امیرخانی: برای نوشتن "قیدار" تمام فتوت نامه های قدیمی را خواندم
ویرایش عکس آذرماه 98
رضا امیرخانی در نشست نقد رمانش گفت: برای نوشتن قیدار تمام فتوتنامههای قدیمی فارسی را خواندم. سعی کردم تا آنجا که میشود آنها را پیدا کنم تا جایی که ناگهان حس کردم خودم به یک فتوت نامه نویس تبدیل شدهام.
به گزارش خبرنگارمهر، رضا امیرخانی نویسنده رمان «قیدار» در نشست نقد این رمان که سهشنبه شب 11 مهر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، اظهار کرد: به اعتقاد من جلسه نقد کتاب خوب، نه جلسه روضه است، نه جلسه تعزیه؛ جلسهای است که در آن همه باید راجع به آن چیزی که دوست دارند، حرف بزنند، نه درباره کتابی که موضوع آن جلسه شده است. من اگر این کتاب را نوشته بودم تا تنها حرفهایی که امشب در این جلسه مطرح شد را بشنوم برای من کافی بود.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی در مورد شیوه نگارش این رمان گفت: من کاری را انجام میدهم که همه انجام میدهند و خیلی هم عجیب و غریب نیست. مطالعه میکنم، یادداشت برمیدارم و گاهی هم که اطلاعاتم زیاد میشود، میفهمم که نباید از آنها بهره برد و باید از ساخته و پرداخته ذهن خودم هم استفاده کنم.
نویسنده «قیدار» ادامه داد: برای نوشتن قیدار تمام فتوتنامههای قدیمی فارسی را خواندم. سعی کردم تا آنجا که میشود آنها را پیدا کنم تا جایی که ناگهان حس کردم خودم به یک فتوت نامه نویس تبدیل شدهام.
امیرخانی همچنین به موضوع اصطلاحات به کار رفته در این کتاب اشاره کرد و گفت: بسیاری از پژوهشهایی که ما در مورد واژهها و عبارتهای موجود در ادبیات انجام میدهیم برای آن است که از آنها استفاده نکنیم، در واقع میخواهیم آنها را بشناسیم که در آثار ما تکرار نشود.
وی در بخش پایانی سخنان خود اظهار کرد: هیچکس به من نگفت بنویس؛ به خاطر آنکه من آن گوش شنوا را نداشتم که «بنویس» را دریافت کنم. آنچه جامعه من از من میخواست این کتاب نبود، آنچه فرهنگ و مسئولان فرهنگی جامعه هم از من میخواستند این کتاب نبود. من نزدیک به 4 سال است که درگیر موضوع این کتاب هستم. دقیقاً 4 یا 5 سال پیش بود که این موضوع ذهن مرا مشغول کرد و معتقدم که این موضوع، موضوع امروز ایران است و من هم وظیفهای ندارم که جز آن چیزی بنویسیم.
وی افزود: کاری که مرا میخواستند برایش تربیت کنند نوشتن نبود. میخواستند که دار و دستهای داشته باشم، نامه سرگشادهای بنویسم و آن را منتشر کنم. بعد از آن بروم سراغ مسئول فیلترینگ و از آن بخواهم که کلمه ناجوانمردی را فیلتر کند و بعد بروم در بوستان جوانمردان تهران، پلاکارد جوانمردی را بلند کنم و چند مصاحبه تند انجام دهم و تمام. جامعه از من میخواست که برای ثبت کلمه جوانمردی ناجوانمردی را فیلتر کنم، اما من نوشتهام را از جامعهام نگرفتم.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}