بنا بر نقل متون معتبر تاریخی، بنای اولیه مدرسه دینی طلاب مربوط به قرن ششم هجری است که با نام مدرسه آستانه مشهور بوده است. بعدها در زمان صفوی تجدید بنا شده و در نیمه نخست قرن سیزدهم بنای مدرسه فیضیه جایگزین مدرسه آستانه شد.
 

به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس، شهر قم از دیرباز مأوی و مأمن شیعیان و مرکز علم و حدیث و فقه و فقاهت بوده است، چنانکه مقابر و زیارتگاه‌های برجای مانده از گذشته حکایت از این حقیقت دارد که این شهر به خاطر مرکزیت تشیع یکی از قطب‌های علمی و مراکز مهم جهان اسلام خصوصاً تشیع به شمار می‎آید. مدارس دینی و بناهای مذهبی دیرپا در این شهر وجود دارد که در گذشته در آنها علم فقه حدیث و قرآن و سایر علوم الهی و ... تدریس می‎شد.[1]
هر یک از بزرگان شیعه برای ترویج علوم دست به ایجاد مدارس علمی در این شهر نموده‎اند از جمله مدارس مهم علمی این شهر که در دوره صفویه به خاطر حمایت‌های سلسله صفویان از مذهب شیعه تأسیس شده مدرسه فیضیه و دارالشفاء است. این دو مدرسه در عصر صفویان در قم تأسیس شده، مدرسه فیضیه قبل از مدرسه دارالشفاء تأسیس شده است و به خاطر حسن همجواری آنها با مرقد مطهر کریمه اهل‎بیت از مزیت خاصی برخوردار شده‎اند و نام حوزه قم را با نام حضرت معصومه در جهان معروف نموده‎اند.


قم از قرن‌های اولیه اسلامی مرکز شیعیان شده در این شهر بزرگانی از اصحاب ائمه زیسته و به ترویج علوم اسلامی پرداخته‎، بذر علم در این شهر از دیرباز پاشیده شد اما گسترش عمده آن از دوران صفویان آغاز شده «مدرسه فیضیه از بناهای عهد صفویه است که در جنب صحن کهنه بنا شده به طوری که نوشته‎اند از بناهای شاه طهماسب اول است چنانکه بر سر در ایوان جنوبی مدرسه که به طرف صحن کهنه باز می‎شود کتبیه آن بنام شاه طهماسب صفوی است. عین عبارت کتیبه این است: «قد اتفق بناء هذه العماره الشریفه والعتبه السنیه والسده العلیه الفاطمیه فی زمان دولة سلطان اعاظم السلاطین برهان اکارم خلف الخواقین خلیفة الانبیاء والمرسلین والائمه الطاهرین المعصومین شید مبانی الشریعه المصطفویه مؤسس اساس المله المرتضویه رافع الویه العدل والاحسان ابوالمظفر شاه طهماسب بهادر خان... بسعایة تعاوة اکابر السادات والنقباء الاشراف الامیر شرف الدین اسحق تاج الشرف الموسوی فی سنة «934».[2]
بنابر نقل متون معتبر تاریخی بنای اولیه این مدرسه مربوط به قرن ششم هجری است که با نام مدرسه آستانه مشهور بوده است. و بعد در زمان صفوی تجدید بنا گردید و در نیمه نخستین قرن سیزدهم بنای مدرسه فیضیه جایگزین مدرسه آستانه شد.[3]


بنای فعلی مدرسه، مربوط به دوره فتحعلی شاه است که در سنه 1213 و 1214 هجری بنیاد شده و بنای سابق را خراب کرده و مدرسه را بزرگ و رفیع نموده‎اند و به طوری که نوشته‎اند 75 ذرع طول و 50 ذرع عرض است مشتمل بر چهل حجره تحتانی و چهار ایوان رفیع‌بنیان و غرفات سپهرنشان که در آن تاریخ دوازده غرفه بود و حوض مربع دوازده ذرع در دوازده ذرع و در جدول آب در طول 12 ذرع و در عرض 3 ذرع (حوض‌های طرفین فعلاً پر کرده‎اند.».[4]
وجه تسمیه این مدرسه به نام فیضیه به این خاطر بوده است که فیض کاشانی مدتی در شهر قم اقامت و در این مدرسه تدریس می‎کرد و محل تدریس یا محل اقامت دائمی او بوده است که بین مردم بنام مدرسه فیض معروف شده، چنانکه نام مدارس قدیم در بغداد به نام نظامیه که مؤسس و مروج آنها خواجه نظام الملک بوده است معروف شده، و شاید علت تسمیه آن به نام فیضیه هنگامی که در عصر قاجار تجدید بنا می‎شد، بنابر پیشنهاد علمای عهد قاجار بوده است که خواسته‎اند بنام فیض کاشانی بنا شود چنانکه در مقدمه دیوان فیض چنین نوشته‎اند: «... مدرسه فیضیه قم نیز بنام او بنیاد شده و سالهاست که از مراکز علمی عالم تشیع است و وی نیز روزگاری در این دانشگاه اسلامی به تدریس و تعلیم علوم عقلی و نقلی اشتغال داشته است.[5]


چنانکه روشن است، فیض کاشانی از علمای بزرگ عهد صفویه است که معاصر با شاه‌عباس و شاه صفی و شاه سلیمان بوده است و او یکی از برجسته‎ترین شاگردان ملاصدرای شیرازی و داماد او بوده،[6] از خاندان فیض علمای بزرگی برخاسته‎اند که تا امروز به فرهنگ اسلامی خدمت نموده و می‎نمایند، از جمله آنها مرحوم آیت الله العظمی فیض قمی و دکتر فیض می باشد که اکنون در دانشگاهها تدریس و اشتغال به خدمات فرهنگی دارد،[7] لذا احتمال دارد که در عصر قاجار نیز بنابر پیشنهاد نواده‎های فیض که در شهر قم ریاست شرعی داشته‎اند این نام به مدرسه فیضیه نهاده شده است. برای مطالعه بیشتر می‎توانید به کتاب گنجینه دانشمندان آقای رازی و کتاب مدارس دینی شیعه نوشته آقای اصفهانی مراجعه کنید. [8]
 
منابع
[1] . عبدالرحیم غنیمه، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ترجمه کسائی، چاپ دانشگاه تهران، 1372، ص 9 و محمد محمدی، زندگینامه حضرت معصومه ـ علیها السلام ـ چاپ چهارم، قم، انتشارات علامه، 1351، 29، 26.
[2] . محمد حسین ناصر الشریعه، تاریخ قم، چاپ سوم، تهران دارالفکر، 1350، ص 155.
[3] . حسن زنده دل و دستیاران، استان قم، ج اول، انتشارات جهانگردان و ایرانگردان، 1379، ص 57.
[4] . همان، ص 156.
[5] . فیض کاشانی، دیوان اشعار، تصحیح محمد پیمان، چاپ چهارم، تهران، سنائی، 1370، ص 13.
[6] . خوانساری، روضات الجنات، قم، اسماعیلیان، 1390 هـ . ، ص 18.
[7] . احمد باقری، خاندان فیض در مقالات و بررسی‎ها، دفتر 67 تهران، دانشگاه 79، سال سی دوم ص 22 ‌ـ 13 و محمد شریف رازی، گنجینة دانشمندان، تهران، اسلامیه، 1352، ج 1، ص 39.
[8] . مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم.

7432