والدین بزهکار، موانع انکار ناپذیر در جهش تولید

در سال های اخیر، مسئولان و سیاست گذاران کشور بارها در مورد افزایش و جهش تولید برای دستیابی به رونق اقتصادی سخن گفته اند و بخش های مختلف جامعه را به تلاش در جهت آن دعوت کرده اند. افزایش تولید در هر کشور، عوامل و پیش نیازهایی لازم دارد که اگر فراهم شود، تولید رشد می کند و به تبع آن گشایش اقتصادی حاصل می شود و در صورتی که شرایط لازم فراهم شود، در آن شرایط رشد اقتصادی و جهش تولید پدیدار می شود.

جمعیت نسبتا جوان ایران در تقابل با نظم نوین جهانی از یک سو و جامعه در حال گذار ایران از سوی دیگر، به رشد مشکل والدین و فرزندان بزهکار منجر شده است. بزهکاری مانع جهش تولید است که اگر شرایط بروز آن محدود نشود، خسارت های جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت.

بررسی نقش خانواده در بزهکاری فرزندان

بزهکاری در کودکان و نوجوانان به عوامل زیادی مانند مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد اما در گام نخست این خانواده است که کودک را به مسیر درست هدایت می کند یا زمینه جرم و انحراف را برای وی فراهم می کند. خانوده کوچکترین نهاد اجتماع است و اهمیت بسیار زیادی در شکل گیری شخصیت کودک دارد.

در خانواده است که کودک اولین تجربه هم زیستی با دیگران را یاد می گیرد. اگر ما می توانیم رابطه مناسبی با جامعه برقرار کنیم یا با دیده نفرت به دیگران می نگریم، تا میزان زیادی به نوع تربیت خانوادگی بر می گردد. مولفه های اصلی شخصیت کودکان و نوجوانان، خواه متعادل باشد یا آسیب پذیر، در سایه تعامل با والدین، شکل می گیرد.

بحران بلوغ ویژگی هایی مانند ابراز مخالفت، شخصیت طلبی و خودنمایی با خود به همراه دارد. نوجوان در این دوران دچار برانگیختگی و تغییرات عاطفی است و بیش از قبل، به محبت و پشتیبانی نیاز دارد که اگر به خوبی انجام نشود، سرآغاز بسیاری از مشکلات بعدی و کج روی ها خواهد بود.

بنابراین می توان گفت بسیاری از رفتارهای بزرگسالی ما در نتیجه تجربیات کودکیمان به وجود آمده است. محرومیت های عاطفی، تنبیه های نامتعارف، اعمال رفتارهای خشونت آمیز با کودک و تحمیل تجربه های ناخوشایند بر احساس فرزند، می تواند زمینه بزهکاری و بروز آسیب های اجتماعی را فراهم کند. کودکانی که از مهر و محبت خانواده خود نصیبی نبرده اند و به صورت مناسب و خوشایند با پدر و مادر خود تعامل عاطفی نداشته اند، با دنیایی از نگرانی و ناکامی وارد اجتماع می شوند؛ افراد زیادی با چنین پیشینه خانوادگی، بزهکار شده اند. (1)

تاثیر خانواده های بزهکار بر آینده کشور

جوامع امروزی بر اساس هنجارهای اجتماعی مدیریت می شوند. به قوانین، شیوه ها و الگوهایی که روش تعامل افراد جامعه را مشخص می کند، هنجار گفته می شود که پیروی از آن ها سبب ایجاد نظم در جامعه می شود. یک هنجار تعیین می کند که فرد در شرایط گوناگون چه رفتاری باید یا نباید داشته باشد. بسیاری از کودکان و نوجوانانی که در خانواده های بزهکار رشد کرده اند، به این هنجارها اعتنا نمی کنند که این موضوع می تواند سبب بروز رفتارهای انحرافی در آن ها شود.

مشکل بزهکاری کودکان و نوجوانان از گذشته تا کنون مورد توجه مسئولان ذیربط بوده است. بررسی میزان جرایم در کشور، نشان می دهد که بزهکاری یکی از مسائل مهم جامعه ماست. کودکان و نوجوانان، سرمایه اصلی هر کشوری محسوب می شوند که در پویایی و تداوم جنبه های مختلف جامعه شامل موارد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و رشد و توسعه همه جانبه آن در آینده، نقش بسیار مهمی خواهند داشت.

