بحران زباله در جنگلهای شمال ایران، هشداری برای تحقق جهش تولید در سال99
پوشش گیاهی جنگلی برای هر کشوری یک موهبت و امتیاز است. در کشور ما نیز این پوشش گیاهی وجود دارد. البته مساحت این سرسبزی نسبت به مساحت کل کشور کم است. با این وجود هر جا که سرسبزی هست امکان زندگی و ادامه حیات به شکلی مطلوبتری وجود دارد. جنگلهای شمال ایران نیز یکی از همین نقاط سبز کشور هستند. اما با توسعه زندگی شهری و صنعتی از یک سو و رعایت نکردن اصول مدیریت پسماند از سویی دیگر، جنگلهای شمال ایران شاهد مناظر زشت و هولناکی از تجمع دهها تن زباله در زیستبوم خود هستند. گستردگی و عمق این معضل در شمال ایران وارد مرحله بحرانی شده است. این مطلب به بحران زباله در جنگلهای شمال، عوامل مؤثر در ایجاد آن و آسیبهای ناشی از آن خواهد پرداخت.
بحران زباله در جنگلهای شمال ایران
نوار سبز رنگ حاشیه جنوبی دریای خزر یا نیم رخ شمالی رشتهکوههای البرز را جنگلهای شمال ایران مینامند. این جنگلها با نامهای هیرکانی و خزری نیز شناخته میشوند. جنگلها شمال ایران در سه استان گیلان، مازندران و گلستان قرار گرفتهاند. پوشش سبز گیاهی، کوه و جنگل، جاذبههای طبیعی زیبا و حیرتآوری را به وجود آورده است که مسافران را از داخل و خارج کشور به سمت خود میکشاند.این مسافران با خود رونق اقتصادی قابل توجهی را به شهرهای شمالی میآورند. اما باید اذعان داشت که علاوه بر زندگی شهری و واحدهای تولیدی- صنعتی مستقر در شمال کشور، صنعت گردشگری خطه شمال نیز از عوامل مؤثر در زمینه رشد آلودگیهای زیست محیطی این ناحیه است.
یکی از مشکلات عمده در جنگلهای شمالی که شهرها در میان آنها ساخته شدهاند این است که مورد هجوم زبالههای شهری قرار گرفتهاند. روشهای اصولی برای کنترل پسماند در این شهرها عموماً انجام نمیشود.
به عنوان مثال یک مکان مناسب به دپو زبالههای شهری اختصاص نیافته و زبالهها را میتوان در میان جنگلها، بیشهها یا نزدیک تالابها و رودخانهها مشاهده کرد. این مشکل چندین سال است که به مرحله بحرانی رسیده و نیازمند آگاهی عمومی، برنامهریزی و اقدامات اجرایی جدی برای حل این مسئله است. (1)
عوامل مؤثر ایجاد بحران زباله در جنگلهای شمال ایران
بحران آلودگی محیطزیست در شمال کشور تنها به جنگلها منحصر نمیشود. سواحل، تالابها، رودخانهها و دامنهی کوهها از این معضل به طور جدی صدمه دیده اند و همچنان میبینند. به طور کلی هر جایی که آدمیزاد در آن پا گذاشته است تبدیل به جایی برای دفع پسماندهای او نیز شده که در نتیجه طبیعت شمال ایران را با صحنههای رقتباری مواجه کرده است. عوامل متعددی زمینهساز و به وجودآورنده این آلودگی بودهاند که میتوان موارد زیر را به عنوان عوامل اصلی برشمرد:-
پسماندهای شهری
حتماً شنیدهاید که از زباله با نام طلای کثیف نیز یاد میشود. حساسیت بر روی زبالههای شهری و ضرورت مدیریت صحیح آن موجب شده است تا بانک جهانی برای کمک به کشورهایی که توان مالی لازم برای مدیریت پسماند شهری را ندارند استراتژیهای مالی کمکی را در نظر بگیرد تا هم از آسیبهای انباشت پسماند شهری به روشهای غیر اصولی جلوگیری شود و هم اینکه زباله به صورت یک ارزش افزوده به اقتصاد آن کشور باز گردد. (2)
-
مهاجرت، گردشگری
همانطور که پیش از این عنوان شد طبیعت شمال ایران اقلیم مناسبی برای زندگی به شمار میرود. اما در طی سالیان اخیر این فقط بومیان این مناطق نیستند که مسئول به وجود آمدن بحرانهای محیط زیستی در کمربند سبز شمال کشور شدهاند.
