سومین کابینه رژیم صهیونیستی که ریاست آن را بنیامین نتانیاهو بر عهده داشته است، و نوزدهمین کنیست(پارلمان) این رژیم با رای مثبت ۸۴ عضو آن برای برگزاری انتخابات زودهنگام در ۱۷ مارس آینده فروپاشید تا موفقیت دیگری برای مقاومت رقم بخورد.
 
به گزارش راسخون به نقل از تسنیم، اگر تحولات غیرمنتظره در ساعات آتی رخ ندهد که به احتمال زیاد اینگونه نخواهد شد، رژیم صهیونیستی به سوی انتخابات عمومی برای بیستمین بار از زمان شکل گیری این غده سرطانی در شصت سال پیش، پیش خواهد رفت.
 
سه شنبه یازدهم آذر ماه بود که نخست وزیر رژیم صهیونیستی، زیپی لیونی و یائیر لاپید وزیران دادگستری و دارایی را از کابینه خود اخراج کرد.
 
نتانیاهو  با بیان اینکه نمی تواند اسرائیل را به سبب انتقادهای داخلی از سیاست هایش اداره کند، خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد .
 
نتانیاهو گفته است نمی خواهد هرگونه مخالفتی را در داخل کابینه خود تحمل کند تا نشان دهد اختلافات و شکاف سیاسی در درون سران رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است.
 
اختلافات عمیق میان سران رژیم صهیونیستی سبب موافقت اعضای کنیست(پارلمان) رژیم صهیونیستی با برگزاری انتخابات زودهنگام در 17 مارس آتی( 26 اسفند) شده است.
 
روزنامه یدیعوت آحارونوت پیش بینی کرده بود که تاریخ برگزاری انتخابات اواسط ماه مارس آتی باشد و احتمالا به سبب اعیاد مخصوص یهودیان، این رویداد روز سه شنبه هفدهم مارس برابر با بیست و ششم اسفند و یا سه شنبه بیست و چهارم مارس برگزار شود.
 
آران سیدیس سخنگوی کنیست رژیم صهیونیستی گفته است هفدهم  مارس 2015 به عنوان موعد برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگامی که نتانیاهو خواستار آن شده بود، مشخص شده است. به گفته وی، این زمان در پیش نویس قانون انحلال کنیست درج شده است.
 
کابینه بنیامین نتانیاهو با تمام هیاهو وسر و صدا و ماجراجویی های شکست خورده ای که به راه انداخته بود، فروپاشید و رای گیری درباره انحلال پارلمان(کنیست) در روز چهارشنبه از طریق توافق فراکسیون های پارلمانی و با بررسی مقدماتی انجام شد و مقامات صهیونیست توافق کردند که انتخابات پارلمانی در هفدهم ماه مارس برگزار شود، پیش از آنکه دلایلی را که سبب متوسل شدن نتانیاهو به گزینه انتخابات زودهنگام وانحلال کنست شد، بدانیم، باید نگاهی به  تاریخ بیندازیم، نتانیاهو در سال 1996 به نخست وزیری رژیم صهیونیستی رسید و آن را از شارون لیکودی به ارث برد.
 
نتانیاهو هنگامی که به قدرت رسید، با اجرای توافق نامه الخلیل مخالفت کرد و برازسرگیری مذاکرات درباره آنچه توافق شده،پافشاری کرد، وی همچنین به مخالفت با اجرای مفاد توافق نامه انتقالی و بازکردن گذرگاه امن میان کرانه باختری و نوار غزه و افزایش مساحت منطقه موسوم به الف که تحت سیطره تشکیلات خودگردان قرار دارد، پرداخت.
 
وی یکی از شاگردان شامیر از نخست وزیران پیشین رژیم صهیونیستی و یکی از کینه توزترین سیاستمداران صهیونیست نسبت به اعراب است.
 
دست خالی تشکیلات خودگردان از سفره مذاکرات خفت بار سازش
 
نتانیاهو فردی است که از بیست سال پیش در مادرید اسپانیا، شعار مذاکره با اعراب و فلسطینی ها را سر داد، اما تاکنون هیچ امتیازی به آنها نداده است. نتانیاهو و دیگر نخست وزیران رژیم صهیونیستی همین رویکرد را در پیش گرفتند.
در این بیست سالی که از روند سازش می گذرد، هیچ نتیجه ای برای فلسطینی ها نداشته و چیزی به آنها داده نشده است و نتانیاهو و دیگر نخست وزیران رژیم صهیونیستی در کابینه های پیاپی بر اساس همین شیوه و گزینه عمل کردند، نتانیاهو پس از شکست لیونی در تشکیل دولت که حزبش، کادیما، به 28 کرسی در مقابل 27 کرسی لیکود دست یافت، دولت خود را تشکیل داد که همگی از تندروها و مذهبی های افراطی بودند، وی آویگدور لیبرمن رهبر اسرائیل خانه ما را به عنوان وزیر خارجه خود انتخاب کرد.
 
جامعه صهیونیستی از سال 1996 با سرعت بالایی به سمت راستگرایی و قومیت گرایی، افراطی گری و نژادپرستی حرکت کرده است و درگیری شدیدی میان دو جریان وجود داشته است . طرفداران و جریان صاحبان نظریه ای که می گوید محرک اساسی تصمیم گیری و سیاست رژیم صهیونیستی، امنیت است و نیز مناقشه درباره ماهیت دولت وجود داشته است.
 
نتانیاهو معتقد است که اسرائیل باید یک کشور یهودی باشد و آنچه به میهن ملی یهود می خوانند،  شکل گیرد و جریان دیگری که مخالف ایده یهودی بودن اسرایل است و معتقد است که ادامه شهرک سازی و توسعه طلبی می تواند اسرائیل را به یک دولت قومیت گرا تبدیل کند. جریان بانفوذ نتانیاهو در حکومت، اعتقاد دارد که شهرک سازی و توسعه طلبی، باید محرک اساسی برای تصمیم گیری و سیاست اسرائیل باشد و امنیت یکی از این عناصر است. این جریان باور کامل دارد که تمام تحولات و تغییرات فلسطینی، عربی، منطقه ای و بین المللی باعث شده است که دولت اشغالگر، امنیت، سازش و شهرک سازی را با هم حفظ کند بدون اینکه مجبور شوند امتیازهایی را به فلسطینی ها بدهند که به آنها کمک کند کشور فلسطینی را در مرزهای چهارم ژوئن 1867 میلادی به پایتختی قدس تشکیل دهند.
 
همه مشاهده می‌کنند چگونه  نتانیاهو در راستای گسترش شهرک سازی در کرانه باختری به ویژه در قدس اشغالی گام برداشته است، شهری که برای اشغال نهایی و ملحق کردن آن به رژیم صهیونیستی برنامه ریزی می کند به همین خاطر، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در مذاکراتش با تشکیلات خودگردان با نظارت جان کری وزیر  خارجه آمریکا، مخالفت قاطع خود را با توقف یا حتی تعلیق کلی یا محدود شهرک سازی در قدس و کرانه باختری اعلام کرد، بلکه بر عکس در هر دور از مذاکرات سازش، از طرح ها و مناقصه های جدید برای ساخت هزاران واحد مسکونی در شهرک های صهیونیست نشین در قدس اشغالی خبر داد.
 
نقش شکست ماجراجویی در غزه در فروپاشی کابینه نتانیاهو
 
نخست وزیر رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از این شرایط و اوضاع و با تکیه بر حمایت های نامحدود آمریکا وسکوت و انفعال و حتی همسویی حکام سازشکار عرب، یک جنگ تمام عیار را علیه مردم فلسطین در نوارغزه به راه انداخت، بهانه وی برای این جنگ، ربوده شدن و قتل سه صهیونیست در شهر الخلیل بود که مطابق معمول، حماس متهم ردیف اول از نظر نتانیاهو بود، وی اهداف متعددی را از این جنگ دنبال می کرد که مهمترین آن،سیطره کامل بر شهر قدس و تجزیه مسجدلاقصی، نابودی زیرساخت های گروه های مقاومت و نابودی شاخه های نظامی و انبار تسلیحاتی به ویژه موشک های آن و نیز تخریب تونل ها به عنوان شریان اصلی انتقال سلاح بود که البته در دستیابی به هر یک از این اهداف ناکام ماند. در شهر قدس که می خواست به زعم خود آن را ببلعد و به طور کامل بر آن مسلط شود، و گمان می کرد که  شرایط فلسطینی ها و اوضاع رقت بار جهان عرب، آن را به لقمه آسان برای صهیونیست ها تبدیل خواهد کرد، با مقاومت و مبارزه مردم قدس و خیزش جوانان فلسطینی غافلگیر شد و در رسیدن به هدف شوم خود درباره قبله نخست مسلمانان ناکام ماند و  یکی از عوامل اساسی فروپاشی ائتلاف دولت وی، همین استقامت و ایستادگی مردم قدس بود
 
نخست وزیر رژیم صهیونیستی از طریق شعله ور کردن آتش جنگ رمضان 1435 هجری قمری موسوم به جنگ 51 روزه علیه نوار غزه هم نتوانست به هدف خود از این جنگ یعنی از بین بردن گروه های مقاومت و خلع سلاح و انهدام سلاح های آنها دست یابد، نتانیاهو نه تنها در این جنگ موفقیتی به دست نیاورد، بلکه به خاطر این ماجراجویی، خسارت های سنگینی در زمینه اقتصادی و حتی انسانی به رژیم صهیونیستی وارد شد و به شکاف و دودستگی شدید در جامعه صهیونیست و بی اعتمادی آنها به کابینه نتانیاهو انجامید، دولتی که برای جامعه ترسو و متزلزل صهیونیست، امنیت و ثبات را به ویژه در شهرک های کمربندی نوار غزه به  ارمغان نیاورد و سایه ای از رعب و وحشت را بر سر آنها حاکم کرده است.
 
