بررسی تاریخچه و جایگاه سازمان ها و نهادهای مدیریت وقف و امور خیریه در ایران و جهان
وقف یکی از سنت های پسندیده و نیک در دین اسلام است که از گذشته های دور تا به امروز این سنت حسنه ادامه داشته است. اگر در یک جمله با توجه به قانون مدنی بخواهیم وقف را معنا کنیم باید این گونه عنوان کنیم؛ اصل مالی که حبس شده و منافع حاصل از آن تسبیل شود. در این مقاله به بررسی تاریخچه و جایگاه سازمان ها و نهادهای مدیریت وقف و امور خیریه در ایران و جهان خواهیم پرداخت.
بررسی تاریخچه و جایگاه سازمان ها و نهادهای مدیریت وقف و امور خیریه در ایران و جهان
موقوفه، اصل مال یا عین مال که مشخص است و حکایت از اموالی دارد که شخص قصد وقف کردن آن را دارد. تسبیل نیز به معنای هدف یا مسیری است که از ابتدا قرار بوده مال وقفی در جهت آن مورد استفاده قرار بگیرد. عمل وقف در جهت امری خیر و در راه رضای خدا انجام می شود. معمولاً افرادی که قصد وقف کردن اموال خود را دارند با هدف سود رساندن به عموم و امور عام المنفعه، قدم در این راه می گذارند.یکی از نکات مهم در وقف غیرقابل انتقال بودن آن است، همچنین اموال وقفی قابل تبدیل شدن نیز نیستند. البته در قوانین فقهی و شرعی ادله و شروط مختلفی وجود دارد که بر اساس آن ها انتقال، تغییر یا تبدیل اموال وقفی امکان پذیر می شود. برای عقد وقف، وجود سه رکن اصلی ضرورت دارد، در واقع بدون این سه رکن عقد وقف محقق نخواهد شد.
در ابتدا باید به نقش واقف اشاره کنیم، واقف شخصی است که مالکیت مال وقفی را دارا بوده و قصد وقف کردن اموالش را دارد. توجه داشته باشید که واقف باید مالک باشد در غیر این صورت توانایی وقف کردن نخواهد داشت. همچنین شروط دیگر همچون عقل، رسیدن به بلوغ و رضایت قلبی شخص نیز برای عقد وقف الزامی است.
رکن بعدی موقوف علیهم است که منافع ناشی از وقف به آن می رسد. منافع حاصل از وقف در دو دسته وقف عام و وقف خاص به شخص یا اشخاصی می رسد که اموال موقوفه به نیت آن ها مورد وقف قرار گرفته است. رکن آخر نیز اموالی است که توسط مالک یا همان واقف در راهی خیر وقف می شود، این امر عین موقوفه نام دارد. (1)
در خصوص انواع وقف نیز به دو وقف خاص و عام اشاره کردیم. وقف عام همان طور که از نام آن مشخص است، منافع حاصل از آن متعلق به شخص خاصی نیست و برای خدمات عمومی مانند بیمارستان، مدرسه یا مسجد مورد استفاده قرار می گیرد. برخلاف وقف عام، وقف خاص شامل گروه یا شخص خاصی می شود که اموال موقوفه به نیت آن وقف می شود.
بررسی قدمت وقف در ایران
در قرن چهارم هجری اولین نهاد مربوط به وقف به نام دیوان اوقاف در ایران شکل گرفت. در آن زمان حکمرانان به شکل مستقیم امور مربوط به وقف را مدیریت می کردند. همچنین بخشی از منافع مالی حاصل از موقوفات صرف هزینه های دولت های وقت می شد. در دوران حاکمیت سلجوقیان اموال موقوفه بسیاری صرف خدمات عمومی شده بود.به عنوان مثال مدارسی تحت عنوان مدارس نظامیه از مکان هایی بودند که با هدف خدمت رسانی به عموم تأسیس شده بودند. خواجه نظام الملک طوسی یکی از مهمترین اشخاص در تأسیس مدارس نظامیه بود. (1)
هم زمان با تشکیل حکومت های ایرانی مانند سامانیان، صفاریان و طاهریان، نهاد وقف مورد توجه بیشتری قرار گرفت. در این دوران با غلبه مسلمانان بر ایرانیان، بسیاری از اموالی که مورد فتح قرار گرفته بودند، به شکل اموال موقوفه مورد استفاده قرار می گرفتند. همچنین در سال 368 هجری قمری بیمارستان مشهوری با نام عضدی توسط عضد الدوله دیلمی با نیت وقف، تأسیس شد.
به طور کلی در دوران آل بویه، اموال بسیاری با قصد و نیتی خیر و استفاده از آن ها برای امور مختلف عمومی، وقف شدند. در برهه ای از زمان مصادف با حمله مغولان، بنیان نهاد وقف در ایران از هم گسست. در این دوران اموال موقوفه ماهیت خود را از دست داده و در اختیار مغولان قرار گرفتند. (1)
وقف در ایران در زمان های مختلف تاریخی شکل های خاصی به خود گرفت اما در دوران صفویه این نهاد با رشد بیشتری همراه بود. حاکمیت شاه عباس صفوی یکی از مهمترین دوران برای وقف در ایران محسوب می شود. از شاخص ترین موقوفاتی که در حکمرانی صفویان شکل گرفت، می توان به آستان قدس رضوی و آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی اشاره کرد. (1)
دوران صفوی اهمیت وقف و گسترش این نهاد به اندازه ای ارزشمند بود که بسیاری از پادشاهان صفوی نیز بسیاری از اموال خود را وقف می کردند. همچنین افزایش تعداد اموال موقوفه در دوران حاکمیت شاه عباس اول، به میزان قابل توجهی رسیده بود. یکی دیگر از افتخارات نهاد وقف در این دوران به یکی از حکام کرمان به نام گنجعلی خان زیک برمی گردد. گنجعلی خان در دوران حاکمیت خود تمام املاک و اموال شخصی خود را صرف وقف کرد. (1)
دوران حکومت نادر شاه افشار نیز شرایط مطلوبی در خصوص موقوفات وجود نداشت. نادر شاه تمام اموال موقوفه را به مالکیت خود درآورد و همچنین بسیاری از موقوفات نیز توقیف شدند. البته این دوران چندان طول نکشید و با مرگ نادر شاه افشار بسیاری از اموال موقوفه که ضبط شده بودند، آزاد شده و به صاحبانشان بازگردانده شدند.
