ویرایش عکس دی ماه 98

استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت: برای تعیین ویژگی‌های علوم انسانی اسلامی هیچ شورایی نباید چارچوب بگذارد چرا که این امر منجر به عواقب بسیار خطرناک در درازمدت شده و جلوی هر نوع پژوهش جدی عمیق گرفته خواهد شد.
 
به گزارش راسخون به نقل از فارس، مناظره «مدیریت تحول در علوم انسانی در ایران» با حضور سعید زیباکلام، دانشیار و استاد فلسفه دانشگاه تهران و حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند، دانشیار فرهنگستان علوم اسلامی قم شب گذشته (16 آبان) در برنامه زاویه از شبکه چهارم سیما پخش شد.
 
حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند در ابتدای بحث خود درباره مدیریت پذیر بودن یا نبودن دانش گفت: این مسأله بازمی‌گردد به این که آیا پدیده‌های اجتماعی مدیریت پذیر است و علم هم قابلیت مدیریت دارد یا خیر؟ به اعتقاد من هر پدیده اجتماعی از جمله تولید علم مدیریت پذیر با لحاظ اقتضائات است. اگر اقتضائات یک حرکت انسانی باشد و در آن اختیارات انسان و پیش بینی ناپذیر بودن رفتار او را لحاظ کنیم می‌توانیم از مدیریت تحول علم صحبت کنیم، پس این مدیریت ساختمان سازی نیست که آن را نظیر علم مهندسی بررسی کنیم اگر جامعه قانون گریز است با تمهیداتی قانون گرا می‌شود -هرچند که این به هیچ وجه مطلق نیست- ولی به طور نسبی می‌توان نمودار رشد برای آن تعیین کرد.
 
وی در ادامه افزود: آیا حاکمیت به معنای عام در قبال پیشرفت جامعه مسؤلیت دارد یا خیر؟ این حق مردم در قبال حاکمیت است که فرصت‌های لازم برای پیشرفت مردم در جامعه فراهم کند پس اگر حاکمیت از قدرت خود به عنوان قانون‌گذار بی تفاوت عبور و استفاده مثبت در جهت پیشرفت جامعه نکند در حق مردم جفا کرده است و اگر چنین باشد چون پیشرفت علم یکی از شروط اجتناب ناپذیر جامعه است به همان تناسب حاکمیت در برابر پیشرفت جامعه مسؤلیت دارد و نمی‌تواند در برابر آینده جامعه بی تفاوت باشد.
 

*علم با لحاظ اقتضائات مدیریت پذیر است

حجت‌الاسلام پیروزمند با اشاره به اینکه وقتی صحبت از مدیریت پذیر بودن علم می‌کنیم نباید ذهنمان صرفاً منحصر شود به فردی که وزیر علوم یا شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین می‌کند، افزود: اینها تنها مخاطب ما نیستند بلکه یک نظام انسانی و جامعه علمی وجود دارد که در درون آن هر عنصری به سهم خود در آن واقعیت نقش آفرینی می‌کند و به میزان آن سهم در مدیریت دارد پس این دستورالعمل نیست و یک استاد، دانشجو، وزیر، شورای عالی انقلاب فرهنگی و رسانه‌ها صرفاً مسئول نیستند بلکه او غیرمستقیم هم شده درحال نقش آفرینی است پس ما با جامعه‌ای روبه رو هستیم که اجزا و عناصر متنوع دارد و همه در آن نقش آفرینی دارند.

عضو فرهنگستان علوم اسلامی قم اظهار داشت: ما مخالف اینکه عالم جدیدی می‌توان تولید کرد  نیستیم ،ولی چگونگی تشکیل این عالم و دانش آن باید مدنظر قرار بگیرد و این مدیریت پذیر است.
 

*یک سطح مدیریتی در حوزه تولید علم وجود دارد

در ادامه بحث سعید زیباکلام با تأیید اینکه علم مدیریت پذیر است، گفت: برای مفهوم مدیریت پذیری نباید یک ما به ازای تغییر و مناقشه ناپذیر را لحاظ کنیم ،درست است که دانشجو با انتخاب استاد راهنما برای رساله خود یک مدیریت علم می‌کند اما این یک مدیریت حداقلی است باید از این مقدار حداقلی عبور کنیم و به این سمت برویم که ارگان‌ها، نهادها و مؤسساتی که در ایران سهم فعال و مهمی دارند را مورد بررسی قرار دهیم پس آنچه در نظام تولید علم تأثیر می‌گذارد به طور مؤثر نهادهای تولید بودجه و ... هستند.

