرما بخواهیم گفتمان هویتی ایران در سال 1387 را تعریف کنیم باید به سه مقوله فرهنگ اسلامی، فرهنگی ایرانی که اشاره به ایران باستان دارد وهمچنین به رابطه با غرب توجه کنیم. البته مقوله ارتباط با فرهنگ غرب و تاثیرازگفتمان غرب  این روزها ازاهمیت بیشتری برخوردار است چرا که پدیده مد بخشی ازاین فاکتور به حساب می‌آید.
وی درادامه درپاسخ به این سوال که چه زمانی پدیده مد به یک ناهنجاری اجتماعی تبدیل می‌شود گفت: ذات این نگاه و این سوال خود برگرفته از یک نگاه کنترلی  واخلاقی به پدیده مد است این که این پدیده چه زمانی و کجا تبدیل به ناهنجاری اجتماعی می‌شود کار یک جامعه شناس نیست بلکه سازمان‌ها و نیروهای کنترل کننده درجامعه هستند که می‌توانند اعلام کنند یک رفتارچه زمانی یک ناهنجاری و یا یک هنجار اجتماعی تلقی می‌شود.
این کارشناس مطالعات فرهنگی در ادامه مد را یک پدیده اجتماعی که می‌توان آن را براساس فاکتورهای مختلف و تاثیرگذاری چون شرایط اجتماعی بررسی کرد، دانست وافزود: به عنوان مثال درشورش‌های دانشجویی سال 1968 درفرانسه نوع پوشش ولباس دانشجویان گرایش به اغراق واعتراض را درمیان آن‌ها نشان می‌‌داد به گونه‌ای که جامعه شناسان در تحلیل نوع پوشش آن‌ها معتقد بودند که این نوع لباس پوشیدن یک نوع اعتراض سیاسی را به همراه دارد.
وی درپاسخ به این سوال که آیا نوع لباس پوشیدن جوانان ما موضوعی سیاسی است یا خیرگفت: این مسئله ازنگاه یک شخص بررسی کننده جامعه موضوعی سیاسی نیست چراکه بسیاری ازکنشگران چنین رفتاری نسبت به رفتارخود آگاهی ندارند.
وی درپاسخ به این سوال که پوشش‌های گاه عجیب برخی از جوانان را چگونه می‌توان تحلیل کرد گفت: پوشش‌ و آرایش عجیب برخی جوانان یک آسیب نیست بلکه یک عارضه است، این رفتارها آیینه‌ای است که یکسری ازمولفه‌های پنهان هویتی را به وسیله فرد جوان بیرون می‌ریزد در این شرایط یک جامعه شناس می‌تواند با دقیق شدن برروی وضعیت مد وانواع نو شونده‌ها به خرده فرهنگ‌های جوان‌ها درشرایط حاضردست یابد.
نمکین با اشاره به این مطلب که یک جوان حتی اگر آگاهانه خط قرمزهای جامعه را درنوع پوشش زیرپا بگذارد نیت و رفتاری سیاسی نداشته بلکه رفتار او تاثیری سیاسی را برجای می‌گذارد، افزود: اشکال مختلف لباس پوشیدن تنها تنوع طلبی یک جوان نیست بلکه نوعی برون ریزی ازسرخوردگی‌های او تلقی می‌شود که درنقاط دیگری اتفاق افتاده است و اگر این انرژی دراندام اجتماع سرکوب شود درجای دیگروبعضا با ناهنجاری‌های دیگری بروز پیدا می‌کند.
وی درپاسخ به این سوال که چگونه می‌توان پدیده مد و لباس را درجامعه ساماندهی کرد و آیا روش‌هایی که ازسوی نهادهایی چون نیروی انتظامی به کارگرفته می‌شود مفید است یا خیرگفت: میل به شناخته شدن و به رسمیت شناخته شدن یک میل سیری ناپذیر درانسان به شمارمی‌رود مسئله لباس پوشیدن هم درهمین راستاست سرکوب چنین میلی یعنی سرکوب شخصیت وهویت شخص. ما باید بدانیم زمانی که مرزهای هویتی یک جامعه تا جایی جلو رفت دیگربازنمی‌گردد به عنوان مثال دختری که امروزبا شلوارجین ویک مانتوی کوتاه در جامعه حاضرمی‌شود را نمی‌شود مجبورکرد چادربپوشد و تلاش برای برگرداندن جامعه به وضعیت قبل یک تلاش بی نتیجه است.