روزی حاتم طایی در بیابان به قافلهای برخورد که اسیری با خود داشتند. به قصد آزاد کردن اسیر نزد کاروانیان رفت، ولی چون بهای آزادیاش را نداشت، پذیرفت که خودش را به جای آن شخص به بند و زنجیر بکشند. آنها نیز پذیرفتند و اسیر را آزاد کردند. حاتم مدتی را اسیر بود تا اینکه آشنایان او آگاه شدند و او را از بند رهایی دادند.
روزی حاتم طایی در بیابان به قافلهای برخورد که اسیری با خود داشتند. به قصد آزاد کردن اسیر نزد کاروانیان رفت، ولی چون بهای آزادیاش را نداشت، پذیرفت که خودش را به جای آن شخص به بند و زنجیر بکشند. آنها نیز پذیرفتند و اسیر را آزاد کردند. حاتم مدتی را اسیر بود تا اینکه آشنایان او آگاه شدند و او را از بند رهایی دادند.
تازه های پیامک
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}