بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار/خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار/صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار/که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار/بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق/نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیار/آفرینش همه تنبیه خداوند دلست/دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار/این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود/هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار/کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند/نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار