وقف چه نقشی می تواند در توسعه تعلیم و تربیت کشور داشته باشد؟

در تعریف وقف باید به فعلی الهی و خیر اشاره کنیم که شخص یا اشخاص در سلامت کامل عقل، اموال خود را وقف می کنند. وقف از این جهت امری خیر شمرده می شود که واقف هیچ توقعی از حرکت خود ندارد. تنها چیزی که در این مسیر اهمیت دارد رضای خدا و منافعی است که از آن مال موقوفه حاصل می شود.

وقف در دو بعد مادی و معنوی، اهمیت پیدا می کند. در واقع هر عمل و حرکت خیری که به آموزش، پرورش، رشد ارزش های اخلاقی، تعلیم و تربیت منجر شود، وقف معنوی نام دارد. (1)

نهاد وقف در دین اسلام

در دین اسلام فرهنگ و آموزه های مختلفی وجود دارند که هر کدام نقش مهمی در توسعه تعلیم و تربیت ایفا می کنند. یکی از این آموزه های تربیتی، فرهنگ وقف است. وقف در جامعه اثرات و کارکردهای متفاوتی دارد. از کارکردهای مهم وقف می توان به تأمین منابع مالی لازم برای تأسیس مؤسسات فرهنگی و آموزشی، کمک به ایتام، تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و... اشاره کرد. (1)

وقف به عنوان یک سنت حسنه، منافع و مزایای طولانی مدت دارد. وقف در زمان مشخصی انجام می شود اما منافع حاصل از آن در نسل های بعدی نیز قابل مشاهده است. برخی از افراد تصور می کنند وقف تنها باید به ساختن مساجد یا اماکن مقدس منتهی شود. با توجه به فرهنگ وقف و نقش آن در آموزه های فرهنگی و تربیتی، وقف می تواند به عنوان اصلی اساسی در توسعه تعلیم و تربیت نقش داشته باشد. (1)

وقف متناسب با نیاز جامعه صرف بخش های مختلفی می شود. در واقع واقف با توجه به درکی که از فرهنگ وقف دارد، اموال خود را صرف مشکلات مختلف فرهنگی، آموزشی و تربیتی می کند. همچنین وقف لزوماً نباید امری بزرگ و خاص باشد، واقف می تواند با نیت خیر از هر مکان یا درآمدی برای توسعه تعلیم و تربیت استفاده کند.

به عنوان مثال واقف می تواند منزل مسکونی خود را وقف دانش آموزان مناطق محروم کند تا برای اردوهای دانش آموزی در آن مکان ساکن شوند. افراد بسیاری نیز هستند که از وقف برای تشویق کودکان و نوجوانان در جهت اهداف تربیتی استفاده می کنند. به عنوان مثال وقف یک مکان مانند مغازه برای تهیه صبحانه دانش آموزانی که در جلسات قرآنی و مذهبی شرکت می کنند. (1)

نهاد وقف در ایران

در گذشته و قبل از پیروزی اعراب بر حاکمان ایرانی، فاصله طبقاتی به شکلی قابل توجهی بر ایران حکمفرما بود. در واقع این نظام طبقاتی در تمام جنبه های مختلف زندگی در ایران قابل مشاهده بود. در زمینه آموزش و پرورش تنها بخش خاصی از جامعه حق خواندن و نوشتن داشتند.

در دین اسلام فاصله طبقاتی معنایی نداشت و به پیامبر وحی شده بود که در زمینه تعلیم و تربیت نباید اختلافی بین افراد مختلف یک جامعه وجود داشته باشد. در واقع هیچ مانعی نباید بر سر راه آموزش و توسعه تعلیم و تربیت قرار بگیرد. (2)

در دین اسلام، حکومت های اسلامی برای تبادل عقاید و نظرات مختلف با ایده ایجاد مراکزی برای مناظره و بحث به توافق نظر رسیدند. به این ترتیب مساجد به اولین مکان برای تدریس، تبادل نظر و توسعه تعلیم و تربیت تبدیل شدند.

در قرن هفتم و مقارن با وزارت خواجه رشیدالدین فضل الله، فرهنگ وقف رونق بیشتری گرفت. در این زمان به غیر از مساجد مکان های دیگری مانند بیمارستان، کتابخانه، مدارس، رصدخانه و... به لیست اماکن وقفی اضافه شدند.

