جهش تولید چه اثری بر آمار طلاق خواهد داشت؟

در بین عواملی که معمولاً از آن ها به عنوان عامل طلاق در بین خانواده های ایرانی می شنویم، چند عامل بیشتر اثرگذار است و نقش با اهمیت تری دارد. به طور کلی، عوامل زیر را می توان به عنوان اصلی ترین دلایل طلاق در بین زوجین ایرانی در نظر گرفت:
 
مشکلات جنسی
مشکلات جنسی و عدم رضایت جنسی زوجین از یکدیگر، بنابر آمارها و تحقیقات بسیار زیاد، در دو دهه اخیر باعث بیشترین طلاق ها شده است. با وجود گسترش آموزش ها و انتخاب های آزادتر برای زن و مرد، باز هم بسیاری از مردم برای ارضا و رفع نیاز جنسی دچار مشکل هستند و نمی توانند به خوبی از وظایف همسری برآیند.

عدم وجود آموزش درست و لازم در مدارس و دانشگاه ها، وجود خجالت و شرم در بین خانواده های برای صحبت درباره موضوعات جنسی و نبود مطالعات کافی در این زمینه از سوی طرفین باعث شده که خلا مشکلات جنسی بسیار بزرگتر از چیزی باشد که بتوان به راحتی آن را حل کرد.


 
وجود شرایط نامطلوب اقتصادی
یکی دیگر از عامل های مهم طلاق در بین ایرانیان که در این دو دهه افزایش چشمگیری را نیز تجربه کرده است، وجود شرایط نامطلوب اقتصادی است. بسیاری از زوجین قبل از آنکه تصمیم به ازدواج بگیرند، به دنبال راه اندازی کسب و کار کسب درآمد مکفی و پس انداز مبلغ قابل توجهی پول هستند.

اما با توجه به مشکلات اقتصادی دو دهه اخیر، خیلی ها نمی توانند از پس این هزینه ها بر بیایند. همین امر باعث می شود که یا به سوی ازدواج نروند و یا در صورتی که ازدواج کرده اند، مسیرشان به طلاق بیانجامد.

مشکلات اقتصادی باعث شده که جوان ها نه تنها توانایی خرید خانه نداشته باشند، بلکه برای پرداخت اجاره بهای خانه های کوچک نیز در شهر های بزرگ مشکلات فراوانی داشته باشند. فارغ از آن هنگامی که یک زوج جوان نتوانند برای فرزندآوری با وجود هزینه های سرسام آور و مشکلات ناشی از آن به توافق برسند، این احتمال وجود دارد که یکی از گزینه های پیشروی آن ها، طلاق باشد.


 
نداشتن شناخت کافی از یکدیگر
از دیگر عوامل طلاق بین زوجین ایرانی می توان به نداشتن شناخت کافی از یکدیگر و روحیات هر جنس اشاره کرد. بسیاری از مواقع مشاجره ها و مشکلاتی که برای زوجین پیش می آید، به دلیل نداشتن شناخت کافی از تمایلات روحیات رفتار ها و نحوه کنش و واکنش های هر جنس است. در صورتی که همسر گزینی به شیوه صحیح صورت گرفته باشد اما به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت های لازم برای ایفای نقش همسری، مشکلاتی به وجود بیاید، امکان آن وجود دارد که این ازدواج خاتمه یابد.

کمبود دانش در همسرداری و عدم شناخت انتظارات و توقعات دو طرف می تواند باعث مشکلات زیاد شود. انتظارات و توقعات غیر منطقی همسران از هم، نشانه ای از ضعف آن ها در مهارت های رفتاری و شخصیتی است. در صورت تداوم این رفتارها می تواند به عدم تفاهم و درک متقابل نیز منجر شود که پس از آن ناتوانی در حل اختلافات و نارضایتی عاطفی برای هر دو طرف اتفاق می افتد. آموزش مهارت های مورد نیاز همسران در زندگی زناشویی احتمالاً بهترین راه مقابله برای این مشکل است.
 
اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی
از بین تمامی مشکلات ذکر شده، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. زیرا در خیلی از مواقع اعتیاد باعث می شود که جرم ها و بزهکاری های پس از آن نیز به وجود آید. اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی می تواند منجر به خشونت خانگی و خشونت علیه زنان نیز شود. البته این موضوع به آن معنا نیست که مردان مورد خشونت قرار نمی گیرند.

