قرآن کریم در آیات وحی، یکی از نام های خداوند را «حق» معرفی می نماید و اعلام می کند که «خداوند حق است و آن چه را غیر از او می خوانند باطل است».[1] رسول خدا در شأن امیرالمومنین فرمود: «علیّ مع الحق و الحق معه».[2] امامان معصوم نیز خود دائر مدار حق دانسته و چنین توصیف فرموده اند: «حق با شما و در شما و به سوی شما است و اهل و معدن حق هستید...».[3] بر این اساس آن چه از سوی خداوند متعال رسیده و با خواست الهی هماهنگ است، حق شمرده می شود و آن چه از سوی پیامبر و خاندان پیامبر رسیده و با خواست ایشان هم سو است، حقانیت دارد. در طرف مقابل آن چه که با خدا و اولیاء خدا همراه و هم سو نباشد، باطل است.
 
وحدت اسلامی از آن جا که آموزه اکید قرآن و عترت است، حقّ شمرده شده و پایبندی به آن، باطل زدا تلقی می گردد. این دستور اجتماعی اسلامی، نه تنها حق انگاشته می شود بلکه می تواند فضایی در جامعه ایجاد نماید که حقیقت های فراوانی را آشکار نماید. خاصیت و ویژگی این امر حق، گسترش و عمومیت حق در گستره امت اسلامی است. زیرا وقتی امت به این آموزه ملتزم گردید، فضایی ایجاد می گردد که ذهنیت عمومی از آن چه در نقطه مقابل وحدت بوده، جدا گردد و به این نقطه حق برسد. آن گاه حق عام و وسیع وحدت، حق خاص و جزئی کشف حقیقت را برای تک تک افراد جامعه به ارمغان  می آورد که می توان آن را در ابعاد ذیل مشاهده نمود:
 

 

1 . وحدت و کشف حقایق مذهبی

هر کدام از مذاهب اسلامی دارای آموزه های دینی مجزا و منحصر به خود هستند که بر اساس رویکرد کلامی یا فقهی مشخصی شکل گرفته اند. اصول یا فروع دین هرچند در کلیات این مذاهب، نزدیک به هم هستند، اما جزئیات فراوانی دارند که یک مذهب را متمایز از مذهب دیگر نموده است. برای مثال شیعیان باور به جایگاه پیشوایی امامان دوازدگانه پس از رسول خدا به صورت مجموعی دارند و برخی مانند زیدیه به تعداد کمتری از این عدد اعتقاد دارند؛ ولی اهل سنّت با اعتقاد به خلفای راشدین، در چهار فرقه شافعی، حنفی، حنبلی و مالکی تقسیم می شوند که هر کدام را به نحوی از دیگری متمایز می سازد. پس مذاهب اسلامی از یک سو با مذهب دیگر دارای تمایز هستند و از سوی دیگر تفاوت های درون مذهبی نیز آنان دارای فرقه های متعددی ساخته است.
 
حال اگر پیروان هر مذهب یا هر فرقه بخواهند در فضایی سازنده، در راستای کشف حقیقت و اعتبارسنجی محتوای این مذاهب قرار بگیرند، راهی ندارند جز آن که بکوشند با لحاظ اصل وحدت گام بردارند و در پرتو این اصل، در مسیر حقیقت یابی مسائل دینی و مذهبی حرکت کنند. برای مثال اگر رویکرد امیرالمؤمنین (ع) در دوران خلفا، سنجیده شود، التزام به این مسئله به وضوح آشکار می گردد. آن امام فارغ از آن که جانشینی رسول خدا را حق مسلّم خویش می دانست، با در نظر گرفتن کلیت جامعه دینی در بسترهای مختلف دینی، راهنمای خلفا و  مسلمانان بود. در همین فضا است که جایگاه والای ایشان نیز بر همگان بیشتر آشکار می گردد. لذا وقتی ابوبکر با صحابه در موضوع فرستادن سپاه به شام با صحابه مشورت کرد و نظر امام را شنید، گفت: ای مسلمانان این مردم وارث علم پیامبر است. هرکه در صدق او شک کند، منافق است.[4] در شرایط فعلی جهان اسلام نیز اگر عالمان و فقیهان اسلامی با رویکرد وحدت گرا، در مسیر تعامل هر چه بیشتر با یکدیگر قرار گیرند، طبعاً حقایق بیشتری برای خود ایشان و جامعه مسلمانان کشف گردیده و درک صحیح تری از جایگاه هر مذهب خواهند داشت.
 
کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی به عنوان یک رویداد ارزشمند که هر ساله در ایران اسلامی برگزار می گردد، فارغ از آن که جنبه ترویجی در نگرش نخبگان جهان اسلام به موضوع وحدت دارد، می تواند بستر مناسبی در کشف حقیقت های مغفول مانده در عرصه علمی جهان اسلام قرار گیرد.
 

2 . وحدت و کشف حقایق تاریخی

باورها و رفتارهای هر کدام از گروه های مسلمان، بر اساس دیدگاه های خاصی در مورد رویدادهای تاریخی شکل گرفته است. یک مذهب از یک رویداد تاریخی، برداشتی دارد که ممکن است مذهب دیگر آن برداشت را نداشته باشد. یک مذهب ممکن است از یک گفتار تاریخی پیامبر یا دیگران، استنباطی داشته باشد که مذهب دیگر، آن استنباط را مردود بداند. حتی ممکن است یک رویداد تاریخی را یک مذهب باور داشته باشد و بر اساس آن حکمی بدهد و مذهب دیگر، از اساس آن رویداد را منتفی شمرده و آن را از جعلیات تاریخی بداند.
 
 
 
حال اگر در نگاه پژوهشی و تحقیقی، پژوهشگران، متفکران و اندیشمندان جهان اسلام بخواهند یک موضوع تاریخی را مورد مداقه قرار بدهند، ابتدا بایستی رویکرد وحدت گرای خود را نشان بدهند. زیرا بستر کشف حقایق تاریخی و نگاه حقیقت جویانه به تاریخ، بایستی به دور از تعصب مذهبی و فارغ از پیش داوری ایجاد گردد. بله طبیعی است که هر مذهب در نگاه تاریخی خود، انگاره هایی دارد که در نگاه علمی هم به دنبال اثبات آن است؛ اما انسان سلیم، مذهب خود را بر اساس تعقل و اندیشه ورزی می پذیرد و در نگاه علمی هم، فارغ از آن مبنا، روحیه حقیقت طلبی را لحاظ می نماید. منش حقیقت گرا با رویکرد تاریخی، تنها در قالب وحدت امت اسلامی شکل می گیرد و مسلمانان تنها با حفظ اتحاد خود و دوری از نوع مواجهه تفرقه آمیز می توانند بدین هدف دست یابند. این موضوع هیچ منافاتی با تلاش هر مذهب برای تثبیت باورهای تاریخی خود ندارد. زیرا جامعه با وجود وحدت می تواند زمینه آزاداندیشی را در قالب مناظره و گفتگو فراهم آورد و در کشف حقیقت، همگان را به انصاف و قضاوت خود ارجاع دهد.
 
در چنین فضایی، ضریب درک تاریخی جامعه نیز بالا رفته و تضارب آرای اندیشمندان بر اساس منابع معتبر، متقن و مسلّمات تاریخی، زمینه اظهار نظر غیرعلمی و سطحی را از کسانی که از سواد تاریخی برخوردار نیستند، می زداید و با ترویج تخصص گرایی، اجازه نمی دهد که هر شخصیتی ولو دارای جایگاه اجتماعی، در مسائل تاریخی اظهار نظر نماید. 
 

