توسعه تشکلهای اقتصادی زنان و اصلاح باورها و دیدگاههای بخش خصوصی نسبت به بانوان
برابری جنسیتی و توانمندسازی تشکل های اقتصادی در زنان بسیار مهم است، با این وجود شکافهای جنسیتی در سراسر جهان همچنان بزرگ، فراگیر و پایدار است. اقدامات اثبات شده و امیدوار کننده مشخص کرده است که دولت ها، مشاغل، سازمان های غیر دولتی و آژانس های توسعه چند جانبه، می توانند راهکارهایی را برای رفع این شکافها انجام دهند. در حقیقت توانمندسازی اقتصادی زنان کار صحیح و هوشمندانه ای است. حقوق زنان حقوق بشر است؛ پرونده حقوق بشر برای برابری جنسیتی غیرقابل بحث است. توسعه انسانی و سودهای اقتصادی و تجاری حاصل از توانمندسازی زنان، بسیار قابل توجه است که باید به درستی انجام گیرد.
توسعه تشکل های اقتصادی زنان
مجموعه ای از تحقیقات در حال رشد، روشهای زیادی را برای کمک به زنان در هر حلقه از زنجیره کسب و کار به عنوان تأمین کنندگان، رهبران، کارمندان، مشتریان، سازندگان برند و اعضای جامعه، مستند می کند. شرکت هایی که برابری جنسیتی بیشتری در نیروی کار و مدیریت عالی دارند، از مزایای مختلفی برخوردار می شوند.این گونه شرکتها بهتر می توانند استعدادهای زن را جذب و حفظ کنند، برای ایجاد انگیزه در کارگران زن خود، درک و پاسخگویی مناسبی به نیازهای مشتریان زن و رفع مشکلات پیچیده با درج نظرات متنوع تر آنان داشته باشند. چندین مطالعه جدید تأیید می کند که شرکت هایی که زنان بیشتری در مقامهای عالی رهبری و هیئت مدیره خود دارد، از بازده مالی بالاتری برخوردار هستند، لذا نقش تشکلهای اقتصادی زنان در جامعه بسیار حائز اهمیت است. (1)
اهمیت تشکلهای اقتصادی زنان در روند تحقق جهش تولید
بیش از 90 درصد دختران در سراسر جهان در حال حاضر مدرسه ابتدایی را به پایان رسانده اند و زنان بیشتری نسبت به مردان اکنون در اکثر مناطق جهان از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند. با این وجود، علیرغم این دستاوردها، شکافهای بزرگ جنسیتی در انواع کارها، اعم از پولی یا غیرپرداختی، رسمی یا غیررسمی، دولتی یا خصوصی، کشاورزی یا کارآفرینی وجود دارد.در سطح جهان، فقط 50٪ از زنان 15 ساله و بالاتر با حقوق مناسب استخدام شده اند. در عین حال، زنان تقریباً سه برابر بیشتر از مردان کار بدون مزد انجام می دهند. هنگامی که به زنان حقوق پرداخت می شود، شغل آنها منعکس کننده کلیشههای جنسیتی است، لذا درآمد نسبتاً کم، شرایط نامناسب کار و فرصتهای محدود برای پیشرفت شغلی آنان فراهم می شود. حقوق زنان به طور متوسط کمتر از مردان است؛ حتی اگر زنان شغلهای یکسان یا با ارزش برابر داشته باشند.
حضور زنان هم در مشاغل دیگر و هم در دولت، در پستهای رهبری و... کم رنگ است. علاوه بر این، در مقایسه با مشاغل متعلق به مردان، مشاغل متعلق به زنان کوچک تر هستند، افراد کمتری استخدام می شوند و بیشتر در بخش هایی با فرصتهای محدود برای سود و رشد متمرکز هستند. در مجموع چهار عامل اساسی را که مانع برابری جنسیتی در همه اشکال کار و در تمام سطوح توسعه بررسی کرده اند، به شرح زیر است:
هنجارهای اجتماعی نامطلوب، قوانین تبعیض آمیز و حمایتهای ناکافی قانونی، شکافهای جنسیتی در خانه و در محل کار و دسترسی نابرابر به حقوق.
اهمیت توسعه تشکل های اقتصادی زنان
هنجارهای اجتماعی، برگزاری تشکلهای اقتصادی زنان را از چند طریق تعیین می کند: آنها تصمیمات زنان را در مورد فرصتهای شغلی و آموزشی شکل می دهند. آنها بر توزیع کار بدون حقوق در خانهها و بررسی دستمزد در فعالیتهای مراقبتی، مانند پرستاری و تدریس، که تعداد زیادی از زنان را به کار می گیرد، تأثیر می گذارند و آنها کلیشههای تبعیض آمیز جنسیتی و تعصبات ضمنی را منعکس و تقویت می کنند، که این امر چشم انداز حقوق زنان را محدود می کند.در حقیقت هنجارهای نامطلوب اجتماعی نیز در قوانینی کدگذاری شده اند که انتخابهای حرفه ای زنان و توانایی آنها در گرفتن گذرنامه، مسافرت به خارج از کشور، راه اندازی مشاغل و مالکیت یا ارث بردن مال را محدود می کند. شکافهای بزرگ جنسیتی در کار و مراقبتهای بدون حقوق، عامل اصلی کاهش فرصتهای اقتصادی برای زنان است. (1)
نقش بخشهای مختلف در حمایت از تشکلهای اقتصادی زنان
گزارش سازمان ملل چندین اقدام امیدوار کننده و اثبات شده را که مشاغل می توانند در جهت ارتقاء برابری جنسیتی و تقویت فرصتهای اقتصادی برای ایجاد تشکلهای اقتصادی زنان انجام دهند را مشخص می کند. اکثر شرکتها در مجمع جهانی اقتصاد، در حال انجام یک یا چند مورد از این اقدامات هستند و هم چنین بسیاری از این شرکتها رهبران این حوزهها هستند.به عنوان اولین قدم، مشاغل می توانند کلیشههای نامطلوب و سوگیریهای ضمنی را در سازمانهای خود شناسایی و رفع کنند. تحقیقات دقیق در مورد سوگیریهای ضمنی، می تواند به شرکتها کمک کند تا شیوه هایی را که با تعصبات جنسیتی در زمینه استخدام، ارتقاء و حقوق و دستمزد مقابله می کند را طراحی کنند.
اکنون بسیاری از شرکتهای بزرگ جهانی، آموزشهای اجباری را برای مدیران، جهت شناسایی و مقابله با این سوگیریها، با ایجاد بسترهای دیجیتالی جدید برای کمک به سازمانها در این زمینه دارند. بسیاری از مشاغل در حال تعیین اهداف یا سایر اقدامات تأثیرگذار برای نظارت بر پیشرفت در کاهش شکافهای جنسیتی در استخدام، نگهداری و ارتقاء هستند و جبران خسارت مدیریتی را به پیشرفت مرتبط می کنند. (2)
فرآیندهای اصلاح برای از بین بردن شکافهای موجود در جامعه نیز ابزار موثری هستند. برنامههای آموزشی و مربیگری به کارمندان زن کمک می کند تا مهارتهای خود را گسترش دهند، به ویژه نشان داده شده است که برنامههای حمایت مالی در ارتقاء زنان، در بهبود و تقویت استعدادهای زنان بسیار مهم است.
برای جذب و حفظ تشکلهای اقتصادی زنان، شرکتها می توانند سیاستهای مناسب خانواده مانند گزینههای کار انعطاف پذیر و مزایای مرخصی را داشته باشند. ایجاد انتخابهای مناسب در کار، نابرابری جنسیتی را کاهش می دهد، لذا این رویکرد برای زنان می تواند بسیار مفید واقع شود.
ارتقاء مشارکت اقتصادی زنان
تعدادی از مطالعات طی چند سال گذشته نشان داده است که برابری جنسیتی نوعی «اقتصاد هوشمند» است. پتانسیل استفاده نشده زنان، همچنان یک فرصت از دست رفته برای رشد اقتصادی و توسعه است که جهان از پس آن بر نمی آید. مشارکت اقتصادی زنان، موجب ارتقاء بهره وری کشاورزی، توسعه شرکت در سطوح خرد و متوسط و همچنین مدیریت تجارت و بازده سرمایه گذاری می شود.علاوه بر تقویت رشد اقتصادی، سرمایه گذاری در زنان تأثیر چند برابری دارد، زنان بخش عمده ای از درآمد خود را در خانوادهها و جوامع خود سرمایه گذاری می کنند، لذا زنان نقش مهمی در ایجاد جوامع مسالمت آمیز و پایدار دارند که از عوامل مهم رشد اقتصادی است.