رکود و بن بست سیاسی و توقف مذاکرات مذاکرات با تشکیلات خودگردان را هم  نباید از یاد برد که در انزوای رژیم صهیونیستی سهیم بود.
 
تنش در روابط با غرب که سبب کاهش سطح حمایت مالی از رژیم صهیونیستی شد و حرکت پرشتاب کشورهای اروپایی برای به رسمیت شناختن کشور  مستقل فلسطینی که حتی تهدید و هشدار نتانیاهو هم مانع اروپایی ها در اتخاذ این تصمیم نشد.
همچنین باید به طرح قانون یهودی بودن اسرائیل اشاره کرد که سبب تشدید بحران سیاسی و در نهایت فروپاشی کابینه نتانیاهو و تصمیم به برگزاری انتخابات زودهنگام شد.
 
دلایل واقعی فروپاشی کابینه بنیامین نتانیاهو را می توان در چند دسته خلاصه کرد :
 
- انتفاضه قدس و خیزش غافلگیرکننده جوانان فلسطینی علیه  صهیونیست های متجاوز که در سایه سکوت و انفعال رژیم  های عربی،مسجدالاقصی را هتک حرمت کردند، اما مقاومت جانانه فلسطینی ها، طرح های غاصبان قدس را ناکام گذاشت.
-شکست جنگ علیه نوار غزه و غافلگیر شدن صهیونیست ها از اصابت موشک های مقاومت به تل آویو نکته ای که مورد تاکید رهبران حماس هم قرار گرفته است و در این زمینه سامی ابوزهری سخنگوی این جنبش، فروپاشی ائتلاف حکومتی و کابینه نتانیاهو را نشانه و علامت دیگری درباره پیروزی مقاومت و شکست اشغالگران قدس در غزه  دانسته است.
 
-شکست در ازسرگیری مذاکرات سازش
 
-رعب و وحشت در جامعه صهیونیستی
 
-شکاف و دودستگی و اختلاف در میان سیاستمداران رژیم صهیونیستی درباره طرح یهودی بودن اسرائیل که در این زمینه می توان به مخالفت زیپی لیونی با این طرح و اعتراض یائیر لاپید به مخالفت نتانیاهو با قوانین مالیاتی اشاره کرد.
 
در این زمینه تحلیلگران عرب سئوالی را مطرح کرده اند که پس از سقوط کابینه نتانیاهو و تصمیم وی برای برگزاری انتخابات زودهنگام مطرح می شود که چه کسی بر رژیم اسرائیل حکومت خواهد کرد، پاسخ آن این است که احزاب راستگرای افراطی با طیف های مختلف، رهبری دولت اشغالگران را در انتخابات آتی برعهده خواهند داشت که تا حد زیادی این وضع در حال  حاضر بر جامعه اسرائیلی حاکم است و به  سمت افراط  گرایی دینی و قومیتی، نژادپرستی، نفرت و کینه بیشتر از اعراب حرکت کرده است، افراط گرایانی که معتقدند تنها راه حل در رهایی از اعراب و اخراج و آواره کرن آنها از طریق توسل به زور و خشونت و سرکوبگری است، اما شکی نیست که حتی این سیاست افراط گرایی و خشونت مفرط و تشدید جنایات هرگز قادر به درهم  شکستن اراده آهنین مردم فلسطین و مقاومت آنها تا دستیابی به اهداف مقدسشان و در راس آن پاکسازی قدس و مسجدالاقصی از لوث اشغالگران و تشکیل کشور مستقل فلسطینی در تمام خاک اشغال شده سرزمینشان نخواهد شد.
 
سومین کابینه نتانیاهو از همان آغاز تشکیل تا زمان فروپاشی نتوانست هیچ یک از اهداف و وعده هایی را که به جامعه صهیونیستی داده بود،  محقق کند.
 
گسترش دایره انزوای رژیم  صهیونیستی و اعترافات روزافزون کشورهای اروپایی به  کشور فلسطینی هر چند نمادین است، نقش مهمی در سلب اعتماد از لیکود و به ویژه نتانیاهو ایفا کرد.
 
فروپاشی کابینه نتانیاهو مهمترین دلیل برای اثبات ناکارآمدی و شکست سیاست های جنگ افروزانه و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی است که در جنگ رمضان گذشته با وجود کشتار بی رحمانه کودکان و زنان و تخریب عمدی زیرساخت ها و منازل مردم غزه به سبب ایستادگی و مقاومت تحسین آمیز آنها، برای همه جهانیان آشکار شد و اینکه ادامه بقای این رژیم پوشالی حتی با وجود حمایت های نامحدود و بی حساب و کتاب مدعیان دفاع از حقوق بشر، چشم انداز روشنی ندارد و پایه های این رژیم نژادپرست اشغالگر به سبب مقاومت شجاعانه و اراده تسلیم ناپذیر ملت وگروه های مقاومت هر روز متزلزل تر از قبل خواهد شد.
/111/