آشنایی با مفهوم نقدینگی، حجم نقدینگی و کارکرد نقدینگی

نقدینگی به مجموع پول (اسکناس و مسکوکات در دسترس افراد و همچنین سپرده‌های دیداری) و شبه پول  (سپرده‌های غیردیداری شامل قرض الحسنه، مدت دار و متفرقه) و یا توانایی یک سازمان برای تبدیل دارایی‌های خود به پول نقد گفته می‌شود (1) .

حجم نقدینگی حجم پولی را نشان می دهد که در سیستم بانکی محصور نباشد و دارایی نقدی افراد را شامل شود (2). از آنجا که رشد اقتصاد، کنترل تورم و گسترش تولیدات داخلی با کنترل نقدینگی میسر می‌شود، لازمه کنترل حجم نقدینگی، استفاده از سیاست‌های پولی توسط مقامات اقتصادی کشور می باشد تا کارکرد اصلی نقدینگی از خرید و فروش کالا و افزایش تورم به رشد اقتصاد کشور تغییر جهت دهد (3) .
 

سرگذشت هدایت نقدینگی به بخش تولید

نقدینگی انبوه موجود در جامعه با ماهیتی سیلاب گونه راه خود را به سمت دارایی‌های جذاب طی می کند و بر اساس تغییر جذابیت و ماهیت دارایی‌ها، از بازاری به بازار دیگر وارد می‌شود. در صورتیکه جذابیت لازم در بخش تولید و صنعت برای مردم محرز نباشد،  انباشته شدن نقدینگی سرگردان در بازار (مسکن، طلا، ارز و خودرو) امری اجتناب ناپذیر خواهد بود و دائماً به حجم نقدینگی در این بازارها افزوده خواهد شد.

با توجه به اینکه هدایت نقدینگی و بهینه سازی گردش پول به سمت بخش تولید مهم‌ترین نیاز اقتصاد کشور در حال حاضر است، ابتدا می بایست به نحوه هدایت نقدینگی در سالهای گذشته نظری داشته باشیم.

همانگونه که از میزان تورم و گرانی پلکانی موجود مشخص است، نقدینگی سرگردان موجود در میان مردم، عموما مسیر خود را بین سپرده‌های بانکی، بازار طلا، ارز، خودرو و مسکن طی می کند و هیچگونه نقش مولدی برای اقتصاد کشور ایفا نمی کند. آثار مخرب این نوع هدایت نقدینگی کمابیش در سال‌های اخیر مشاهده شده است. در صورتی که هدایت نقدینگی بدون خلق پول رخ دهد می توان انتظار داشت که گردش مولد نقدینگی به رشد و پیشرفت صنایع کمک شایسته‌ای داشته باشد (4) .


 

تبعات ناشی از گردش غیرمولد نقدینگی بر اقتصاد کشور

افزایش نقدینگی طی سال‌های اخیر در کشور یکی از مشکلات عمده‌ای است که نظام اقتصادی کشور با آن دست به گریبان است. عدم وجود برنامه ریزی‌های لازم برای کنترل و هدایت نقدینگی طی این مدت نتیجه‌ای جز افزایش صد در صدی رشد نقدینگی در چهار سال اخیر نداشته و در پی آن تورم لجام گسیخته و افزایش قیمت‌های نجومی کالاها و خدمات ارائه شده بر سر اقتصاد کشور و جامعه سایه انداخته است.

اگر این سیل نقدینگی همچنان به حرکت خود ادامه دهد و هیچ‌گونه حرکت مدیریت شده‌ای در چارچوب سیاست‌های پولی انجام نگیرد، تبعات افزایش نقدینگی در اقتصاد بسیار سنگین‌تر خواهد شد و تورم سنگین و رکود اقتصادی بیش از پیش به جهش خود ادامه می دهد.

آنچه واضح است، افزایش تورم به میزان قابل توجهی علیه تولید عمل می کند؛  چرا که حجم زیادی از سرمایه در گردش بنگاه‌های تولیدی در اثر افزایش تورم در مسیر معاملات ناسالم همانند خرید و فروش طلا و سکه قرار گرفته و این حرکت نابجا قطعاً به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود (5).

از دیگر تبعات عدم هدایت نقدینگی به بخش تولید و افزایش تورم، به وجود آمدن شکاف طبقاتی و گسترش نابرابری در جامعه است که در پی آن توزیع ناعادلانه درآمد ناشی از فرصت‌های از دست رفته برای نیروی کار، بیکاری، فقر و محرومیت در بین افراد کم درآمد به دنبال خواهند آمد (6).

نکته حائز اهمیت در این میان وجود عوامل عدیده و بزرگی است که به این شکاف طبقاتی دامن می زند و هر کدام به نوبه خود بر شدت این نا برابری‌ها می افزاید. در حقیقت رشد نقدینگی و عدم کنترل و هدایت نقدینگی به سمت صنایع تولیدی، تنها یکی از عواملی است که توانسته این حجم از رکود و نابرابری را در جامعه و اقتصاد ایجاد کند (7).