اولاً روند رو به رشدی از متقاضیان مهاجرت دائمی به این خطههای شمالی مخصوصاً استان مازندران وجود دارد که به طور طبیعی باعث افزایش پسماندهای شهری خواهد شد. اما از طرفی دیگر استانهای شمالی در طول سال میزبان میلیونها گردشگر که برای تفریح و آرامش روح و روان خود به دامان طبیعت پناه میآورند نیز هستند.
صنعت گردشگری استانهای شمالی از بابت حضور مسافران درآمد سرشاری کسب میکند که به نوبه خود باعث اشتغال زایی و به وجود آمدن کار در این حوزه میشود. اما از سویی دیگر حجم انبوه مسافرانی که خصوصاً در ایام تعطیل بهترین گزینه سفرشان شهرهای شمالی کشور است باعث تولید مقدار قابل ملاحظهای زباله نیز خواهد شد.
به عنوان نمونه طبق گزارشی در سال 98 ساکنین استان مازندران روزانه 3 هزار تن زباله تولید میکردند که با ورود گردشگران این میزان به 6 هزار تن میرسید.(3)
همانطور که توضیح داده شد شهرهای شمالی کشور برای زبالههای ساکنین بومی خود مدیریت صحیحی ندارد، حالا وقتی حجم بالای زبالههای تولید شده توسط گردشگران را هم به آن میافزاییم مشکل دوچندان میشود. متأسفانه رها شدن زباله توسط گردشگران که یک مشکل فرهنگی است بر پیچیدگی بحران زباله در جنگلهای شمال ایران میافزاید.
-
پسماندهای صنعتی
اول اینکه برای تولید محصول به میزان انبوه، به ناچار باید پسماند صنعتی به میزان انبوه نیز تولید شود؛ بنابراین طبیعت از این جهت آسیب میبیند. در روی دیگر ماجرا برای اینکه چرخ صنعت بچرخد نیاز به مصرف بیشتر مصرفکنندگان است. در نتیجه کالاهای مصرف شده دور ریخته میشوند تا با محصول جدید جایگزین گردند و این مورد نیز به نوبه خود به طبیعت ضربه میزند.
به طور کلی «پسماند صنعتی» به زبالههای گفته میشود که در چرخه فرآیند صنعتی وجود داشتهاند. میزان تولید این پسماند در جهان رو به افزایش است. به عنوان نمونه میزان تولید پسماند صنعتی ایالات متحده آمریکا در سالهای پس از جنگ جهانی دوم از 4.5 میلیون تن به 57 میلیون تن در سال 1975 و پس از آن به 265 میلیون تن در سال 1990 رسید. (4)
در کشورهای در حال توسعه مانند ایران نیز چنین روندی وجود دارد و گرچه میزانش با کشورهای صنعتی قابل مقایسه نیست اما به دلیل نبود دانش مدیریت این نوع پسماند شاهد ایجاد آلودگی افسارگسیخته محیط زیست هستیم. در نوار سبز شمالی کشور نیز علاوه بر پسماندهای شهری و گردشگران، با توجه به نیاز اقتصاد برای تولیدات صنعتی چنین پسماندهایی به معضل گریبانگیر طبیعت تبدیل شدهاند.
جهش تولید، افزایش بحران زبالهها
همانطور که در آخرین بند از عوامل تأثیرگذار بر آلودگی طبیعت شمال ایران اشاره شد پسماندهای ناشی از تولیدات صنعتی از عوامل تأثیر گذارند. بنابراین میبایست علاوه بر کنترل و مدیریت پسماندهای صنعتی در این نواحی به این نکته نیز عنایت داشت که افزایش میزان تولید همواره با ایجاد خسارت در طبیعت همراه بوده است.
در تولیدات صنعتی مواد خام از طبیعت استخراج میشوند، تبدیل به محصول میگردند و در نهایت در یک بستهبندی در اختیار مشتری قرار میگیرند. مشتری بستهبندی و ضایعات محصول را به عنوان زباله به طبیعت باز میگرداند و خود محصولاتی مانند البسه، کفش، تجهیزات الکترونیکی و امثالهم را نیز پس از چند سال به عنوان زباله به طبیعت بازمیگرداند تا تولیدات نو را جایگزین کند. انسان هیچگاه به اندازه دوره پس از انقلاب صنعتی با طبیعت بیرحم نبوده است.