مسائل مربوط به بزهکاری این افراد می تواند به عنوان یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی یک کشور قلمداد شود. در واقع باید بگوییم،  بزهکاری مانع جهش تولید و شکوفایی اقتصادی در کشور است.

نوجوانانی که به دلیل ضعف عملکرد خانواده و نابسامانی فضای آن، نمی توانند تمایلات خود را به سمت رفتارهای مولد و سازنده سوق دهند، ممکن است به سوی رفتارهای انحرافی کشیده شوند و از سوی نهادهای کنترل اجتماعی به عنوان بزهکار شناخته شوند. (2)

والدین با تربیت درست فرزندانشان بر اساس اصول تربیتی علمی و انسانی می توانند انسان های سالم را به جامعه تحویل دهند و یا با رفتارهای نادرست و ارائه یک الگوی نامناسب، مقدمات تبدیل آن ها به افرادی ناشایست، بزهکار و سربار جامعه را فراهم کنند. (3)

به طور کلی وجود مهر و صمیمت در خانواده، پایبندی به ارزش های اخلاقی، نقش مهمی در رفتار فرزندان دارد. همچنین به او کمک می کند تا بتواند مشکلات خود را صادقانه با خانواده خود در میان بگذارد و مجبور نباشد به دوستان متوسل شود. اگر خانواده می تواند عامل مهم بزهکاری باشد و در شرایط نامطلوب، بزهکار پرورش دهد، همچنین در صورت وجود شرایط مطلوب در خانواده، رشد ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی نوجوان را امکان پذیر می سازد. (4)

چگونه خانواده های بزهکار می توانند مانع جهش تولید شوند؟

کودکان و نوجوانان کنونی می توانند در آینده به انسان های سالم، فعال، نخبه و کارآفرین تبدیل شوند که نقش مهمی در رشد اقتصادی و بهبود شرایط جامعه خواهند داشت و یا افرادی بزهکار و شرور شوند که نه تنها کمکی به پیشرفت جامعه خود نمی کنند، مانعی نیز برای توسعه به شمار می آیند که با اعمال و رفتار خود هزینه های زیادی به کشور تحمیل می کنند. البته اگر شرایط کشور به گونه ای باشد که بسیاری از این افراد نخبه به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره به کشورهای دیگر مهاجرت کنند باز هم نمی توانند نقشی در پیشرفت کشور خود داشته باشند.

در این خصوص، خانواده ها نقش مهمی ایفا می کنند، چرا که می توانند با روش های پرورشی درست یا نادرست خود، مسیر آینده فرزندان خود مشخص کنند. تربیت فرزندانی توانا، متعهد و مسوول نقش مهمی در جلوگیری از وقوع بزهکاری های اجتماعی در آینده دارد. پرورش انسان های توانمند جهت مقابله با مشکلات می تواند مانع بروز بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلف شود.

آدم های توانمند با تکیه بر توانمندی خود می توانند کمک زیادی به جهش تولید و رفع مشکلات معیشتی مردم نمایند. یک فرد کارآفرین با توجه به توان و امکانات خود می تواند از چند نفر تا چند هزار نفر را صاحب شغل و درآمد کند. با کاهش بیکاری، بسیاری از ناهنجاری های مرتبط با آن مانند سرقت، اعتیاد، طلاق، کودکان کار و غیره کاهش می یابد.



بیشتر افرادی که در خانواده های بزهکار بزرگ شده اند، همواره احساس باخت و سرخوردگی می کنند و در بسیاری از موارد برای جبران کاستی های خود به دنبال مصرف الکل و مواد مخدر می روند و حتی برخی از آن ها که به گمان خود به آخر خط رسیده اند نیز همواره بهترین کاندیدا برای خودکشی یا قتل افراد بی گناه هستند.

اگر والدین بتوانند در همان ابتدای تولد فرزندان با روش های تربیتی درست و بعدها با معرفی الگوهای مناسب کودکان خود را توانمند سازند و به دنبال راه حل برای روبرو شدن با مشکلات آنان باشند، به طور قطع در آینده شاهد تربیت انسان هایی مفید و سازنده در جامعه خواهیم بود.

همان طور که گفتیم بزهکاری مانع جهش تولید است. به همین دلیل، در بخش آسیب های اجتماعی باید نگاه علت زدایانه داشته باشیم، به عنوان مثال، باید به دنبال چرایی وقوع برخی معضلات مانند افت تحصیلی دانش آموزان یا ناسازگاری و افسردگی آن ها در محیط خانواده باشیم.

