نیمه ی گمشده ام، کو...؟
راسخون: اهمیّت و شأن والای خانواده به عنوان با هویّت ترین نهاد اجتماعی از دیرباز و خصوصاً قرون اخیر، موقعیت و مقام ممتازی را در بحثهای مختلف حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، تربیتی، پرورشی و... به خود اختصاص داده است.
اصول، ضوابط و راهکارهای مفید و سازنده مربوط به پیوند مشترک زن و مرد، به عنوان نخستین هسته تشکیل دهنده نهادهای اجتماعی، همواره مورد توجه تعالیم انسان ساز و سعادتبخش مبشّرین ادیان الهی بوده است و در این میان تعالیم حیات بخش اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
ازدواج و یافتن گمشده
افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است:
ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آن گاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گم شده خویش می گردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.
این حکایت نمادین صرف نظر از جنبه افسانه ای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همان گونه که اگر انسان چیز گران بهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر می برد و با پیدا کردن آن به آرامش می رسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل می شود. حقیقتی که در قرآن کریم این گونه بدان اشاره شده است:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً.(روم:21)
و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.
در آخر این آیه، خداوند، «محبت» و «رحمت» را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی می کند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار می آید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار می گیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشم پوشی و گذشت از لغزش های همسر و دل سوزی و خیرخواهی در حق او می شود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم می شود. افلاطون در این باره می گوید:
آدمی وقتی به نیمه خود می رسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا می کند و اگر بتواند، نمی خواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود.
انگیزه درست برای ازدواج
در حدیثی از پیامبر می خوانیم: «ازدواج [تنها] به انگیزه جمال و ثروت شخص مقابل، به ناکامی انسان می انجامد». بنابر این سخن داشتن انگیزه درست در امر ازدواج، کام یابی حقیقی در امر زناشویی را در پی خواهد داشت. اگر رابطه زناشویی، به انگیزه ای والا و براساس عشقی پاک و پیروی از عقل بنا شود؛ چشم پوشی از غیر همسر، دلدادگی، فداکاری، خرسندی و عیب پوشی را به ارمغان خواهد آورد.
در حقیقت، «ازدواج های سست به طور کلی، هر نوع ازدواجی است که هدف آن بر مقاصد عالی و ملکوتی ازدواج منطبق نباشد و در ارکان آن نتوان نیت پاک، همکاری، محبت، ایثار و خلاقیت را جست وجو کرد. ازدواجی که به منظور سودجویی و رسیدن به مال و منال یا جاه و مقام صورت گیرد، سست و کم دوام است؛ زیرا چه بسیار حساب ها و پندارها که غلط از کار درآمده یا حوادث پیش بینی نشده که غلط از آب درآمده است».
«برای اینکه ازدواج به معنی حقیقی کلمه ازدواج باشد، باید بر پایه معنویت ها استوار باشد. ازدواج، ازدواج نیست، مگر اینکه یک مرد با زنی [و برعکس] به خاطر ثروت، مقام اجتماعی و یا ترفیع منیت خود ازدواج نکند».
تشویق خدا و رسول
قرآن کریم می فرماید: «وَانْکِحُوا الاَْیامی مِنْکُم وَالصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُم وَاِمائِکُم اِنْ یَکُونُوا فُقراءَ یُغْنِهِمُ اللّه ُ مِنْ فِضْلِهِ وَاللّه ُ واسِعٌ عَلیمٌ»(نور:32)
مرد و زن با توجه به نیازهای روحی، عاطفی، جسمی و جنسی ای که دارند، مکمل یکدیگرند و برای داشتن زندگی گوارا و سعادتمند، جفت شدن و در کنار یکدیگر قرار گرفتنِ این دو، اجتناب ناپذیر است.