موقوفات تا به تخت نشستن حاکمان قاجاری، معمولاً یا به املاکی شخصی تبدیل می شدند و یا حکومت تسلط بر آن ها را بر عهده می گرفت. در دوران حکمرانی قاجار در سال 1257 هجری قمری نهاد اوقاف در مجلس به همراه 6 وزیر تشکیل شد.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست، با توجه به نقش نادر شاه افشار در از دست رفتن حرمت و تقدس نهاد وقف، تزلزل در امور وقفی تا به پایان رسیدن سلسله قاجار ادامه داشت. همچنین در سال 1328 هجری قمری در دوران مشروطه وزارتی تحت عنوان معارف و اوقاف به تصویب رسید. (1)
جایگاه وقف در جمهوری اسلامی ایران
همان طور که اشاره کردیم وزارت معارف و اوقاف در دوران مشروطیت تأسیس شد که بعد از گذشت مدت زمانی، نهاد معارف و اوقاف از یکدیگر جدا شدند. از آن زمان به بعد قوانین و اصلاحات بیشماری در کیفیت و ماهیت نهاد وقف به وجود آمد و در نهایت سال 1354 سازمان اوقاف شکل منسجم تری به خود گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان اوقاف وظایف جدیدی را تحت پوشش خود قرار داده بود.به فرمان امام خمینی (ره) مرکزی دینی در سازمان اوقاف تأسیس شد. از این وظایف و امور جدید می توان به تأمین زندگی و شغل روحانیون، طلاب و مدرسین علوم دینی اشاره کرد. تمام این هزینه ها در سازمان اوقاف تحت نظر بودجه عمومی دولت بود. (2)
وقف در جمهوری اسلامی ایران جایگاه بسیار ویژه ای دارد. در این نهاد تلاش می شود تا جلب اعتماد به شکل مطلوبی شکل بگیرد. این امر کمک می کند تا افراد خیر و نیکوکار با خیالی آسوده اموال خود را در راه وقف، واگذار کنند. در سال 1358 سازمان حج و زیارت با سازمان اوقاف ترکیب شده و یک نهاد مشترک تأسیس شد. در نهایت نیز سال 1370 سازمانی مجزا با ساختاری اداری، تحت عنوان سازمان اوقاف و امور خیریه بنیان نهاده شد. (2)
یکی از مهمترین اهداف وقف در جمهوری اسلامی ایران، ریشه کن کردن فقر و محرومیت های اجتماعی است. در این نهاد موارد مختلفی مشاهده می شود که حمایت از ایتام، افراد سالخورده، قشر ضعیف جامعه، بیماران، از کار افتادگان و... را در برمی گیرد.
در جمهوری اسلامی ایران هر شخصی که امکانات و توانایی لازم برای وقف اموال خود را داشته باشد، می تواند در این امر خیر و مهم نقش داشته باشد. جایگاه وقف در ایران با ارزشمندی اخلاق و انسانیت همراه است. در واقع نهاد وقف ارزش های مهمی همچون ایثار و فداکاری را گسترش می دهد. (2)
نهاد وقف دایره عمل گسترده ای دارد و شما می توانید نقش آن در بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... را مشاهده کنید. جایگاه وقف در جمهوری اسلامی ایران به تقویت عرصه های مختلف در حکومت اسلامی منتهی می شود. تقویت حکومت اسلامی در جنبه های مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و... با اهمیت و گسترش وقف امکان پذیر خواهد شد.
جمهوری اسلامی تلاش می کند تا با بهره مندی از منافع موقوفات، عدالت اجتماعی را در سطح گسترده ای برقرار سازد. درآمدهای ناشی از موقوفات، صرف امور مختلف عمرانی یا صنعتی می شود که در نهایت منافع آن باعث پیشرفت کشور و کمک به حذف بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی خواهد شد. با توجه به جایگاه وقف در جمهوری اسلامی سعی بر این است تا اطلاع رسانی جامعی در خصوص نهاد وقف انجام شود.
برخی از افراد نیکوکار هستند که اعتماد کافی برای وقف اموال خود ندارند و از صرف درآمد حاصل از وقف در مسیری خیر اطمینان ندارند. اگر قشر توانمند جامعه و افراد خیری که قصد شرکت در امور عام المنفعه دارند، نسبت به جایگاه وقف آگاه شوند، از هیچ کمکی در مسیر برقراری عدالت اجتماعی و دیگر پیامدهای مثبت آن، دریغ نخواهند کرد. (2)
وقف چه نقشی می تواند در زندگی مردم داشته باشد؟
افراد بسیاری در جامعه هستند که به معنا و مفهوم عمیق و تأثیرگذار وقف آگاه نیستند. وقف می تواند بسیاری از آسیب ها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را رفع کرده و در پیشرفت یک جامعه نقش مهمی ایفا کند. از آثار مثبت وقف در زندگی مردم باید به ایجاد اشتغال زایی اشاره کنیم. خانواده های بسیاری هستند که به دلیل بیماری یا ازکارافتادگی سرپرست خانواده با فقر دست و پنجه نرم می کنند. نهاد وقف می تواند این امکان را فراهم کند تا مراکزی به منظور ایجاد شغل از این افراد حمایت کنند. (3)همچنین وقف در راستای فرهنگ سازی نیز به اقدامات مؤثری منتهی می شود. ساخت مدارس وقفی یکی از این اقدامات مثبت است که تعداد بیشماری از کودکان و نوجوانان از قشر آسیب دیده را تحت حمایت خود قرار می دهد. اموال موقوفه بسیاری در سطح کشور گسترده شده اند که با نیت کمک به ایتام در این مسیر وقف شده اند. کودکان بی سرپرست و خانواده های بی بضاعت از مهمترین موارد در نهاد وقف هستند که توجه به آن ها بیش از موضوعات دیگر اهمیت پیدا کرده است. (3)
امر پسندیده وقف باید در فکر و ارزش های جامعه نهادینه شود. سازمان اوقاف وظیفه دارد تا با استفاده از روش های کاربردی فرهنگ وقف را گسترش داده و ذهنی روشنی در این خصوص بین افراد جامعه ایجاد کند. متأسفانه به دلیل توزیع ناعادلانه ثروت، خانواده های بسیاری هستند که در فقر به سر می برند.
نهاد وقف نقش مهمی در حمایت از این افراد دارد. وقف به عنوان نهادی دینی و اجتماعی می تواند در گسترش عدالت و توزیع برابر ثروت مؤثر واقع شود.
نهاد وقف اگر در مسیر درستی قرار بگیرد، توانایی کمک به برطرف کردن بسیاری از معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را دارد. با توجه به اینکه عین مال موقوفه در عقد وقف دست نخورده باقی می ماند و افراد از منافع آن بهره مند می شوند، این امر به حفظ اموال مهم کمک می کند. (3)
افراد نیکوکار و ثروتمندی هستند که به منظور خیر رساندن به قشر ضعیف جامعه، اموال خود را صرف امور خیریه می کنند. این جریان نقش مهمی در توزیع ثروت بین جامعه محروم داشته و به این ترتیب افراد بیشماری می توانند از منافع حاصل از وقف بهره مند شوند.
همچنین از دیگر آثار و فواید وقف در زندگی مردم و پیشرفت کشور باید به افزایش درآمد سرانه اشاره کرد. با افزایش تولید ناخالص داخلی، میزان درآمد سرانه نیز بالا رفته و قدرت خرید مردم نیز افزایش پیدا می کند.
