سرمربی پرسپولیس رازهای اخراج "شماره 8" را گفت
علی کریمی یا مانوئل ژوزه؟ این، شاید بزرگترین سوال این روزهای هواداران پرسپولیس باشد. سرمربی پرتغالی که 10 روز پیش از شروع لیگ دوازدهم به پرسپولیس آمد، این روزها شرایط دشواری را سپری میکند. جدال با بازیکنی که روزگاری محبوبترین بازیکن فوتبال ایران بود، تنها بخشی از لحظات نفسگیر پیرمرد 66 ساله پرتغالی را در تهران رقم زده و حالا او مجبور است در روزهایی که پرسپولیس ضعیفترین نتایج تاریخش را ثبت کرده، هواداران میلیونی پرسپولیس را مجاب کند که از تصمیمش در کنار گذاشتن "شماره 8" حمایت کنند. هر چند رویانیان تلاش کرده در این مجادله طرف سرمربی میلیون دلاریاش را بگیرد اما نتایجی که ژوزه با قرمزها گرفته او را در موضع ضعف قرار داده است.
مانوئل ژوزه که پس از تصمیمش در کنار گذاشتن علی کریمی گفته بود یک روز دلایل تصمیمش را اعلام خواهد کرد، حدود 2 ساعت در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از تصمیمش گفت و مدعی شد که کریمی از هموطنش کارلوس کیروش خط میگیرد و شاید این اظهارنظر آتشی باشد بر دعوای قدیمی این دو پرتغالی؛ دعوایی که حتی با پادرمیانی سفیر پرتغال در تهران هم ختم به خیر نشد. این گفتگو دو روز پیش از بازی پرسپولیس و سایپا انجام شده است.
دلیل خاصی نداشتم. از مصر که خارج شدم سه، چهار پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم. باشگاههای خوبی بودند اما انگیزه و هیجان به فوتبال، آنچنان در آنها وجود نداشت، یا هواداران زیادی نداشتند. مثلا یکی از این باشگاهها شرایطش طوری بود که در بازیهایش اگر تماشاگران صحبت میکردند، بازیکنان داخل زمین حرفهای آنها را میشنیدند! در یک کلام میتوانم بگویم در این باشگاهها عشق به فوتبال وجود نداشت اما در پرسپولیس برعکس است. اینجا همه چیز وجود دارد. عشق و علاقه به فوتبال زیاد است. در الاهلی مصر هم که بودم 60 میلیون هوادار داشتیم. الاهلی بزرگترین باشگاه آفریقا و خاورمیانه است. در دوران کاریام خیلی ریسک کردم و آمدنم به پرسپولیس هم ریسک بود. نه به حاطر اینکه در شرایطی ناشناخته قدم میگذاشتم بلکه به خاطر اینکه فقط 15 روز قبل از شروع لیگ هدایت تیمم را قبول کردم. پرسپولیس 14 بازیکن جدید گرفته بود و بعد از حضور من هم 2 بازیکن دیگر گرفت که با حساب معدنچی میشد 17 بازیکن جدید. وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم. آمدهام رزومه خود را قویتر کنم، هرچند خیلی خوب نبوده است. با وجود اینکه نتایج خوبی هم تا الان به دست نیاوردهام، اما همه با من رفتار خوبی داشتهاند و شاید اگر در کشور دیگری بودم، اینقدر خوب با من برخورد نمیشد. تماشاگران ناراحتی خود را خیلی عادی نشان میدهند و من چیز بدی از کسی ندیدهام. اینجا همه به هم احترام میگذارند. من از اینکه در ایران کار میکنم احساس خیلی خوبی دارم اما ناراحتم که شروع بدی در لیگ داشتیم. وقتی آمدم از مدیرعامل گرفته تا بازیکنان به همه گفتم که شروع سختی در لیگ خواهیم داشت چرا که هیچکدام از بازیکنان را نمیشناختم و هیچ شناختی هم از فوتبال ایران نداشتم. وقتی یک تیم این تعداد بازیکن جدید میگیرد حداقل 6 ماه وقت نیاز دارد که به شرایط آرمانی برسد. در حالی که ما از همان روز اول کارمان را با این فکر که حتما باید قهرمان شویم، آغاز کردیم. با این حال ما نتایج خوبی نگرفتیم و اینها دورانی است که ممکن است در هر باشگاهی رخ دهد.
بله، به من هم گفتند که ایران نا امن است، اما من خودم تصمیم می گیرم، نه بر اساس حرف مردم. الان هم پشیمان نیستم و رفتار همه با من خوب بوده است.
