اگر هم گرایی به عنوان یک فرآیند در نظر گرفته شود شامل فعل و انفعالات و اقداماتی است که برای نیل به مرحله ی وحدت صورت می گیرد و عبارت از فرایندى است که طى آن، دولت‏ها یا واحدهاى سیاسى برای دستیابى به اهداف مشترک خود، به  طور داوطلبانه و آگاهانه، بخشى از حاکمیت و اقتدار عالی خود را به یک مرکز فراملى[1] برای تامین منافع عالی خویش واگذار مى‏کنند. کشورهای جهان اسلام که از اشتراک های فرهنگی و اجتماعی و ظرفیت های اقتصادی منحصر به فرد و مختلفی برخوردارند اگر در قالب فرایند وحدت و همگرایی اقتصادی برای تحقق اهداف اقتصادی مشترک خویش اقدام نمایند منافع اقتصادی آنان به جای اینکه به جیب استعمارگران و کشورهای غیرمسلمان برود، این منافع به خود کشورهای مسلمان بر می گردد.
 

جغرافیای رسمی جهان اسلام

جهان اسلام از نظر جغرافیای شامل سرزمین های وسیعی است که بدنه اصلی آن از کرانه های اقیانوس اطلس شروع و تا جنوب غربی و شمال شرقی آسیای مرکزی ادامه می یابد [2]و بیش از 31 میلیون کیلومترمربع مساحت دارد، و به سه گروه: کشورهای آسیای جنوبی، جنوب شرقی و مرکزی با مساحت حدود 9 و نیم میلیون کیلومترمربع، کشورهای آفریقایی با مساحتی حدود 6.8 میلیون کیلومترمربع و گروه کشورهای عربی با 14 میلیون کیلومترمربع تقسیم می شوند.[3] غربی ترین کشور عضو سازمان اجلاس اسلامی کشور گویان در قاره ی امریکا و شرقی ترین آن، کشور اندونزی واقع در جنوب شرقی آسیاست.
 
 
 

ظرفیت های اقتصادی کشورهای اسلامی

آن جغرافیای عظیم و ظرفیت های استراتیژیکی که کشورهای اسلامی از لحاظ جغرافیایی و ژئوپولوتیکی دارند میواند جهان اسلام را به ابرقدرت بلا منازع جهان در حوزه های مختلف به خصوص حوزه اقتصادی تبدیل کند که در ادامه به برخی از این ظرفیت ها می پردازیم
 
ظرفیت نیروی انسانی، واردات و صادرات
امروزه اقتصاد فراتر از معیشت و داد و ستد مطرح است واکاوی ظرفیت های اقتصادی جهان اسلام به مثابه ی تاکید بیشتر بر اهمیت همگرایی اقتصادی جهان اسلام برای داشتن اقتصاد قوی و اقتدار ملی آنان است.

یکی از عوامل مؤثر در زمینه اقتصاد و توسعه، نیروی انسانی در بخش تولید و جمعیت قابل توجه در بخش مصرف است و جهان اسلام با داشتن جمعیتی بیش از یک و نیم میلیارد نفر، ظرفیت بالقوه مناسبی به لحاظ نیروی متخصص کار و بازار مصرف برای تولیدات ملی و داخلی خویش است. از دیدگاه کارشناسان وجود نرخ بالای جمعیت جوان در جهان اسلام، پتانسیلی مناسب برای تولید محصولاتی است که در فرایند تولید آنها، نیروی کار، سهم بسزایی دارد.[4]

 اما از طرف دیگر جمعیت انبوه و موجود در جهان اسلام در صورتی که در فرایند تولید محصولات داخلی به کار گرفته نشود و خروجی تولیدی برای رفع نیازهای مصرفی داخلی فراهم نکنند، بازاری جذاب برای تولیدات کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا به شمار می رود و بخش قابل توجهی از تولیدات جوامع غربی با هدف تامین نیازهای داخلی کشورهای اسلامی، تعریف طراحی و عملیاتی می شود و در نتیجه سهم واردات به این کشورها را افزایش می دهد. چنانکه در میان کشورهای واردکننده در جهان اسلام، امارات بیشترین سهم واردات را به خود اختصاص داده که البته این به معنای مصرف و توزیع تمامی اقلام و محصولات وارداتی در بازار داخلی این کشور عربی و شیخ نشین نیست، بلکه سهم عمده ای از این واردات از مرکزیت امارات به مقاصد دیگری در جهان اسلام باز توزیع و انتقال داده می شود که مویدی بر واردات از کشورهای غیر اسلامی توسط کشورهای اسلامی مقصد این واردات است. بعد از امارات، ترکیه، مالزی، عربستان، اندونزی، ایران، مصر، پاکستان، نیجریه و الجزایر بیشترین واردات کالا را در میان جوامع اسلامی به خود اختصاص داده اند.
 