ازدواج یک علت تامّه برای دینداری نیست؛ بلکه زمینه مناسبی برای حفظ و استمرار دینداری است
تنها شیوه ای که هر یک از زن و مرد می توانند با آن دیگری را به بهترین وجه، تکمیل کنند و به خواسته های روحی و روانی همدیگر پاسخ مناسب بدهند، ازدواج است. از اینرو، در نزد خداوند بهترین و محبوب ترین بنیان و سازه که دربردارنده شرط اساسی سعادت بشر است، همین ازدواج می باشد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «ما بُنِیَ فِی الاِْسْلامِ بِناءٌ اَحَبَّ اِلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، وَاَعَزَّ مِنَ التَّزْویجِ؛ در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خدای عزوجل محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»(1)
آثار ازدواج
1. حفظ دین
پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله یکی از آثار ازدواج را چنین برمی شمارد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ شَطْرَ دینِهِ فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی شَطْرِ الثّانی؛(2) کسی که ازدواج می کند، نیمی از دینش را حفظ کرده است. پس برای احراز نیم دیگر باید تقوای الهی را پیشه کند.»
کسی که ازدواج می کند، راحت تر می تواند غرایز جنسی خود را کنترل کند و این عاملی را که قادر است مانع انجام فرایض و موجب اشتغال فکری و روانی او گردد، از سر راه بردارد. در عین حال، باید به این نکته توجه داشت که ازدواج یک علت تامّه برای دینداری نیست؛ بلکه زمینه مناسبی برای حفظ و استمرار دینداری است و یک جوان می تواند با استفاده از شرایط مساعدی که در اثر ازدواج برایش فراهم آمده، تلاش کند تا دین خود را حفظ و کامل کند.
2. یاری خداوند
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «حَقٌّ عَلَی اللّه ِ عَوْنُ مَنْ نَکَحَ اِلْتِماسَ الْعِفافِ عَمّا حَرَّمَ اللّه ُ؛(3) هر که به منظور پاک نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام کرده است ازدواج کند، بر خداست که او را کمک کند.»
کسی که نیازهای جنسی خود را از طریق حلال که همانا ازدواج است برآورده کند و این سبب شود تا در این خصوص، مرتکب حرام نشود، خدای تعالی بر خود لازم دانسته که او را یاری کند؛ ولی این تضمین الهی شامل کسی که پس از ازدواج هم درصدد انجام اعمال نامشروع است و یا به انگیزه های غیرالهی مانند: رسیدن به مال و منالِ طرف مقابل و یا فخرفروشی و مباهات ازدواج می کند، نمی شود.
3. ایجاد مودّت و محبّت
خداوند متعال در بیان آثار سازنده پیوند زناشویی می فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّروُنَ»؛(روم، 21)
پس از گذشت مدت کوتاهی از ازدواج، چنان علقه و وابستگی بین زن و شوهر به وجود می آید که در بیشتر موارد، هر یک از آنان، همسرش را بر خود مقدم می دارد و حاضر است خود متحمل رنج و آسیب شود؛ ولی همسرش از رنج و زحمت در امان باشد. از اینرو، استعدادهای درونی زوجین در خصوص دوستی و محبت نمودن به یکدیگر کاملاً شکوفا شده و روز به روز رشد می کند؛ مرد با بیان مطالبی که در طول روزمایه نگرانی او شده و یا درد دل با همسرش، آرامش پیدا می کند و با شنیدن درد دلهای طرف مقابل، سعه صدر می یابد و این چنین، اگر هر دو سعی در حذف امور اختلاف انگیز و جزئی نمایند و گذشت را پیشه کنند، به مرور بر این حس دوستی و محبّت افزوده می شود و اساس و پایه بنای خانواده محکم می گردد.
4. فزونی روزی و نیکویی اخلاق
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در بیان یکی دیگر از فواید ازدواج می فرماید: «زَوِّجُوا اَیاماکُم، فاِنَّ اللّه َ یُحْسِنُ لَهُمْ فی اَخْلاقِهِم وَیُوَسِّعُ لَهُمْ فِی اَرْزاقِهِم وَیَزیدُهُم فِی مُرُوّاتِهم؛(4)
شخص متأهل احساس مسئولیت بیشتری کرده و بر فعالیتش می افزاید. به همین جهت، رزق و روزی بیشتری عایدش می شود. همچنین با ارضای مشروع غرایز جنسی به نوعی خود را تخلیه می کند و در اثر آن، آرامش و خلق و خوی نیک می یابد. همه این مواهب و آثار را خداوند متعال در امر ازدواج قرار داده است و خودداری از ازدواج و یا غفلت از آن به دلایل واهی، انسان را از دست یابی به این نعمات و برکات محروم می کند.
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج100، ص222، ح40.
2- میزان الحکمة، ج2، ص1179.