آن اتفاق از قبل آماده شده بود. میخواستند تماشاگران ما را بکشند! تعداد زیادی دستگیر شدند و حتی در رختکن ما 4 نفر کشته شدند که همه آنها جوانان 15 تا 20 ساله بودند. آن بازی تنها شکست من در طول مدت دو و نیم سال پیش از آن بود، چه در عربستان و چه در مصر. یک بر صفر جلو بودیم، اما داور گل دوم ما را قبول نکرد و در پایان 2 بر یک باختیم. البته داور حق داشت چون ترسیده بود.
نه به خاطر این نبود. بعد از انقلاب مصر فوتبال این کشور بیبرنامه شده بود. الان هم اوایل ماه اکتبر است اما کسی در مصر نمیداند که آیا لیگ این کشور قرار است برگزار شود یا نه. میخواستم همانجا بازنشسته شوم اما نشد.
فیگو با من تمرینهایش را شروع کرد. من او را کشف نکردم، بلکه او در زمان مربیگری من در اسپورتینگ در این تیم حضور داشت. نونو گومژ هم با من کارش را شروع کرد. دکو را هم من وقتی 18 سالش بود از برزیل به پرتغال آوردم. همینطور چند بازیکن دیگر از جمله ابوتریکه که بهترین بازیکن تاریخ مصر است.
اشتباهشان همین بود چرا که هر بازیکنی را از یک جا آوردند. بعضی بازیکنان هم از باشگاههای بزرگی آمده بودند. مثلا بنگر و حسینی از سپاهان آمدند اما سپاهان هیچ وقت به بزرگی پرسپولیس نبوده است. بازی در سپاهان یک موضوع است و بازی در پرسپولیس یک موضوع دیگر. فشاری که روی بازیکن وجود دارد، در دو تیم، متفاوت است. یک تیم خوب را بازیکنان خوب درست میکنند اما برای ساختن این تیم وقت نیاز است. کسی نمیتواند در یکی، دو ماه تیم را جمع کند. وقتی میگویم مشکل تیم ما ذهنی و فکری است به همین خاطر است که فرق یک باشگاه بزرگ و یک باشگاه کوچک خیلی زیاد است. پرسپولیس در 11 سال گذشته فقط دو بار در لیگ حرفهای قهرمان شده و این فشار را خیلی بیشتر کرده است. فصل قبل هم که دوازدهم شده است! بزرگترین حریف و دشمن ما همین فشار بیش از حد روانی است نه تیمهای مقابل ما. پرسپولیس وقتی با تیمهای بزرگ از جمله سپاهان و استقلال بازی کرد نمایش خوبی داشت، اما برابر تیمهای کوچک فشار روی ما زیاد است و مسئولیت بازیکنان بیشتر میشود. با سپاهان هم در نیمه نخست خیلی خوب بودیم اما در نیمه دوم بازیکنان ما را مسموم کردند و تقریبا 6 به 11 بازی میکردیم. من با این همه تجربهای که دارم نمیتوانم معجزه کنم و به وقت نیاز دارم. شاید این فصل برای ما خیلی سخت باشد اما مطمئنا سال بعد کارمان راحتتر است.
موافقم. پرسپولیس خیلی مهاجم گرفته اما فراموش کرده که برای اینکه این مهاجمان گل بزنند باید یک پاس خوب از هافبکها به آنها برسد و برای اینکه هافبکها پاس خوبی بدهند باید از هافبک دفاعی توپ بگیرند. کریم انصاری فرد سال گذشته آقای گل ایران شد. همیشه با او صحبت میکنم. فشار زیادی روی اوست اما بیشتر خودش این فشار را برای خودش ایجاد کرده است. کریم انسان خوبی است، آینده روشنی هم دارد و خیلی جوان است. به خودش میگوید که "وقتی من در زمین هستم باید گل بزنم" اما مجبور نیست این کار را بکند. من او را آرام میکنم و از او میخواهم که با لذت بازی کند.
در فوتبال هیچ بهانه ای قبول نیست. هدف فقط یک چیز است، برنده شدن. من نمی خواهم تیمی درست کنم که 2،3 بازی انجام دهد و دوباره تعطیل شود. من قبل از این هم گفتم که لیگ ایران فقط 5 ماه است. فقط یک رقابت وجود دارد و این فوتبال ایران را عقب می اندازد. بازیکنان با این شرایط پیشرفت نمی کنند. تیم ملی هم از این موضوع ضرر می کند. آیا این تقویم را من درست کرده ام؟ نمایش جالب تیم ملی برابر لبنان را هم که دیدید! آیا فقط به خاطر گرما بود؟ گرما برای هر دو تیم وجود داشت.