مناطق محرومی که با کمبود امکانات اولیه و ضروری مواجه هستند توسط موقوفات به رشد رسیده و از ظرفیت های مطلوبی بهره مند می شوند. مدارس و بیمارستان ها از جمله این مکان های وقفی هستند که به نقش مهم وقف در زندگی اشاره دارند. (3)
با گسترش فرهنگ وقف عوامل مهمی همچون توزیع عادلانه ثروت، فقرزدایی، ایجاد شرایط مناسب برای رشد ارزش های مادی و معنوی و... اهمیت پیدا می کنند. همان طور که امام صادق (ع) از وقف تحت عنوان صدقه جاریه یاد کرده اند، می توان از ارزش این نهاد و حسی از تعاون و همدلی آگاه شد.
گسترش فرهنگ وقف در اسلام و کشور ما ایران اتفاقات خوشایندی را به همراه داشته است. تأسیس مدارس، بیمارستان، مساجد و مراکز دینی، ساخت حمام و خدمات عمومی، کمک به ایتام، حمایت از پرورشگاه ها، تأمین جهیزیه، تأمین اسباب و لوازم اولیه زندگی، تأسیس کتابخانه و مراکز فرهنگی، تأسیس مراکز توانبخشی و هزاران موارد مهم دیگر از منافع حاصل از موقوفات هستند.
یکی دیگر از مهمترین منافع اجتماعی وقف، کارآفرینی و ایجاد اشتغال زایی است. افراد و گروه های توانمند باید در خصوص توسعه کارآفرینی در نهاد وقف ثابت قدم بوده و از نیروی انسانی در جهت ایجاد شغل بهره مند شوند. نهاد وقف از مهمترین راه های توزیع مجدد درآمد در جامعه است.
وقف کمک می کند تا سرمایه و منابع موجود در یک منطقه به بهترین شکل مورد بهره برداری قرار گرفته و در جهت تأمین نیازهای اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
با توجه به مشکلاتی که در خصوص عدم آگاهی نسبت به موضوع وقف در جامعه وجود دارد، چالش هایی نیز پیش روی این نهاد مشاهده می شود. مسئولین مربوطه باید نسبت به چالش های مختلف حقوقی، قضایی و... مطلع بوده و از هر راهی برای برداشتن این موانع دریغ نکنند.
جایگاه وقف در دوران های حکومتی مختلف ایران
یکی از تعالیم ارزشمندی که در تمام جوامع به نحوی از آن استفاده می شود، سنت وقف است. مسلمان هر جامعه ای نیاز های مادی و معنوی دارد که ممکن است اقشار کم درآمد جامعه را تحت فشار قرار دهد به همین دلیل وجود آموزش های مربوط به وقف کمک می کند تا تمام اقشار جامعه بتوانند به حد نسبی از امکاناتی بهره مند شوند و نیازهای ضروری آنان برطرف شود.در سنت اسلامی اصطلاح وقف به معنای آن است که مالی را برای بهبود وضع نیازمندان انتقال دهیم و هیچ گونه منفعت و ثمره ای را در عوض آن دریافت نکنیم. در چنین مواردی در حقیقت اصل مال بدون آن که از بین برود باقی می ماند اما منافع آن نیز برای بهبود وضعیت نیازمندان مورد استفاده قرار می گیرد.
جامعه ایران نیز در دوره های حکومتی مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم از موضوع و بسیار استفاده کرده است و این سنت دیرینه ریشه بسیار عمیقی از گذشته تا کنون دارد. با گسترش فرهنگی و در تمام دوران های حکومتی مختلف بستر بسیار مناسبی برای رشد پیدا کردن ارزش های الهی و معنوی در میان مردم و حکومت ایجاد شد و از طرفی دیگر اسلام نیز تاکید بسیار زیادی بر موضوع وقف به عنوان یکی از هرم های موثر فرهنگی برای بهبود شرایط جامعه تاکید کرده است.
جالب است بدانید که صدها سال است که افراد نسبتاً مرفه جامعه با اندیشه و سنت خیرخواهی در جامعه ایران اقدام به اختصاص دادن تمام یا بخشی از اموال خود را برای خدمت به جامعه و کمک به نیازمندان می کنند و این سنت سال هاست که در جامعه ما پابرجا مانده است و هنوز هم افراد بسیار زیادی از این روش برای همبستگی اجتماعی استفاده می کنند.
یکی از ویژگی های مشترک فرهنگ وقف در دوران های حکومتی و مختلف آن است که وقف، طبقاتی نیست و همواره همه اقشار جامعه می توانند از آن استفاده کنند و به هیچ عنوان محدود به طبقه اجتماعی خاصی نیست. به بیانی بهتر فرهنگ وقف در تمام دوران های حکومتی باعث ایجاد مسئولیت های متقابل و نوعی همبستگی اجتماعی میانه اقشار سطح پایین جامعه و ثروتمندان شده است و همین موضوع در نهایت به پیشرفت جامعه کمک بسیار زیادی کرده است.(4)
نگاهی به تاریخچه وقف از زمان تشکیل در ایران
در رابطه با تاریخچه وقف فقط در ایران می توان به این موضوع اشاره کرد که مردم ایران از ابتدای تاریخ از ابتدای تشکیل حکومت های ایرانی حتی قبل از دین اسلام نیز به فرهنگ بخشایش و بخشودن علاقه خاصی داشتند و با وجود آن که با دین اسلام آشنایی نداشتند و دین اسلام هنوز ظهور نکرده بود، آنان به خوبی فرهنگ صدقه دادن را در میان خود رواج داده بودند.نمونه های بارز این موضوع در دوران هخامنشیان و دوره حکومتی کوروش و داریوش بزرگ به خوبی دیده می شود و پادشاهان ایرانی از همان ابتدا بر امر بخشایش تاکید بسیار زیادی داشتند. اما حقیقت آن است که با ورود اسلام و آغاز سیر تاریخی حکومت اسلامی در ایران شعار دادن و بخشایش حالت بسیار منظم تر و قانون مدار تری به خود گرفت و اصطلاح وقف در این دوره در میان مردم رواج یافت.
دقیقاً از سال چهارم هجری که کشور ایران به وسیله سپاهیان اسلامی فتح شد، مردم سرزمین ایران به خوبی توانستند دین اسلام و یکتاپرستی را با آغوش باز ای بپذیرند؛ چراکه آموزه های اسلامی مانند وقف و صدقه دادن از زمان های بسیار گذشته در میان مردم رواج داشت و بسیاری از آموزه های فرهنگی اسلام با فرهنگ ایرانی تطابق داشت.
اما ترکیب دین اسلام و فرهنگ ایرانی باعث منسجم شدن این آموزه ها و فرهنگ شد به بیانی بهتر می توان گفت فرهنگ اسلامی ایرانی بسیار غنی تر از هر زمان دیگری شد. محبت و دوستی که مردم ایران نسبت به خاندان پیامبر داشتند باعث شد تا فرهنگی همچون وقف بیش از پیش در میان مردم رواج پیدا کند و مردم بتوانند مصمم تر از هر زمان دیگری این فرهنگ را در میان خود ترویج دهند.
ناگفته نماند که در زمان حکومت هایی همچون بنی امیه، جنایت و ستم کاری های حکمرانان این حکومت ها باعث نشد که مردم ایران از موضوع وقف دست بکشند و نسبت به نیازمندان بی توجه شوند.
همه این موارد در حالی اتفاق افتاد که بی توجهی و حکمرانان بنی امیه و دیگر پادشاهان سست عنصر ایران کرامت های انسانی و ارزش های دینی را به چالش می کشاند اما همچنان مردم ایران و جامعه اسلامی نسبت به فرهنگ دینی همچون وقف استقامت نشان می دادند و تمام مردم جمعه با وجود آن که شاید شرایط مالی بسیار خوبی نداشتند با همبستگی یکدیگر و استفاده از فرهنگ و لغت در مقابل ستمگران مقاومت می کردند.
به طور خلاصه می توان گفت که فرهنگ وقف از قرن چهارم تا هفتم در میان مردم ایران بسیار رونق داشت و هیچ یک از شرایط سیاسی و حکومتی باعث نشد تا مردم از این فرهنگ دست بکشند. این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که ما شاهد آن بودیم که در قرن ششم بسیاری از مردم از این فرهنگ اسلامی ایرانی استقبال کردند و همین موضوع باعث شد تا شاهد تاسیس مدارس جدید، بیمارستان ها، کتابخانه ها و... باشیم.
بعد از ورود اسلام به ایران و عهده دار شدن دانشمندان و علمای دینی در رابطه با اداره امور وقفی، تحول چشمگیر و پیشرفت عظیمی در تاریخ وقف اتفاق افتاد و با وجود آنکه کشور ایران با فجایع عظیمی همچون حمله مغول در قرن هفتم رو به رو بود و حکومت ایران نیز توانایی کنترل شرایط را نداشت، مردم کشورمان توانستند با همیاری یکدیگر مجدداً شرایط کشور را بهبود دهند.
از نمونه های بارز این موضوع حضور افراد سرشناس و اسلامی همچون خواجه رشیدالدین فضل الله در مرکز امورات وقفی بود. چنین افرادی توانستند با تکیه بر فرهنگ و سنن اسلامی و استفاده درست و به جا از موضوع وقف، مجدداً مساجد و موسسات خیریه و مراکز علمی فراوانی همچون مدارس علوم دینی و رصد خانه ها و... را احیا کنند و حتی از درآمد این مراکز مجدداً برای موقوفات دیگر کشور استفاده نمایند. (5) و (6)
جایگاه وقف در دوران های حکومتی مختلف
همانطور که اشاره کردیم، وقف به طور جدی و با اصطلاح اسلامی، از دوران ورود سپاهیان اسلام به ایران آغاز شد که مصادف با قرن چهارم بود. از دوران قرن چهارم تا هفتم نیز که مصادف با حکومت امویان و عباسیان بود شرایط کشور به گونه ای بود که با وجود فشارهایی که از جانب حاکمان ظالم به مردم وارد می شد، تمام اقشار جامعه با همیاری و همدلی به یکدیگر کمک می کردند تا سطح جامعه با استفاده از فرهنگ وقف پیشرفت یابد.پس از قرن هفتم هجری نیز می توان به دوران شکوفایی وقف اشاره کرد. شاید در ظاهر این گونه به نظر بیاید که حمله مغول صدمات جبران ناپذیری را به کشور وارد کرد اما اگر بخواهیم این موضوع را از جنبه وقفی آن نگاه کنیم باید بگوییم که بیشترین میزان وقف در این دوره اتفاق افتاد و مردم با وجود آنکه بسیاری از اموال خود را از دست داده بودند، باقی مانده چیزی را هم که داشتند در جهت بهبود شرایط جامعه و کشور به کار گرفتند و همین موضوع باعث شد تا پیشرفت چشمگیری در جامعه اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از مواردی که باعث شد تا در قرن هفتم که مصادف با روی کار آمدن سلسله صفویان بود سنت وقف مجدداً گسترش یابد، آن بود که تمام مردم و حتی درباریان کشور املاک و دارایی های خود را برای وقف کردن در آستانه مقدس حضرت معصومه و حضرت رضا و حتی عتبات عالیات و دیگر امور خیریه به کار گرفتند.
همه این موارد باعث شد تا این دوران تنوع فراوانی از موضوع وقف و ضبط در دفاتر ویژه و حتی امور ثبتی اتفاق بیفتد و در نهایت همه این موارد باعث شد تا تشکیلاتی مانند وزارت اوقاف برای نخستین بار در کشور ما تاسیس شود تا وقف نامه ها و اداره تمام امور موقوفات بر عهده وزیر کشور گذاشته شود.
بر اساس مستندات و منابع تاریخی رسمی و معتبر مانند سفرنامه های افراد مشهور و اسنادی که از دوره صفویه به جای مانده است، می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که یکی از پربارترین دوره های حکومتی وقف پس از اسلام در کشور ما دوره صفویه بود که به صورت رسمی تشکیلاتی نیز برای املاک و اموال موقوف تاسیس شد.
در سال ۱۰۱۵ شاهد این موضوع بودیم که شاه عباس صفوی تمام املاک به دست آورده حکومتی را که مربوط به او می شد و قیمت آن ها حتی بیشتر از یک صد هزار تومان شاهی تخمین زده می شد، به علاوه تمام ساختمان های گوناگونی که مربوط به او در اصفهان و اطراف آن بود را به چهارده معصوم وقف کرد و خودش نیز سرپرستی این امور موقوفه را برعهده گرفت. در این وقف نامه که تنظیم آن را شیخ بهاءالدین محمد عاملی بر عهده داشت تمام درآمدها صرف شرایط و پیشامدهای هر دوره شد.
اگر بخواهیم در دوران افشاریان موضوع وقف را مورد بررسی قرار دهیم، باید به این نکته اشاره کنیم که عدم آگاهی نادرشاه نسبت به سنت های دینی اسلام همچون وقف، باعث شد که تا حد زیادی شرایط فرهنگی و اوضاع اقتصادی مردم دچار اختلال شود. متاسفانه با تصمیم گیری اشتباه نادرشاه مبنی بر ضبط تمام موقوفات کشور و صرف آن ها برای لشکریان و نظامیان، شرایط موقوفات تا حد زیادی مورد خطر قرار گرفت و این املاک مورد استفاده شخصی و ثبت و ضبط قرار گرفتند؛ تا زمانی که جانشین نادرشاه شاه فرمان لغو مالکیت موقوفات را صادر کند، این شرایط نابسامان ادامه داشت.
در دوران قاجاریه نیز همچون دوران افشاریان شرایط کشور مساعد نبود و دچار آشفتگی ها و نابسامانی های شدیدی بود. در این دوره نیز بسیاری از اموال و املاک موقوفه کشور حیف و میل شد و سودجویان و فرصت طلبان بسیار زیادی از آن ها برای منافع شخصی خود استفاده کردند. خوشبختانه با وقوع انقلاب مشروطه مردم توانستند به رهبری روحانیان شجاع و مبارز شیعه از حیف و میل شدن بیشتر اموال موقوفه جلوگیری کنند و نظام نوینی را تشکیل دادند تا مجددا فرهنگ وقف در کشور اتفاق بیفتد.
در دوران حکومت دست نشانده پهلوی، متاسفانه صدمات بسیار زیاد و شدیدی بر امور موقوفات کشور وارد شد. بسیاری از اشخاص خاندان پهلوی از این املاک حاصلخیز موقوفه و اراضی مرغوب برای استفاده شخصی و واگذاری آن ها به وابستگان و درباریان و نوکران خویش استفاده کردند و هیچ توجهی به سنت اسلامی نداشتند و همین موضوع باعث شد تا بر خلاف اصول فقهی دین اسلام، بسیاری از املاک موقوفه کشور به بهانه هایی مانند اصلاحات ارضی به فروش برسند و درآمد نامشروع آنان صرف مصارف شخصی افراد دست نشانده حکومت می شد.
حکومت دوره پهلوی با این تصور که می تواند با از بین بردن املاک وقفی، مراکز و پایگاه های معنوی را از بین ببرد، دست به چنین اقداماتی زد اما ملت شریف ایران در برابر چنین مواردی ایستادگی کردند تا زمانی که توانستند با انقلاب اسلامی ایران مجدداً فرهنگ وقف را در کشور زنده کنند. (6)
مقایسه ساختار وقف در ایران با دیگر کشورها
وقف در جامعه محیط و فضایی را ایجاد می کند که افراد بتوانند ارزش های معنوی و الهی را حس کنند. وقف یکی از مسائل تاثیر گذار بر نیازهای مادی و معنوی جامعه است. چراکه فردی که وقف می کند نه تنها به جامعه از نظر مادی کمک کرده است بلکه از نظر معنوی به تعالی خواهد رسید. این مسئله به طور واضح مصداق احسان، انفاق، تعاون و باقیات الصالحات است. (7)وقف را می توان در یک تعریف کلی زمین، ملک یا مستغلی دانست که در راه خدا استفاده می گردد. وقف نامه توسط کسی که قرار است محل را وقف کند تهیه می شود. ایشان تعیین می کنند که از ملک یا مستغلات ذکر شده چگونه استفاده گردد و سود آن در چه راهی مصرف شود. (8)
وقف باعث می شود تا درآمد ملی به صورت عادلانه میان افراد تقسیم گردد. بسیاری از افراد که به ثروتی رسیده اند وقف در راه خدا انجام می دهند و اموالشان و سود آن ها را میان تنگ دستان توزیع می کنند. مبحث مطرح شده باعث می شود تا درآمد سرانه نیز افزایش یابد و در جهت افزایش تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گیرد. هر چه میزان تولید ناخالص داخلی بالا رود، ارتباط مستقیم خواهد داشت با درآمد سرانه و قدرت خرید مردم. هنگامی که قدرت خرید مردم افزایش یابد، رفاه در جامعه به وجود خواهد آمد.
پس از انقلاب اسلامی و در دی ماه 1363 قانون تشکیلات و اختیارات سامان اوقاف توسط مجلس تصویب شد و پس از مدتی نام آن به «سازمان حج و اوقاف و امور خیریه» تغییر پیدا کرد؛ منتها نقش و وظایف آن تغییر به خصوصی نکرد.
امّا فایده وقف تنها در به گردش درآمدن چرخ اقتصاد نخواهد بود. مهمترین آثار و فایده آن در روح و وجود افراد تجلی خواهد یافت. داشتن روحیه انفاق، ایثار و فداکاری باعث می شود تا فرد به جایگاه مطلوبی از نظر روحی و اسلامی دست یابد. وقف در واقع سرمایه گذاری برای رفع نیازهای پایدار عام المنفعه است.
به طبع این مسئله در ریشه های اصلی جامعه که شامل فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت و امنیت... منتشر می شود و باعث نیرو گرفتن ریشه ها خواهد شد. به کمک وقف هزینه های ساخت مدارس، بیمارستان ها، مساجد، کمک به افراد کم توان، دانش آموزان و تامین مسکن، زمین های زراعی و... ممکن خواهد شد. (7)
قوانین و احکام وقف در ایران
طبق ماده 55 قانون مدنی وقف چنین تعریف شده: «عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود.»همانطور که گفتیم به این معنا است که مال، ملک و مستغلات و سود حاصل از آن ها طبق خواسته وقف کننده در راستای خدمات عمومی و رضای خداوند استفاده گردد. طبق وقف نامه ها این مسئله به این معنا است که اگر ملکی وقف شود نمی توان مالکیت آن را به غیر منتقل کرد و هر گونه معامله بر روی آن غیرممکن خواهد بود. (9)
دو گونه وقف وجود دارد:
-
وقف خاص
- استفاده کنندگان آن مشخص شده است. برای مثال فضا و اموالی که در راستای ساخت مدارس یا حوزه های علمیه وقف شده اند.
-
وقف عام
- گروه یا دسته خاصی از مردم برای آن مشخص نشده است و عموم از آن استفاده خواهد کرد. مانند مساجد و بیمارستان ها. (9)
طبق ماده 57 قانون مدنی کسی که وقف می کند باید مالک اصلی باشد تا وقف نامه انجام شده اعتبار داشته باشد. ماده 57 چنین می گوید «واقف باید مالک مالی باید که وقف می کند و به علاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است». فردی که وقف می کند باید عاقل، بالغ و با اختیارات کامل باشد.
همچنین در ماده 58 به نوع اموالی که وقف می شود اشاره شده است «فقط وقف مالی جایز است که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد اعم از اینکه منقول باشد یا غیرمنقول، مشاع باشد یا مفروز.»
از قوانین گفته شده می توان به شرایط وقف در کشورمان پی ببریم:
- وقف باید صاحب و مالکی مشخص داشته باشد.
- موقوفه باید دارای منفعت حلال باشد.
- درآمدی که از محل وقف به دست می آید باید برای واقف باشد و اگر ملکی رهن یا اجاره باشد قابل وقف نخواهد بود.
- وقف نمی تواند شامل کالاها و مواد خوراکی و آشامیدنی شود. برای مثال میوه یک درخت قابل وقف نیست ولی خود درخت یا باغ را می توان وقف نمود. (9)
همچنین در هنگام وقف در ایران باید به نکاتی توجه نمود. همانطور که اشاره شد در واقع محلی یا اموالی که وقف می شود مشابه یک نهاد خیریه عمل می کند و باعث توزیع سود به طور عادلانه در کشور می شود. نوشتن وقف نامه به این معنا است که طرفیق حق نفی و قطع آن را ندارد مگر در مواردی که به صورت قانونی معین شود.
اموال وقف شده پس از ثبت وقف نامه شخصیت حقوقی پیدا می کنند. مالی که وقف می شود باید یک عین باشد و نه دین و منفعت هر چند عین می تواند مادی یا غیر مادی باشد. درآمد موقوفات مجهول المصرف قابل مصرف در تحقیق و تبلیغ و نشر کتب در زمینه معارف اسلامی و عمران و موقوفات باید زیر نظر سازمان اصلی مورد استفاده قرار گیرد.
اداره امور موقوفه یا تولیت را فرد واقف می تواند مشخص کند و احتیاج نیست تنها یک فرد باشد بلکه می توان به چند نفر تولیت را واگذار کرد یا هر بخش از اموال و املاک را به فردی سپرد. این مسئله باید در وقف نامه ذکر شود و نصب متولی باید مشخص گردد. تولیت می تواند به چهار قسم باشد: استقلال، اجتماع، ترتیب و اطلاق.