 

اهمیت هدایت نقدینگی به سمت بنگاه‌های تولیدی در جهت جهش تولید

یکی از راهکارهای مفید و ارزشمند در جهت تحقق جهش تولید، خلق ثروت، کاهش تورم و به حرکت در آمدن چرخ اقتصادی کشور، هدایت برنامه ریزی شده ی سرمایه‌های سرگردان در میان بازارهای سرمایه‌ای تورم زا از طریق بورس به سمت بخش تولید است. تحول اقتصادی در کشور تنها در صورتی محقق می‌شود که هدایت سرمایه‌ها از طریق بورس یا سیستم بانکی بتواند موجب به‌سازی وضعیت تولیدی و سرمایه‌ای تولیدکنندگان حاضر در بورس شده و زمینه توسعه و پیشرفت و یا حتی از سر گیری طرح‌های تولیدی آنها فراهم گردد. در آن صورت می توان رفته رفته اهداف جهش تولید را محقق نمود (7).

اگر فضای اقتصادی کشور معطوف به رونق کسب و کار باشد و هدایت نقدینگی به سمت صنایع و سازندگی به صورت حساب شده‌ای صورت بگیرد، رونق بازار و رشد اقتصادی را به دنبال دارد و در صورت استمرار این روند رو به رشد در سال‌های متمادی، ایجاد کالاها و خدمات بیشتر و جذب نقدینگی موجود به سمت تولید صورت خواهد گرفت. یکی از آثار مثبت جهش و رونق تولید، کاهش قیمت تمام شده کالاها و خدمات و افزایش قدرت خرید مردم است (8) .

این حقیقت مأیوس کننده افزایش نقدینگی در سالهای اخیر که به میزان 1700 هزار میلیارد تومان بوده و نتوانسته مسیر صحیح خود را به سمت بخش تولید طی کند و تولیدکنندگان همچنان با کمبود نقدینگی روبرو هستند چالش چندبعدی و متناقضی است که منجر به رکود در گردش اقتصادی شده است. رشد نقدینگی ایران 3 تا 4 برابر بیشتر از کشورهای توسعه یافته بوده، اما این حجم از نقدینگی هیچ نقشی در رونق بخش تولیدی کشور نداشته است (9) .

اهمیت نقدینگی در شرکت‌های تولیدی بیشتر از عامل سودآوری آن‌ها بوده و تاثیر کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش شرکت‌های تولیدی چالشی عمده بر سر راه رونق تولیدات آنها می باشد. از طرفی سایر منابع مورد نیاز برای ارتقاء بخش تولیدی، در دسترس داشتن منابع اولیه تولید، دانش و فناوری، تجهیزات و نیروی انسانی است که هر کدام به میزان مشخصی در جهش تولید سهم داشته و هرکدام از این عوامل باید به سمت و سوی جهش و تقویت تولید در کشور هدایت شوند؛ چرا که برای داشتن ظرفیت بالای تولید و رشد بهینه اقتصادی، بهره برداری مناسب از این منابع لازمه ی کار است، ضمن اینکه اگر از ظرفیت‌های ذکر شده به صورت علمی استفاده شود، می توان امیدوار بود که گام مهمی در جهت رونق آن‌ها برداشته شده است.

زمانی که جوانان تحصیل کرده و ماهر در کشور ببینند، تخصص آنها در حوزه تولید مورد توجه قرار گرفته، انگیزه تقویت مهارت و تخصص را پیدا کرده و این امر در کنار جذب نقدینگی در بخش تولید، نیرو محرکه جهش و رشد چشمگیر تولید در سال جهش تولید خواهد شد (10).


 

سایر مزایای تزریق نقدینگی به بخش تولید

به طور کلی جهش تولید و گسترش تولید داخلی می تواند زمینه ساز رونق و جهش اقتصاد کشور، خودکفایی، پیشرفت همه جانبه در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بالا رفتن قدرت خرید، حذف واسطه گری و دلالی ها، جذب سرمایه‌های سرگردان در جامعه، افزایش درآمد ملی، صادرات و کاهش واردات، رشد سرمایه گذاری در بخش تولید، رشد بهره وری، حذف اقتصاد تک محصولی و وابسته به درآمد نفتی و مزایای بیشماری شود که پیش از این نقش کمرنگ تری را در کشور داشته اند (11).

با محقق شدن جهش تولید بر اثر تزریق نقدینگی می توان امید به حل مشکلات ناشی از بیکاری داشت که با تقویت عرضه ی کالاهای داخلی به بازار به شکلی طبیعی برای نیروی انسانی بیشتری اشتغال زایی می‌شود. از سویی دیگر با هدایت نقدینگی و رشد بخش تولید، واردات بی رویه کالاها به کشور و خروج منابع ارزی رو به کاهش می رود و با استفاده از این منابع، توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی کشور میسر خواهد شد.

