در خرابات مغان نور خدا می­بینم، این عجب بین که چه نوری ز کجا می­بینم، جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو، خانه می­بینی و من خانه خدا می­بینم، خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن، فکر دورست همانا که خطا می­بینم (حافظ)