3- کنزالعمّال،ج 4، ص 444، ح43 .
4- بحارالانوار، ج100، ص222، ح38.
/1041
/1002
جذب خبرنگار افتخاري
اصول، ضوابط و راهکارهای مفید و سازنده مربوط به پیوند مشترک زن و مرد، به عنوان نخستین هسته تشکیل دهنده نهادهای اجتماعی، همواره مورد توجه تعالیم انسان ساز و سعادتبخش مبشّرین ادیان الهی بوده است و در این میان تعالیم حیات بخش اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
ازدواج و یافتن گمشده
افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است:
ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آن گاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گم شده خویش می گردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.
این حکایت نمادین صرف نظر از جنبه افسانه ای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همان گونه که اگر انسان چیز گران بهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر می برد و با پیدا کردن آن به آرامش می رسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل می شود. حقیقتی که در قرآن کریم این گونه بدان اشاره شده است:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً.(روم:21)
و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.
در آخر این آیه، خداوند، «محبت» و «رحمت» را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی می کند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار می آید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار می گیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشم پوشی و گذشت از لغزش های همسر و دل سوزی و خیرخواهی در حق او می شود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم می شود. افلاطون در این باره می گوید:
آدمی وقتی به نیمه خود می رسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا می کند و اگر بتواند، نمی خواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود.
انگیزه درست برای ازدواج
در حدیثی از پیامبر می خوانیم: «ازدواج [تنها] به انگیزه جمال و ثروت شخص مقابل، به ناکامی انسان می انجامد». بنابر این سخن داشتن انگیزه درست در امر ازدواج، کام یابی حقیقی در امر زناشویی را در پی خواهد داشت. اگر رابطه زناشویی، به انگیزه ای والا و براساس عشقی پاک و پیروی از عقل بنا شود؛ چشم پوشی از غیر همسر، دلدادگی، فداکاری، خرسندی و عیب پوشی را به ارمغان خواهد آورد.
در حقیقت، «ازدواج های سست به طور کلی، هر نوع ازدواجی است که هدف آن بر مقاصد عالی و ملکوتی ازدواج منطبق نباشد و در ارکان آن نتوان نیت پاک، همکاری، محبت، ایثار و خلاقیت را جست وجو کرد. ازدواجی که به منظور سودجویی و رسیدن به مال و منال یا جاه و مقام صورت گیرد، سست و کم دوام است؛ زیرا چه بسیار حساب ها و پندارها که غلط از کار درآمده یا حوادث پیش بینی نشده که غلط از آب درآمده است».
«برای اینکه ازدواج به معنی حقیقی کلمه ازدواج باشد، باید بر پایه معنویت ها استوار باشد. ازدواج، ازدواج نیست، مگر اینکه یک مرد با زنی [و برعکس] به خاطر ثروت، مقام اجتماعی و یا ترفیع منیت خود ازدواج نکند».
تشویق خدا و رسول
قرآن کریم می فرماید: «وَانْکِحُوا الاَْیامی مِنْکُم وَالصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُم وَاِمائِکُم اِنْ یَکُونُوا فُقراءَ یُغْنِهِمُ اللّه ُ مِنْ فِضْلِهِ وَاللّه ُ واسِعٌ عَلیمٌ»(نور:32)
مرد و زن با توجه به نیازهای روحی، عاطفی، جسمی و جنسی ای که دارند، مکمل یکدیگرند و برای داشتن زندگی گوارا و سعادتمند، جفت شدن و در کنار یکدیگر قرار گرفتنِ این دو، اجتناب ناپذیر است.
ازدواج یک علت تامّه برای دینداری نیست؛ بلکه زمینه مناسبی برای حفظ و استمرار دینداری است
تنها شیوه ای که هر یک از زن و مرد می توانند با آن دیگری را به بهترین وجه، تکمیل کنند و به خواسته های روحی و روانی همدیگر پاسخ مناسب بدهند، ازدواج است. از اینرو، در نزد خداوند بهترین و محبوب ترین بنیان و سازه که دربردارنده شرط اساسی سعادت بشر است، همین ازدواج می باشد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «ما بُنِیَ فِی الاِْسْلامِ بِناءٌ اَحَبَّ اِلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، وَاَعَزَّ مِنَ التَّزْویجِ؛ در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خدای عزوجل محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»(1)
آثار ازدواج
1. حفظ دین
پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله یکی از آثار ازدواج را چنین برمی شمارد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ شَطْرَ دینِهِ فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی شَطْرِ الثّانی؛(2) کسی که ازدواج می کند، نیمی از دینش را حفظ کرده است. پس برای احراز نیم دیگر باید تقوای الهی را پیشه کند.»