متأسفانه، این مزایا به طور جهانی شناخته نشده است و بنابراین به مشارکت اقتصادی کامل زنان، نیاز دارد. در حال حاضر زنان با وجود تلاش برای ایجاد مشاغل جدید یا گسترش مشاغل موجود، با موانعی روبرو هستند. از جمله بزرگترین موانع، قوانین، مقررات و ایجاد شرایط تجاری تبعیض آمیز و همچنین عدم دسترسی زنان به حقوق مالکیت خود، امور مالی، آموزش، فناوری، بازارها، مربیان و شبکههای تاثیرگذار در این حوزه است. (2)
توانمندسازی اقتصادی زنان
سرمایه گذاری برای پیشبرد فرصتهای اقتصادی و ایجاد تشکلهای اقتصادی زنان شامل موارد زیر است:-
شمول مالی
- از تلاشهای موثر زنان، برای افزایش دسترسی زنان به خدمات مالی با کیفیت، مانند اعتبارات، پس انداز، بیمه و سیستمهای پرداخت از طریق تنظیم بهتر، بهبود فن آوری و سواد مالی حمایت کنید.
-
زنان و کشاورزی
- نقش حیاتی زنان در پیشبرد توسعه کشاورزی و تقویت سیستم غذایی بسیار برجسته است، لذا باید سیاست و حمایتهای موثری از کشاورزان زن و مشاغل کشاورزی متعلق به زنان صورت گیرد.
-
رشد شرکتی
- از سازمانهای غیردولتی، انجمنهای صنفی و شرکت هایی حمایت کنید که از راه حلهای سیاستی و برنامه ای حمایت می کنند که مشارکت اقتصادی زنان را امکان پذیر می کند، از جمله اصلاح قوانین و شیوههای تبعیض آمیز که مانع دسترسی به سرمایه، حق تصرف در زمین و حقوق ارث می شود و تشویق فضای سیاست گذاری مناسب برای رشد بهتر زنان را فراهم می کند.
-
دسترسی به فناوری
- با پرداختن به موانع فرهنگی، مالی، آموزشی و انگیزشی، شکاف جنسیتی در دسترسی به تلفنهای همراه، اینترنت و سایر فناوریهای حیاتی را برطرف کنید.
-
ظرفیت سازی
- برنامههای آموزشی، پرورشی و مربی گری را برای زنان و دختران فراهم کنید و آنها را به اطلاعات بازار، فرصتهای کارآفرینی و مهارتهای لازم برای دستیابی به استقلال اقتصادی مجهز نمایید. (2)
-
رهبری تجاری
- بهترین شیوهها را برای افزایش نمایندگی زنان در سمتهای مدیریت ارشد، از جمله در هیئت مدیره شرکت ها، ایجاد کنید.
-
جمع آوری داده ها
- جمع آوری و همسویی دادههای حساس به جنسیت، در بخش اقتصادی را برای ایجاد سیاست و برنامههای مبتنی بر شواهد با هدف افزایش مشارکت اقتصادی زنان در همه بخشها را ارتقا دهید.
تعدادی از بخشها وجود دارد که خدمات مالی و حمایت اجتماعی و ایجاد تشکلهای اقتصادی زنان را تقویت می کند که زنان را در دستیابی به توانمندی اقتصادی یاری می دهد که شامل:
1.دسترسی و دادههای دیجیتالی
اقتصاد دیجیتال در حال تبدیل شدن به بخش بزرگتری از زندگی ما است. برای استفاده از فرصتهای اقتصادی در اقتصاد دیجیتال، زنان باید توانایی پرداخت و دریافت داشته باشند. در ابتدایی ترین سطح، زنان برای سهیم شدن در اقتصاد دیجیتال به سه تا از عوامل ساده نیاز دارند: حساب، تلفن و شبکه پول نقد.اقتصاد دیجیتال، فرصتهای زیادی را برای زنان فراهم می کند. در تعداد فزایندهای از بازارها، سیستم عاملهای دیجیتال، زنان را قادر می سازد تا از طریق تطبیق عرضه و تقاضا، مانند تجارت اجتماعی یا کار با برنامه، یا به دست آوردن اطلاعات به موقع، درآمد کسب کنند. مسیرهایی که زنان ایجاد می کنند، می تواند میزان مشارکت زنان در اقتصاد دیجیتال و چگونگی استفاده از ابزارهای دیجیتالی و بودجه را برای به دست آوردن فرصتهای جدید نشان دهد.
2.قوانین و هنجارهای اجتماعی
قوانین و هنجارهای اجتماعی بر توانایی زنان در استفاده از خدمات مالی برای بهبود زندگی خود تأثیری عمیق می گذارد. در حقیقت فقدان حقوق مالکیت باعث می شود زنان در بسیاری از بازارها وام دریافت نکنند و نداشتن شناسنامه دسترسی زنان به حساب را دشوار می کند. در تعدادی از بازارها، زنان هنوز با موانع قانونی برای گرفتن شناسنامه روبرو هستند. در یک دنیای ایده آل، موفقیتهای ورود مالی می توانند با نشان دادن مزایای توانمندسازی زنان در خانوادهها و جوامع، به تغییر هنجارهای اجتماعی کمک کنند.
3.قابلیت ها و خدمات ضروری
آموزش و مهارت مناسب برای ایجاد آینده ای بهتر برای زنان و خانوادهها اساسی است. بازدهی حاصل از تحصیل زنان، بسیار زیاد است و خدمات مالی مانند پرداخت، پس انداز و اعتبار می تواند پرداخت هزینه شهریه و سایر خدمات ضروری را برای خانوارهای فقیر آسان کند. (3)اهمیت بهبود و اصلاح باورها در بانوان
خدمات مالی می تواند علاوه بر کمک به علم در کسب دانش و مهارت، به ایجاد تشکلهای اقتصادی زنان و بهبود باورهای درست در زنان کمک کند تا وقت بیشتری را در نیروی کار خود سپری کنند. خدمات مالی همچنین به زنان در دستیابی به خدمات ضروری کمک می کند. در مجموع شواهدی وجود دارد که نشان می دهد خدمات مالی به زنان در صرفه جویی در وقت و افزایش دسترسی آنها به محصولات مفید کمک می کند که این امر می تواند برای آنان بسیار موثر و سودمند باشد. (2)شبکههای امنیت اجتماعی
شبکههای اجتماعی به زنان این امنیت را می دهند که برای استفاده از فرصت هایی که پیش روی آنها قرار دارد، به درستی دست یابند. دسترسی به یک شبکه اجتماعی توزیع شده از طریق مجاورت با یک شبکه عامل، به این معنی است که زنان می توانند با بهره وری بیشتر وقت خود را به درستی کنترل و تنظیم کنند، در نتیجه رفاه خانگی افزایش می یابد، لذا این امر به می زان قابل توجهی موجب بهبود و تقویت باورهای درست و صحیح در زنان می شود و در تقویت نقش درست آنان در جامعه تاثیرگذار است.برای افزایش سهم زنان از مناصب عالی رهبری در دولت و تجارت، تعداد فزاینده ای از کشورها اهداف یا سهمیههای عددی را تعیین می کنند. بیش از 110 کشور دارای نوعی سهمیه برای زنان در پارلمان هستند و 11 کشور، از سهمیهها برای بهبود تعادل جنسیتی در ادارات دولتی استفاده می کنند. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
در حقیقت امروزه موانع واقعی که هنجارهای اجتماعی را برای زنان ایجاد می کنند، بسیار فراتر از دستیابی به ابزارهای فراگیری مالی هستند. مشاغل می توانند برابری جنسیتی را در روابط خود با تأمین کنندگان ارتقاء دهند.برخی از شرکتها برای حمایت و توانمندسازی کارکنان زن و ایجاد تشکلهای اقتصادی زنان در زنجیرههای تأمین جهانی با بخش دولتی یا سازمانهای جامعه مدنی همکاری می کنند. در حال حاضر همکاری با شرکتهای خصوصی برای بهبود برابری جنسیتی و افزایش فرصتهای شغلی در زنجیرههای مختلف شغلی، امری ضروری است که باید به آن پرداخته شود. (3)
پی نوشتها
- www.state.gov
- www.weforum.org
- www.cgap.org
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}