با آغاز حکومت صفویه این فرهنگ شکل گسترده تری به خود گرفت و حاکمان وقت بسیاری از املاک خود را وقف آستانه امام رضا (ع) و حضرت معصومه (ع) کردند. اداره اوقاف نیز در همین زمان شکل گرفت و تمام امور مربوط به وقف به دفتر موقوفات ارجاع داده می شد. (2)

نهاد وقف بعد از تسلط نادرشاه بر ایران با ضربه ای جدی رو به رو شد. نادرشاه اموال موقوفه را به مالکیت خود درآورد و درآمد ناشی از آن ها را صرف موارد شخصی و لشگریان خود کرد. همچنین مردم آن زمان نیز برای نجات این اموال بسیاری از وقف نامه ها را پنهان کردند. البته این اوضاع چندان پایدار نماند و بعد از مرگ نادرشاه، جانشین او مالکیت شخصی در وقف را ملغی کرد. (2)

نقش وقف در توسعه تعلیم و تربیت در ایران

با شکل گیری رسمی نهاد وقف در ایران، آموزش در مساجد، وظیفه وقف محسوب می شد و معمولاً بیشتر مساجد جزء اموال وقفی بودند. مساجد به مکان هایی تبدیل شده بودند که در آن ها جلسات درس و آموزش برگزار می شد. به این ترتیب می توان نقش مساجد وقفی را در توسعه تعلیم و تربیت مؤثر دانست.

تحصیل برای دانش آموزان در این مکان های وقفی رایگان بود و آن ها می توانستند تحصیل خود را بدون هر گونه مانعی ادامه دهند. در ابتدا مساجد به عنوان مکانی برای آموزش و پرورش شناخته می شدند. به مرور زمان صاحبان فکر و عمل در این نهاد، برای اهداف تربیتی و آموزشی اقدام به ایجاد مراکزی مشخص کردند. (3)

قرن سوم هجری با پیدایش مدارس اسلامی همراه بود. حکومت های اسلامی از مساجد به عنوان مکانی برای بحث و مناظره استفاده می کردند. در این برهه از زمان با هدف توسعه مذهب شیعه، مدارس دینی احداث شدند و همچنین رشد فرهنگ وقف نیز منجر به افزایش اموال موقوفه گردید. (3)
 

تأسیس مراکز مهم فرهنگی با هدف وقف در طول تاریخ

یکی از معروف ترین مدارس وقفی در تاریخ به قرن پنجم هجری برمی گردد. در این قرن مدارس نظامیه خواجه نظام الملک از مهمترین مدارس وقفی بودند. هدف اصلی خواجه نظام الملک از تأسیس مدارس نظامیه محافظت از کشور در برابر دشمن بود. در واقع او با ترویج فرهنگ وقف و منافع حاصل از آن که به فعالیت های فرهنگی و آموزشی مربوط می شد، در برابر دشمن دژی مستحکم ساخته بود.

از دیگر نهادهای مشهور وقفی در اسلام باید به مراکز علمی برتری با نام دارالعلم اشاره کرد. در قرن چهارم هجری دارالعلم ها تأسیس شدند و یکی از شناخته شده ترین این مراکز دارالعلم ابوالقاسم جعفر بن محمد موصلی بود. این شخص اموال موقوفه ای زیادی را برای توسعه تعلیم و تربیت در اختیار دانش آموزان قرار می داد. دانش آموزان از اقشار مختلف جامعه می توانستند با کمک هزینه مالی در این مراکز اقامت کرده و تحصیل کنند.

کتابخانه های وقفی نیز از دیگر اموال موقوفه مهم در این قرن بودند که دسترسی به کتاب های مختلف را برای طالبان علم و حقیقت آسان کرده بودند. کتابخانه های وقفی به اندازه ای زیاد بودند که افراد دیگر برای خرید کتاب هزینه نمی کردند و با امانت گرفتن کتاب از این مکان ها از اطلاعات مفیدی بهره مند می شدند.(4)

مساجد، دارالعلم، کتابخانه ها و بسیاری مراکز دیگر از محل اوقاف تأسیس شده بودند و نقش مهمی در توسعه تعلیم و تربیت داشتند. مساجد جامع از اولین مراکز آموزشی و دینی بودند که نام خود را در فرهنگ وقف ثبت کردند.