کسی که ازدواج می کند، راحت تر می تواند غرایز جنسی خود را کنترل کند و این عاملی را که قادر است مانع انجام فرایض و موجب اشتغال فکری و روانی او گردد، از سر راه بردارد. در عین حال، باید به این نکته توجه داشت که ازدواج یک علت تامّه برای دینداری نیست؛ بلکه زمینه مناسبی برای حفظ و استمرار دینداری است و یک جوان می تواند با استفاده از شرایط مساعدی که در اثر ازدواج برایش فراهم آمده، تلاش کند تا دین خود را حفظ و کامل کند.
2. یاری خداوند
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «حَقٌّ عَلَی اللّه ِ عَوْنُ مَنْ نَکَحَ اِلْتِماسَ الْعِفافِ عَمّا حَرَّمَ اللّه ُ؛(3) هر که به منظور پاک نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام کرده است ازدواج کند، بر خداست که او را کمک کند.»
کسی که نیازهای جنسی خود را از طریق حلال که همانا ازدواج است برآورده کند و این سبب شود تا در این خصوص، مرتکب حرام نشود، خدای تعالی بر خود لازم دانسته که او را یاری کند؛ ولی این تضمین الهی شامل کسی که پس از ازدواج هم درصدد انجام اعمال نامشروع است و یا به انگیزه های غیرالهی مانند: رسیدن به مال و منالِ طرف مقابل و یا فخرفروشی و مباهات ازدواج می کند، نمی شود.
3. ایجاد مودّت و محبّت
خداوند متعال در بیان آثار سازنده پیوند زناشویی می فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّروُنَ»؛(روم، 21)
پس از گذشت مدت کوتاهی از ازدواج، چنان علقه و وابستگی بین زن و شوهر به وجود می آید که در بیشتر موارد، هر یک از آنان، همسرش را بر خود مقدم می دارد و حاضر است خود متحمل رنج و آسیب شود؛ ولی همسرش از رنج و زحمت در امان باشد. از اینرو، استعدادهای درونی زوجین در خصوص دوستی و محبت نمودن به یکدیگر کاملاً شکوفا شده و روز به روز رشد می کند؛ مرد با بیان مطالبی که در طول روزمایه نگرانی او شده و یا درد دل با همسرش، آرامش پیدا می کند و با شنیدن درد دلهای طرف مقابل، سعه صدر می یابد و این چنین، اگر هر دو سعی در حذف امور اختلاف انگیز و جزئی نمایند و گذشت را پیشه کنند، به مرور بر این حس دوستی و محبّت افزوده می شود و اساس و پایه بنای خانواده محکم می گردد.
4. فزونی روزی و نیکویی اخلاق
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در بیان یکی دیگر از فواید ازدواج می فرماید: «زَوِّجُوا اَیاماکُم، فاِنَّ اللّه َ یُحْسِنُ لَهُمْ فی اَخْلاقِهِم وَیُوَسِّعُ لَهُمْ فِی اَرْزاقِهِم وَیَزیدُهُم فِی مُرُوّاتِهم؛(4)
شخص متأهل احساس مسئولیت بیشتری کرده و بر فعالیتش می افزاید. به همین جهت، رزق و روزی بیشتری عایدش می شود. همچنین با ارضای مشروع غرایز جنسی به نوعی خود را تخلیه می کند و در اثر آن، آرامش و خلق و خوی نیک می یابد. همه این مواهب و آثار را خداوند متعال در امر ازدواج قرار داده است و خودداری از ازدواج و یا غفلت از آن به دلایل واهی، انسان را از دست یابی به این نعمات و برکات محروم می کند.
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج100، ص222، ح40.
2- میزان الحکمة، ج2، ص1179.
3- کنزالعمّال،ج 4، ص 444، ح43 .
4- بحارالانوار، ج100، ص222، ح38.
/1041
/1002
جذب خبرنگار افتخاري
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}