واقف نمی تواند پس از وقف از آن رجوع کند یا از موقوف علیهم کسی را خارج کند. همچنین نمی تواند کسی را داخل وقف کرده یا شریکی در موقوف علیهم پیدا کند. همچنین فرد واقف نباید ورشکسته باشد یا بدهی بزرگی داشته باشد. (10)
نگاهی به تاریخچه وقف در جهان
طبق مستندات تاریخی آنچه که امروز به عنوان «وقف» می شناسیم در کشورهای مختلف وجود داشته است. منتها با همین نام مطرح نمی شده است. برای مثال وقف در معابد قبل از دوره اسلامی و ملت های قدیم مانند ایران باستان و مصر وجود داشته است. همچنین در غرب در مراکز دینی مسیحیان فدیه دادن به جای گناه در آن دوران معمول بوده است. (11)در دوران مصر باستان وقف در عبادتگاه های مذهبی آن زمان وجود داشته است. به طور معمول افراد طبقه بالا جامعه که ثروتمند بودند زمین هایی را برای کارهای عبادی اختصاص می دادند. سود این زمین ها به راهبان پرداخت می شد و آن ها نیز این وقف را در میان تنگ دستان و بیماران تقسیم می کردند.
لوحی در موزه از زمان مصر باستان نگه داری شده است که نشان می دهد مردم املاک و زمین هایی را برای خدایان مصری و معابد اختصاص می دادند. سپس کاهنان درآمدش را میان فقرا تقسیم می کردند تا بودجه ساخت مراکز بهداشتی از این طریق تامین می شده است. (11) و (12)
همچنین در رم باستان نیز مراکز خیریه ای برای جمع آوری بودجه برای کمک به ناتوانان جامعه ایجاد شده بوده است. در ایران نیز در بقعه دانیال نبی سندی بر وجود وقف در آن دوران نیز پیدا شده است. همچنین آثاری در کرمان و یزد یافته شده است که نشان می دهد بسیاری از مدارس، بیمارستان ها و معابد آن زمان با پرداخت های نیکوکارانه ایرانیان تاسیس گردیده بود.
اگر نگاهی به غرب بیندازیم متوجه می شویم آن ها نیز وقف را از قدیم الیام داشته اند منتها قوانین آن با سبک اسلامی متفاوت است ولی در عین حال مشابهت هایی نیز وجود دارد. برای مثال اشاره کردیم که تولیت به شخصی یا اشخاصی سپرده می شود تا محل وقف شده و سود آن را مدیریت کند.
در غرب در دوران آنگلوساکسون ها از نظر حقوقی نهادی تاسیس به نام «تراست» به وجود آمد که مالی در اختیار شخصی که معین شده است قرار می گرفت و در راستای انجام کارهای سودمند برای عام استفاده گردد. شخصی که انتخاب می شود را امین یا وصی خطاب می کنند. کسانی که از سود یا ملک وقف شده استفاده می کنند را مستفید یا مستحق می خوانند.
در این نهاد نیز فردی که امین یا وصی می شود حق انتقال مال یا سود را به نسل بعد ندارد. همچنین حق استفاده شخصی از آن نخواهد داشت. به نظر می رسد چنین مسائلی در تمام دنیا مشابه باشد. (12)
نظام کلیسا نیز به همین صورت است. کلیسا به طبع درآمد های خود را که از جمع آوری اعانه است در راستای کمک به خلق و رضای خدا به کار می گیرد. بخشی از عوامل مال نیز صرف امور کلیسا می شود. در آلمان، برزیل و فرانسه نیز نظامی مشابه با وقف بر اولاد وجود دارد. (12)
تفاوت وقف در ایران و دیگر کشورها
همانطور که متوجه شدیم کارهای نیکوکارانه و تلاش در راستای توزیع عادلانه اموال در جامعه هم در کشور های اسلامی و هم در کشورهای غربی وجود داشته است. با این وجود آنچه که امروز به عنوان وقف در کشور ما مطرح می شود و قوانین آن با کشورهای دیگر متفاوت است. چنان که در کشور های غربی مسئله «حبس عین و تسبیل ثمره» وجود ندارد. با این حال سازمان های خیریه و بنگاه های اجتماعی و سیاسی در این کشور ها شکل گرفتند؛ مانند نوبل در سوئد و بنیادهای فورد و راکفلر در آمریکا. (13)منتها این مسئله برای تمامی کشورها صادق نیست. برای مثال در فرانسه چنین بنگاه های خیریه ای مورد توجه نگرفت. هر کس که بخواهد در فرانسه اموالی را وقف کند باید از دولت اجازه گرفته و شخصیتی حقوقی پیدا کند. با این وجود شخصیت حقوقی ایجاد شده که یک «بنیاد» است موانع زیادی بر سر راه دارد.
ابتدا آنکه نیاز به سرمایه فراوان دارد و مؤسس باید در دوران حیات خود از تمام یا بخش از دارایی خود محروم شود همچنین در صورتی که قبل از دریافت گواهی بنیاد شخص فوت کند، مسئله هبه باطل خواهد شد. در سال 1933 قانونی برای کمک به چنین بنیادهایی تصویب شد با این حال همچنان سختگیری هایی در این زمینه وجود دارد.
در آلمان مسئله وقف تقریبا شبیه به ایران است. وقف مجموعه ای اموال برای قرارگیری در راستای هدفی معین، موردی پذیرفته شده است و در مواد 80 تا 89 قانون مدنی آلمان به آن اشاره می شود. پس از فوت موصی، بنیاد تبدیل به شخصیت حقوقی خواهد شد. این مسئله در ایران نیز به همین صورت مطرح شده است.
در قانون آلمان مؤسسه وقف، زندگی حقوقی پویایی پیدا کرده و امکان گسترش خواهد داشت. با این حال این مسئله باید توسط دولت تصویب و اجازه آن صادر شود. در حالی که در قانون ما چنین قیدی وجود ندارد و همین که مالی از جانب مالک وقف شود و به دست موقوف علیهم رسد، خود مؤسسه ای مستقل خواهد بود.
در سوییس، مشابه آلمان وقف امکان پذیر شده است و مواد 80 به بعد قانون مدنی آن ها به این موضوع اشاره می کند. با این حال راه حل هایی مطرح شده است که انجام وقف درگیر و منتظر اجازه دولت نشود. با این حال اداره اوقاف تاسیس شده در این کشور بر تمامی مراحل آن نظارت دارد و می توان گفت از این جنبه بیشتر شبیه به وقف در ایران است. (13)
وقف از دوران قدیم و باستان وجود داشته است منتها با وقفی که امروز می شناختیم متفاوت بوده است. همچنین این مسئله در معابد و مکان های دینی سراسر دنیا دیده می شود. از جمله در غرب در مراکز مسیحیان و ادیان پیش از نیز برای کمک به تنگ دستان، سازمان ها و بنیادهایی تشکیل شده است؛ منتها قوانین غربی مشابه آنچه که در ایران داریم نیستند.