سپس حجت‌الاسلام پیروزمند توضیح داد: اگر نهادهای علمی ما نقص هم نمی‌داشتند، سیاست‌گذاری‌هایی هم می‌کردند و این بدنه علمی همراهی می‌کرد بازهم ناکام می‌ماند این بدنه باید اراده تحقق سیاست‌های جدید در آن شکل بگیرد الان که بحث از تحول علوم انسانی می‌شود از 1957 در ایران تاکنون عامل مهمی که باعث فراگیر نشدن این پدیده در بدنه علمی جامعه بوده را باید در نظر بگیریم.
 

*رابطه سالاری به جای شایسته سالاری در سیستم مدیریتی /دغدغه پژوهشی در کشور کم است

زیباکلام در پاسخ به این پرسش که شاخصه‌های مدیریت علوم انسانی در ایران چیست، توضیح داد: اگر نوک پیکان آموزش عالی ما اعم از دانشگاه و حوزه در سیاست‌گذاری‌های خود به جا و درست رفتار کنند بدنه هم در مجموع و دراز مدت به این سمت حرکت می‌کند این اتفاق امروز نیافته است و البته علتش را باید از خودشان پرسید؟ ولی اگر بخواهیم تحلیل کنیم عوامل کثیر زیادی دخیل است به عنوان یک نمونه هنجارها و مناسبات اجتماعی که میان مردم وجود دارد یعنی تکلف‌ها و رابطه سالاری‌ها همین را در سطوح مسؤلین هم می‌بینیم، گاهاً مشاهده می‌کنیم که مسؤلین برخی جاها هم در شبکه داد و ستدها انتخاب می‌شوند.

وی در ادامه افزود: پس این یکی از مشکلات بزرگ ما است انتخاب‌ها و انتصاب‌ها در مراکز آموزش عالی و جامعه دانشگاهی مشاهده می‌کنیم، خیلی نادر است که رییس موسسه آموزش عالی و پژوهشگاهی را مشاهده کنیم که بدون ملاحظات سیاسی و رابطه‌های رانتی مربوطه انتخاب نشده باشد و این صدمات زیادی به حوزه دانشی می‌زند، دغدغه‌های پژوهشی هم برای وزرای علوم و دیگران وجود ندارد.
 

تلقی روشنی از تحول علوم انسانی در کشور وجود نداشته است

در ادامه بحث حجت‌الاسلام پیروزمند با اشاره به اینکه بحث عمیق‌تر از این مسائل است، گفت: نخستین مانع اندیشه‌ای در این بحث نداشتن تلقی روشن از تحول علوم انسانی و علم درکشور و بین سیاست‌گذاران در این سال‌ها است، توافقی بین سیاست گذاران و جامعه علمی که کننده کار  هستند وجود ندارد. ما باید نظریه جدید تولید کنیم اما قرار نیست تحول جدی بنیادین در علوم ایجاد یا برعکس و این اختلاف وجود دارد و عده‌ای هم از اصل، اعتقادی به اسلامی سازی علوم ندارند.

وی با اشاره به اینکه بنا به اطلاع محدود من شورای تحول علوم انسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی که اخیراً هم شکل گرفته بعد از چند سال به این نتیجه رسیدند که حال تحول علوم انسانی به چه معناست؟، توضیح داد: سیاست گذاری ما زمانی توفیق دارد که به جای توجه مستقیم به یک رشته خاص باید بسترها و زمینه‌ها فراهم شود که عبارت است از ایجاد حس مسؤلیت پذیری اجتماعی و انقلابی در افراد و پرورش نیروی انسانی در نظام آموزشی که خود را دغدغه مند به نسبت به مسائل اجتماعی می‌داند، ایجاد جرأت علمی برای دانش پژوهان و مهارت لازم برای تولید علم و تعلیم دادن افراد با انجام فعالیت جمعی، شخصیت زدگی در پیشرفت علمی ما امروز شاهد یک سیاست گذاری هستیم که چند سال است وجود دارد و بعد از رفتن هم عده‌ای دیگر با جریان دیگر می‌آیند ولی آنچه این وسط قربانی می‌شود مسیر ثابت و پایدار برای پیشرفت رشد علمی در کشور است و کسی اقدامات مثبت و منفی در راستای پیشرفت علمی را تشویق یا توبیخ کند.

*نباید متوقف در شخصیت‌ها شویم

حجت‌الاسلام پیروزمند یادآور شد: باید به شخصیت‌ها احترام بگذاریم اما در آنها متوقف نشویم علاوه بر این یک محقق باید امنیت روانی و اقتصادی برای تحقیق داشته باشد، امروز وضعیت کشور به گونه‌ای است که اساتید برای بخش آموزش حتماً استقبال بیشتری نشان می‌دهند تا پژوهش.