نه اصلا دنبال نمی کنم.
همین فشارهاست که میگویم تیم ما را تحت تاثیر قرار داده است. بازیکنان هر روز روزنامهها را می خوانند اما من فقط عکسهایشان را میبینم! (میخندد)
بله چون اگر من بروم یک جا برای خودشان خالی میشود. این یک فشار منفی است که بار زیادی روی دوش تیم ما میگذارد. من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه یک نظام یا شبکهای است که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است.
سعی کردم کسی را انتخاب کنم که به من خیانت نکند و امیدوارم این اتفاق هم نیفتد. گلمحمدی هم برای همین انتخاب شده است.
50 سال است که در فوتبال هستم اما اصلا چنین چیزی ندیدهام. در هیچ جلسه ای با کمیته فنی شرکت نکردم.
زیاد به این مسائل اهمیت نمیدهم.
همه روزنامهها مینوشتند فلانی به پرسپولیس میآید اما من گفتم نه، خودم باید تصمیم بگیرم. رئیس تیم خودم هستم و در قراردادم هم قید شده که برای گرفتن هر تصمیم اختیار دارم.
تماشاگران در همه جای دنیا فقط نتیجه میخواهند. هواداران پرسپولیس خیلی ما را حمایت میکنند. فوتبال یک بازی احساسی و هیجانی است. بازی بدون تماشاگر خیلی بد است چراکه یک نقطه مثبت برای حریف است. این هواداران هستند که به ما روحیه میدهند.
کسی که مشکل را به وجود آورد کارلوس کیروش بود! او بود که علی کریمی را مقابل من گذاشت. پس از اردوی اول تیم ملی، کریمی رفتارش با من کاملا عوض شد. این در حالی بود که من همیشه با او خوش رفتار بودم. همیشه به عنوان یک الگو جلوی سایر بازیکنان از او نام بردم چرا که او و مهدویکیا همیشه خوب تمرین میکردند. اما پس از اردوی نخست تیم ملی، کریمی کاملا عوض شد. آن طور که باید تمرین نمیکرد و تبدیل به یک الگوی منفی شده بود. با کریمی صحبت کردم و 5 بار از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده که تغییر کردهای؟ اما جوابی به من نداد. موضع من خیلی روشن است. اطلاعاتی هم دارم که کیروش این کار را انجام داده است. معتقدم کیروش از کریمی میترسد و به دنبال این است که مشکلی برای کریمی به وجود بیاورد تا بتواند او را از پرسپولیس جدا کند چرا که کیروش میداند، اگر کریمی رفتارش درست نباشد او را از تیم جدا میکنم. کیروش همیشه برعکس من عمل میکند، اما از آنجا که جایگاهش در تیم ملی پس از شکست مقابل لبنان شکننده شده احساس خطر میکند. به ویژه این که تیمش مقابل لبنان بازی بسیار زیبایی را انجام داد! کریمی اکنون در پرسپولیس بازی نمیکند، اما با وجود این کیروش او را به تیم ملی دعوت خواهد کرد. مقصر اصلی این ماجرا کیروش است و کریمی هم به دنبال حرفهای او رفته است. رفتار کریمی با من خوب نبود. الان که او نیست جو تیم خیلی بهتر شده است. یک مثال میزنم من علی عسگر را تنبیه کردم. همه بازیکنان به من گفتند که بگذار او به تیم باز گردد، اما برای بازگشت کریمی فقط شش نفر از من درخواست کردند در حالی که ما 30 بازیکن داریم. یعنی 24 بازیکن چنین چیزی نخواستهاند. روابط من با همه بازیکنان خیلی خوب است. من این تصمیم را گرفتهام. اگر من را اخراج کردند خودشان می دانند که با کریمی چه کنند. آدم صادقی هستم و دوست دارم بیشتر از هر چیزی از تیمم حمایت کنم. دوست ندارم در تیمم خیانت وجود داشته باشد. کریمی 34 سال دارد و میتواند فوتبالش را خیلی بهتر و راحتتر تمام کند. شاید نمیداند که با شهرتش چطور کنار بیاید. او فکر میکند بالاتر از مربی و مدیرعامل است. فکر میکند ما هر تصمیمی که می گیریم باید قبلا با او هماهنگ کنیم و نظر او را بخواهیم. اما کریمی فقط یک بازیکن است و هیچ قهرمانی در باشگاه به دست نیاورده است. باز هم می گویم تا زمانی که من در پرسپولیس هستم کریمی بازی نخواهد کرد.