در بین پرونده های قضایی، مردانی هستند که توسط زنان خود مورد خشونت قرار گرفته اند؛ زنانی که به مشروبات الکلی و مواد مخدر اعتیاد دارند. از طرفی اعتیاد پدر یا مادر می تواند به شکل مستقیم یا غیر مستقیم باعث بی سرپرستی یا بدسرپرستی فرزندان حاصل از آن ازدواج نیز شود. این موضوع می تواند به نسل های بعد از پدر و مادر را نیز درگیر جرم ها و بزهکاری های دیگر کند. در این دسته از موارد آمار طلاق بسیار بالا بوده و کاهش آن نیاز به آموزش ها و برنامه ریزی هایی برای آگاهی دادن به زوجین و همچنین جلوگیری از اعتیاد آن ها دارد. (1)

تأثیر بیکاری، بزهکاری و اعتیاد در طلاق

اکنون اطلاع کافی از شرایط و عوامل پایه برای بروز طلاق در میان زوجین ایرانی را متوجه شدیم، بد نیست به تأثیر بیکاری، بزهکاری و اعتیاد در طلاق نگاهی بیندازیم. این سه عامل اگرچه سه عامل مجزا و جدای از هم و به تنهایی موثر هستند اما می توانند باعث بروز یکدیگر نیز شوند. هر کدام از این عوامل زمین ساز عامل دیگر نیز می تواند باشد.

هنگامی که یکی از زوجین دچار بیکاری می شود، ممکن است برای فرار از مشکلات و دردسرهای بعد از آن به اعتیاد روی بیاورد. این دو عامل در کنار هم می تواند منجر به بروز جرم و بزهکاری شود؛ چه در والدین و چه در فرزندان.

از طرفی اعتیاد اولیه زوجین، خود می تواند دلیلی برای بیکار شدن فرد باشد. هنگامی که کارفرما متوجه می شود که فرد به اعتیاد دچار است، او را از کار اخراج کرده و یک فرد به بزهکاران جامعه می افزاید. همه این مشکلات در نهایت می توانند از طریق ایجاد مشکلات و دردسرهای بعدی به طلاق ختم شوند.

واضح است هنگامی که این سه عامل مهم و دردسرساز کنترل شوند یا از بروز آن ها جلوگیری به عمل آید، طلاق نیز در جامعه کنترل خواهد شد. با وجود اینکه کارشناسان و مسئولان درگیر سیاست گذاری با این مشکلات آگاهی کافی دارند اما هنوز هم نتوانستند برای آن ها چاره ای بیندیشند. (2)

چگونه با افزایش فرصت های شغلی می توان مانع طلاق شد؟

در قسمت بالا مشاهده کردید که هر کدام از 3 عامل اصلی طلاق، یعنی بیکاری، بزهکاری و اعتیاد می توانند به جدایی بیانجامد. حال در مسیر پیدا کردن راه حل و راهکار مناسب برای جلوگیری از این سه عامل می توان به تاثیر پیدا کردن شغل ایجاد آن در بین جوانان اشاره کرد. افزایش فرصت های شغلی که در نتیجه به وجود آمدن کارخانجات و مراکز خدماتی جدید خواهد بود، می تواند بیکاری را در جامعه ریشه کن کند.

فارغ از آن نگهداری و توسعه واحدهای صنعتی و خدماتی فعلی که بر اثر جهش تولید انجام شده است، باز هم فرصت های شغلی جدید و بهتری را به روی جویندگان کار باز خواهد کرد. همه این کارها می تواند از درصد بیکاران جامعه کم کند و به دنبال آن هنگامی که مشکلی برای کار و کسب درآمد وجود نداشته باشد، طلاق از گزینه های روی میز کاسته خواهد شد.

افزایش فرصت های شغلی که در نتیجه جهش تولید اتفاق می افتد، می تواند امید را به میان جوانان ایرانی تزریق کند. هنگامی که یک جوان متوجه شود که می تواند در راستای رشته تحصیلی خود یا مهارت ها و توانایی های خود، کار با حقوق و آینده شغلی مناسب پیدا کند، امید به زندگی اش بیشتر شده و برای قدم های بزرگتر و محکم تر آماده می شود. کار از اصلی ترین مشکلاتی است که جوانان برای توجیه عدم ازدواج از آن نام می برند.

پس از آن بسیاری از خانواده هایی که در حال حاضر با مشکل نبود کار و درآمد مناسب دست و پنجه نرم می کنند، می توانند به قدم های بزرگتر در زندگیشان فکر کنند. همانطور که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم، یکی از اصلی ترین دلایل بروز طلاق در میان خانواده های ایرانی، نبود کار و درآمد مناسب است. جهش تولید و کار مناسب می تواند در کاهش آمار طلاق نیز موثر باشد. (3)

آیا جهش تولید می تواند منجر به کاهش طلاق شود؟

آیا جهش تولید می تواند در کاهش آمار طلاق موثر باشد؟ یقیناً بله. جهش تولید یعنی کارخانجات بیشتر، تولیدات بیشتر، نیروی کار بیشتر و درآمد بیشتر برای کارگران و نیروهای فنی ایرانی. به همین دلیل هر چقدر که دولت و مردم بتوانند در جهش تولید موفق تر عمل کنند، در کاهش آمار طلاق و نگه داشتن و صیانت از خانواده های ایرانی موفق تر خواهیم بود.

آن گونه که از بررسی مشکلات و درد سر های پس از ازدواج به دست آمده متوجه شده ایم، اگر شرایط اقتصادی مناسب برای خانواده های نوپا ایجاد شود، بسیاری از مشکلات دیگر نیز خود به خود حل خواهند شد.

گره خوردن تمامی مشکلات در مشکلات اقتصادی امری اجتناب ناپذیر است که باید به جای سرپوش گذاشتن بر روی آن، به فکر حل آن بود. این کار فارغ از آن قسمت که برای راه اندازی کار اعطای وام ها و تسهیلات مناسب به کسب و کارهای نوپا و حمایت ارگان های دولتی از این کسب و کارها می شود، نیازمند کمک مردم نیز می تواند باشد. بدون آنکه تمامی مردم برای حل مشکلات اقتصادی ناشی از بیکاری اقدامی نکنند، نمی توان از پس آن بر آمد. مردم می توانند با خرید کالای ایرانی حمایت خود را از سیاست های جهش تولید و کار ایرانی نشان دهند. (1) و (2)

آیا کاهش آمار طلاق می تواند در گسترش جهش تولید مؤثر باشد؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید تاثیرگذاری جهش تولید و طلاق بر یکدیگر، یک تاثیر گذاری دو طرفه و متقابل است. همانطور که جهش تولید در نگه داشتن پایه های خانواده از منظر اقتصادی اهمیت دارد، به همان نسبت وجود خانواده هایی با دغدغه و تفکر اقتصادی می تواند در جهش تولید نیز موثر باشد.

خانواده هایی که به دنبال پیشرفت و رشد و تعالی باشند، یقینا به فکر پیدا کردن کارهای مناسب و کسب درآمد بیشتر هستند. از طرفی تعداد خانواده های بیشتر یعنی نیروی کار های بیشتر و در نسل های بعدی نیروی جوان بیشتر. این قضیه به تنهایی می تواند تولیدات بعدی و مستمر نسل های آینده را نیز تضمین کند.

جدای از این مسائل هنگامی که خانواده ای بر اثر مشکلات اقتصادی از هم فرو می پاشد، ممکن است هر یک از زوجین دیگر به کسب و کارهای قدیمی و احیاناً شکست خورده خود باز نگردد و به جای آن به کارهای دون و خارج از شان بپردازد. جوانانی که دغدغه خانواده و کسب روزی حلال و کافی را ندارند، هیچ وقت به فکر راه اندازی کسب و کار یا حتی کار در مجموعه های بزرگ را نخواهند داشت.

بنابراین اگر خانواده های نوپا و زوج های جوان با بروز هر مشکل مالی تصمیم به جدایی و طلاق بگیرند، یقیناً این مسئله به روی کسب و کارهای دیگر و جهش تولید، چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیر مستقیم تاثیرگذار خواهد بود. (3)
 
نتیجه گیری و جمع بندی
در پایان و با تمامی حرف ها، شاید هنوز مسئله طلاق به دلیل مشکلات اقتصادی برای تان نامفهوم باشد. طلاق اگرچه در جامعه امری ناپسند است اما بدون آنکه پایه های مناسب برای حل این مشکل به وجود بیاید، نمی توان امیدی برای حل آن داشت. نامگذاری سال جهش تولید از سوی مقام معظم رهبری، فرصت مناسبی است تا برای رفع یکی از معضلات ازدواج جوانان کاری کرد. جهش تولید و ایجاد فرصت های شغلی مناسب، می تواند در کاهش آمار طلاق موثر باشد.

همانطور که در قسمت های بالا نیز بررسی کردیم، کاهش طلاق به جهش بیشتر تولید و ایجاد فرصت های بیشتر شغلی نیز می انجامد. اگر بخواهیم هم تولید بیشتر و هم کاهش آمار طلاق را در جامعه داشته باشیم، می‌توان با برنامه ریزی درست و انجام کارهای اصولی در هر دو زمینه ازدواج آسان و ایجاد فرصت های شغلی، هر دو موضوع را با یک تیر نشانه گرفت.
پی نوشتها
  1. www.afkarnews.com
  2. www.asriran.com
  3. www.donya-e-eqtesad.com