نقش نقدشوندگی بالای دارائیهای شرکتهای تولیدی بورس در افزایش ظرفیت تولید
در این مقاله کوتاه می خواهیم پرداخت به ارزش نقدشوندگی داراییها و آن که چطور داراییهای با نقدینگی بالا می توانند در افزایش ظرفیت تولید تاثیر داشته باشند. در ابتدا مفهوم نقدشوندگی را توضیح داده و اهمیت آن را در یک دید کلی بیان خواهیم کرد. سپس با معرفی انواع دارایی ها، به داراییهایی که از نقدینگی بالایی برخوردار هستند، اشاره کرده و استاندارد میزان نقدینگی هر دارایی را مورد بررسی قرار خواهیم داد. پس از آن، به ارتباط این ویژگی با بازار بورس و تاثیر آن بر میزان تولید شرکتها خواهیم پرداخت و در انتها جمع بندی کلی از تاثیرات آن بر شرکتهای تولیدی ارائه خواهیم کرد.
نقدشوندگی به چه معناست؟
نقدشوندگی یا نقدینگی (Market Liquidity) اصطلاحی در علم اقتصاد است و معنای آن میزان آمادگی یک دارایی برای تبدیل شدن به وجه نقد است. در کلامی ساده تر، فرض کنید شما دارای یک دارایی یا سهام هستید. اگر بتوان آن دارایی را بدون دردسر و در کمترین زمان تبدیل به وجه نقد کرد، آن دارایی دارای نقدشوندگی بالا است.هر دارایی در بازار و بورس دارای یک میزان نقدشوندگی است. هر چقدر بتوان سریعتر و بدون دردسر آن سهم را به وجه نقد تبدیل کرد، ارزش نقدشوندگی آن دارای و میزان عرضه و فروش آن در بازار بیشتر خواهد بود (1).
وجود این ویژگی برای داراییها باعث میشود تا صاحبان سهام بتوانند مطمئن شوند خریداران برای دارایی آنها وجود دارد و می توانند در زمان مناسب آن را برای فروش بگذارند. همانطور که واضح است، پول نقد، بالاترین درصد نقدشوندگی را دارد. و داراییهایی از جمله: مسکن، خودرو، وسایل کلکسیون از نقدشوندگی کمتری برخوردار هستند (1) .
رابطه یا فرمول خاصی برای اندازه گیری میزان نقدشوندگی یک دارایی وجود ندارد، منتها سرمایه گذاران با نسبت گیری میان چند سهم می توانند از میزان آن مطلع شوند. ابزارهایی که در راستای نقدشوندگی یک دارایی نقش دارند شامل: صرافی ها، بورس، معاملات اعتباری و دو طرفه می شوند که موضوع و تمرکز بحث ما در اینجا بیشتر در زمینه بورس خواهد بود (2).
چه داراییهای نقدشوندگی بالاتری دارند؟
همانطور که گفتیم فرمول خاصی برای تعیین میزان نقدشوندگی دارایی وجود ندارد. داراییهای را می توان به سه دسته تقسیم نمود: (3)-
داراییهای واقعی
- که دارای ماهیت فیزیکی هستند و شامل زمین، املاک، فلزات گرانقیمت یا کالا می شوند.
-
داراییهای نامشهود
- در واقع این نوع دارایی حالتی فیزیکی ندارد بلکه بیشتر به مالکیت یا حق امتیاز اشاره می کند.
- داراییهای مالی در واقع در میان این دو حالت قرار دارند. ممکن است یک دارایی مالی به صورت فیزیکی و در قالب یک اسکناس ظاهر شود یا بر روی صفحه نمایش کامپیوتر تنها رقم آن را مشاهده کنیم.
استاندارد نقدشوندگی پول نقد یا همان دارایی مالی است. همانطور که واضح است دلیل انتخاب این استاندارد آن است که می توان پول نقد را به راحتی به داراییهای دیگر تبدیل کرد. برای مثال فردی که قصد خرید یک وسیله دیجیتالی مانند گوشی تلفن همراه را دارد، می تواند با استفاده از پول نقد آن را خریداری کند؛ در حالی که اگر یک کلکسیون از وسایل هنری داشته باشد، نمی تواند مستقیم آن را با گوشی همراه معامله کند. او ابتدا باید کلکسیون را به پول نقد تبدیل کرده و به وسیله آن گوشی همراه را خریداری کند (3).
پس همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم، پول نقد بالاترین نقدشوندگی را دارد. شاید در مورد میزان نقدشوندگی سهام و اوراق قرضه برای شما سوالی پیش آید. نقدشوندگی آنها نسبت به پول کمتر است، چرا که فرد سرمایه گذار باید دارایی خود را فروخته و منتظر بماند تا پول را دریافت کند و ممکن است این مرحله زمان بر باشد.