ـ نه. این موضوع را نمیدانستم و من همیشه با کریمی خوب رفتار کردم. کاری که کریمی انجام داد یک خیانت بود. پس از بازی نفت تهران که مساوی شد در رختکن و جلوی همه مربیان و بازیکنان به فارسی گفته بود که باید مربی را عوض کنید. در حالی که عملکرد خودش در این بازی در حد صفر بود. چرا همین جمله را به انگلیسی نگفت؟ وقتی بازی مساوی شده یعنی همه به یک اندازه در نتیجه نقش داشتند. زمانی که مربی صحبتهای تو را متوجه نمیشود نباید جلوی او حرفی بزنی. من این کار کریمی را خیانت و ناجوانمردی میدانم. با این کار بقیه بازیکنان هم علیه من میشوند. حالا شما به من بگویید که چطور میتوانم با چنین بازیکنی کنار بیایم؟ من این موضوع را نمیدانستم. کسی که صحبتهای کریمی را به من گفت مدیرعامل باشگاه بود. این را هم میدانم که رویانیان به من دروغ نمیگوید.
ـ من مشکلی با عذرخواهی مدیرعامل باشگاه ندارم. اما مطمئنم که مسبب همه این اتفاقات کیروش است.
نمیدانم. اما از کیروش بعید نیست که چنین حرفی زده باشد. وقتی به ایران آمدم میدانستم مهمترین مشکل من کارلوس کیروش خواهد بود. کیروش یک فرد کینهای است! هیچ وقت مثل یک مرد آدم خوبی نبوده است. چرا؟ وقتی که او مربی پرتغال بود من خیلی از او انتقاد کردم، اما انتقادها همه فنی بود. هیچ وقت درباره شخصیتش صحبت نکردم. وقتی من انتقاد میکردم همه همین نظر را درباره کیروش داشتند. وقتی به ایران آمدم سفیر پرتغال قصد داشت در یک میهمانی ما را با هم آشتی دهد. حتی دستیارش سیموئز که در بنفیکا با هم، هم بازی بودیم و دوستان خوبی برای هم هستیم میخواست ما را به هم نزدیک کند، اما من قبول نکردم، چرا که میدانم کیروش چطور فردی است.
ـ این موضوع در کنار چند اتفاق دیگر باعث شد تا من این تصمیم را بگیرم.
ـ او میخواهد من در کارم ناکام باشم. اگر موفقیتی در پرسپولیس به دست نیاورم کیروش خوشحال خواهد شد. من دوست کیروش نیستم و نمیخواهم هم باشم.
ـ من چنین کاری نکردم، بلکه تنها از تیمم و باشگاه محافظت کردم. میدانستم که تماشاگران چنین کاری خواهند کرد، اما تصمیمی که گرفتم عادلانه بود.
ـ من در این باره میتوانم مهدویکیا را مثال بزنم. مهدی 10 سال در فوتبال آلمان ستاره بود. از ابتدای فصل شده که در لیست 18 نفره نبوده، شده روی نیمکت نشسته و حتی به عنوان بازیکن تعویضی به زمین آمده و هیچ وقت مشکلی به وجود نیاورده است. او یک الگوی واقعی برای همه بازیکنان است. از نظر حرفهای رابطه خوبی با همه دارد. در تمرینها انگار یک بازیکن 18 ساله است. یک کاپیتان واقعی است. جلوی همه بازیکنان به خودش گفتهام که برای من کار کردن با او یک افتخار است. مهدی یکی از افرادی است که همیشه از او یاد خواهم کرد و در ذهنم خواهد ماند. رفتار او کاملا با کریمی متفاوت است.
ـ خیر. من میخواهم ایران به جام جهانی صعود کند. دستیاران کیروش سر تمرین ما آمدند و گفتند که میخواهیم تو را با کیروش آشتی دهیم، اما من گفتم نمیخواهم. با این حال به آنها اطمینان دادم که در کنار تیم ملی هستم و هر کاری که لازم باشد برای موفقیت آن انجام میدهم.
ـ من درباره کیفیت مربیان صحبت نمیکنم. نمیدانم او با تیم ملی موفق میشود یا نه، اما میدانم که لیگ ایران کمکی به تیم ملی نمیکند، چرا که 152 روز تعطیل است. تازه بعضیها میپرسند چرا تیمها از نظر فیزیکی مشکل دارند؟ تیمهای ایرانی در نیمه نخست بازیها خوب و سریع بازی میکنند، اما در نیمه دوم افت میکنند، چرا که ریتم رقابتی ندارند. باید حداقل سه جام در فوتبال یک کشور برگزار شود.