3 . وحدت و کشف حقایق اجتماعی

مسلمانان در حیات اجتماعی خود در هردوره از تاریخ چهارده قرن گذشته، دارای نقاط مثبت و منفی مختلفی بودند که باعث اعتلا و انحطاط آنان در هر دوره گردیده است. در شرایط جهان معاصر و وضعیت فعلی جهان اسلام، اگر آنان بخواهند درک بهتری از ظرفیت های اجتماعی خود داشته و بهتر بتوانند نقاط ضعف خود را شناسایی کنند، نیازمند وحدت امت اسلامی هستند. مسلمانان در تعاملات درونی خود و در تعاملات بین المللی خود نیازمند عناصری هستند که باعث پیشرفت جهان اسلام شده و عقب ماندگی تاریخی آنان را جبران نماید. این نیاز با رصد متقابل رفتارهای خود در مواجهه با پدیده های اجتماعی است. کشف روشن آسیب های فرهنگی موجود در جوامع اسلامی که باعث پسرفت تمدنی مسلمانان گردیده، جز با نگاه یکپارچه به جهان اسلام و رویکرد ناصحانه و دلسوزانه به تمام مسلمانان، فارغ از ملیّت و نژاد محقق نخواهد گردید. متفکرانی چون سید جمال الدین اسد آبادی و امام موسی صدر با همین رویکرد نقش مثبت خود را در سرزمین های اسلامی بروز داده و توانستند تأثیرات مفید بین المللی برای جهان اسلام به ارمغان بیاورند. آنان در واقع مسئله کمرنگ وحدت در میان مسلمانان را به یک مطالبه جدی تبدیل نموده تا سایر نخبگان جهان اسلام نیز، بدان اهتمام بورزند و امروزه ما شاهد دغدغه بین المللی وحدت در اجتماعات اسلامی باشیم.
 

 

4 . وحدت و کشف حقایق نظامی امنیتی

از شکل گیری خوارج در دوران صدر اسلام تا شکل گیری جریان چند ملیتی داعش در دوران معاصر، جهان اسلام در ادوار مختلف شاهد بروز گروه­ هایی بوده که نه تنها هیچ اعتقادی به وحدت و اتحاد میان مسلمانان نداشته اند؛ بلکه حتی ارزشی برای جان مسلمانان نیز قائل نبوده و در نگاه جاهلانه خود، حتی امیرالمؤمنین را خطاکار و نیازمند توبه می دانستند و سرانجام هم ایشان را ترور نمودند.
 
کشف این حقیقت که چرا باید گروه های نظامی و شبه نظامی گوناگون در جهان اسلام شکل بگیرد و چرا این جریان ها، نسبت به خون مسلمانان هیچ تقیدی ندارند، موضوعی است که در بستر وحدت قابل رصد و پیگیری است. امروزه مسلمانان بیش از هر ملت دیگری نیازمند امنیت و ثبات در کشورهای خود هستند و تا حقیقت و هویت این جریانات کشف نگردد، امنیت و ثبات هم روی نخواهد داد. تا زمانی که عوامل درونی و بیرونی این جریانات شناسایی نشده و به صورت روشن برای عموم مسلمانان تفهیم نگردد، هر زمان ممکن است یکی از سرزمین های اسلامی عرصه ظهور گروهی با همین رویکرد باشد؛ گروهی که تبعات منفی آن نه بر یک سرزمین بلکه بر تمامی ملل مسلمان سایه افکند.
 
پس می توان گفت عنصر وحدت نقش موثری در کشف حقیقت جریان های نظامی ضدامنیتی در جهان اسلام دارد. اهمیت این موضوع حتی در تعامل با کشورهای غیر اسلامی نیز مشاهده می گردد. زیرا پیامد های منفی قدرت آنان، ملل دیگر را هم درگیر نموده است.


پی‌نوشت:
[1] . حج 62
[2] . تفسیر المنسوب الی الامام العسکری ص 528
[3] . من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 612
[4] . الفتوح ج 1 ص 97.