ز پاره های دل من شلمچه رنگین است سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم سر و تن و دل و جان را به خاک می فکنم برای قبر تو چندین نشانه می سازم کشم به لجه شوریدگی بساط «امین» کنون که رخت سفر چون کرانه می سازم