تعاملات موفق با کشورهای دیگر و افزایش توان صادراتی کشور به شکوفایی پتانسیل‌های تولیدی و جهش پیوسته تولید کمک شایانی می کند. تمامی این اتفاقات مثبت در گرو جمع آوری هدفمند و هدایت نقدینگی راکد در جامعه به سمت بخش تولید داخلی و صنایع است (12) .


 

نقش اصلاحات نظام بانکی در جهت برخورداری صنایع از نقدینگی

شبکه و نظام بانکی سهم عمده‌ای در مساله هدایت نقدینگی بر عهده دارد که با اتخاذ راه حل‌های اصلاحی و اجرای آن، می تواند در جهت هدایت نقدینگی به سمت صنایع بسیار اثرگذار عمل کند. در این مسیر نظام بانکی می تواند با ایجاد شفافیت در اعطای تسهیلات بانکی و داشتن ساز و کاری حساب شده در جهت تخصیص منابع مالی به صنایع مولد، نقش مهمی در جهت تحقق اهداف تولیدی ایفا کند.

از سویی دیگر با اعمال ممنوعیت ورود بانک‌های با مسئولیت‌های اجتماعی مختلف به فعالیت‌های غیرمرتبط و همچنین فعالیت‌های سوداگرانه‌ای همچون خرید طلا، ارز، سهام و غیره می توان خدمات نظام بانکی را به صورت اختصاصی‌تر در حیطه گسترش تولید جهت دهی نمود.

برای کنترل نقدینگی محصور شده در سپرده‌های بانکی می توان با وضع مالیات برای تراکنش‌های مالی بالا و بدون مجوز از بانک مرکزی و همچنین تعیین نرخ‌های سود پایین و بازنگری سالانه ی نرخ سود برای متعادل سازی آن با هدف خروج نقدینگی از سیستم بانکی و استفاده از آن در بخش‌های مولد صنایع گام موثری را به سوی جهش تولید در صنایع تولیدی کشور برداشت (2).

 اصلاح ساختاری در نظام بانکی هنوز معنای حقیقی خود را پیدا نکرده است، در حقیقت خروج سیستم بانکی از سرمایه داری و بنگاه سازی و برج سازی یکی از مهمترین شاخصه‌های اصلاح نظام بانکی محسوب می‌شود، چراکه وظیفه اصلی بانک‌ها که واسطه گری بین مردم و تولید بوده تبدیل به دلالی و تصدی گری شده و همین امر سیستم بانکی را از حامی تولید بودن دور کرده است (12) .
 

 
جمع بندی و نتیجه گیری
سال 99 با نام جهش تولید بهانه مستدل و محکمی برای ایجاد اصلاحات اساسی در ساز و کارهای اقتصادی کشور بوده و هر حرکت عقلانی و برنامه ریزی شده در این خصوص می تواند به طور جدی کشور ما را از آسیب‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نجات دهد. ایجاد قدرت سیاسی و اقتصادی در رفع نیازهای داخلی، بالا بردن شاخص تولید ناخالص داخلی که مساله‌ای بسیار مهم تلقی می‌شود، افزایش اشتغال، تسهیل شرایط عرضه ی کالاها و خدمات، رفاه عمومی بالاتر، گسترش صادرات و ارتباط با کشورهای دیگر و تاثیرات فکری و فرهنگی که صادرات بر روی کشور خواهد گذاشت، در زمره اثرات گسترش و جهش تولید در کشور ما خواهد بود.

مضاف بر اینکه رونق تولید داخلی به نوعی افتخار ملی محسوب می‌شود و نقش حیاتی در توسعه کشور را ایفا می کند. یکی از مشکلات صنایع تولیدی کشور کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش آن‌ها است که مستلزم تمهیداتی در جهت جذب و هدایت نقدینگی سرگردان به سمت صنایع مولد می باشد. اهمیت هدایت نقدینگی و مشکلاتی که از عدم هدایت آن بر جامعه تحمیل می‌شود و همچنین راهکارهای اصولی در خصوص برخوردار نمودن صنایع از نقدینگی بیشتر در جهت محقق نمودن اهداف جهش تولید، موضوعاتی بود که در این محتوا بدان پرداخته شده است.

پینوشتها
  1. www.tejaratefarda.com
  2. www.donya-e-eqtesad.com
  3. www.ibena.ir
  4. www.moqavemati.net
  5. www.mashreghnews.ir
  6. www.qjerp.ir
  7. www.irna.ir
  8. www.eghtesadonline.com
  9. www.bamdad24.ir
  10. www.basirat.ir
  11. www.mashreghnews.ir
  12. www.basirat.ir