شاید بتوان گفت کشور سوییس نزدیک ترین قانون در زمینه وقف را به ما دارد. در دیگر کشورها از جمله فرانسه و آلمان نقش دولت و اجازه آن بسیار است و گاهی مانع از انجام وقف می شود چرا که کنترل اموال وقف شده، قانون مناسبی نداشته و به طبع نسل های بعد از واقف، به آن اعتراض کرده اند.
جایگاه وقف در جهان کجاست؟
وقف که یکی از دیرینهترین سنتها محسوب میشود، نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورهای دیگر جهان جایگاه به خصوصی دارد. حتی میتوان گفت این امر حسنه نه فقط در دین اسلام که در دیگر ادیان الهی نیز به شدت مورد سفارش و توصیه قرار گرفته است. این سنت نیکو علاوه بر اینکه باعث رشد و شکوفایی ارزشهای انسانی میشود، برای جامعه نیز از نظر اقتصادی و اجتماعی منافع بسیاری دارد.شاید این همه اثرات و نتایج خوب دلیل اصلی این همه سفارشی که از سوی پیامبران و ائمه الهی به وقف شده است، باشد. سنت وقف یک عمل هم جانبه است. یعنی حتی با پیشرفت فراوانی که جوامع انسانی از همه نظر و در همه ی ابعاد مختلف در سالیان اخیر داشته اند، هم چنان این سنت حسنه و نیکو در بین مردم مختلف رواج داشته و میتوان گفت فقط شاید شکل و شمایل آن دچار تغییراتی شده است.
البته که باید گفت وقف به همان شکل اولیه که بخشیدن مال و یا ملکی به فردی که نیازمند آن باشد، نیز همچنان رایج و مرسوم است. اما شکلهای نوین آن که همراه با این همه پیشرفت علم و تکنولوژی است نیز در دنیای جدید به وفور دیده میشود. برای مثال میتوان از وقف علم نام برد. یا وقف هایی که در مبحث تکنولوژی روی میدهند. حال آن چه ما در دادمه این نوشتار برآنیم، بررسی جایگاه وقف در جهان است. این که در چه جایگاهی قرار دارد و چه تأثیری بر جوامع مختلف از گذشته تا کنون گذاشته است.
وقف چیست؟
به طور کلی و بنا بر یک تعریف عام که در تمام جهان صدق میکند، میتوان گفت وقف یک سنت قدیمی و جهانی به معنی بخشش پول یا ملک به شخص یا موسسه غیر انتفاعی است که منافعی که از این بخشش به دست می آید را به مصرف خاصی می رسانند. بنا بر قوانینی که در کشور ما وجود دارد، وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود. برای بررسی جایگاه وقف در تاریخ میتوان گفت که عمر وقف به درازای عمر بشریت است.این یعنی از همان ابتدا که آدم خلق شده است، وقف نیز وجود داشته است. براساس نظریه فقهای مسلمان، ساختمان کعبه، اولین بنای وقفی است که در قرآن کریم به عنوان اولین خانهی مخصوص عبادت معرفی شده است.
در کشورهای دیگر نیز مکانهای از جمله کلیساها، معابد و مساجدی وجود دارند که صرفاً برای امر عبادت وقف شده اند؛ اما امروزه وقف امری شناخته شده در همه جای جهان است. در کشوری مثل آمریکا نیز حتی امر وقف در نهادهایی با نامهای خیریه و نهادهای دینی انجام میشود. (14)
بررسی جایگاه وقف در جهان قدیم و باستان
جایگاه وقف در بین ایرانیان قدیم
وقف از همان زمانهای گذشته بین اقوام آریایی به خصوص ایرانیان رواج داشته است. آنها موقوفات و نذورات فراوانی برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود داشته اند. البته از گذشته تا کنون قسمتی از این موقوفات در دین زرتشتیان در برخی از شهرهای ایران مانند یزد و کرمان نیز همچنان باقی مانده است.برای مثال میتوان از آتشکده آذر گشسب بلخ نام برد که دارای موقوفات و نذورات فراوانی بوده است. همچنین برای آوردن نمونهای از امر وقف قبل از اسلام در ایران، میتوان زمان بازسازی مقبره دانیال نبی را نام برد که پادشاه آن دوره اینچنین وصیت کرده است که «من اموالی دارم آن را به صدقاع می بخشم.» (15)
جایگاه وقف در بین مصریان قدیم
در میان مصریان قدیم نیز امر وقف وجود داشته و انجام می شده است. مردمان مصری املاک خود را به معبدها و مقبرهها و همچنین خدایان خود اختصاص می دادند تا از درآمد آنها برای تعمیرات و بازسازیهای این مکانها استفاده شود. هزینه کاهنان و خادمان این مکانها نیز از همین اموال وقفی تأمین می شده است. در زمان حال نیز میتوان نشانه هایی از حضور وقف در زمانهای گذشته دید.برای مثال در موزهای در کشور مصر در یکی از لوحه ها، نقش هایی وجود دارد که وقف املاک برای کاهنان را نشان میدهد. وقف اولادی نیز در کشور مصر از گذشته تا کنون به وفور انجام می شده است. بدین گونه که املاک وقف کننده حبس می شوند و بعد از واقف به اولادش می رسند. یکی از قوانین وقف در این زمنیه آن بوده است که حق انتقال املاک به دیگران وجود نداشته است.
براساس کتاب قانون مصر از دکتر شفیق شحاته، در تاریخ مصر رمسیس دوم املاک فراوانی به معبد «ابیدوس » بخشید و مراسم ویژه ای به منظور تملیک آن املاک، در حضور جمع کثیری از مردم برپا کرد، تا مردم در این خیر از وی پیروی نمایند.
این یک نمونه از اهمیتی که پادشان باستان به امر وقف می دادند بوده است. همچنین میتوان گفت که مصریان قدیم با نظام تولیت نیز آشنایی داشته اند. آنها اداره اموال موقوفه را به پسر بزرگ تر از هر طبقه و خانواده واگذار می کردند. موقوفه بعد از واقف به اولاد می رسد تا از عواید آنها بهره برند و حق انتقال آن به غیر را نیز نداشته اند. (15)
جایگاه وقف در بین رومیان قدیم
رومیان نیز با امر وقف و کارکرد آن آشنایی داشته اند. مؤسسات خیریهای در روم باستان وجود داشته است که هدف از ایجاد آنها کمک به فقیران و ناتوانان بوده است. البته یکی از قوانین آنها در امر وقف این بوده است که فروش و رهن اشیای مقدس ممنوع بوده و کسی حق این کار را نداشته است زیراکه آنها فقط متعلق به خدا بوده اند و به همین دلیل است که میتوان گفت امر وقف در روم باستان تا حدودی شبیه به نظام وقف در بین مسلمانان بوده است.اعتقاد دیگری که رومیان باستان داشته اند این بوده است که اگر مکان مقدسی خراب شود، زمین آن مقدس باقی می ماند و مقدس بودن در آغاز، طی مراسمی از طرف کاهنان باید اعلام شود. یعنی یک ملک توسط انسانها مقدس شمرده نخواهد شد. مردم عادی نمیتوانند زمینی را از املاک خود با دفن کردن مرده ای در آن، به صورت مکان دینی درآورند و اگر زمین، مشاع باشد یکی از مالکان نمی تواند بدون رضایت دیگری مرده ای در آن دفن کند.