 
اما آنچه از لحاظ تراز تجاری و بازرگانی در اثبات ظرفیت اقتصادی کشورها حائز اهمیت است، افزایش نرخ رشد صادرات آن کشور است. برآورد کارشناسان در سالیان اخیر نشان می دهد که کشورهای اسلامی روند رو به رشدی داشته اند و نرخ رشد صادرات این کشورها نسبت به واردات آنها افزایش یافته است. چنانکه در رشد تجارت کشورهای اسلامی در سال های دهه 90 بالاتر از نرخ رشد تولید ناخالص ملی این کشورها بوده است.[5]

بر اساس نظر کارشناسان حجم تجارت بین المللی 19.5 هزار میلیارد دلار بوده که سهم کشورهای مسلمان 3 هزار میلیارد دلار است، با این وجود، تنها کمتر از 1000 میلیارد دلار تجارت بین کشورهای عضو کنفرانس اسلامی صورت می گیرد؛ یعنی از مجموع تجارت کشورهای اسلامی، تنها حدود 20% با یکدیگر و 80% تجارت کشورهای اسلامی با کشورهای غیر اسلامی است؛ در حالی که حدود 25% جمعیت جهان را مسلمانان و حدود 30% تعداد کشورهای جهان را کشورهای اسلامی تشکیل می دهند.[6]

تجارت بیشتر، کشورهای اسلامی را به یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد و مشترکات رفتارهای اقتصادی اسلامی مانند تولید و مصرف کالاهای حلال هم نقطه آغاز مناسبی در این زمینه خواهد بود. کشورهای اسلامی با ایجاد و تقویت تشکل های اقتصادی نظیر بازار مشترک اسلامی می توانند از امکانات و توانمندی های اقتصادی متفاوت یکدیگر در جهت همگرایی بیشتر استفاده کنند.

در نمودار زیر در مورد برخی از مهمترین ظرفیت های اقتصادی کشورهای اسلامی مقایسه ای با آمار و ارقام جهانی صورت گرفته است[7]:
 

 
ظرفیت تولید ناخالص داخلی
یکی دیگر از ظرفیت های مهم اقتصادی کشورها در مسیر ایجاد همگرایی اقتصادی، میزان سرانه تولید ناخالص داخلی کشورهای اسلامی است. تحقیقات نشان می دهد که آمار اقتصادی کلان کشورهای اسلامی از نظر سرانه تولید ناخالص آحاد و افراد ساکن در این کشورها، از سال 2011 تا سال 2015، از 8988 دلار به بیش از 10240 دلار افزایش داشته است؛ و از کل میزان تولید ناخالص جهان در سال 2016 که رقمی معادل 73962 میلیارد دلار بوده است، سهم کشورهای اسلامی رقم 6368 میلیارد دلار برآورد شده که این سهم بالغ به 9 درصد از کل تولید ناخالص جهان است.
 
ظرفیت منابع طبیعی کمیاب و ارزشمند
وجود منابع طبیعی ارزشمند خدادادی در کشورهای اسلامی از جمله ظرفیت های حیاتی در مسیر وحدت و همگرایی اقتصادی است. دو منبع طبیعی نفت و گاز، از نمونه منابعی به شمار می رود که تقاضای خاص آن برای تمامی کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه همواره وجود دارد. سهم 41 درصدی نفت و 36 درصدی منابع گازی در کشورهای اسلامی از جمله ظرفیت های طبیعی آن است.

همچنین 40 درصد از ذخایر فسفات، 15 درصد از ذخایر اورانیوم و 12 درصد از ذخایر کروم، متعلق به ملل مسلمان است. منابع معدنی دیگری چون سنگ آهن، زغال سنگ، مس، سرب، روی، پتاس، برمیت، کبالت، سنگ های ساختمانی و لاتریت در کشورهای اسلامی به وفور یافت می شود.[8]

علاوه بر اینها ذخایر طلا و نقره ی این کشورها نیز در این زمینه قابل توجه است. چنانکه تحقیقات و بررسی های انجام شده نشان می دهد، ازبکستان، سودان، اندونزی، قزاقستان و مالی از غنی ترین منابع طلای جهان برخوردار هستند. و کشورهای قزاقستان، مراکش، ترکیه، اندونزی و ازبکستان، پیشقراول در ذخایر نقره جهان هستند.