طبق تحقیقات انجام شده، مشکلات پزشکی، هوشی، ژنتیکی و وراثتی تنها سهم کمی از دلایل بروز رفتارهای هنجارشکن در جامعه را دارند. از این رو،  باید توجه داشته باشیم کودکان امروز احتمال دارد در آینده انسان های مفید و سودمند یا برعکس بزهکار شوند. به عنوان مثال، اگر یک قطعه چوب را در اختیار افراد مختلف بگذارید، آن ها بر پایه شخصیت و نوع تفکر خود از آن بهره می برند.

فردی که تفکر کارآفرینی دارد از آن یک عصا می سازد و در اختیار افراد ناتوان می گذارد و یا با توجه به نیازی که مشاهده کرده، ابزاری می سازد. ممکن است یک نفر به سادگی از آن زغال درست کند و یک نفر دیگر هم به راحتی آن را می سوزاند و خود را گرم می کند.

ارائه چند راهکار تربیتی

همان طور که بیان شد، بزهکاری مانع جهش تولید است؛ اما در مواجه با بزهکاران، ابتدا باید عوامل ایجادکننده آن را شناسایی کرد. کجروی ها مشکلاتی نیستند که یک روزه ایجاد شده باشند تا برای آن ها راه حل هایی کوتاه، آسان و سریع وجود داشته باشد. روابط خانوادگی در افراد بزهکار، معمولا ناخوشایند و نادرست است.

به همین دلیل، آن ها غالبا در دوران کودکی و نوجوانی خود با مسائل ناگوارتر و بغرنج تری نسبت به دیگران مواجه بوده اند و اضطراب بیشتری را تجربه کرده اند. در نتیجه در بسیاری از موارد، رفتار بزهکاری تنها گزینه ای است که در اختیار دارد. در پایان به معرفی راهکارهایی می پردازیم که می تواند به تربیت بهتر افرادی کمک کند که در خانواده های بزهکار رشد می کنند.
 
  • از طریق مراکز مشاوره خانواده و یا فیلم های آموزشی می توان روش های صحیح پرورش فرزند را به پدران و مادران جوان آموزش داد تا قبل از اینکه برای فرزندآوری اقدام کنند، شرایط خود را بررسی کنند تا اگر شرایط لازم را ندارند، داشتن فرزند را تا زمان حصول شرایط مناسب به تعویق اندازند.
 
  • بزهکاران و والدینشان معمولا ارتباط مناسب و درک متقابل با هم ندارند. مشاوره خانواده می تواند به اعضای خانواده کمک کند تا بتواند روابط بهتری با هم داشته باشند و از بروز رفتارهای نامناسب و پیش داوری های نادرست اجتناب کنند.
 
  • همچنین به والدین کمک می کند تا نحوه برخورد مناسب با کودکان و نوجوانان را بیاموزند و از روش های تنبیه و تهدید، خودداری کرده و خشم و پرخاشگری بیش از پیش نوجوانان خود را موجب نشوند. بنابراین افزایش و تقویت ارتباط عاطفی میان اعضای خانواده، یکی از راه های پیشگیری از تربیت فرزندان بزهکار است.
 
  • عامل بازدارنده دیگر، رعایت اصول اخلاقی است. فرزندانی که در خانواده های بزهکار پرورش می یابند، معمولا آشنایی چندانی با اصول اخلاقی و باید و نبایدهای اجتماعی ندارند. آشنایی کودکان و نوجوانان با مسائل و نکات اخلاقی از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل بسیار ضروری است که افراد از کودکی، ارزش های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی را به خوبی درک کند.
 
  • این کار می تواند از طریق مدرسه و یا دیگر نهادهای اجتماعی انجام شود. اگر چه بسیار مهم است که پدر و مادر نیز به مسائل اخلاقی اهمیت بدهند، چرا که آنان به عنوان الگوهای رفتاری، بیشترین نقش را در انتقال ارزش های اخلاقی به فرزندان خود دارند و باید اخلاق را به فرزندان آموزش دهند و خود نیز به آن عمل کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد. (4)

پی نوشتها
  1. www.vista.ir
  2. www.ssoss.ui.ac.ir
  3. www.irna.ir
  4. www.pajuhesh.irc.ir