حالا اگر به موضوع خودمان یعنی جنگلهای شمال ایران بازگردیم و مشاهدات میدانی خود از طبیعت این روزهای شمال کشور و همینطور گزارشهایی که در جراید و سایتهای خبری درباره آلودگیهای ناشی از پسماندها که در طبیعت ایجاد کردهایم را از نظر بگذرانیم، درباره افزایش فعالیتهای تولیدی- صنعتی در این مناطق با احتیاط بیشتری تصمیم خواهیم گرفت.
یک نمونه از این گزارشها را یکی از اعضای شورای هماهنگی شبکه ملی محیط زیست کشور در آذر 98 بیان میکند: «در مازندران حجم زباله بسیار زیاد بوده که عموما در جنگلها، کنار رود خانهها و... دپو شده است.» (5)
رشد و جهش تولید که از اهداف مدیران و سیاستگذاران کشور بنا به ملاحظات اقتصادی و بهبود معیشت مردم قرار گرفته است نباید به بهای از بین رفتن پوشش گیاهی، آلودگی سفرههای آب زیرزمینی، انقراض گونههای حیوانی و در نهایت بیماری و آسیب به سلامت مردم رقم بخورد. البته این یک چالش همیشگی میان توسعه اقتصادی و حراست از محیط زیست بوده است.
با این وجود بشر دانش خود را برای حفاظت از منابع طبیعی خود توسعه داده است تا محیط زیست خسارت کمتری از این بابت ببیند. مفهوم توسعه پایدار در قرن بیستم بنابر همین ملاحظات وارد سیاستگذاری کشورها برای رسیدن به رشدی همه جانبه و متوازن شد. یکی از اصول توسعه پایدار ایجاد توازن میان رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از منابع طبیعی است. توسعهای که در آن به طبیعت تنها به مثابه انبار مواد اولیه و پس از آن زبالهدانی برای پسماندهای انسانی نگاه نشود. (6)
آسیبهای جبرانناپذیر زبالهها بر محیط زیست
برخورد قدیمی و ناکارآمد با پسماندها که صرفاً شامل جمع آوری زباله، انتقال آن به نقطهای خارج از شهرها و دپو کردن آن است، خسارتهای جبران ناپذیری برای طبیعت و در نهایت برای شهروندان یک جامعه به همراه خواهد داشت. انباشت و رها شدن پسماند در طبیعت منجر تولید حجم بسیار زیادی شیرابه سمی و وارد شدن این سموم به رودخانهها و سفرههای آب زیرزمینی خواهد شد.این شیرابهها که حاوی فلزات سنگین خطرناک و میکروبهای مهلکی هستند از طریق این جریانهای آبی وارد بدن حیوانات و به تدریج وارد بدن انسانها خواهند شد که علل بروز بیماریهای کشندهای در آدمیزاد خواهند بود.
در موارد زیادی مشاهده شده است که جانوران ساکن جنگلها از همین پسماندهای انسانی رها شده در طبیعت به عنوان غذا استفاده کردهاند که این میتواند منجر به انقراض گونههای مختلف جانوری شود. انقراض گونههای جانوری باعث به هم خوردن توازن زیستبوم خواهد شد و در نهایت انسانها از این وضعیت صدمه خواهند دید. از سویی دیگر انباشت زباله، گازهای خطرناکی مانند متان را آزاد میکند که حتی ممکن است باعث بروز آتش سوزی در جنگلها شود.
جمع بندی و نتیجهگیری
انسان تنها یکی از موجوات ساکن اکوسیستم زمین است که برای حفظ بقای خودش هم که شده میبایست برای حفظ و نگهداری آن تلاش کند. در کشور ما ایران، محیط زیست کمتر از دو دهه است که وارد گفتمان توسعه شده است. با این وجود چنین حساسیتی مبارک است و باید به دنبال برنامهریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای رفع مشکلات این حوزه بود.رشد و توسعه اقتصادی با عنایت به مفهوم توسعه پایدار که توازن میان رشد اقتصادی و حراست از منابع طبیعی یکی از ارکان اصلی آن است میتواند گره گشای مشکلات ناشی از نگاه تک بعدی که تنها رشد اقتصادی را به منزله توسعه میبیند باشد. نگاهی که سالها دکترین توسعه در ایران بر اساس آن پیش میرفت و باعث بروز خسارتهای جدی به منابع طبیعی شد. سیاستهای جهش تولید در صورت مسالمت آمیز بودن حداکثری با طبیعت میتواند توسعه و شکوفایی ایران را رقم بزند.
پی نوشتها
1. www.financialtribune.com
2. www.worldbank.org
3. www.irna.ir
4. www.safewater.org
5. www.isna.ir
6. www.en.wikipedia.org
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}