رابطه نقدشوندگی سهام در بورس
از جمله مهمترین اهداف شرکتها در بلند مدت ایجاد و افزایش ثروت سهامداران است. و البته پر واضح است که این افزایش تنها با وجود یک عملکرد و استراتژی مناسب ممکن است. سهام در واقع دارایی است که علاوه بر تامین نقدینگی شرکت ها، دارای حق رای و قابل کنترل و نظارت است.در بررسی رابطه نقدشوندگی داراییهای شرکتهای تولیدی و نقدشوندگی سهام در بورس، مشاهده می کنیم که وجود داراییهای آزاد برای شرکتهای تولیدی از اهمیت بالای برخوردار است. چرا که این اجازه را به آنها می دهد تا بتوانند فرصتهایی را بدست آورند که ارزش سهام اولیه را افزایش دهند.
بدون وجود داراییهایی با قابلیت نقدشوندگی، توسعه محصولات، پرداخت سود نقدی به سهامداران، کاهش بدهیها و انجام معاملات تجاری غیر ممکن میشود (4).
پس به این اشاره کردیم که فرمول مشخصی برای اندازه گیری نقدینگی وجود ندارد، منتها میتوان با در نظر گرفتن چند عامل، نقدشوندگی دارایی را بررسی نمود.
عوامل تعیین کننده نقدشوندگی سهام بورس یا دارایی یک شرکت تولیدی:
- اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش
- حجم معاملات
- گردش معاملات
- درصد روزهای انجام معامله
نقدشوندگی یک سهام برای سهامداران از اهمیت بالایی برخوردار است. هر چقدر معاملات سهام بالاتر باشد، قدرت نقدشوندگی بالاتر رفته و ریسک آن پایینتر در نظر گرفته میشود. رابطه نسبت گردش و تعداد دفعات معاملات نیز مثبت است. عملکرد گذشته بازار نیز بر میزان نقدشوندگی سهم در زمان حال مرتبط است.
در اینجا باید به نسبتهای مالی نقدشوندگی اشاره کنیم تا نشان دهیم شرکتهای تولیدی به چه میزان توانایی تولید پول نقد را دارند. دو نسبت اصلی در این معادله «نسبت جاری» و «نسبت آنی» هستند. نسبت جاری در واقع به تمام داراییهای در جریان اشاره دارد و نسبت اندازه گیری آن به این صورت است : تمام داراییهای جاری تقسیم بر تمام بدهیهای جاری.
به طبع، هر چقدر بدهیها بیشتر باشد، وضعیت شرکت مناسب نخواهد بود. نسبت آنی از تفاضل دارایی انبار از داراییهای جاری است و به طور مستقل از موجودی درون انبار شرکتها اندازه گیری میشود.
بین عملکرد مالی یک شرکت و نقدشوندگی سهام آن رابطهای مثبت وجود دارد. همین مسئله نقش نقدشوندگی بالای داراییهای شرکتهای تولیدی بورس در افزایش ظرفیت تولید را به خوبی نشان میدهد. رشد مداوم و بهبود عملکرد مالی از طریق افزایش نقدشوندگی نه تنها به نفع سهامداران خواهد بود، بلکه باعث بالا رفتن تولید و رشد و کارآفرینی آن شرکت نیز خواهد شد.
تاثیر هزینههای واحد تولیدی بر قدرت نقدشوندگی دارایی ها
اصطلاح حداکثر سود در علم اقتصاد به آن معناست که رفتار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی را از نظر افزایش دارایی بررسی کنیم. بنابراین، حداکثر سود میتواند به عنوان یک هدف تجاری تعیین شود. امّا برای رسیدن به این میزان حداکثری باید داراییهای نقدشوندگی یک شرکت کافی باشد تا بتواند از فعالیتهایی که انجام می دهد، بالاترین سود را ببرد. شرکت باید داراییهای ثابت و کافی برای سرمایه گذاری بر واحدهای تولید را داشته باشد.سهام یا دارایی اولیه باید برای تامین نیازهای تولید و استفاده از فرصتهای تجاری که ممکن است به وجود آید، کافی باشد. گردش کار بدون وجود سهام کافی امکان پذیر نخواهد بود. نقدشوندگی کالاهای نهایی باید برای رفع هر تقاضای تولید کافی باشد تا سود فروش از بین نرود.
اگر حداکثر سرمایه برابر با حداکثر الزامات ممکن برای تولید شود به معنای یافتن سرمایه و سهام اضافی است. در صورت عدم استفاده کامل هزینههای استهلاک ثابت داراییهای سرمایه در تولید بازیابی نمیشود و هزینه واحد تولید افزایش پیدا خواهد کرد. این مسئله تاثیر منفی بر نقدشوندگی دارایی خواهد داشت. حتی اگر داراییها از طریق اجاره تامین شوند، محدودیتهای مالی باعث میشود تا شاهد تاثیر منفی بر حداکثر تولید و سود باشیم.
نقش بازار سرمایه در این میان چه خواهد بود؟
از نظریه پردازان کلاسیک (شومپیتر، هیکس، مک کینون، فرای و...) گرفته تا اقتصاددانان امروز، همگی بر اهمیت بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه و نقش کلیدی آن بر رشد اقتصادی تاکید داشته اند. اهمیت بازارهای اقتصادی به ویژه بازار سرمایه برای افزایش و بهبود عملکرد کسب و کارها و رشد اقتصادی شرکتهای تولیدی، بر کسی پوشیده نیست.مطالعات نشان داده است که با افزایش حتی یک واحد در شاخص توسعه بازار سهام، تولید سرانه یک کشور در حدود 80 درصد افزایش خواهد یافت. حتی در کشورهایی که درآمد آنها وابسته به نفت نیست، افزایش 1 درصدی در بازار سهام تولید ناخالص داخلی، باعث افزایش و رشد تولید سرانه واقعی در حدود 20% شده است. مطالعات داخلی کشور نیز خبر از همین تاثیر مثبت بر افزایش رشد اقتصادی می دهد (4).
در حال حاضر در بازار سرمایه اوراق تامین مالی اسلامی به عنوان دومین منبع تامین مالی پایدار شناخته شده است. اقتصاد کشور در تلاش است تا تامین مالی شرکتهای تولیدی را از سمت بانک به سوی بازار سهام و انتشار اوراق تامین مالی پیش برد. بازنگری و اصلاح مستمر فعالیتهای بازار سهام و بورس و افزایش شفافیت سازی باعث شده تا صاحب کسب و کارهای بیشتر و بیشتری به سمت آن جلب شوند. از نظر معیار و شاخصهای اقتصادی نیز، نقش بازار سرمایه در رشد اقتصادی و افزایش نقد شوندگی دارایی های شرکتهای تولیدی در مرحله ی دلگرم کننده قرار دارد.
آیا نقدشوندگی دارایی ها بر افزایش ظرفیت تولید تاثیرگذار است؟
همان طور که پیش از این به آن نیز اشاره کردیم، بازارهای مالی و سرمایه گذاری بر روی سهام و بورس باعث تامین مالی دارایهای شرکتهای میشود و منابع مالی راکد را در شریانهای مولد به جریان در خواهد آورد. این امر علاوه بر رشد اقتصادی باعث اشتغال زایی و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی میشود. نقش اصلی بازار سرمایه آن است که به صورت یک واسط عمل کرده و با جمع آوری داراییهای که قابلیت نقدشوندگی برای شرکتهای تولید دارند، هزینههای تامین مالی این شرکتها را کاهش دهد و از طرفی باعث افزایش ظرفیت تولید شود (5).کمبود نقد شوندگی دارایی یک شرکت باعث دفع سرمایه گذاران میشود. قیمتهای ارائه شده در معاملات برای آنها جذابیت نخواهد داشت و فرآیند خرید و فروش برای معامله کنندگان دشوار خواهد شد. این نوسانات بر عملکرد شرکت و در نهایت میزان تولید آن تاثیر خواهد گذاشت (5).
جمع بندی
رشد بازار بورس و سرمایه و افزایش حجم معاملات فرصت خوبی شده است برای صاحبان کسب و کار تا بتوانند به تامین مالی در کمترین زمان ممکن بپردازند.نقدشوندگی دارایی های یک شرکت تولیدی با کمک بازار بورس و سرمایه افزایش می یابد و این مسئله برای میزان تولید آنها تاثیر خواهد گذاشت. امّا نقدشوندگی داراییها تنها با افزایش میزان تولید و در انتها سود سرمایه گذاران نخواهد بود، بلکه باعث ایجاد کارآفرینی و اشتغال زایی در جامعه خواهد شد.
رشد اقتصادی از طریق توجه به داراییهای با نقدشوندگی بالا، به افزایش رفاه اجتماعی کمک خواهد کرد. می توانیم به تاثیرات آن به صورت یک حالت دومینو (domino effect) نگاه کرده و ببینیم که در انتها سطح جامعه نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه، از لحاظ اجتماعی، رفاه و فرهنگ نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
با توجه به مسائل گفته شده، عدم وجود دارای نقدشوندگی مانع از فعالیت رو به جلوی شرکتهای تولیدی شده چرا که نبود سرمایه در دسترس برای فرصتهای پیش رو، مانع از تولید آنها خواهد شد شعار جهش تولید تحقق نخواهد یافت.
پینوشتها
- www.ig.com
- www.faar.iauctb.ac.ir
- www.jfmp.sbu.ac.ir
- www.jfmp.sbu.ac.ir
- www.books.google.nl
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}