راسخون : گرايش اين کودکان به کار براي در آوردن نان و روزي، تبعات سنگيني براي جامعه دارد و آسيب هاي شديدي اين کودکان را تهديد مي کند برآن شديم تا پيرامون اين کودکان با پدر مددکاري اجتماعي ايران و رئيس انجمن علمي مددکاري اجتماعي ايران، دکتر مصطفي اقليما به گفتگو بنشينيم.
 
دکتر اقليما به نظر شما چرا هر روز بر تعداد کودکان کار خياباني افزوده مي شود؟
 
در تمام دنيا ، تورم و فقر عامل اصلي افزايش کودکان خياباني است. هرچه ميزان فقر افزايش پيدا کند، ميزان درآمد کاهش و هزينه ها افزايش پيدا مي کند، بنابراين شاهد افزايش کودکان کار و خيابان هم هستيم. وقتي دولت درآمد 700 هزارتومان را خط فقر اعلام مي کند مي توان گفت: 200درصد مردم زير خط فقر هستند. وقتي هيچ حمايتي از خانواده ها صورت نمي گيرد خانواده ها براي کمک خرج مجبور به استفاده از کودکانشان مي شوند.
 
آيا قوانين موجود نمي تواند مانع استفاده از کودکان جهت کار باشند؟
 
قوانين موجود عملا هيچ کاري نمي تواند انجام بدهد. دولت هم نمي تواند اين کودکان را جمع آوري کند. چون جايي براي نگهداري اين کودکان وجود ندارد. بچه هاي کار، معلولي از علت هاي جامعه هستند .بايد براي کاهش کودکان علت ها را جمع کنيم. قوانين حمايتي بايد فعال بشوند. دولت بايد از کودکان بد سرپرست، بدون سرپرست، طلاق، پدر و مادر زنداني حمايت کند.بايد ريشه ها حل بشود. قانون هم زماني اجرايي خواهد بود و به کار مي آيد که راه حل ها و علت ها بررسي شود و عوامل به وجود آورنده کودکان کار به صورت ريشه اي حل بشود.
 
دکتر اقليما - کودکان کار خياباني مي توانند بزه کاران آينده باشند و ارتباطي بين کودکان کار و بزه  کار وجود دارد؟
 
وقتي اين کودکان وارد خيابان مي شوند با افراد ديگري مرتبط مي شوند و ارتباط مستقيمي بين اين کودکان و بزه وجود دارد. احتمال اينکه به خاطر 1000 تومان مورد سوء استفاده و حمل مواد مخدر قرار مي گيرند زياد است يک سري از آنها مورد سوء استفاده جنسي قرار مي گيرند . يک سري وارد فازهاي دزدي مي شوند و يک سري هم وقتي به زندان مي افتند به خاطر سوء سابقه ديگر نمي توانند کار کنند و خلافکار مي شوند . اين بچه ها به خاطر دور ماندن از نيازهاي اوليه شان دچار عقده حقارت مي شوند و در پي انتقام جويي از جامعه مي افتند.
 
به نظر شما آيا کمک هاي حمايتي مي تواند مشکل اين کودکان را حل کند؟
 
کمک هاي حمايتي کميته امداد و بهزيستي چندان موثر نيست. کمک ها بايد مثل پدر يا مدد کار اجتماعي صورت بگيرد. تا بچه ها و مادرانشان را مورد حمايت قرار بدهند. اين کمک ها بايد به صورتي باشد که کودکان دچار حقارت و سرخوردگي نشوند. کمک هاي حمايتي هم که توسط NGOها صورت مي گيرد. کمکي نخواهد کرد. سر و وضع کودکان نو مي شود ولي همچنان کار مي کنند.پس مشکلي حل نشده است.NGO ها مي توانند نظر و ايده بدهند تا نهادهاي دولتي انجام بدهند.وقتي حمايت ها دوستي و اصولي باشند احساس شرمندگي هم وجود نخواهد داشت.
1031/2759/