همچنین برخورداری از آب و هوای مناسب و زمین های کشاورزی حاصلخیز که در کشورهای اسلامی وجود دارد باعث شده است که تولیدکننده های عمده مواد اولیه کشاورزی در جهان کشورهای اسلامی باشند. به عنوان نمونه یکی از کشورهای مهم اسلامی جمهوری اسلامی ایران است که به لحاظ ذخائر معدنی جزو 10 کشور نخست جهان و اولین کشور خاورمیانه است و طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، 7 درصد ذخایر معدنی جهان در ایران جای دارد.[9]
 

 
ظرفیت موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک سیاسی و اقتصادی
 یکی از ظرفیت های مهم کشورهای اسلامی در بحث همگرایی اقتصادی برخورداری از موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک جغرافیایی آنهاست. این مسئله به لحاظ اقتصادی و سیاسی امتیازات و ظرفیت های قابل توجهی را متوجه جهان اسلام کرده است. از آنجایی که یک پنجم خشکی های زمین متعلق به مسلمانان است استیلای آنها را بر آبراههای کلیدی ارتباطات دریایی، منابع و ذخایر غنی زیرزمینی و تنوع جغرافیایی را در بر گرفته است.

از طرف دیگر نیمی از نقاط استراتژیک جهان در حوزۀ تمدنی جهان اسلام قرار دارد؛ و مسلمانان جهان در 51 درصد یعنی در 99 کشور جهان و قاره های مختلف و با جمعیتی بیش از یک میلیارد و 237 میلیون و 250 هزار نفر پراکنده اند.[10] بر اساس ارزیابی و مقایسه ی این قلمرو گسترده می توان گفت که وسعت کشورهای اسلامی نزدیک به چهار برابر وسعت قاره اقیانوسیه، حدود سه برابر قاره اروپا و مقداری کمتر از کل وسعت قاره افریقا است که مجموعه ژئوپولتیکی مهمی را شامل می شود و بر تحولات سیاسی - اقتصادی جهان نقش تعیین کننده ای دارد.
 
ظرفیت زیارتی و گردشگری در جهان اسلام
از جمله ظرفیت های اقتصادی- اجتماعی مهم جهان اسلام استفاده از ظرفیت های زیارتی و گردشگری دینی است، از جمله مهمترین آن کنگره عظیم سالانه ی حج و سفرهای زیارتی و سیاحتی در این زمینه است. حج به عنوان عبادتی جهان شمول که هرساله مسلمانانی را از سرتاسر جهان در قالب برقراری مناسکی یکسان در زمان و مکانی واحد گردهم جمع می کند،[11] جمعی بودن و ساختارشکن بودن مناسک حج، مناسکی وحدت بخش را ایجاد می کند. همچنین فضای اخلاقی و زمینه های تعامل اقتصادی در حج و سایر سفرهای زیارتی و سیاحتی، برای همبستگی و همگرایی اقتصادی جهان اسلام، قابل اشاره است.


 
پی‌نوشت:
[1] کاظمی، 1370: 3
[2] زنجانی، 1384 :235
[3] .صفوی،1387 :73
[4] http://af-kosar.blogfa.com/post/24
[5] http://af-kosar.blogfa.com/post/24
[6] https://www.taghrib.org/fa/news/نقش-اقتصاد-در-وحدت-جهان-اسلام-غلامی-مشترکات-
[7] https://www.taghrib.org/fa/news/نقش-اقتصاد-در-وحدت-جهان-اسلام-غلامی-مشترکات-
[8]http://af-kosar.blogfa.com/post/24
[9] https://me-metals.ir/News/NewsDetails.aspx?NID=30409
[10] http://www.iwpeace.com/articles/37429
[11] محسن محمدی نورالله کریمیان حسن رضایی، ظرفیت های درونی اسلام در تقویت همبستگی با تمرکز بر نقش حج در وحدت جهان اسلام، اسلام و مطالعات اجتماعی سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰) 2 - 26