اینها همه قوانینی است که تا حدودی در دین اسلام نیز وجود دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که نظام وقف در میان رومیان کاملا مشابه نظام وقف در میان مسلمانان بوده و هدف هر دو نظام کاملاً مشابه بوده اما اختلاف هایی در بین این دو نظام نیز وجود داشته است که این تفاوتها در زمینه به کارگیری وسایل فنی در رسیدن به همان هدف مشترک بوده است. یعنی هدف در هر دو نظام یکسان اما راههای رسیدن به آن متفاوت بوده است. (15)
بررسی جایگاه وقف در جهان معاصر و کشورهای مختلف
حال در این قسمت به بررسی جایگاه وقف در جهان معاصر و برخی از کشورهای اروپایی و آمریکا می پردازیم.جایگاه وقف در آمریکا
نظام یا نهاد حقوقی به نام تراست در آمریکا و البته انگلستان وجود دارد که هدف از ایجاد آن در واقع همان حمایت و کمک به نیازمند است. در واقع عمل وقف توسط این نظام انجام می گیرد. در حقیقت تراست نام نوعی از تصرفات مالی است که در آن مقداری از یک مال در اختیار شخص معینی قرار می گیرد تا آن را به مصرف شخص دیگری برساند.در این نظام نام شخص صاحب اختیار را وصی و شخص دوم را مستفید مینامند. در واقع تراست نام رابطهای است که بین شخص امین و مال مورد امانت شخص مستحق است. شخص امین نه مالک مال خواهد بود و نه حق تملیک آن را دارد. هدف اصلی از ایجاد این نهاد در کشورهایی مانند آمریکا حمایت از زنان بی سرپرست و همچنین امور عام المنفعه بوده است.
کسانی که در گروه مستفید قرار می گیرند، میتوانند گروه هایی مانند دانشجویان، اولاد، یتیمان، فقرا و... باشند. برای بررسی بیشتر نظام تراست در آمریکا میتوان گفت که دو نوع مدت دار به نام تراست خیری و موقف به نام تراست غیر خیری وجود دارد. در تراست خیری و مدت دار، تنفیذ از طریق دادستان کل کشور قابل مطالبه است. در نهایت در نظر داشته باشید که نظام تراست با نهاد حقوقی المؤسسه که نظام وقفی مخصوص کلیسا است از جنبههای مختلفی متفاوت است. (16)
جایگاه وقف در آلمان
در کشور آلمان نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی جایگاه وقف جایگاهی مشخص است. در این کشور وقف با معنای اختصاص دادن داوطلبانه اموال و داراییها تعریف میشود. هدف از وقف در این کشور اغلب صرف آن مال در اقدامات اجتماعی و خیرخواهانه است. برای اداره اموال وقفی، شخص واقف یا فردی به وکالت از او، نهادی مستقل تحت عنوان بنیاد را ایجاد میکند که نام این نهاد موقوفه است.بر اساس قوانین موجود در این کشور برای ایجاد یک مؤسسه اجتماعی لازم نیست که دارایی مؤسس به شخص موجود تملیک شود. اختصاص خود دلیل وجود است و نیازی به صورت سازی نیست. اموال وقف شده دارایی شرکت تلقی نمی شود، بلکه خود، مؤسسه ای مستقل است، بدون اینکه شخصی مالک آن باشد.
به همین دلیل است که مفهوم وقف در آلمان نزدیک به مفهوم آن در ایران است. زیرا که در هر دو مفهوم تأکید بر اصالت اموال است و این اموال به هیچ شخص دیگری تعلق ندارند. البته تفاوت هایی نیز وجود دارد از جمله که در قوانین کشور ما مال موقوف حبس میشود و متولی حق انتقال آن را نخواهد داشت اما در قوانین آلمان، امکان گسترش این مال وجود دارد و اموالی که به وقف اختصاص داده شده اند، شخصیت حقوقی متحرک دارند.
برای بیان یک نقطه تفاوت دیگر بین وقف ایران و آلمان میتوان به این موضوع اشاره کرد که برای وقف در آلمان اعطای شخصیت حقوقی به موقوفات با اذن دولت صورت می گیرد اما در ایران این به گونهای دیگر است و به محض اینکه شخصی مال خود را وقف کند، آن مال شخصیت حقوقی پیدا خواهد کرد. (17)
جایگاه وقف در فرانسه
در قوانین کشور فرانسه دو نوع وقف وجود دارد. یکی از آنها شبیه وقف اولادی است که طبق قانون، پدر این اجازه را دارد که مالی را به فرزندش ببخشد و یا اینکه به نفع او وصیت کند. او میتواند اینگونه وصیت کند که مالی که خودش در زمان حیاتش از آن منتفع میشود، بعد از مرگش به اولاد و یا برادرش برسد. وقف دیگر با نام وقف خیری شناخته میشود.در این نوع از وقف یک مال معین برای همیشه به اعمال خیر، خاص و یا عام، اختصاص می یابد. این اعمال شامل مراسم دعا، احداث بیمارستان، مدرسه و یا غیره است. این وقفهای عام در کشور فرانسه گاهی با اجازه قانون و توسط یک شخصیت حقوقی، برای مثال دولت، تنفیذ میشود و البته گاهی هم مالکی از دارایی خود، موسسات خیریه را به وجود می آورد و شخصاً آنها را اداره میکند. (17)
نتیجه گیری و جمع بندی
آن چه در اینجا بدان پرداختیم بررسی و تحلیل جایگاه وقف در جهان بود. وقف که یک عمل نیکو و پسندیده است، تقریباً میتوان گفت که در سرتاسر جهان با قوانین و شرایط مختلفی انجام میشود. دلیل آن هم این است که میتوان به جرأت گفت در تمام ادیان الهی توسط پیامبران و امامان مختلف بر این سنت نیکو تأکید و توصیههای فراوانی شده است.در جهان باستان و حتی قبل از ظهور اسلام نیز نشانه هایی از وقف بوده است. پیشتر ذکر کردیم که نشانهها و نقوشی فراوانی که نشان دهنده وجود وقف در جهان باستان بوده اند در لوح هایی در موزه هایی از جمله موزه مصر وجود دارد. برای نمونه از رومیان باستان نیز نام بردیم. در جهان معاصر نیز وقف تقریبا در تمام کشورهای اروپایی و امریکا وجود دارد؛ فقط قوانین و شرایط آن در کشورهای مختلف، ممکن است متفاوت باشد.
پی نوشتها
- www.al-falah.ir
- www.news.razavi.ir
- www.iqna.ir
- www.ensani.ir
- www.fa.shafaqna.com
- www.wikiniki.org
- www.irna.ir
- www.ensani.ir
- www.yasa.co
- www.dadgaran.com
- www.sid.ir
- www.vaqfrazaviuni.ir
- www.rasekhoon.net
- www.rasekhoon.net
- www.vaghf.sabz.ac.ir
- www.moghofat.abdulazim.com
- www.wikikhair.org
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}