ـ اولیویرا دوست صمیمی من است و ما چند سال در بنفیکا هم بازی بودیم. کاستا هم قبلا با کیروش کار کرده بود. نمیدانم آنها چطور به ایران آمدند، اما قطعا من را کیروش نیاورده است!
ـ اختلاف ما از جایی شروع شد که او در تیم ملی پرتغال بود و من انتقادهای فنی از او میکردم.
ـ (کمی مکث میکند ) لطفا سوال دیگری بپرسید!
ـ در لیگ پرتغال همه چیز طبق قوانین فیفا است. برای بازیهای خانگی چهار روز قبل از بازی و برای بازیهای خارج از خانه هم پنج روز قبل از بازی لیگ تعطیل میشود اما در ایران برای یک بازی لیگ هفتهها تعطیل میشود.
ـ چون در بازی برابر آلومینیوم موقعیتهای گل بسیار زیادی داشتیم، اما از آنها استفاده نکردیم.
ـ نمیدانم تا کی در ایران هستم. بهتر است این سوال را از مدیرعامل باشگاه بپرسید. فکر میکنم که او در روزنامهها گفته مشکل پرسپولیس، کادر فنی نیست. حالا نمیدانم که نظرش عوض شده یا نه. البته امیدوارم عوض نشده باشد.
ـ من در 36 سالی که مربیگری کردهام فقط سه بار اخراج شدم و این یک رکورد است. من در سال 2007 در رنکینگ مربیان که از سوی فیفا منتشر شد نفر پنجم بودم و در سال 2008 هم نفر ششم شدم. آخرین بار 15 سال پیش بود که برکنار شدم.
ـ (میخندد) شاید برای این گفتهاند که من را به اندازه فرگوسن پیر نشان دهند.
ـ فعلا که اسمهای بدی روی من گذاشتهاند!
ـ ما لیگ را با شهاب گردان و مسعود داستانی شروع کردیم. باید یک دروازهبان دیگر میگرفتیم. نیلسون دروازهبان با تجربهای است و شخصیت آرامی دارد. این که گردان قبل از آمدن به پرسپولیس دروازهبان دوم تیم ملی بوده نظر کیروش بوده که او را دعوت می کرده. میدانم شهاب شرایط خوبی ندارد و نیمکت نشینی برایش سخت است.
کار کردن با 30 بازیکن خیلی سخت است. در لیگی که فقط پنج ماه طول میکشد داشتن 22 بازیکن برای یک باشگاه کافی است. یارگیری ما در ابتدای فصل اشتباه بوده است. ما شش مهاجم داریم که در هر بازی فقط دو، سه نفر از آنها میتوانند بازی کنند، اما همه باید بدانند که تیم مهم است. نباید یادشان برود که اگر مربی تصمیمی میگیرد از نظر فنی است نه این که از یک بازیکن خوشش بیاید و از دیگری نه. به نظر من بازیکنان ما با این حجم فشاری که روی آنها وجود دارد، یک قهرماناند. الان جو خیلی خوبی در تمرین ما وجود دارد. ما تنها به دو، سه برد دیگر نیاز داریم تا به بهترین شرایط خود برسیم.
بله. اگر شرایط فراهم باشد، برای مناطقی که مشکل داریم حتما بازیکن خواهیم گرفت.
ـ (می خندد) به آن فکر نکردهام. تقریبا میتوانم بگویم هیچ تیمی.
ـ من دو، سه بار شانس داشتم که مربی پرتغال شوم که آخرین بار پس از یورو 2004 بود، اما نشد.
ـ همین برنامه لیگ که واقعا افتضاح است. بازیکنان فقط پنج ماه بازی میکنند و بقیه زمانها در اختیار تیم ملی هستند.
ـ تا الان مشکلی برایم به وجود نیامده و همه با من خوب بودند. ایران کشوری با تاریخ غنی است. من از قاهره آمدهام؛ شهری که 25 میلیون جمعیت داشت و 12 میلیون ماشین در آنجا تردد میکند. بیشتر ماشینها بیمه ندارند و خیلی از رانندگان هم گواهینامه ندارند. ترافیک تهران هم مثل قاهره وحشتناک است، اما آنجا یک چیز خوب دارد و آن این است که هیچ کس ناراحت نمیشود. در خیابان های تهران عابران پیاده و موتورسوارها مثل خرگوش از میان هم رد میشوند!
\110\
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}