زیباکلام در ادامه بحث توضیح داد: در ایران یکی از اشکالات مدیریت علم این است که خود سیاست‌گذاران درک مشترکی از تحول علم ندارند و حتی از علوم انسانی اسلامی پس آیا می‌توان این درک را مدیریت کرد؟ گفت: خیر به اعتقاد من لازم نیست یک زیر کمیسیونی به درک مشترک دراین باره برسد تا بعد بتواند سیاست‌گذاری کند مگر اینکه به طور تحکمی از یک مقام و مرجع دیگری ما کمک بگیریم، تلقی‌های مختلفی که از علوم انسانی اجتماعی اسلامی یا بومی وجود دارد متکثر است ما نمی‌توانیم منتظر یک بسترسازی مناسب توسط نهادها شویم این یک کار غلط است یعنی اگر ما دست از ترسیم مدینه‌های فاضله برداریم و نگاه کنیم که کشورهایی که در همین زمینه‌ها در تولید علوم انسانی که بدردشان می‌خورد نیازهایشان را برطرف کردند اما هیچ تلقی واحد مشترکی راجع به اینکه علوم اجتماعی باید چگونه باشد هم وجود ندارد.

وی در ادامه افزود: در اروپا مطلقاً تلقی واحد با ممیزی‌‌های مشخصی از علوم وجود ندارد البته من نمی‌گویم چون آنجا وجود ندارد ما هم باید الگوبرداری کنیم اما نظرم این است که نشستن و بحث کردن راجع به اینکه چه ویژگی‌هایی مشخص دسته بندی شده‌ باید در نظر بگیریم کنیم اما برای علوم انسانی دینی و اسلامی درست نیست.

حجت الاسلام پیروزمند ادامه داد: ما درباره علوم انسانی صحبت می‌کنیم که واجد آن نیستیم پس آیا باید برای حرکت به سمت آن بدانیم که گمشده‌مان چیست یا نه؟ من منظورم این نیست که بگوییم ما اقتصاد اسلامی می‌خواهیم و اینها ویژگی‌های قابل ترسیم ماست یا در هر رشته دیگری اما انتظارم این است که شما قواره کلی آنچه به عنوان دانش کلاسه شده از آن یاد می‌کنیم و ما به ازای عینی در خارج دارد را به ما نشان دهید مثلاً برای قضاوت درست بودن یا نبودن یک اثری ملاک ما چیست؟ این الان وجود ندارد شما که صحبت از تحول علم می‌کنید نباید در ابهام حرکت کنید.

زیباکلام پاسخ داد: ابهام مطلق در کار نیست اما شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارت علوم و شورای پژوهشی دانشگاه‌ها و ...نمی‌توانند و نیازی هم نیست که بسترسازی لازم بکنند ما نباید انتظار داشته باشیم که نهادی یک حدود و ثغور و ممیزاتی برای علوم انسانی اسلامی ترسیم کند این کار محقق هم نخواهد شد چرا که کار درستی به دلایل معرفت شناسی مبسوط نیست. ما باید اجازه بدهیم پژوهشگر و محقق ما ادخال عناصر اسلامی را بدان گونه که فهمیده انجام بدهد نه اینکه یک نهادی سیاست گذار در بالا اینها را چارچوب سازی کند نهایتاً ما باید واگذار کنیم به پژوهشگری که در آن حوزه تخصصی کار کرده و دانشی هم راجع به اسلام و تدین دارد، او تشخیص بدهد که چگونه این فرمان پژوهش و نظریه پردازی‌ها را بچرخاند ما نباید برای او و همه تعیین تکلیف کند.

زیباکلام با اشاره به اینکه نظریه‌پردازی‌های پژوهشگر را در هر حوزه‌ای باید به اهلش واگذار کنیم، اظهار داشت: ما فقط باید بسترسازی کنیم دعوی ما همه در جهت تحقق ارزش‌های اسلامی خواهد بود نه یک شورای سیاست گذاری بلکه هم کسوتان بنده باید در این زمینه زمینه سازی کنند، پس ویژگی‌های علوم انسانی اسلامی را هیچ شورایی نباید برای آن چارچوب بگذارد چرا که منجر به عواقب بسیار خطرناک در دراز مدت می‌شود و جلوی هر نوع پژوهش جدی عمیق را خواهد گرفت.

پیروزمند: من هم قبول دارم این این زمینه‌سازی خیلی مهم است و من هم مصادیق آن را ابتدای بحث گفتم اما اگر این فرمایش آخر به این منتهی شود که بگذاریم هر کس هر کاری بکند نتیجه چیست؟پس چاره چیست؟ اگر معتقد به این امر هستید این با عرض خودتان در ابتدای بحث درباره بسترسازی موانع تولید علم و تشویق که نیاز جامعه چیست، مغایرت دارد.
/2759/