مسجدالنبی و مساجد بزرگ دیگر به مکان هایی تبدیل شدند که در آن ها آموزش، پروش و تعلیم و تربیت در جهت رسیدن به اهدافی برتر، توسعه پیدا می کرد. این مراکز به عنوان مهمترین و رسمی ترین نهادهای آموزشی و تربیتی در اسلام شناخته شده بودند. (4)

خلیفه ها، پادشاهان، امیران و افراد نیکوکار در آن دوران بنیان گذار این اماکن وقفی بودند که هدفی جز خیر و رسیدن منفعت به عموم مردم نداشتند. این نهادهای آموزشی کم کم با عنوان مدرسه ظاهر شدند. خراسان نخستین نقطه ای بود که این نهادهای آموزشی یا همان مدرسه در آن شکل گرفت. به همین ترتیب در نقاط دیگر سرزمین های اسلامی نیز مدارس تحت حمایت نهاد وقف تأسیس شدند. (4)



مراکز وقفی به یکی از امن ترین و مشروع ترین مکان ها تبدیل شدند که افراد مختلف می توانستند زیر سایه این فرهنگ مقدس، به تحصیل بپردازند. مورخ بزرگ، ابن خلدون، پیشرفت علم و توسعه تعلیم و تربیت در مشرق زمین را وابسته به فرهنگ وقف و نیت خیر افراد نیکوکار دانسته است.

در خصوص این افراد نیکوکار باید به برادر سید مرتضی علم الهدی، شریف رضی، اشاره کنیم که کتابخانه های شخصی متعددی را به عنوان اموال موقوفه در اختیار طالبان علم و دانش قرار داد. حتی بسیاری از دانش آموزان کلیدی شخصی داشتند و می توانستند در هر ساعت از شبانه روز از کتاب های کتابخانه استفاده کنند. همچنین انباری برای تأمین نیازهای آن ها نیز احداث شده بود. (4)

در قرن پنجم هجری، افراد نیکوکار یا همان واقفان مدارس، سهم قابل توجهی در تأمین مایحتاج مدارس و دانش آموزان داشتند. در آن زمان نفیس ترین و کمیاب ترین کتاب ها در کتابخانه های وقفی در دسترس همگان قرار می گرفت.

نقش وقف در توسعه تعلیم و تربیت به گونه ای بود که افراد دیگر نیز با مشاهده نیکوکاران، از قافله عقب نمی مانند. آن ها نیز با توجه به امکانات و توانایی خود در جهت کمک به فرهنگ و آموزش، اقدامات مختلفی انجام می دادند. به عنوان مثال اندیشمندان و بزرگان بسیاری از کتاب های خود را به عنوان اموال وقفی در اختیار کتابخانه ها قرار می دادند. بسیاری از استادان و طالبان علم در حجره های نظامیه سکونت داشتند و برای گذران زندگی از امکانات نظامیه استفاده می کردند.

در حمله مغول به ایران بسیاری از مدارس نظامیه و دیگر اموال موقوفه آسیب دیدند و مدت زمان زیادی طول کشید تا این اموال بازسازی شوند. در زمان خواجه نصیرالدین طوسی، نظارت بر موقوفات شکل بهتری به خود گرفت و باقی مانده اموال موقوفه بازسازی شدند. خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، افرادی بودند که در حفظ نهاد وقف نقش مهمی داشتند.

خواجه نصیرالدین طوسی در شهر مراغه کتابخانه ای با ظرفیت چهارصد هزار کتاب تأسیس کرد. همچنین رصدخانه بزرگ پایتخت ایلخانان را نیز بنیان گذاری کرد. خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی نیز بنای دانشگاه بزرگ وقفی «مجتمع ربع رشیدی» را بنیان نهاد که تبدیل به یکی از بزرگ ترین اموال وقفی در آن برهه از زمان شد. (4)


 
نتیجه گیری و جمع بندی
فرهنگ وقف قدمتی دیرینه دارد و تا به امروز نیز این فرهنگ پابرجا مانده است. اهمیت تعلیم و تربیت به اندازه ای است که در قرن های پیش نیز حاکمان و خردمندان بزرگ با توجه به این مهم، اقدام به تأسیس مراکز مختلف علمی و آموزشی کرده اند.

مشارکت مردم عادی جامعه در وقف نیز به رونق این نهاد کمک بزرگی کرده است. گسترش فرهنگ وقف باعث می شود تا افراد بیشتری نسبت به توسعه تعلیم و تربیت آگاه شده و اموال خود را صرف امور وقفی کرده و در رشد جامعه سهیم شوند.

پی نوشتها
1.محمد جوادی، ضرورت وقف در رشد فرهنگی جامعه
2.محمد زاهدی اصل، مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام
3.احمد شبلی، تاریخ آموزش در اسلام
4.نورالله کسایی، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن.